🏴 یادی از میرعزای کاشانی و مراثی عاشوراییاش
🔹 ادیب و مورّخ گرانقدر، روانشاد حسین پرتو بیضایی، در تذکرهٔ نفیسِ کاشانهٔ دانش از شاعری به نام میر سیّد مصطفی، فرزند حاج سیّد حسین واعظ کاشی یاد کرده است. میر سیّد مصطفی از سلسلهجنبانان آیین تعزیهگردانی و شبیهخوانی در تکیهٔ دولت تهران - در عصر قاجار - بوده و مراثی جانسوز و زیبایی میسروده است.
🔸 مرحوم پرتو پس از توضیحات نسبتاً مفصّلی دربارهٔ وی و پیشهاش، به ذکر ابیات زیبایی از مراثیِ میرعزا مبادرت ورزیده است که تعزیهخوانها آن را با تکیه بر صوت میخواندهاند. پرتو مینویسد:
🔹 «نگارنده چند بیت از یک تعزیهٔ - مکالمهٔ شمر و یزید - او را که به سبک قصيدهٔ سؤال و جواب حکیم قاآنی ساخته و بارها شخصاً تعزیهٔ آن را دیدهام و برای موضوع بحث من بهترین نمونه است، انتخاب و به درج این مختصر، قناعت میکنم. بداهتاً همین چند بیت، قدرت طبع و قریحهٔ او را بر خواننده، ظاهر خواهد ساخت:
🔸 سلطان شهر شام! سلام! السّلام! ها!
آوردهام خبر! ز کجا؟ دشت کربلا
🔹 فتح است یا شکست؟ به اقبال شاه، فتح!
صد شکر شد جهان همه یکسر به نام ما
🔸 سلطان دین شهید شد؟ آری! به خون تپید
حمد خدا کنم که خدا داد کام ما
🔹 کس یاریاش نکرد؟ چرا؛ کی؟ برادرش
ناماش چه بود؟ حضرت عبّاس باوفا
🔸 چون جنگ مینمود؟ دلیرانه؛ وصف کن!
زد بر سپاه؛ تیر؟ نه، خود را چو اژدها
🔹 لشکر ستاده بود؟ نه؛ چون شد؟ گریختند
از یک نفر؟ بلی؛ چو مگس از بر هما.
🔸 و این سؤال و جواب، تمام وقایع کربلا را به زبان شعر، تا وقتی که خانوادهٔ طهارت - علیهم السّلام - را به خرابهٔ شام میبرند، حکایت میکند».
📚 (کاشانهٔ دانش، ص۸۶۱)
#کاشانیات@cheraghe_motaleeh