Forwarded From انتشارات ولایت
میلاد سراسر نورِ اسوه صبر و استقامت، پیام آور نهضت عاشورا، عقیلة النساء، نائبة الزهراء حضرت زینب کبری سلام الله علیهما را به ساحت مقدس حضرت بقیة الله الأعظم مهدی موعود ارواحنافداه و شیعیان حضرت تبریک عرض می نماییم.
#ولادت_حضرت_زینب #زینب_بنت_امیرالمومنین #مصر #مقام_سیدة_الزینب #انتشارات_ولایت #موسسه_عالم_ال_محمد_المعارفیه
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#ولادت_حضرت_زینب علیهاالسلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#اشعار_زینبی

یادت دوباره کرد، بر این ذهن من خطور
مثل همیشه گوشه چشمم شده نمور

وا کرده ام دهان به ثنا و شکوهتان
جاری شده به روی لبم واژه های نور

باید برای عرض ارادت به محضرت
از کردگارتان طلبم رخصت حضور

آغاز میکنم سخنم را به نام عشق
بی بی سلام و عرض ادب، زینبِ صبور

تو آمدی و شد همه دلها پر از شعف
بیت علی و فاطمه هم غرقِ در سرور

تو آمدی و حُسنِ حسن، حُسنِ مطلعت
شد نیمه حسین در این خانه جفت و جور

ای اسوه حجاب و حیا، عفت و وقار
ای جانشین فاطمه چشمِ بد از تو دور

ای کوه صبر، کعبه غم، زینتِ علی
مانندِ مادرت شده ای مایه غرور

من محو این حماسه و این عشق می شوم
وقتی که زندگیِ تو را میکنم مرور

در کربلا مقامِ رفیعت گرفت اوج
باید نکرد ساده از این مرحله عبور

بودی مطیعِ محض حسین و مطیعِ یار
تسلیمِ امر و نهیِ ولی در همه امور

نقشِ تو روز واقعه شرحش حکایتی است
صدها رساله گردد و صد جزوه قطور

اما به شام مرتبه ات فرق می کند
حیدر نمود در همه صحنه ها ظهور

دیدند دشمنان که چگونه سپر شدی
با جان خود برای همه زینبِ غیور

دیدند که چگونه عقیله خروش کرد
غرید و داشت خطبه او اقتدار و شور

آن خطبه ها اساسِ حکومت ز ریشه کند
گردیده بود محشر و گویی دمید صور

این دخترِ علیست که با این صلابتش
ویران نمود با نفَسش کاخِ ظلم و زور

طاغوت شد مچاله و بیچاره شد یزید
گردیده بود خار و در افتاد مثل مور

امّیدِ دشمنان به شکستِ عقیله بود
بردند عاقبت همه این آرزو به گور

حالا هنوز پرچم زینب به قله هاست
چشمِ تمامِ حرمله های زمانه کور

🔸شاعر: #اسماعیل_روستائی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From دعبل
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب


آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است
آن که وصفش می رباید هوش از سر زینب است

مادرش آموزگار مکتب شرم وحیاست
فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است

گر علی بن ابی طالب بود معیار صبر
آن که صبرش با علی گردد برابر زینب است

گفت پیغمبر حسینم هست کشتی نجات
بادبان و محور و سکان و لنگر زینب است

هست از درهای جنت یک درش باب الحسین
فاش می گویم کلید قفل آن در زینب است

آن چه داغ شش برادر را به خود هموار کرد
تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است

#استاد_ژولیده_نیشابوری

@deabelnews
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#ولادت_حضرت_زینب علیهاالسلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#اشعار_زینبی

مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد
حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد

نیست شایسته ی هر کس که برد نامش را
نام او در خور لبهای مودب باشد

چه نیاز است به موضوع همینکه در شعر
دختر حیدر کرار مخاطب باشد

هرکسی مذهب و آیینی و دینی دارد
زینبی هرکه شود صاحب مذهب باشد

تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند
شام گیرم که پر از خیبر و مرحب باشد

قرب ، همسویی عشق است و جنون در مقصود
هرکه با اوست از افراد مقرب باشد

او نشان داد که عزت ز مذلت دور است
به اسیری برود باز محجب باشد...

