#نسخه_خوانی

امام فخر رازی آورده است که راهبی از رهبانان فرنگ را دیدم در بیت‌المقدس نشسته و حال عجیبی از ناحیۀ او مشاهده می‌گشت. نزد او رفتم و گفتم کلمه‌[ای] که مشمول بر نصیحت من بوده‌باشد بگوی. گفت[:] می‌باش مانند کسانی که شیران درنده اطراف او را داشته‌باشند و در اندازِ(1) دریدن و خوردنِ او بوده‌باشند که اگر لمحهای از خود غافل شود، او را پاره‌پاره نمایند. پس در این‌صورت او را آرام، چگونه بوده‌باشد؟ و در شب به‌چه عنوان آسایش توانَد نمود؟ حالِ او را به آسودگان، چه قیاس؟ و زندگانی او را به بی‌دَردان، چه نسبت؟ این بگفت و برفت.
من چند قدمی همراه او رفتم. گفتم کلمه‌ای که مشتمل بر تسلی من بوده‌باشد بگوی. گفت[:] تشنه را جرعۀ آبی کافیست. و دیگر متوجهِ من نشد.

والسلام علی من التبع الهدی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔸 #امام_فخر_رازی
📙 از جنگ خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ؛به شماره شناسه 1070072

✍️ پانویس
(1) « انداز »: ( اَ ) 1 - (اِمص .) قصد و میل حمله کردن .
(2)« لمحه » : (لَ حَ یا حِ) [ ع . لمحة ] (اِ.) 1 - زمان کم .

@manuscript_ir

〰️🍃🌺