Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#مرثیه_زینب_کبری_علیهاالسلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#اشعار_زینبی
#کاروان_اسرا

سپردمت به غم و اشک و درد و آه حسین
سپردمت به غروب و به قتلگاه حسین

سپردمت به دلِ مادرم خداحافظ
سپردمت به شب و نورِ ماه حسین

سپردمت به کمان‌ها به تیر‌های شکسته
به جایِ سوخته‌ی خیمه‌گاه حسین

سپردمت به فراق و سپردیَم به فراق
به گریه‌های یتیمانِ بی پناه حسین

سپردمت به علمدارِ علقمه رفتم
سپردیَم به هزاران نگاه حسین

به خیزران سنان و به تازیانه‌ی شمر
سپردیَم به مغیلانِ راه حسین

نشته خاک غمت بر سرم خداحافظ
بخواب ای پسرِ مادرم خدا‌حافظ
#حسن_لطفی

🔆 کانال #حیدریم‌حیدری
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @heydariam_heydari110
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#دو_خط_روضه
#مصائب_شام
#اشعار_زینبی

شامیان سنگ جفابرسرطفلان نزنید
خنده براشک یتیمان پریشان نزنید

گرکه مرهم به روی زخم دل ماننهید
نمک ازکینه به زخم دل طفلان نزنید

خاروخاشاک نریزید به روی سرما
این قدر آتش غم بردل سوزان نزنید

ازچه ای سنگدلان سنگ گرفتد به دست
سنگ بر رأس پدر پیش یتیمان نزنید

سوره ی نور کند جلوگری بر سر نی
شرمتان باد زحق، سنگ به قرآن نزنید

سوی ناموس خداوند تماشا نکنید
زخم دیگر به دل زخمی و نالان نزنید

ز شما ریخته شیرازه‌ی قرآن از هم
دم بیهوده ز قرآن و ز ایمان نزنید

شامیان روز شما باد سیه‌تر از شام
که دگر طعنه به ماسوخته جانان نزنید

بی «وفایی» شما شهره‌ی عالم شده است
لکه‌ی ننگ دگربر روی دامان نزنید
#سید_هاشم_وفایی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#با_زینب_علیهاالسلام
#ماه_جمادی_الاول
#5_جمادی_الاول
#اشعار_زینبی

روی دست عاشقی هرگز ندیدم منصبی
هر کسی عاشق نشد اصلا ندارد مذهبی
عشق یعنی کیمیاگر ، عشق یعنی معجزه
مرگ یعنی زندگی بی عاشقی روز و شبی
آسمان عشق می ارزد به هر هفت آسمان
تا درخشان است در آن مثل زینب کوکبی
ای دل دیوانه خاک پای زهرا را ببوس
هر که این روزی ندارد تا بگردد زینبی
بنده ی آن شیر بانوی دلیرم که نشاند
حاء و سین و یاء و نون را همتش بر هر لبی

بانی سینه زنی و روضه و دم زینب است
《این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است》

نور می بارَد خدا کوثر به کوثر داده است
بر تمام آفرینش شور دیگر داده است
لرزه افتاده به جان ابتران رو سیاه
حق دوباره یک خدیجه بر پیمبر داده است
قدر زر ، زرگر شناسد ، قدر زینب را علی
دختر مرد آفرین را حق به حیدر داده است
هر چه در زهرا و حیدر هست را عینا خدا
بی برو برگرد بر این شیر دختر داده است
جای لالایی چرا زهرا برای زینبش
نغمه جانم حسین جانم حسین سر داده است

چشم ثارالله روشن ، آمده هم سنگرش
آمده سرحلقه ی جان بر کفان لشکرش

کس ندیده مثل زینب پای تا سر فاطمه
بعد زهرا هم به خانه داشت حیدر ، فاطمه
خلق و خویش ، مهربانیش ، حیا و عفتش
فاطمه در فاطمه در فاطمه در فاطمه
دشمن شیر خدا از غیرت او ذله شد
در نماز عشق کرده اقتدا بر فاطمه
دختری را مادری کرده است خیلی برتر از
مریم و آسیه و حوا و هاجر فاطمه
هر چه آمد بر سرش دست کسی معجر نداد
فخر بر زینب کند تا روز محشر فاطمه
هر زمانی که عقیله روبرویش می نشست
خویش را از آینه می دید بهتر فاطمه

