❇️ صله امام رضا عليه‏ السلام

✅آقاى شيخ ابراهيم صاحب الزمانى، اهل زنجان و شيخ با معنويت و مقدّسى بود . وى هر روز قبل از درس مرحوم آية الله حاج شيخ عبدالكريم قدس‏ سره روضه مختصرى مى‏خواند و بعد از آن درس حاج شيخ شروع مى‏شد.
از مرحوم آقاى اراكى شنيدم: شيخ ابراهيم در مشهد مقروض شد و شروع كرد اشعارى به عربى براى نايب التوليه يا استاندار آنجا يعنى آصف الدوله يا نيّرالدوله (ترديد از آقاى اراكى بود) كه آدم خوبى هم بود، بسرايد . بعد به ذهنش آمد كه با بودن حضرت رضا عليه ‏السلام دور از ادب است كه اين‏گونه مدح حاكم كنم، لذا همان اشعار را به نام حضرت تمام مى‏كند و نزديك ضريح مى‏رود و آن اشعار را مى‏خواند و دور ضريح مى‏ چرخد . در يكى از زاويه ‏هاى ضريح در دستش پولى مى‏گذارند . مى‏بيند كم است و كفاف قرض‏هايش را نمى‏كند . دوباره دور ضريح مى‏چرخد و پول ديگرى در دستش گذاشته مى‏شود . باز مى‏ بيند كم است . به حسب نقل آقاى اراكى شصت تومان در مُشت او مى‏گذارند كه براى قرض‏هاى وى كفايت مى كرد . وقتى از حرم بيرون مى‏آيد، حاج شيخ حسنعلى تهرانى ـ جدّ امّى آقاى مرواريد ـ با او برخورد مى ‏كند و مى‏ گويد: با حضرت سر و سرّى داشتى؟ پول‏ها را به من بده! و پول‏ها را مى‏ گيرد و در جيبش مى‏ گذارد و به جاى آن ۱۲۰ تومان به او مى‏دهد .

آقاى اراكى نقل مى‏كرد: مرحوم آقاى آسيد محمد تقى خوانسارى مى ‏فرمود: «قاعده ‏اش اين بود كه از پول اعطايى حضرت عليه ‏السلام مقدارى را نگه مى‏ داشت . من اگر بودم، همه پول‏هاى اعطايى حضرت را نمى‏ دادم» .

⬅️ادامه مطلب را در وبسایت #الاثر بخوانید


#امام_رضا
#محمد_تقی_خوانساری
#حسنعلی_تهرانی
#موسسه_کتابشناسی_شیعه
#جرعه_ای_از_دریا
#شبیری_زنجانی




💠@al_athar_ir

yon.ir/Fbm2w