#مشاهیر

#شیخ_زین_العابدین_مازندرانی(۲)

✍️به قلم محقق و پژوهشگر بابلی: #حامد_ابراهیم_زاده_بازگیر


🔻...... #شیخ_زین_العابدین بعد از فوت #صاحب_جواهر در حالی که معروف به فقاهت بود به #کربلا مراجعت نمود و زعیم عالیقدر شیعه #شیخ_مرتضی_انصاری از او ترویج می کرد همچنین اعاظم دیگری همچون #میرزامحمد_هندی از علمای اخباری مقیم کربلا و #سیدابراهیم_قزوینی نیز نقش بسزائی در ترویج شیخ داشتند که سبب شهرت او در #بین_النهرین، #ایران و خصوصاً در #هندوستان گردید.

🔻 نقل است در یکی از ایام زیارتی که شیخ زین العابدین معروفیت چندانی نداشت و به #کاظمین مشرف شده بود و از قضا در همان ایام #آقا_سیدابراهیم نیز در کاظمین حضور داشت در حرم مطهر جوادین همدیگر را ملاقات می کنند آقا سیدابراهیم از شیخ زین العابدین محل اسکانش را می پرسد و شیخ جواب می دهد در حسینیه اقامت نمودم سیدابراهیم گفت فردا به دیدن شما خواهم آمد طلبه ای که همراه شیخ زین العابدین بود گفت چرا حرفی نزدید ما که اثاثیه و لوازم پذیرایی نداریم چگونه از سیدابراهیم پذیرائی نماییم شیخ گفت سید بهتر می داند که اوضاع ما چگونه است صبح فردای آن روز دیدند که حسینیه را جاروب می زنند و فرش می آورند پرسید که این اسباب برای چیست گفتند که سیدابراهیم صاحب #ضوابط_الاصول چون امروز به دیدن یکی از طلاب به حسینیه خواهد آمد دستور داد که وسایل پذیرائی را فراهم نمائیم شیخ زین العالدین به رفیق طلبه اش گفت دیدید که گفتم سید خودش بهتر می داند سیدابراهیم قروینی با همراهان خود که تصادفاً یک دسته از #زوار_هندی هم همراه ایشان بودند به دیدار شیخ زین العابدین به حسینیه رفتند و #نماز_ظهر را به جماعت در آن جا خواندند #نماز_عصر را سیدابراهیم به شیخ زین العابدین اقتداء نمود و از همان زمان آوازه شهرت شیخ زین العابدین زیاد گردید و روز به روز اطرافش را گرفتند و همین ترویج سبب شهرت و عظمت شیخ در هندوستان، بین النهرین و ایران گردید به طوری که در تمام این نقاط به فقاهت و تقوی اشتهار داشته و بارها #رساله_عملیه ایشان را به خصوص در هندوستان با حواشی پسر بزرگوار ایشان #شیخ_محمدحسین به طبع رساندند.

🔻 نقل است هنگامی که شیخ زین العابدین پول نداشت تا می توانست #قرض می کرد و مخارج طلاب را می داد بعد از چندی یکی از #متمولین هندوستان به کربلا مشرف می شد و تمام دیون شیخ را پرداخت می کرد و غالباً به همین منوال شیخ وسایل آسایش فقرا و طلاب را فراهم می کرد. در هنگام قرض ایشان، یکی از علما و مقدسین کربلا که به احوالپرسی ایشان آمده بود به شیخ گفت شما که این همه قرض کرده اید و مالی ندارید آن قروض را اداء کنید اگر در #روز_جزا از شما بپرسند چرا این همه قرض کرده اید چه جواب می دهید شیخ گفت ترس من این است اگر بپرسند تو #آبرو و اعتبار بیشتری داشتی چرا بیشتر قرض نکردی تا بهتر آسایش و رفاه فقرا و طلاب را فراهم کنی چه جواب بگویم؟ آن مقدس خاموش شد و دیگر چیزی نگفت

....... ادامه دارد

بابل نامه

@babolname