Forwarded From دعبل
#نوحه های اربعین

#واحد دارم میبینم با پاهای تاول زده

🔘حاج محمود کریمی
Forwarded From A.KH
#سید_طالع

دردلره درمان حسین

یئنی مداحی 🏴 #نوحه
#نوحه های اربعین

#واحد دارم میبینم با پاهای تاول زده

🔘حاج محمود کریمی
Forwarded From اتچ بات
‍ ‍ ‍ 👤ابوریحان بیرونی ، دانشمند بزرگ و دقیق ایرانی ، متوفای سال 440 هجری قمری که 400 سال قبل از صفویه میزیسته است ، درباره وقایع محرم و گرامیداشت عاشورا در بلاد اسلامی چنین مینویسد:

✍.... محرم-روز اول آن مورد تعظیم مسلمانان است زیرا آغاز سال است و روز نهم آن تاسوعا نام دارد بر وزن عاشورا و در این روز پارسایان شیعه روزه می‌گیرند و روز دهم آن عاشوراست و فضیلت این روز مشهور می باشد و از پیغمبر روایت کرده اند که فرمود «ايها الناس سارعوا الى الخيرات في هذا اليوم فانه يوم عظيم مبارك قد بارك الله فيه على آدم ، ملت اسلام همواره این روز را معظم میدانستند
👈تا آنکه قتل حسین بن علی بن ابی طالب در این روز اتفاق افتاد و او و یارانش را از راه بستن آب بر آنان ، گذراندن از دم شمشیر ، آتش در خیام حرم، بر نیزه کردن سرها ، اسب دوانیدن بر اجساد ، که در هیچ امتی با اشرار خلق نیز چنین نکرده اند

از میان بردند و از این تاریخ مسلمانان عاشورا را شوم دانستند 👈👈ولی بنی امیه در این روز لباس نو پوشیدند و زیب و زیور کردند و سرمه بچشم خود کشیدند و این روز را عید گرفتند و عطرها استعمال کردند و مهمانیها و ولیمه ها دادند و تا زمانی که ایشان بودند این رسم در توده مردم پایدار بود. (١)👉👉
👈👈حتی اینکه پس از انقراض ایشان باز هم این رسم باقی ماند👉👉 ولی شیعیان از راه تأسف و سوگواری به قتل سیدالشهدا در مدينة السلام و بغداد و شهرهای دیگر #گریه و #نوحه_سرایی می کنند و #تربت مسعود حسین را در کربلا در این روز زیارت می نمایند....الخ


1- این است که در #زیارت_عاشورا ذکر شده انه يوم قد تبرکت به بنوامیه


📕كتاب : آثار الباقية عن القرون الخالية (ترجمه فارسى) تأليف : محمد بن احمد ، ابو ريحان بيرونى ،632-440ق
ترجمه : اكبر دانا سرشت
نوبت چاپ : پنجم 1386
صفحه : 524

http://yon.ir/STUOi

‍ ‍
▪️سابقه عزاداری شیعیان و نحوهء اقامه عزا براى سيدالشهدا علیه‌السلام در بلاد اسلامی ، منجمله در بغداد در سال 352 هـ.ق (10 سال پیش از تولد ابوریحان بیرونی) را هم بخوانید::

قال ثابت: ألزم معزّ الدولة الناسَ بغلْق الأسواق ومنْع الهّراسين والطبّاخين من الطبيخ، ونصبوا القباب في الأسواق وعلّقوا عليها المُسُوح، وأخرجوا نساءً منشَّرات الشعور مضجّات يلطمن في الشوارع ويُقِمْن المآتمَ على الحسين عليه السلام، وهذا أول يوم نِيح عليه ببغداد.


👈👈 معز الدوله مردم را به بستن بازارها امر كرد و آسيابانها را از آرد كردن و طباخ ها را از طبخ منع كرد، و عَلم هاى عزا را در بازارها برافراشتند.
و زنها در حاليكه بر سر و صورت خود ميزدند و مو پريشان كرده بودند به كوچه و خيابان ريختند و بر مصيبت حسين(علیه‌السلام) #عزادارى كردند و #نوحه خوانى نمودند و اين اولين نوحه سرايى بود كه در بغداد برگزار ميشد.

📕نام کتاب : تاريخ الإسلام - ت تدمري نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 26 ‌ صفحه : 11

https://t.me/borrhan/36226

http://yon.ir/Q6EXX
http://lib.efatwa.ir/40071/26/11


#عطش
#لطمه
➖➖➖➖➖

©کانال برهان و پاسخگویی قاطع به تضعیف کنندگان شعائر حسینیه

@borrhan
Forwarded From انقلاب اسلامی در آذربایجان
✅ حسینین(س) پرچمی

مداح اهلبیت(ع) : آذر حسینی

#حسینچیلر
#نوحه
@Nardaran313
Forwarded From انقلاب اسلامی در آذربایجان
✅ بالام آغلاما گولوم آغلاما

مداح اهلبیت(ع): محسن صفابخش

#حسینچیلر
#نوحه

@Nardaran313
Forwarded From انقلاب اسلامی در آذربایجان
✅ ربابین مارالی

مداح اهلبیت(ع): حاج مبین

#حسینچیلر
#نوحه

@Nardaran313
Forwarded From انقلاب اسلامی در آذربایجان
✅ غملی زینب(ع)

مداح اهلبیت(ع): علی مردی

#محرم_نزدیک_است
#نوحه

@Nardaran313
Forwarded From اتچ بات
#عزاداری

✅ ماجرای جالب دستور حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها به نوحه‌سرایی بر سیدالشهداء علیه السلام به نقل از یکی از علمای بزرگ اهل تسنن


👈 قدمت #زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه نزد اهل تسنن مخصوصا در ایام خاص زیارتی مانند نیمه شعبان و ...