خَلفا و خُلقا همه گفتند زهرا منظر است
پس مزار زینب کبری مزار مادر است

عالمی محو کمال بی بدیل زینب است
عقل می نازد به خود وقتی عقیله زینب است
خوش به حال سوریه از او گرفته آبرو
خوش به حال علقمه ، ماهش کفیل زینب است
خوش به حال آن فدائی های مظلوم حرم
زنده ی جاوید شد هر کس قتیل زینب است
مژده آمد زائران کربلا را از بهشت
چایی شیرین موکب سلسبیل زینب است
این هزار و چارصد ساله خود ِ توحید هم
مات ِ مات از جمله ی هذا القلیل زینب است

در مناجات سحر خوبان صدایش می کنند
عبد زینب هر که شد عبد خدایش می کنند

پنج تن مانند کعبه احترامش می کنند
عرشیان مانند ما سجده به نامش می کنند
آسمانی ها برای بردن دل از خدا
خاک بوسی کبوترهای بامش می کنند
شیرمردان شیر می گردند پای منبرش
مرد میدان ها تاسی بر قیامش می کنند
تا ابد اسلام پیغمبر بُوَد ممنون او
تا قیامت قبله و قرآن سلامش می کنند
جمله جمله خطبه اش لرزه به دل ها می نشاند
کوفیان یاد علی با هر کلامش می کنند

اوست حیدر در کلام و در مرام و در قیام
پرچم حق داشت بر کف ، پا به پای چار امام

کیست این که شام را مردانه ویران می کند
عالمی را آتش عشقش گلستان می کند
یک جهان دارد اسیر ، اما اسیری می رود
جای او عرش و ولی رو بر بیابان می کند
با غل و زنجیر تازه آمده نه ذوالفقار
این زنی که این چنین مردانه طوفان می کند
کیست این که خالصانه پیش سنگ و کعب نی
یک تنه خود را سپر بهر یتیمان می کند
وقت آن گشته است تا ثابت کند پیغمبر است
راسِ روی نیزه را قاری قرآن می کند
دستهایش بشکند آنکه برای درهمی
قاری قرآن او را سنگ باران می کند

اَینَ اکبر ، اَینَ سقا ، قلب زینب شد کباب
قاری قرآن او تنهاست در بزم شراب

🔸شاعر: #محمدحسین_رحیمیان

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#با_زینب_علیهاالسلام
#ماه_جمادی_الاول
#5_جمادی_الاول
#اشعار_زینبی

ماه يكتايى و بی همتا به دنیا آمدی
هم ردیف نور اعطینا به دنیا آمدی
مثل حیدر عالی اعلی به دنیا آمدی
تو شبیه حضرت زهرا به دنیا آمدی
روز میلاد تو در تقویم روز باور است
روز عشق و روز تکریم مقام خواهر است

آمدی و می رسد بانگ مبارک بادها
بی معلم می شوی فرزانه ی استادها
ای علمدار حقیقت بانی فریادها
ای دلیل کاف و ها و یا و عین و صادها
هرچه دارد کربلا در اختیار جبر توست
پرچم شاه شهیدان هم به سوی قبر توست

آمدی تا که بگویی قصه ی پرواز را
تا کجاها برده ای این شور انسان ساز را
ای رسول عشق می بینم ز تو اعجاز را
زنده کردی نهضت هفتاد دو سرباز را
شام در زیر قدمهای تو در تاب و تب است
این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است

آمدی تا انتهای جاده ی عشق و جنون
هم ردیفت بعد زهرا کس نبوده تاکنون
گامهایت در مسیر آیه ی والسابقون
خواهر صبر و کرم ای دختر والراکعون
آمدي در دفتر دلدادگان يكتا شوي
آمدي اسطوره ي ميدان عاشورا شوي

