Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#با_ام_البنین_علیهاالسلام
#اشعار_عباسی
#اشعار_ناب

بی‌گمان ام البنین با عشق نسبت داشته است
چون که در نزد علی بسیار حرمت داشته است

التفاتی کرده مولامان و با این التفات
بر سر آن مهربان بسیار منت داشته است

بی‌جهت ننشسته مهرش بر دل و جان علی
فاطمه با فاطمه قطعا شباهت داشته است

نام این بانو کنار نام زهرا می‌برند
بس که این بانو به آن بانو ارادت داشته است

صاحب این روح زهرایی شدن آسان نبود
سالها روی لبش کوثر تلاوت داشته است

مهربانی بین که او با بچه‌های فاطمه
بیشتر از بچه‌های خود محبت داشته است

تا که بغض بچه‌ها با نام مادر نشکند
از همین همنام بودن هم خجالت داشته است

رنگ نخلستان گرفته چشم‌های عاشقش
بس که با غم‌های مولایش رفاقت داشته است

مادر عباس شد تا علقمه باور کند
خون او در اصل عاشورا شراکت داشته است

از مزار خاکی‌اش هم می‌توان فهمید که
هرکسی شد فاطمه سهمی ز غربت داشته است

یا اباالفضلی بگو کز خانه‌ی ام البنین
دست خالی بر نگشته هر که حاجت داشته است

#ایوب_پرنداور

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From 🌿 محبان الزهراء علیهاالسلام
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#دو_خط_روضه
#مصائب_شام
#اشعار_زینبی
#اشعار_ناب

◾️ #در_رثای_زینب_کبری_علیهاالسلام_و_ماجرای_شام_بلا

نسبت به قبل بس که تو تغییر کرده‌ای
بالای نیزه دیده به تو دوختم حسین
یک روح در دو تن همه‌اش نقل ما دوتاست
تو در تنور رفتی و من سوختم حسین

من زینبم که طاقت کوچک‌ترین خراش
بر روی مصحف بدنت را نداشتم
با دیدنت به نیزه کنار آمدم ولی
دیگر توقع زدنت را نداشتم

جانا ز روی نیزه‌ی اعدا نگاه کن
مانند تو عزیز دلم دل‌شکسته‌ام
گر تو سرت به سنگ حرامی شکسته‌ای
من هم سرم به چوبه‌ی محمل شکسته‌ام

بر روی نیزه آمده‌ای پا به پای من
گاهی عقب می‌افتی و گاهی جلوتری
دشمن خیال کرده که من بی‌کسم حسین
بر روی نیزه هم تو مرا سایه‌ی سری

می‌خواستم ببوسمت اما دلم شکست
وقتی که دیدمت پُرِ خاکستر تنور
مبهوت مانده‌ام من و اما سه‌ساله‌ات
لحظه به لحظه بوسه به تو می‌دهد زدور

گر چه جریحه‌دار شد اینجا غرور من
اما به خاطر تو خودم را نباختم
در کوفه بیشتر دل من سوخت چون که من
یک در میان اهالی آن را شناختم
#مهدی_مقیمی

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#با_حسین_علیه_السلام 212
#اشعار_ناب 21

🔵⚪️ نوشتاری در مورد شاعرِ شعر: #او_میدوید_و_من_میدویدم..

👈🏼👈🏼 #عبدالجواد_جودی‌ خراسانی‌ شاعر و مرثیه‌سرای‌ عهد ناصری است که در شعر به «جودی‌» تخلص می‌کرد و به‌ اعتبار اینکه‌ در دوران‌ او، «میرزا» لقب‌ عمومی‌ شاعران‌ بوده‌، میرزای‌ جودی‌ هم‌ خوانده‌ شده‌ است‌ از زندگی‌ وی‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌.

👈همین‌ قدر از او نوشته‌اند که‌ از مردم‌ عنبران‌ (روستایی‌ در سه‌ کیلومتری‌ طرقبه مشهد) بوده‌، در جوانی‌ به‌ مشهد رفته‌ و دکان‌ قنادی‌ باز کرده‌ و از همین‌ طریق‌ معیشت‌ خود را تأمین‌ می‌کرده‌ است‌.

↩️ قنادی‌ و خانه جودی‌ محل‌ آمدوشد مرثیه‌خوانانی‌ بود که‌ برای‌ شنیدن‌ سروده‌های‌ او جمع‌ می‌شدند و از او تقاضا می‌کردند تا سروده‌های‌ تازه‌اش‌ را در اختیار آنان‌ بگذارد.

نقل کرده‌اند که او علاقه بسیاری به خاندان عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) داشت،در حین خواندن مرثیه می‌گریست و مستمعان را نیز به گریستن دعوت می‌کرد.

مرثیه‌هایش در خراسان شهره بود و در جلسات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هیجان خاصی به پا می‌کرد. هرچند جودی در مرثیه‌سرایی شهره بود و مورد استقبال عموم مردم،

👈اما خواص و فضلا به شعر او تمایلی نداشتند و می‌گفتند که شهرت‌ مرثیه‌سرایی‌ جودی‌، مقام‌ ادبی‌ او را تحت‌الشعاع‌ قرار داده‌ است‌

❗️اما آنچه جودی را ماندگار و عاقبتش را ختم به هیئات و ذکر امام حسین (علیه السلام) کرد، همین اشک‌هایی بود که از مرثیه‌هایش جاری می‌شد✨

👤جودی‌ با اینکه‌ در روزگار خود در ردیف‌ شاعران‌ بزرگ‌ بود، با قنادی‌ روزگار می‌گذراند و برخلاف‌ بسیاری‌ از شاعران‌ زمان‌ خود، هرگز به‌ مدح‌ بزرگان‌ و صاحب‌منصبان‌ نپرداخت‌✋ از او دیوانی در حدود سه هزار بیت به دست رسیده که در بخشی از آن با عنوان👈«از مدینه تا مدینه» 👉وقایع حرکت سیدالشهدا (علیه‌السلام) با زبان شعر  لحظه به لحظه به تصویر کشیده شده است.

🔎این بخش هر چند از منظر استنادات تاریخی، به زعم کارشناسان، ارزش چندانی ندارد، اما قدرت شاعر در توصیف کربلا را به مخاطب نشان می‌دهد

✅روایتی شعرگونه از تأثرآورترین صحنه‌های مصائب خونین🔻از این میان، مرثیه‌ای سوزناک که عموماً در پایان مراسم عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) در هیئات خوانده می‌شود،در خاطر و ضمایر مردم ثبت شده است:

آن دم بریدم، از زندگی دل
کآمد به مسلخ، شمرِ سیه دل

او می‌دوید و من می‌دویدم
او سوی مقتل، من سوی قاتل

او می‌نشست و، من می‌نشستم
او روی سینه، من در مقابل

او می‌کشید و، من می‌کشیدم
او از کمر تیغ، من آه باطل

او می‌برید و، من می‌بریدم
او از حسین سر، من غیر از او دل

📖دیوان‌ جودی‌، نخستین‌ بار در (1299 ه. ق) به‌ امر ناصرالدین‌شاه‌ و به‌ همت‌ میرزا سعیدخان‌ مؤتمن‌ الملک در چاپخانه سنگی‌ آستان‌ قدس‌، به‌ خط‌ میرزا شفیع‌ اعتماد التولیه چاپ‌ شد.

📗جودی، مقدمه ساعدی

#وعجل_فرجهم_والعن_أعدائهم_أجمعین
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar