Forwarded From فطرس مدیا
#کلیپ_مستند
.
#پرچمِ #کربلا
بر فراز #هیمالیا

کِی۲ دومین قله بلند پس از اورست می‌باشد و در رشته کوه‌های هیمالیا بین مرز #پاکستان و #چین قرار گرفته ‌است که ۸۶۱۱ متر ارتفاع دارد
این قله دارای سخت ترين مسیر صعود در #جهان است. تعداد کوهنوردانی که در راه رسیدن به قله #کشته شده‌اند، یک چهارم تعداد کسانی است که موفق به صعود شده اند
#محمد_علی سدپارا کوهنورد اهل منطقه بلتستانِ #پاکستان است
وی در آخرین صعودِ خود #پرچم یا #حسین (ع) را بدون استفاده از کپسول اکسیژن، در کِی۲ به اهتزار در آورد
او همچنین قصد دارد با این شیوه، به اورست صعود کرده و این پرچم را بر بامِ جهان نصب کند
به گفتۀ او "برای ترویج #کربلا به جهانیان، #علما به طریق خودشان #خدمت می کند اما من برای این کار دست به سفرهای سختی زدم
وقتی من بالای کوه می رسم دو رکعت #نماز شکر می‌خوانم و همراهِ پرچم پاکستان، پرچم #حضرت_عباس(ع) را هم نصب می‌کنم
#کوهنوردان خارجیِ همراهم، سوال می کنند که این پرچمِ کجاست و من می‌گویم این پرچم در کربلا برای قیام حق علیه باطل بلند شد
برای سرنگونی این پرچم تلاش فروانی شده، اما برای بقای آن #علمدارِ کربلا و یاران #حسین(ع) جان خود را فدا کردند و از حق عقب نشینی نکردند"
@fotrosmediatv
Forwarded From گوشه‌نشین
برای حضرت عباس(ع)

مراحل

بین من و دل مانده فقط «آینه» حایل
من مانده‌ام و «حضرت دلدار»، مقابل

این فرصت دیدار و سخن، فرصت نابی‌ست...
در محضر او هرچه (به جز زمزمه)، مشکل

جان‌بخشی او در تن تندیسیِ من، «حق»
جز او، همة دید و شنیدِ همه: باطل!

چشمم ـ به تماشای حضورش ـ شده بینا
گوشم به نواهای شریفش شده قایل

مستانه گذر کرده و دیدم که دل من...
«آویخته بر گردن او»، مانده حَمایل

والاتر از او نیست... تماشای خیالش...
سرگرمیِ سجادة سیناییِ عاقل

با پای خِرَد رفته به سوی جَلَواتَش...
نادیدة کِبر آمده (از آینه)، جاهل

او هست... در این شک نکنم که همه‌جا هست
باید ببرم تا حرم او، دلِ قابل

خامم... که فقط حاجت «اندک» طلبیدم...
از حضرت «دریااثر» و مرشدِ کامل

از چشمة او روزی من، «رود زلال»ی‌ست...
بخشیده به اصرار دلم، فرصت عاجل

سهم همه در کیسة فضلش، «به تساوی‌»ست
اِجحافِ فضیلت، نکند ساقی عادل

با «دستِ دل»ش دستِ دل خلق گرفته...
از حال همه باخبر و... ما همه: غافل

خوشبخت، دلِ عارف و «عام»ی که گذر کرد...
(زیر نظرش)، از غمِ شیرینِ مراحل

«عبد»ی که شد از فیض ولی، «حجت صالح»
سر تا قدم (از فضل و ادب)، یکسره شد دل

قربانِ سر و دست و تنش، در دم آخِر...
آن دَم که شد از اسب در آن واقعه، نازل

«عباس علم‌دار»، یکی بود که کشتند...
مشغول تماشای که‌اند این همه قاتل؟!

دریاست در آن چشم (که حسرت‌زده مانده)
هرچند که «آه»ی شده در حَنجرِ ساحل

دست من و فیض ادب «حضرت سقا(ع)»...
ای کاش شوم خادم «مولای فضایل».

#امام_حسین(ع) #سیدالشهدا(ع) #حضرت_عباس(ع) #ادبیات #ادبیات_دینی #ادبیات_آیینی #ادبیات_مذهبی #شعر #شعر_مذهبی #شعر_آیینی #سادات_اخوی #سید_محمد_سادات_اخوی #کانال #گوشه_نشین
@seyedmohammadsadatakhavi