ای درخت استوار ای اسوه ی شب زنده دار
شد ردیف شرح تو در هر قصیده (اقتدار)
با حضورت شاه مردان حرز میخواهد چکار
(آمدی مستانه تر صف می گشاید ذوالفقار)
دختر شیری و یک جلوه ز الله الصمد
مادری کردی برایش حضرت بنت اسد

حاصل پیوستن دریا به دریا زینب است
چشمهایی که ندید الا جمیلا زینب است
نقش بازوبند ساقی حرم یا زینب است
لافتی الاعلی لا عشق الا زینب است
باز هم رو سوی بانوی وفا آورده ام
شصت و نه دفعه به لب نام تو را آورده ام

واژه ی ایثار را باید به پای تو نوشت
در مقام صبر هم باید برای تو نوشت
شاه را مشتاق و بی تاب دعای تو نوشت
بعد او کرببلا را کربلای تو نوشت
جان فدای شاعری که اینچنین زیبا سرود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

خیرها از تو رسیده دست ما خیر کثیر
عشق دارد در کنار تو مراعات نظیر
حضرت ام الحیا اخت الحسن بنت الامیر
ای اسیری که اسارت شد به دست تو اسیر
از میان محملت نور خدا تابیده است
دشمنت یک لحظه هم آه تو را نشنیده است

عقل را بازی گرفتی عشق حیرانت شده
مرتضی هم محو در تفسیر قرآنت شده
هر که دیده جلوه هایت را مسلمانت شده
هر که نامت را شنیده بعد گریانت شده
چند وقتی هست پای تو جنون دلباخته
مرز بین حق و باطل را حریمت ساخته

کاش قابل بودم و از یاورانت می شدم
با نشان زینبیون بی نشانت می شدم
با دو جرعه عشق از لب تشنگانت می شدم
از شهیدان دفاع از آستانت می شدم
ما همان سیل خروشانیم در راه بلا
کلنا اصحابک لبیک بنت المرتضی

🔸شاعر: #رضا_تاجیک

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_مهدی_علیه_السلام
#دو_خط_روضه
#اشعار_زینبی
#اول_صفر

به سوی یار از ندارها سلام می‌رسد
خوشیم این سلام‌ها به آن امام می‌رسد

شدیم بی‌نصیب از نظاره‌ی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی‌الدوام می‌رسد

عطای یار و منعِ بخشش‌اش یکی است باطنا
صلاح ماست هر دوتاش... هر کدام می‌رسد

بریده می‌شود نخ توسل اهالی‌اش
به پای سفره‌ای که لقمه‌ی حرام می‌رسد

از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام می‌رسد

همین که بر دعا دو دست خود بلند می‌کند
به قلب ما همان دقیقه التیام می‌رسد

دل شکسته از غریبی عقیله صبر کن
می‌آید آن امام و وقت انتقام می‌رسد

فدای دختر علی که با قد خمیده‌اش
محله‌ی یهودیان شهر شام می‌رسد

چقدر کارِ این بزرگ‌زاده سخت می‌شود
در آن زمان که کاروان به ازدحام می‌رسد

گرسنه‌اند کودکان و رو به کس نمی‌زنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام می‌رسد

#محمدجواد_شیرازی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#ولادت_حضرت_زینب علیهاالسلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#اشعار_زینبی

یادت دوباره کرد، بر این ذهن من خطور
مثل همیشه گوشه چشمم شده نمور

وا کرده ام دهان به ثنا و شکوهتان
جاری شده به روی لبم واژه های نور

باید برای عرض ارادت به محضرت
از کردگارتان طلبم رخصت حضور

آغاز میکنم سخنم را به نام عشق
بی بی سلام و عرض ادب، زینبِ صبور

تو آمدی و شد همه دلها پر از شعف
بیت علی و فاطمه هم غرقِ در سرور

تو آمدی و حُسنِ حسن، حُسنِ مطلعت
شد نیمه حسین در این خانه جفت و جور

ای اسوه حجاب و حیا، عفت و وقار
ای جانشین فاطمه چشمِ بد از تو دور

ای کوه صبر، کعبه غم، زینتِ علی
مانندِ مادرت شده ای مایه غرور

من محو این حماسه و این عشق می شوم
وقتی که زندگیِ تو را میکنم مرور

در کربلا مقامِ رفیعت گرفت اوج
باید نکرد ساده از این مرحله عبور

بودی مطیعِ محض حسین و مطیعِ یار
تسلیمِ امر و نهیِ ولی در همه امور

نقشِ تو روز واقعه شرحش حکایتی است
صدها رساله گردد و صد جزوه قطور

اما به شام مرتبه ات فرق می کند
حیدر نمود در همه صحنه ها ظهور

دیدند دشمنان که چگونه سپر شدی
با جان خود برای همه زینبِ غیور

دیدند که چگونه عقیله خروش کرد
غرید و داشت خطبه او اقتدار و شور

آن خطبه ها اساسِ حکومت ز ریشه کند
گردیده بود محشر و گویی دمید صور

این دخترِ علیست که با این صلابتش
ویران نمود با نفَسش کاخِ ظلم و زور

طاغوت شد مچاله و بیچاره شد یزید
گردیده بود خار و در افتاد مثل مور

امّیدِ دشمنان به شکستِ عقیله بود
بردند عاقبت همه این آرزو به گور

حالا هنوز پرچم زینب به قله هاست
چشمِ تمامِ حرمله های زمانه کور

🔸شاعر: #اسماعیل_روستائی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#با_زینب_علیهاالسلام
#اشعار_زینبی
#15رجب

دست خدا، دو دست علمدار زینب است
قلب سلیم، یکسره بیمار زینب است
شیعه تمام عمر گرفتار زینب است
عاشق شدن فقط و فقط کار زینب است
هر کس حسین گفت، بدهکار زینب است


زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم
گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم
در کوی یار صاحب‌قیمت نمی‌شدیم
این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم
اسلام تکیه داده به دیوار زینب است


سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده او
آثار داغ‌عشق به پیکر چشیده او
منظوره‌ی نگاه رئوس بریده او
صبر از غمش مدام گریبان دریده او
پر خون شده‌ست سینه اگر، زار زینب است


بعد از حسین روح دمید انقلاب را
بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را
با دست بسته حمل نموده عذاب را
بیچاره ساخت عفت این زن حجاب را
خورشید سربرهنه، عزادار زینب است


قامت کمان نمود که یارش بایستد
تا که حسین روی مزارش بایستد
پرچم بلند کرد، شعارش بایستد
حقش نبود شمر کنارش بایستد
آیا اسیر لفظ سزاوار زینب است؟!


ماندن، بدون شمس و قمر، بی ستاره؛ نه
در گوش‌ها نبودن یک گوشواره؛ نه
تنها لباس مندرس پاره‌پاره؛ نه
چوب یزید روی لب ماه‌پاره؛ نه
تشت شراب باعث آزار زینب است


بعد از حسین قافله را دید گریه کرد
شادی‌خصم، هلهله را دید گریه کرد
پای رقیه، سلسله را دید گریه کرد
دور رباب حرمله را دید گریه کرد
کم‌سو شده‌ست دیده اگر، تار زینب است


یادش نمی‌رود بدن اطهر حسین
افتاد از فرس جلوی مادر حسین
خود را رساند زیر کتک در بر حسین
رو بر مدینه کرد سپس خواهر حسین
گفت این حسین غرقه‌به‌خون، یار زینب است
#امیر_عظیمی

🔆 کانال #حیدریم‌حیدری
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @heydariam_heydari110
Forwarded From 🌿 محبان الزهراء علیهاالسلام
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#دو_خط_روضه
#مصائب_شام
#اشعار_زینبی
#اشعار_ناب

◾️ #در_رثای_زینب_کبری_علیهاالسلام_و_ماجرای_شام_بلا

نسبت به قبل بس که تو تغییر کرده‌ای
بالای نیزه دیده به تو دوختم حسین
یک روح در دو تن همه‌اش نقل ما دوتاست
تو در تنور رفتی و من سوختم حسین

