🔻🔻🔻🔻🔻

🚫 به بهانه آنچه در عراق می بینم.
.
فکرم مشغول به دو #تشیع عینیت یافته در فاصله ای کمتر از ده روز بود...
❎ چطور میشود همان زمان که #عراقی ها همه پس انداز سالشان را و حتی فرش زیرپایشان را می فروشند تا در استقبال از زائران حسینی مدل جدیدی از یک "اقتصاد صلواتی جمع محور" ارائه دهند.

❎ در کشوری با درصد تشیع بیشتر،#بازار سیاه صدور ویزا و افزایش دویست درصدی رسمی و #دولتی 😔 (نه بازار سیاهی و غیررسمی) بلیط اتوبوس به سمت مرزها یک مدل از "اقتصاد لیبرالی و مطلقا فردگرا" را تحت لوای دین و حاکمیت آن تثبیت می کند...

درست در همان زمان که در عراق ذهنیت شیعه در قالب موکب های مطلقا #مردمی (نه دولتی) عینیت میابد نظام مالی "کجا #سود بیشتر است ؟" در مغز وفور افرادی که بر روی صندلی بانکها لم داده اند موج می زند. 😣 تا باز هم در قالب حاکمیت تشیع یکی از کثیف ترین مصادیق کاپیتالیسم عینیت یابد...

❎به فاصله ده روز پس از تجمع اربعین حسینی،تجمعی با جمعیتی کمتر (حدود یک دهم) در شهری دیگر با چند برابر مساحت و زیرساخت های مسکونی و رفاهی برگزار می شود...هرچند ماهیت عزاداری روز سی ام صفر در
#مشهد با بیست صفر در #کربلا تفاوتی ندارد اما قوانین مصوب(رسمی) و فضای عرفی(غیررسمی) عزادار را با مدلی دقیقا متضاد با آنچه تحت همین لوا ده روز قبل شاهدش بوده مواجه میسازد... گویا تشیع به دو شاخه 👈ایرانی و 👈کربلایی که در جنگ با یکدیگر هستند تقسیم می شود!

خیلی به تفاوت این ده روز و فضای موکبی کربلا و هتل درویشی های مشهد فکر کردم... 👈یکی چادر میزند تا زائر دست در جیبش نکند و 👈دیگری قانون در منع چادر زدن تا یک فرسخی حرم را تصویب میکند تا زائر به هنگام وداع دیگر دستش به جیبش نرسد...😓

📝 راستش را بخواهید تا عراق هنوز در هر کوچه پس کوچه اش #دانشگاهی تاسیس نشده باید قدر اربعینش را دانست...
اگر عراق هم روزی تصمیم بگیرد چهار میلیون و چهارصد هزار دانشجو داشته باشد آنقدر تئوری های "آدام اسمیت" و دست نامرئی بازار را بجای "یدالله" به مثابه دستی که با "جماعت" است نه فرد، در گوش دانشجویان تکرار می کنند و کتاب های فریدمن و مالتوس را در حلقشان جا میکنند تا آستان #کربلا هم غیرقدسی! و حسین را تبدیل به پولساز ترین چهره سال کنند..😥😥
حالا حج #فقرا را باید در جاده خاکی نجف به کربلا پیدا کرد تا قبل از ورود به حرم اذن دخول را از آدام اسمیت ها نگیریم!