#آموزش
#فروق_التعابیر

❓فرق بين «اثم» و «سيئه» و «ذنب» و «معصيت» چيست؟

🔸يكی از اعجازهای قرآن كريم اعجاز در الفاظ آن است. طوری كه هيچ اديب و عربی نتوانسته است مانند آن ها بياورد. دلالت الفاظ قرآن كريم بر معانی، معجزه است و از زيبايی مخصوص به خود برخوردار است. چون لفظ قرآن كريم زيباست، معانی قرآن كريم عالی است. چنان كه يك مفهوم را با الفاظی گوناگون به مناسبت های مختلف با معانی مورد نظر بيان می كند.

🔹يكی از مفاهيمی كه در قرآن كريم با الفاظ مختلف و گوناگون بيان شده و در ابتدای نظر به آن ها انسان فقط يك چيز از آن ها برداشت می كند، مفهوم گناه است كه در قرآن كريم در جاهای مختلف با واژه های گوناگون هم چون اثم، سيئه، ذنب، معصيت، فسق و فساد و منكر و... به آن اشاره كرده است. در زبان فارسی سرپيچی از دستور مولا، گناه ناميده می شود. در حالی كه اين سرپيچی امكان دارد حالات گوناگون داشته و در جايگاه های متعدد و در شرايط مختلف صورت پذيرد. ولی در زبان عرب به خصوص در قرآن كريم، برای لحاظ كردن همه اين جزئيات، كلمات متعددی وضع گرديده است كه هر يك وجه خاصی از اين نافرمانی را بيان می كند.

🔅۱.«اثم» : كلمه اثم با مشتقات مختلف، ۴۸ مرتبه در قرآن كريم به كار رفته است. اسمی است برای افعالی كه مانع رسيدن به ثواب و پاداش است و نيز در معنای تأخير و درنگ كردن و ممانعت است.(1) مرحوم شعرانی می نويسد : اثم عبارت از گناه يا منقصت نفسانی است كه از مخالفت امر پروردگار برای انسان حاصل می شود و به نظر می رسد كه چون گناه در فاعل آن نقصان به وجود می آورد، لذا آن را اثم گويند و از آن لحاظ كه مخالفت امر خدا است، عصيان گفته می شود.(2) و به طور كلی با توجه به آياتی كه در آن ها واژه اثم و مشتقات آن به كار رفته است، ميتوان دريافت كه اين واژه، مشعر به زيان و منقصت در اثر گناه است.
در سوره بقره می فرمايد : زيان و منقصت شراب و قمار از سود و نفعشان بيشتر است.(3)
اين جا اثم به معنای زيان به كار رفته است و نيز در سوره نساء اثم را كنار خطيئه به كار برده و به معنای گناه است.(4) و در برخی آيات اثم به معنای زيان و منقصت نفسانی به كار رفته است : از بسياری از گمان ها اجتناب كنيد كه بعضی گمان ها زيان نفسانی دارد.(5) باز در سوره بقره ميفرمايد : آن كس كه شهادت را نهان دارد، دلش زيان كار است.(6) با توجه به اين كه اين واژه در آيات مختلف و به لحاظ مفهوم آيه و محتوای آيه، معانی مختلفی پيدا ميكند، ولی در كل بيان دارنده گناهی است كه سبب زيان بدنی، روانی و روحی ميشود.

🔅۲. «سيئة» : در لغت به هر چيزی كه انسان را از امور دنيوی يا اخروی و حالات نفسانی و بدنی و هم چنين به خاطر از دست رفتن مال و جاه و از دست رفتن دوست، اندوهگين سازد، اطلاق ميشود و سيئه كه از سوء اخذ شده است، به عمل زشت نيز گفته ميشود كه نقطه مقابل حسنه است.(7) اين كه به كار زشت سيئه گفته شده و آن را به بر هم خوردن چهره ها نسبت ميدهد، به اين خاطر است كه همواره در اثر گناه و كار زشت غم در چهره ظاهر ميشود.
سيئه با مشتقاتش، بيش از ۱۵۰ مرتبه در قرآن كريم به كار رفته است و هم چون ديگر عناوين اعمال ناپسند در آيات گوناگون با توجه به محتوای آيه، مفاهيم و معانی مختلف دارد. در كل ميتوان گفت سرباز زدن از انجام دستور مولا با توجه به ايمان قلبی و اعتقاد به مولا و امر و نهی كنندگی اش، سيئه است.
مرحوم طبرسی در تفسير آيه ۸۱ سوره بقره، می نويسد : سيئه در اين جا به معنای شرك و شرك گرايی است و برخی نيز ميگويند منظور از سيئه، گناه بزرگی است كه كيفر آن آتش است. ولی نظر اول بهتر است. به اين دليل كه آتش جاودانه ای كه در آيه به آن اشاره شده با شرك و شرك گرايی هماهنگ است.(8) در جای ديگر سيئه را به قحطی، مرض و بلاء و معصيه، مكاره و شدايد و... معنی كرده است.(9) ولی آن چه در مورد سيئه قابل بيان است، اين است كه در اغلب موارد در قرآن كريم، سيئه در كنار حسنه به كار رفته است. يعنی كار زشتی كه در مقابل كار نيك است .

🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸

🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸



@yortchi_bosjin_pdf
#آموزش
#فروق_التعابیر

🔅۳. «ذنب» : ذنب يعنی گناه و جمع آن ذنوب است كه حدود ۳۹ بار در قرآن كريم به كار رفته است. در لغت عربی هر چيزی كه خوار و عقب مانده باشد، ذنب گويند و به همين خاطر به دم اسب نيز ذنب گويند و به طور استعاره در هر كاری كه عاقبتش ناروا و ناگوار است و به اعتبار دنباله چيزی به كار برده شده است.
از اين رو واژه ذنب به اعتبار نتيجه ای كه از گناه حاصل ميشود بد فرجامی، تنبيه و سياست ناميده شده است.(10)
برخی از مفسرين نيز در معنای ذنب گفته اند : هر عمل نيكو كه فوت آن پشيمانی آورد و توبه از آن معقول باشد نيز ذنب ناميده ميشود. هر چند مرتكب آن مستحق عقاب نباشد، بلكه هر چه دنباله اش حسرت آورد. مانند آن كه نماز صبح را برای آن كه خواب مانده ترك كند.(11)

🔅۴. «معصيت» : معصيت كه از عصيان است به معنای نافرمانی است و به هر نوع سرپيچی فارغ از ويژگی و شرايط آن معصيت گفته ميشود كه با مشتقاتش به دفعات ۳۱ بار در آيات قرآن كريم به كار رفته است و در اصطلاح عدم امتثال امر مولا و عدم اجتناب از نهی مولای واجب الاطاعه را عصيان و معصيت گويند.(12) لذا مشاهده ميشود كه معصيت در برابر اطاعت، قرار دارد. يعنی كسی كه اطاعت امر مولا و پروردگار خويش را نكند، معصيت كار است. حالا هر نوع نافرمانی كه باشد. در حديثی از رسول خدا ـ صلی الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده است كه حضرت فرمودند : خداوند بر شما مسلمين اطاعت و فرمانبری از من را واجب كرده است و از نافرمانی و معصيت من شما را نهی فرموده است.(13)
اگر چه معصيت و عصيان و خطيئه و فواحش و منكر و امثال اين كلمات همه مانند گناه، زشت ناپسند، ناروا، بزه و ناشايست نزديك به يكديگرند، امّا در هر يك از اين واژه ها و الفاظ خصوصيتی معتبر است و به نظر ميرسد
√ چون گناه در فاعل آن منقصتی به وجود می آورد، لذا آن را «اثم» گفته اند
√ و چون مخالفت امر خداست، «معصيت» گفته ميشود
√ و از آن جا كه حسرت و عقاب در پی و دنباله آن گناه خواهد بود، لذا «ذنب» گفته اند
√ و از آن جا كه گناه مايه غمگينی و اندوه است، لذا «سيئه» گفته اند.

🔸بنابراين، واژه های مختلف درباره گناه هر كدام بيان گر بخشی از آثار شوم گناه و حاكی از گوناگونی گناه می باشد و هر يك با پيام مخصوصی، هشدار ويژه ای به انسان ميدهد و بشر را از ارتكاب گناه بر حذر می دارد.

📚 پاورقی :

1. راغب اصفهانی، المفردات، ماده اثم.
2. شعرانی، ابو الحسن، نثر طوبی، تهران، کتاب فروشی اسلامی، 1398ش، ج1، ص7 و 8.
3. بقره : 216.
4. نساء : 112.
5. حجرات : 12.
6. بقره : 283.
7. راغب، همان، ماده سيئه.
8. طبرسی، مجمع البيان، بيروت، موسسه اعلمی، 1415ق، ج1، ص281.
9. همان، ج3، ص138.
10. راغب، همان، ماده ذنب.
11. شعرانی، همان، ج1، ص279.
12. لسان العرب، ج15، ص67.
13. ابو حمزه ثمالی، تفسير قرآن، نشر الهادی، 1420ق، ص200


🔹🔸🔹🔸🔸🔹🔸🔹🔸

🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹



@yortchi_bosjin_pdf