#painting ▪️#توضیح_نقاشی «آغوش عاشقانهی جهان، زمین (مکزیک)، من، دیهگو، و آقای شولوتل»، اثر فریدا کالو
@AConfederacy_of_Dunces
#فریدا_کالو نوشته بود من دو تصادف سخت را در زندگیام تاب آوردم، یکی تصادف با اتوبوس و دیگری برخوردن به دیهگو. هنگامی که
#فریدا با
#دیهگو_ریورا ازدواج کرد در آغاز دههی بیست زندگی خود بود و
#ریورا ۴۲ سال داشت. مادرش که با ازدواج آن دو مخالف بود پیوند آنها را ازدواج فیل و فاخته توصیف کرد.
هر دوی آنها شرکای جنسی و عاطفی متعدّد داشتند، و رابطه دیهگو با خواهرِ فریدا،
#کالو را بسیار آزرد. فریدا و ریورا از یکدیگر جدا شدند و بعدها، بار دیگر با هم ازدواج کردند.
بهرغم تنش در روابط، فریدا، ریورا را پسرکِ نقاشِ خود میخواند.
در این نقاشی،
#دیهگو بر خلاف جثّهی بزرگش در واقعیّت، در چشمِ نقاش نوزادی است برهنه و حسّاس و لطیف، که سینه و پاهایی همچون زنان دارد.
#ریورا نیازمند مراقبت مادرانه بهنظر میرسد، اما با چشمی بر پیشانی،
#سایکلوپسها را نیز به یاد میآورد؛ غولهای اساطیری یونانی که یک چشم بر پیشانی داشتند و کمخِرَد و هوسباز بودند. زن و مرد هر دو در آغوش زمین و آسمان و گیتی جای گرفتهاند.
#شولوتل سگ- ایزد مکزیکی نگهبان آتش، بر حاشیهی دامن فریدا خفته و شعله در دستان ریورا است. دو گوی روشن و تیره نشانهی
#یین_و_یانگ در سنّت چینی را بهیاد میآورد؛ یکی نماد نیروی زنانه و دیگری مردانه، یکی زمین و دیگری آسمان، یکی تیرگی و دیگری روشنی. کالو، دیهگو را بغل گرفته، اما جراحت زیر گردنش از جرّاحیهای طولانی تازه است و قلبش از رابطهی پرتلاطم و بیثباتش با دیهگو خونین شده، و بر چهرهاش از درد بیماری و رنج عشق، اشک نشسته است.
√_منبع مورد استفاده:
http://yon.ir/SUHEB√_برای مطالعهی بیشتر راجعبه
#فریدا_کالو، میتوانید به فایل پیدیاف زیر مراجعه فرمایید.
@AConfederacy_of_Dunces
✍ڪانال اتحادیهی ابلهان🌏