Forwarded From unknown
"اشاره‌ای درباره‌ی وزنی کم‌کاربرد"
برخی پژوهشگران، سرودن در وزن "فاعلاتُ فع فاعلاتُ فع فاعلاتُ فع فاعلاتُ فع(فاع)" را ابداع قاآنی شیرازی می‌دانند (بنگرید به چشم‌انداز شعر معاصر ایران، مهدی زرقانی). مرجع استناد آنان، غزل مشهور قصیده‌سرای شیرازی با مطلع زیر است:
یارکی مراست، رند و بذله‌گو، شوخ و دلربا، خوب و خوش‌سرشت
طره‌اش عبیر، پیکرش حریر، عارضش بهار، طلعتش بهشت

چنانکه به روایت متون و دیوان‌ها می‌توان بررسی کرد؛ این وزن دست کم چندسده پیش از قاآنی در غزل فارسی استفاده شده؛ هرچند نمی‌توان به قطع اولین نمود آن را در شعر فارسی مشخص کرد.‌ برای مثال فیض کاشانی، روحانی، عارف، فیلسوف و شاعر قرن یازدهم؛ در غزلی مناجاتی این وزن را به کاربرده است:
بر درِ تو من، رو به خاک عجز ناله می‌کنم، کای اله من
جرم کرده‌ام، ظلم کرده‌ام، پرده‌ای بپوش، بر گناه من
هرچند نوع ۲۰هجایی این وزن در غزل چندان نمونه ندارد، در نوجویی‌های شعر معاصر، سرایش غزل با مصراع‌های ساخته شده از دوبار "فاعلاتُ فع" رواجی نسبی یافته و نمونه‌هایی از آن را در مجموعه اشعار سیمین بهبهانی می‌توان دید.
#وزن_غزل
#نوآوری
#فیض_کاشانی
#قاآنی
@persian_metres
Forwarded From حسین علیزاده
💢در ادبیات عاشورایی، بی تردید قاآنی (با این شعر ) از جمله شاعرانی است که توانسته سراینده مرثیه ای بلیغ و البته اندوهناک باشد. ساختار پرسش و پاسخ گون این مرثیه به تلویح و کنایه بیخبری از واقعه ای مهم را نشان می دهد که راوی مجبور است برای شرح جزییات آن پرسش های مکرر سوال کننده را پاسخ دهد. این ظرافت در این سبک البته مختص قاآنی است:

بارد چه؟ خون
که؟ دیده
چسان؟ روز و شب
چرا؟ز غم
کدام غم؟ غم سلطان اولیاء

نامش که بُد؟ حسین
ز نژاد که‌؟ از علی
مامش که بود؟ ‌فاطمه‌
جدش که‌؟ مصطفی

چون شد؟ شهید شد
به کجا؟ ‌دشت ماریه
کی‌؟ عاشر محرم
پنهان‌؟ نه برملا

شب کشته شد؟ ‌نه ‌روز
چه هنگام‌؟ ‌وقت ظهر
شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا

سیراب کشته شد؟ ‌نه!
کس آبش ‌نداد؟ داد
که؟ شمر
از چه چشمه‌؟ ز سرچشمهٔ فنا

مظلوم شد شهید؟ بلی
جرم داشت؟ نه
کارش چه بد؟هدایت‌
یارش‌ که بد؟ خدا

این ظلم را که کرد؟ یزید
این یزید کیست‌؟زاولاد هند
از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا
خود کرد این عمل‌؟ نه! فرستاد نامه‌ای
نزد که‌؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغا

ابن زیاد زادهٔ مرجانه بد؟ نعم
از گفتهٔ یزید تخلف نکرد؟ لا
این نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟
نه او روانه کرد سپه سوی کربلا

میر سپه که بد؟عمرسعد!
او بریدحلق عزیز فاطمه؟ نه شمر بی‌حیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟
کرد
از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضا

بهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیع
شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکاء
کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تن
دیگر که؟ نه برادر، دیگر که؟ اقربا

دیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت
آن که بود؟سجاد چون بد او به غم و رنج مبتلا
ماند او به کربلای پدر؟ نی !به شام رفت
با عز و احتشام‌؟ نه ! با ذلت و عنا

تنها؟ نه ! با زنان حرم؛
نامشان چه بود؟زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا
بر تن لباس داشت‌؟ بلی! گرد رهگذار
بر سر عمامه داشت‌؟ بلی !چوب اشقیا

بیمار بد؟ بلی
چه دوا داشت‌؟ اشک چشم
بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا
کس بود همرهش‌؟ بلی اطفال بی‌پدر
دیگر که بود؟ تب !که نمی گشت ازو جدا

از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز:طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا
گبر این ستم کند؟ نه!
یهود و مجوس؟ نه!
هندو؟ نه!
بت‌پرست؟ نه!
فریاد ازین جفا

قاآنی است قایل این شعرها؟ بلی
خواهد چه؟ رحمت!
‌ازکه‌؟ ز حق!
کی؟ صف جزا

#شعر #قاآنی #محرم
telegram.me/sahandiranmehr
Forwarded From
امیر شاهرخی:
ادبیات عاشورایی


✅در ادبیات عاشورایی، بی تردید قاآنی (با این شعر ) از جمله شاعرانی است که توانسته سراینده مرثیه ای بلیغ و البته اندوهناک باشد. ساختار پرسش و پاسخ گون این مرثیه به تلویح و کنایه بیخبری از واقعه ای مهم را نشان می دهد که راوی مجبور است برای شرح جزییات آن پرسش های مکرر سوال کننده را پاسخ دهد. این ظرافت در این سبک البته مختص قاآنی است:

✅بارد چه؟ خون
که؟ دیده
چسان؟ روز و شب
چرا؟ز غم
کدام غم؟ غم سلطان اولیاء

نامش که بُد؟ حسین
ز نژاد که‌؟ از علی
مامش که بود؟ ‌فاطمه‌
جدش که‌؟ مصطفی

چون شد؟ شهید شد
به کجا؟ ‌دشت ماریه
کی‌؟ عاشر محرم
پنهان‌؟ نه برملا

شب کشته شد؟ ‌نه ‌روز
چه هنگام‌؟ ‌وقت ظهر
شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا

سیراب کشته شد؟ ‌نه!
کس آبش ‌نداد؟ داد
که؟ شمر
از چه چشمه‌؟ ز سرچشمهٔ فنا

مظلوم شد شهید؟ بلی
جرم داشت؟ نه
کارش چه بد؟هدایت‌
یارش‌ که بد؟ خدا

این ظلم را که کرد؟ یزید
این یزید کیست‌؟زاولاد هند
از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا
خود کرد این عمل‌؟ نه! فرستاد نامه‌ای
نزد که‌؟ نزد زادهٔ مرجانهٔ دغا

ابن زیاد زادهٔ مرجانه بد؟ نعم
از گفتهٔ یزید تخلف نکرد؟ لا
این نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟
نه او روانه کرد سپه سوی کربلا

میر سپه که بد؟عمرسعد!
او بریدحلق عزیز فاطمه؟ نه شمر بی‌حیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟
کرد
از چه پس برید؟ نپذرفت ازو قضا

بهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیع
شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکاء
کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تن
دیگر که؟ نه برادر، دیگر که؟ اقربا

دیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت
آن که بود؟سجاد چون بد او به غم و رنج مبتلا
ماند او به کربلای پدر؟ نی !به شام رفت
با عز و احتشام‌؟ نه ! با ذلت و عنا

تنها؟ نه ! با زنان حرم؛
نامشان چه بود؟زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا
بر تن لباس داشت‌؟ بلی! گرد رهگذار
بر سر عمامه داشت‌؟ بلی !چوب اشقیا

بیمار بد؟ بلی
چه دوا داشت‌؟ اشک چشم
بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا
کس بود همرهش‌؟ بلی اطفال بی‌پدر
دیگر که بود؟ تب !که نمی گشت ازو جدا

از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز:طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا
گبر این ستم کند؟ نه!
یهود و مجوس؟ نه!
هندو؟ نه!
بت‌پرست؟ نه!
فریاد ازین جفا

✅قاآنی است قایل این شعرها؟ بلی
خواهد چه؟ رحمت!
‌ازکه‌؟ ز حق!
کی؟ صف جزا

#شعر #قاآنی #محرم