〰〰〰〰▪️💦

👤 ابوعلی تنوخی، از علمای بزرگ مخالفین ما می‌نویسد:::

پدرم برایم گفت که روزی ابوالحسن کاتب آمد و گفت: آیا در بغداد شخصی که نامش ابن اصدق باشد را می شناسید؟

پدرم گفت: در آن مجلس کسی جز من آن شخص (ابن اصدق) را نشناخت و من گفتم: بله او را می شناسم.چرا از او سوال کردی؟

ابوالحسن کاتب گفت: او چه کار می کند؟

پدرم پاسخ داد: بر حسین علیه السلام #نوحه سرایی می کند.

پدرم گفت: ابوالحسن کاتب گریه کرد و گفت: پیرزنی از اهل کرخ پیش من است که مرا تربیت کرده است و به دلیل لهجه‌اش نمی تواند کلمات را صحیح ادا کند چه برسد به این که بخواهد شعری را نقل کند و این پیرزن از زنان صالح است و بسیار روزه می گیرد و اهل تهجد است.

محل خواب او نزدیک من است و دیشب متوجه شدم که مرا صدا زد و گفت: ای ابوالحسن.

گفتم: چه شده است؟

گفت: پیش من بیا.

به نزد او رفتم و دیدم که می لرزد.
گفتم: چه اتفاقی برایت افتاده است؟

گفت: یک جزء قرآنم را خواندم و خوابیدم.در خواب دیدم که گویی در مقابل یکی از دوازه های کرخ هستم. اتاق تمیزی را دیدم که (دیوارهایش) سفید و اندکی قرمز بود، درب آن باز بود و زنان دم درب ایستاده بودند.

به آنها گفتم چه کسی از دنیا رفته ؟ چه خبر است؟ آنها به داخل اتاق اشاره کردند.

وارد شدم دیدم اتاقی در نهایت زیبایی است و در وسط آن بانویی جوان هستند که نیکوتر و زیباتر از ایشان ندیده بودم، لباس زیبای سفید رنگی که بلند بود به تن داشت و روی آن نیز روپوشی (شنل) که فوق العاده سفید رنگ، پوشیده بود، در دامانش سر بریده ای بود که خون از آن می جوشید.

گفتم: تو چه کسی هستی؟

فرمود : با تو کاری ندارم، من فاطمه دختر رسول خدا هستم و این سر فرزندم حسین «علیه السلام»است.از طرف من به ابن اصدق بگو این شعر را به عنوان نوحه (برای حسینم) بخواند:

فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.

ناگهان به خودم آمدم.

ابوالحسن کاتب می گوید: آن پیرزن به جای «لم امرضه» به دلیل لهجه اش گفت «لم امرطه» چرا که نمی توانست حرف «ض» را درست تلفظ کند.پیرزن پس از آن آرام گرفت تا آن که خوابید.


ابوالحسن به من گفت:
ای ابوالقاسم حال که ابن اصدق را می‌شناسی، امانتداری کن و این خبر را به ابن اصدق برسان؛ من گفتم به خاطر امر
#سرور_بانوان اطاعت می کنم.

ابوالقاسم تنوخی در ادامه می گوید: این داستان در ماه #شعبان بود، مردم زمانی که می خواستند به زیارت امام حسین «علیه السلام» بروند از حنبلی ها به شدت آزار می دیدند.


من آنقدر تلاش کردم که بالاخره توانستم خودم را در شب #نیمه_شعبان به حائر حسینی برسانم.

جویای ابن اصدق شدم تا این که او را دیدم.

به او گفتم حضرت فاطمه «سلام الله علیها» به تو امر نموده اند که قصیده ای را که در آن بیت مذکور را به عنوان نوحه (برای امام حسین «علیه السلام») بخوانی:

لم امرّضه فأسلو ... لا ولا کان مریضا (فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.)

به ابن اصدق گفتم من قبل از این ماجرا این قصیده را بلد نبودم.

حال ابن اصدق دگرگون شد. قضیه خواب را برای او و حاضران در جلسه به طور کامل نقل کردم، همگی به شدت #گریه کردند و تمام شب با همین قصیده نوحه سرایی کردند.
اول این قصیده این بیت است:


👈 ای دو چشم اشک ببارید و به شدت #گریه کنید و خشک نشوید.


این شعر برای برخی از شاعران اهل کوفه است.

سپس به نزد ابوالحسن کاتب بازگشتم و او را از آن چه رخ داد با خبر ساختم.

〰〰〰〰〰〰〰

©کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی از کتب مخالفین

@borrhan