🔸شاعر: #محسن_ناصحی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From Shmusawi Book
عارفان را پرس‌وجو کردم، ندارد هیچ عیب
مرد هم باشی بگویی من کنیز زینبم

▫️ #ولادت_حضرت_زینب

🌐 @EmamatArt | مرکز هنری امامت 💠
Forwarded From دعبل
#ولادت_حضرت_زینب


آن قدر عاشقیم که املا نمی‌شود
مستی ما که در قلمی جا نمی‌شود

زلف مرا به پنجره‌های ضریح عشق
طوری گره زدند، دگر وا نمی‌شود

باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت
هر دختر قبیله که لیلا نمی‌شود

آن کس که خاک پای مریدان میکده است
محتاج معجزات مسیحا نمی‌شود

«تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند
حالا شراب می‌شود و یا نمی‌شود

ما مثل باده‌ایم شبی امتحان کنید
انگور زاده‌ایم شبی امتحان کنید

شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه سبز شما نوشت

شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت
نام مرا شریف‌ترین خاک پا نوشت

صبح ازل به خاک تو پیشانی‌ام رسید
این سجده را فرشته به پای خدا نوشت

از ما سؤال شد که اسیر تو می‌شویم؟
ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت

بالای سر در حرم کبریاییش
نام تو را به خط خودش با طلا نوشت

یعنی تمام جلوه آل عبا تویی
آیینه تمام نمای خدا تویی

اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت

ای بارش همیشه سجاده‌های نور
در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت

بانو اگر به آینه‌ها سر نمی‌زدید
تاریکی همیشه‌ی دنیا ادامه داشت

در آسمان چهارم افلاک جا زدیم
آیات رد پای تو اما ادامه داشت

تا زندگی‌ات را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت

ای آفتاب روشن شب‌های کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا

گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری

گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری

تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیواترین مفسر الله اکبری

تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می‌بری

بر شانه‌های سبز تو باز رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری

خورشید روی تو شرف مشرقین شد
یک نیمه‌ات حسن شد و نیمت حسین شد

ای ماورای حد تصور کمال تو
بالاتر از پریدن جبریل بال تو

از مادری چنین چنین دختری شود
هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو

غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم
در انعکاس آینه‌های زلال تو

نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو

از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد
محض رضای پای تو محمل درست شد

تو زینبی و شیر زن بعد کربلا
تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا

زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی
بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا

ای سایه بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت

عباس هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که سر به زیر بود در برابرت

شب زنده دار شام غریبان کربلا
دل بسته بر نماز شب تو برادرت

ای خطبه صدای تو نهج البلاغه‌ات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت

 هجده سربریده به دنبال چشم تو
هجده سر بریده نگهبان معجرت

ای قله نجابت توحید، جای تو  
عطر حضور فاطمه دارد حیای تو

🔸شاعر:
#علی_اکبر_لطیفیان
____________________
@deabelnews
Forwarded From دعبل
#ولادت_حضرت_زینب