من زینبم که طاقت کوچک‌ترین خراش
بر روی مصحف بدنت را نداشتم
با دیدنت به نیزه کنار آمدم ولی
دیگر توقع زدنت را نداشتم

جانا ز روی نیزه‌ی اعدا نگاه کن
مانند تو عزیز دلم دل‌شکسته‌ام
گر تو سرت به سنگ حرامی شکسته‌ای
من هم سرم به چوبه‌ی محمل شکسته‌ام

بر روی نیزه آمده‌ای پا به پای من
گاهی عقب می‌افتی و گاهی جلوتری
دشمن خیال کرده که من بی‌کسم حسین
بر روی نیزه هم تو مرا سایه‌ی سری

می‌خواستم ببوسمت اما دلم شکست
وقتی که دیدمت پُرِ خاکستر تنور
مبهوت مانده‌ام من و اما سه‌ساله‌ات
لحظه به لحظه بوسه به تو می‌دهد زدور

گر چه جریحه‌دار شد اینجا غرور من
اما به خاطر تو خودم را نباختم
در کوفه بیشتر دل من سوخت چون که من
یک در میان اهالی آن را شناختم
#مهدی_مقیمی

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#روضه_شام_بلا
#اشعار_زینبی
#روضه_شام
#اسارت

منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم
به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم

دم دروازه ی ساعات جانم روی لب آمد
به رفتن در شلوغیها مرا کردند وادارم

همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا
من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم

تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه:
همه نامحرم اند اینجا، گره خورده عجب کارم

تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا
ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم

به دامانم پناه آورده اند اطفال با گریه
حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم

یتیمان را فقط با نیزه ها آرام میکردند
بماند این که من هم زخمی ام از درد سرشارم

سر سجاد را بین غل و زنجیر سوزاندند
دلم می سوزد و دلواپس احوال بیمارم

هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر
کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم

یهودی های شهر شام خیلی بی حیا هستند
علی را ناسزا گفتند و می دادند آزارم

سزد یکسر بسوزد شهر شام و اهل آن با هم
من پرده نشین را برده اند از بین بازارم

اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند
از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم

اگر چه ابری ام طوفانی ام اما برادر جان
کنار دشمنانت یک سر سوزن نمی بارم
#مجتبی_شکریان

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_حسین_علیه_السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#روضه_شام_بلا
#اشعار_زینبی
#روضه_شام

بعد از تو چهل مرتبه طوفان دیدم
من زلف تو را به نی پریشان دیدم
سرسبزی کوفه را بیابان دیدم
والله که سختی فراوان دیدم
گفتم که فراق را نبینم دیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

هر جا که سرت بود، من آنجا بودم
هر جا که نیاز بود، زهرا بودم
آنقدر بگویمت که تنها بودم
اما سپر چادر زنها بودم
راس تو به نیزه بود چون خورشیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

یا از سر ناقه دخترت می افتاد
یا وقت نماز خواهرت می افتاد
انگار دوباره مادرت می افتاد
وقتی ز سر نیزه سرت می افتاد
چون ابر ز دیده خون دل باریدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

با بغض چقدر فتنه سازی کردند
با قتل تو حسّ سرفرازی کردند
با جان رباب نیز بازی کردند
بر گیسوی تو دست درازی کردند
از شدت گریه گاه می لرزیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

تا موی رقیه را مرتب کردم
انگار هزار مرتبه تب کردم
من زیبنم و گریه به زینب کردم
جان کندمُ صبح خویش را شب کردم
در خلوت غم به خویش می پیچیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

ما را به خدا مردم مغضوب زدند
مرهم به دل زخمی ما خوب زدند
در پیش محب سنگ به محبوب زدند
من بودمُ و عمداً به لبت چوب زدند
من در دل تشت کوچه را می دیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

هر وقت ز روی نی سلامت کردم
در چشم تو احساس رضایت کردم
بی واهمه خصم را ملامت کردم
تنها نه قیام که قیامت کردم
حتی ز روی نی به تو می بالیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
#محمدی_کرمانشاهی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar