⭕️⭕️




معرفی کتاب
#عرفان
[عِ]


#شناختن و دانستن بعد از ناداني. (منتهي الارب) (ناظم الاطباء)


#شناختن. (زوزني) (آنندراج) (غياث اللغات).
شناختن. بازشناختن. معرفت. (فرهنگ فارسي معين)


🔸شناخت. شناسائي.


🔹آگاهي. درايت. اطلاع :
به مدد و معاونت او کمر بستند و يکديگر را بر عرفان قدرخانه قديم و کرم عميم او تحريض کردند. (ترجمهء تاريخ يميني ص186).
-اهل عرفان؛ دانشمندان و حکما. (ناظم الاطباء) :


هر مؤمن که ز اهل عرفان باشد
خورشيد سپهر فضل و احسان باشد.خاقاني.
-به عرفان بيرون بردن؛ عمداً تحمل کردن.

#ديده و دانسته چشم پوشي کردن.

(فرهنگ فارسي معين)


🔸عرفان بخشيدن؛ آموختن.


🔹عرفان در امري دادن؛ اعلام کردن.

عرفان
🔸شناختن و معرفت حق تعالي. (غياث اللغات) (آنندراج)


🔹 معرفت حق تعالي. (ناظم الاطباء). نام علمي است از علوم الهي که موضوع آن شناخت حق و اسماء از علوم الهي که موضوع آن شناخت حق و اسماء و صفات اوست.

# و بالجمله راه و روشی که اهل الله براي شناسائي حق انتخاب کرده اند عرفان مينامند.
عرفان و شناسائي حق به دو طريق ميسر است
يکي به طريق استدلال از اثر به مؤثر و از فعل به صفت و از صفات به ذات، و اين مخصوص علماء است.
دوم طريق تصفيهء باطن و تخليهء سر از غير و تخليهء روح، و آن طريق معرفت خاصهء انبياء و اوليا و عرفا است. و اين معرفت کشفي و شهودي را غير از مجذوب مطلق هيچ کس را ميسر نيست مگر به سبب طاعت و عبادت قالبي و نفسي و قلبي و روحي و سري و خفي،
و غرض از ايجاد عالم معرفت شهودي است.

🔹
عرفا عقيده دارند براي رسيدن به حق و حقيقت بايستي مراحلي را طي کرد تا نفس بتواند از حق و حقيقت بر طبق استعداد خود آگاهي حاصل کند.


🔸و تفاوت آنها با حکما اين است که تنها گرد استدلال عقلي نميگردند بلکه مبناي کار آنها بر شهود و کشف است.


🔹 (از فرهنگ مصطلحات عرفاء از شرح گلشن راز)


اگر بشناختي خود را به تحقيق
هم از عرفان حق يابي تو توفيق.


🔸ناصرخسرو.

عرفان
🔹به مفهوم عام، وقوف به دقايق و رموز چيزي است. مقابل علم سطحي و قشري. مثلاً گويند فلان طبيب عارفي است،


# يعني غور رس و موي شکاف است و بظواهر نپرداخته است يا فلان عارف سخن و سخندان عارفي است يعني فقط به تقليد سطحي قانع نشده و دقايق سخن و سخنداني را فرا گرفته است. (از فرهنگ فارسي معين)
عرفان

مفهوم خاص، يافتن حقايق اشياء ب طريق کشف و شهود.



🔹و ب اين جهت تصوف يکي از جلوه هاي عرفان است. توضيح اينکه در اصل تصوف يکي از شعب و جلوه هاي عرفان است.


# تصوف يک نحله و طريقهء سير و سلوک عملي است که از منبع عرفان سرچشمه گرفته است.


# اما عرفان يک مفهوم عام کلي تري است ک شامل تصوف و ساير نحله ها نيز ميشود.

🔹به عبارت ديگر نسبت مابين تصوف و عرفان به قول منطقيان، عموم و خصوص من وجه است.


# به اين معني که ممکن است شخص عارف باشد اما صوفي نباشد،


🔸چنانکه ممکن است به ظاهر داخل طريقهء تصوف باشد، اما از عرفان بهره ای نبرده باشد.

🔸و گاهي ديده ايم کلمهء عارف را در معني فاضلتر و عالي تر از لفظ درويش و صوفي استعمال کرده اند.

#بعضي عرفان را جنبهء علمي و ذهني تصوف دانند و تصوف را جنبهء عملي عرفان. (فرهنگ فارسي معين)

🔹عرفان
ب مفهوم اخص، تصوف. (فرهنگ فارسي معين). || درک کردن ب يکي از حواس. (از ناظم الاطباء). دانستن چيزي را به وسيلهء حسي از حواس خمسه، و چنين شخصي را عارف و عريف و عروفه گويند. (از اقرب الموارد)

لغت نامه #دهخدا
# عرفان


#معرفی_کتاب


@yortchi_bosjin_pdf