در سال پنج هجری،در آسمان درخشید
یک تکه ماه تابان،از تابش دو خورشید

زینب بود نشانش، یعنی که زین بابا
بر اهل بیت مولا،او جان تازه بخشید

او زاده بتول است، دردانه محمد (ص)
بر شام تار زهرا (س)،او هست هم چو مهشید

بانوی عالمین است،او خواهر حسین است
بر شیعیان مولا، او عافیت ببخشید

قنداقه اش بدادند، نزد حسین و گفتند
آرامشش تو هستی ، او مه بود تو خورشید

تا نور روی خورشید ، بر روی مه درخشید
دیگر نبود گریان ، بر روی او بخندید

در دل بگفت جانم، زینب فدایی رویت
رحمت به مادر من،زآنکه مرا بزایید

نالان دگر نباشم ، چون بر در حسینم
این نفس مطمئنه، اصل معاد و توحید

این اشک من برایت، باشد طلب برادر
باید به روز عاشور، از دیده خون ببارید

عهدی ببندم اکنون، بین نبی و دادار
هر جاست شمس سوم، آنجاخیام مهشید

اما به خرد سالی، بعد غروب احمد
ظلمی در ثقیفه، با کافران خروشید


پیمان اوگسستند،پهلوی او شکستند
شرم از خدا نکردند، تا مادرم بخشکید

شد قسمتم به خردی، زین حال خانه داری
بر بوتراب و اخوان، هستم نور امید

چون هجر روی بابا، آمد به زندگانی
داغ حسن زه بعدش ،قلب مرا خراشید

من ماندم و حسینم ، با یاد روزگاران
صد روز بد تر آید، از روزگار تاويد

طبق تعهدی که ،بستم با خدایم
هستم کنار ارباب،باید که عهد تجدید

من که شب زفافم ،با شوی خود بگفتم
الله نام او را، بر قلب من تراشید

أبناء خود بگفتم،نور دو دیدگانم
شیرم حلالتان باد، گر یاریش رسانید

در روز گرم عاشور، بر خون تپیدگانند
این عاشقان ارباب،آن نوگلان امید

عون و محمد من غرش کنان برفتند
آن غیرت الهی در خونشان بجوشید

داغ وداع اکبر،آن شبهه پیمبر
بر قلب آل هاشم،زخمی دگر خراشید

از داغ هجر روی، آن نخل هل اتی یم
از اصغرم نگوییم، خونش به عرش پاشید

آن آخرین امیدم،در خاک و خون بغلتید
عباس را گویم ،آن با وفای جاوید

ماه منیر من رفت، تا جرعه ای بیارد
تا تر شود لبان،آن کودکان نومید

آمد به خیمه ارباب،با قامتی خمیده
چونان زره بیفکند،یک پیرهن به پوشید

گفتم اندکی صبر، آرامش و قرارم
باید به جای مادر ، روی تو را ببوسید

وقت وداع رسیده،باید صبور باشم
از تل زینبیه، چشمان من چه می دید.

گویی که زیر پایم،عرش خدا بلرزید
آتشفشانی از خون،از این زمین بجوشید

من زینب حزینم، از داغ دل غمینم
ام المصائب من،در یاری یم شتابید

همچون ایوب و میلاد یا محسن دلیرم
از آب حوض کوثر ، یک جرعه ای بنوشید

(مخلص) دوای دردم،در این قصیده گفتی
این را بگو به یاران،بر جان خود ببالید

🔸شاعر:
#مهدی_خاکی
______________________
🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#ولادت_حضرت_زینب

تو کیستی که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست

تویی جگرگوشهٔ آل کسا
به درک تو فهم رسا، نارسا

چشم علی محو تماشای تو
به جای پای فاطمه پای تو

هیچ گلی ندیده خندیدنت
به غیر لحظهٔ حسین دیدنت

دایهٔ تو ز کودکی غم شده
قامت غم در غم تو خم شده

کتاب عشق و عقل تألیف توست
مُهر به لب، زبان ز توصیف توست

تو گردش ثبات اهل‌بیتی
تو مجمع صفات اهل‌بیتی

دفاع تو، صبر تو، احساس تو
حسین تو، حسن تو، عباس تو

تو برده‌ای فیض حضور همه
تو بوده‌ای سنگ صبور همه

روی تو حسرتِ دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتّی به خواب

خاک رهت به عرش پهلو زده
پیش قدِ تو سرو زانو زده

نیست فلک به قدر، هم پایه‌ات
سایهٔ تو ندیده همسایه‌ات

مدرسهٔ تو دامن فاطمه
معلّمی ندیده و عالمه

اُمّ مصائب تو و زینِ اَبی
عقیلهٔ هاشمیان زینبی

لبت «یکی گوی» دو تا نگفته
هر چه شنیده جز خدا نگفته

صدای تو دل از علی می‌برد
ناز تو را فاطمه هم می‌خرد

ولادتت ولادت گریه بود
گریهٔ تو شهادت گریه بود

تو عین عرفان وِرا نور عین
کشتهٔ حقّی و شهید حسین

تو روح صوم و معنی صلاتی
تو ساحل سفینةالنّجاتی

حسین امید خلق در عالمین
ولی به هر غم تو امید حسین

نام شما هر دو به دنبال هم
آینهٔ همید و تمثال هم

چنان که نام خالق و رب یکی‌ست
نام حسین و نام زینب یکی‌ست...

🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
______________________
🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#ولادت_حضرت_زینب

زیبایی دریاست در اعماق نگاهش
این دختر آرام و صبوری كه رسیده
از شوق، علی سفره به اندازه یك شهر
انداخت، به شكرانهء نوری كه رسیده

كاشانهء اهل دل و میخانهء هستی
دنیا و سماوات و عوالم همه روشن
عطر خوش او پر شده در شهر مدینه
به به چه گلی! چشم و دلت فاطمه روشن

لبخند نشسته به لب حضرت ساقی
مرضیه دلش وا شده از دیدن دختر
تا آمده لبریز شده چشمهء تسنیم
كامل شده با آیهء او سورهء كوثر

بی‌تاب شدی، دختر مهتاب رخ عشق!
بارانی اشك است چرا صورت ماهت؟
گریانی و پیش كسی آرام نداری
دنبال كدام آیت حق است نگاهت؟

باران بهاری شده‌ای دختر حیدر
زهرا چه كند گریه تو بند بیاید
باید كه بگویند كنار تو حسینت
تا شاد شوی، با گل و لبخند بیاید

همسایه ندیده به خدا سایه‌ای از تو
تمثیل حیایی تو و تندیس وقاری
پیداست ولی دختر سردار حنینی
از شور كلام و دل شیری كه تو داری

شعر شب میلاد تو هم پر شده از اشك
بانو! چه كنم روی دلم سوی فرات است
جز اشك چه گویم كه همه هستی عالم
عشق تو، حسین تو، قتیل‌العبرات است

🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
______________________
🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#ولادت_حضرت_زینب


باز دلم رفته به وادى عشق
پر زده از شوق به سوى دمشق

ز عشق كسب آبرو مى كند
به سوى زينبيه رو مى كند

گرم طواف حرمش مى شود
سائل لطف و كرمش مى شود

اين دل عاشق كه به تاب و تب است
در طرب از ولادت زينب است

مدينه غرق شادى و سرور است
خانه مرتضى سراى نور است

جلوهء نور احمدى آمده
دسته گل محمدى آمده

ظهور كرده حيدر ديگرى
دوباره نازل گشته كوثرى

زينت دامان على زينب است
در آسمان فاطمه كوكب است

نائبه ء فاطمه است زينب
كعبه قلب همه است زينب

به صبر و حلم بهترين مقتداست
آينه دار حسن مجتباست

فروغ ديدگان عالمين است
نائبه و شريكة الحسين است

عقيله و فصيحه و عالمه
سيدة النسا پس از فاطمه

آيه اى از صبر على صبر اوست
قبلهء اميد همه قبر اوست

چادر او حجاب برتر بود
نشانهء غيرت حيدر بود

نسخهء چون اصل، دلير حيدر
دختر بى مثل و نظير حيدر

شد همه جا مدافع ولايت
بصيرتش فراتر از نهايت

اسوهء صبر و حلم در هر بلاست
صفحه اى از فصل غمش كربلاست

سفرهء روز وصل تا جمع شد
شام غريبان شد و او شمع شد

سوخت و خاموش نگشت نورش
سلام صبر بر دل صبورش

به داغ هجده گل پر پر نشست
خم شد و نشكست و عدو را شكست

ز فاطمه بسى نشانه دارد
هنوز درد تازيانه دارد

لب چو على به خطبه اش وا نمود
يزيد را به شام رسوا نمود

رأس حسين ، روى نى ماه اوست
شام ، سياه بخت ، از آه اوست

شام و دلى ز سوز غربت كباب
چوب و لب و طشت طلا و شراب

در شب ميلاد تو اى سر عشق
اى گهر ناب ديار دمشق

زائر مرقد تو گشته دلم
همنفس مدافعان حرم

زعمق جان تو را صدا مى كنم
نوا به ياد شهدا مى كنم

عمهء سادات فدايت شوم
قبلهء حاجات فدايت شوم

🔸شاعر:
#سعيد_نسيمى
_____________________
🔹@deabelnews