Forwarded From کافه تاریخ
❇️ تشریفات غذا خوردن در ایران عهد #قاجار

عمدتا مردم کشورهای غرب آسیا در مقایسه با مردم اروپا افرادی پرخورتر به حساب می آیند. شاید بتوان این طور بیان کرد که در مغرب زمین مردم در وعده های متعددی خود را سیر می کنند و در مقابل در برخی نقاط دیگر مثل ایران، افراد، با وعده های کمتر پورخوری می کنند. این مسئله هم نکته ای جدید نیست. بلکه در تاریخ ایران سابقه دارد. روایت یک سیاح خارجی از نوع غذا خوردن او و همراهانش در مقایسه با ایرانی ها در این زمینه قابل تامل است:

«با کلمه بسمه الله جمعیت نشسته بر گرد سفره در سکوتی فرورفت که در تمام مدت غذا خوردن شکسته نشد مگر به واسطه ی صدای به هم خوردن آروارهای در حال جویدن. دست ها عمیقا در دوری های پر از پلوی چرب فرو می رفتند و برنج به شکل گلوله هایی فشرده و با سرعت حیرت انگیزی بلعیده می شد. در کمتر از یک ربع ساعت، از آن همه غذای آورده شده بر سر سفره تنها مقدار اندکی باقی ماند. پس از آن آب آورده شد و هر مهمان انگشتانش را اندکی خیس کرد و سپس برحسب موقعیت با دستمال جیبی یا با کتش خشک کرد. تشریفات دشوار حاکم بر غذا خوردن، هنگامی که شاهسون و یکی دو نفر دیگر کمربند های شان را شل کردند، به موقعیتی بی حال و سست تنزل پیدا کرد. با این که من و همراهم خوراک بسیار زیادی خورده بودیم اما در مقایسه با سایرین بشقاب هایمان دست نخورده به نظر می رسید.»1

1-ویلیام ریچارد هولمز، سفرنامه ساحل خزر، ترجمه: شبنم حجتی سعیدی، رشت، فرهنگ ایلیا، 1390، ص 35- 36

👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇

www.cafetarikh.com
@cafetarikhcom
Forwarded From عکسهاے زیرخاکے
فلانی مثال خولی است که کنایه از ستمکاری آن شخص است، مثل شمر وارد شد در مورد کسی که بی محابا و عصبانی وارد جایی شود، مثل اینکه قلعه خیبر را فتح کرده در مورد کسی بکار می رود که کاری را با چنان اهمیتی انجام داده که می اندیشد مهمترین کارهای جهان بوده است، بگذار اول روضه بخوانم بعد گریه کن در زمانی بکار می برند که دیگری قبل از پایان سخن شخص آن را پاسخ دهد، مثل دو طفل مسلم در مورد دو شخص بکار برده می شود که پیوسته با هم هستند یا دوتن که از یک موضوع در رنجند و به دنبال حل قضیه و مشکلی هستند.

منبع: صادق همایونی، تعزیه وتعزیه خوانی در ایران، تهران، انتشارات جشن هنر،بی تا، ص 86

#کافه_تاریخ

عکسهاے زیرخاکے 👇

@Axezirkhaki
Forwarded From کافه تاریخ
✳️ قمه و جذابیت آن برای خارجی ها

دنیای قدیم، دنیای سلاح های سرد بود و برخلاف امروز که استفاده و نگه داری سلاح به شدت ممنون است، هر کسی چند شمشیر و ... در خانه نگهداری می کرد. چند دهه پیش یکی از سلاح های مرسوم و موجود در خانه ها قمه بود؛ اما قمه چه مختصات داشت که ناظرین خارجی را جلب کرد تا درباره آن در خاطراتشان بنویسند:

«قمه یک ابزار دفاعی متداول است که کمتر کسی ممکن است آن را نداشته باشد. قمه سلاحی دو لبه، محکم، نوک تیز و بسیار شبیه به شمشیرهای روم باستان است که تیغه ای با حدود یک فوت و نیم درازا و سه اینچ پهنا دارد. به طور کلی بسیار تیز وبراست و قادر است مهلکترین ضربه ها را وارد کند. مردم در مواقع عادی از آن تنها برای بریدن اجسام استفاده می کنند و ضربه زدن با آن را نامردانه می دانند مگر در دفاع از خویش، چراکه حتی یک ضربه­ ی آن نیز کشنده است.»1

1-ویلیام ریچارد هولمز، سفرنامه ساحل خزر، ترجمه: شبنم حجتی سعیدی، رشت، فرهنگ ایلیا، 1390، ص 42

آدرس کانال ما در ایتا 👇👇👇

https://eitaa.com/cafetarikh

👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇

www.cafetarikh.com
@cafetarikhcom
Forwarded From اتچ بات
✳️ استخاره سید اسمعیل بهبهانى برای سفر #ناصرالدین_شاه به فرنگستان

استخاره برای انجام برخی از امور مهم یکی از سنت های همیشگی شاهان قاجار بوده است. ناصرالدین شاه هم از این قاعده مستثنی نبوده است. در ادامه نظر جالب وی درباره نتایج استخاره ای که سید اسمعیل بهبهانى برای سفر شاه به فرنگستان گرفته بود آمده است :

«بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین چون در شب غره رمضان سنۀ 1294 اودئیل استخاره به قرآن کردم که در سال بارس‌ئیل سنۀ 95 سفر دوم به فرنگستان بکنم و الحمد لله تعالى استخاره که به توسط آقا سید اسمعیل بهبهانى شده بود بسیار خوب آمده بود.لهذا،از آن شب عزم جزم سفر فرنگستان شد و همه وقت به این مذاکره مى‌گذشت.امین الملک در ماه شوال به فرنگستان رفت که مقدمة الجیش باشد و در این هنگام جنگ مابین روس و عثمانى در کمال شدت بود.اغلب مردم حتى دول خارجه ما را منع از رفتن فرنگ مى‌کردند، بواسطه جنگ و انقلاب.چون استخاره من خوب آمده بود،هیچ‌چیز مانع نمى‌شد،تا اینکه در زمستان روسیه شکستهاى فاحش در سمت اروپا و آسیا چنانچه معروف است به عثمانى داده،قشون روس به دروازۀ اسلامبول رسید.سلطان حمید تجویز به مصالحه شد و خسارات زیاد از حد به دولت عثمانى وارد شد.این معنى هم سبب اسکات مردم و اهتمام در عزیمت سفر بیشتر شد،تا اینکه کم‌کم روزها،ماهها گذشت و عید نوروز آمد.پانزده روز از عید گذشته،صبح زود توپ اعلام سفر انداخته شد،در این مدت از خارج و داخل،زنانه،مردانه آن‌قدر کار کردیم و زحمت دادند و کشیدیم که اگر بخواهم شرح آن را بدهم امکان ندارد.بخصوص،واقعۀ روز 4 شنبه که رفتم زیارت حضرت عبد العظیم و آمدم به شهر و چه نحو کج‌خلق شدم و چه شد و چه قسم اوقاتها تلخ شد و چه قسم شب را صبح کردم و صبح چه قسم سوار شدم،به شرح و بیان و تحریر و تقریر نمى‌آید.خلاصه رخت پوشیدم.با احوال عجیبى که نمى‌دانم چه بود.زنها،کنیزها،خواجه‌ها،طورى حالت پیدا کرده بودند،مثل دیوانه‌ها و مثل اینکه حالا خواهند مرد.من حیران،مات،دهن‌تلخ،خشک،متحیر،نگاه نمى‌توانستم به کسى بکنم.بسیار حالتهاى غم‌انگیزى داشتند که به شرح نمى‌آید.خدا ان شاء الله دیدارها را مجددا تازه نماید.ان شاء الله.»


👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇

www.cafetarikh.com
@cafetarikhcom
Forwarded From اتچ بات
✳️ داستان آل در فرهنگ ایرانی

در ادبیات و فرهنگ فولکلور ایرانی، آل عفریت شریر ایرانی است که در داستانهای فولکلور اسلامی،مسیحی و ارمنی‌ نیز حضور داشته است. آل در ابتدا عـفریت بیماری بود اما کم‌کم به وجود شریری که تمایل‌ غریب‌ به‌ دزدیدن کـودکان در هنگام زایمان‌ داشت‌ بـدل‌‌ شـد.آنها می‌توانند زن یا مرد باشند و یا حتی موجودات بی‌جنسیتی با تنی‌ پوشیده از مو و پشم و چشمانی همچون آتش،ناخن‌هائی‌ از‌ جنس‌ برنج، دندانهایی از جنس آهن و یک دندان نیش‌ مانند‌ گراز هستند. اصطبل و نقاط جـاروب نشده خانه از مناطق مورد علاقه آل برای سکنی گزیدن هستند. در فرهنگ عامه بهترین راه برای حفاظت‌ مادر‌ و کودک‌ متولد نشده از شر آل،گذاشتن تیغ‌ آهنی در کنار‌ تخت زائو و هشیار نگهداشتن او بعد از زایمان است. در افغانستان، آل‌ها زنان جـوانی هـستند با گیسوانی افشان‌ که‌ از‌ اجساد مردگان‌ تغذیه می‌کنند.

منبع: «رمز و راز فرهنگ جهانی فولکلور: گزیده ای از اعتقادات، خرافات، داستانها، آداب و قهرمانان مردم جهان»، مجله عروس هنر ، خرداد و تیر 1380 ، شماره 2 ، ص 53

👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇

www.cafetarikh.com
@cafetarikhcom
Forwarded From اتچ بات
✳️ خاطره #مسعود_انصاری از تمسخر #هویدا در حضور شاه

خاندان سلطنتی بسیار اهل خوش گذرانی بود. برخی از این خوش گذرانی ها هم در قالب برنامه های شب نشینی اتفاق می افتاد. جالب اینکه بسیاری از خوانندگان برون مرزی امروز! هم در این شب نشینی ها حضوری فعال داشتند؛ برای آنکه دل اعلی حضرت و خانواده او خوش باشد. این شادی حتی می توانست به قیمت به طنز کشیدن اعضای کابینه و نخست وزیر هم باشد و این نشان می دهد که شوخی ها چقدر می توانست مبتذل و پیش پا افتاده باشد:

«شاه در زمستان ها معمولا در کاخ نیاوران به سر می برد و تابستان ها، غیر از ایامی که به شمال می رفت به کاخ اختصاصی سعدآباد می رفت و معمولا کمتر شبی بود که گذران شبانه در کاخ اختصاصی توام با برنامه سرگرم کننده نباشد. به طور معمول هفته ای سه شب میهمانی خصوصی در دربار برگزار می گردید که در این میهمانی های خصوصی تنها همان افرادی که به عنوان حلقه خصوصی دوستان شاه و فرح نام بردیم شرکت می کردند. تا آنجا که به خاطر دارم برای شرکت و به قول معروف هنر نمایی در این مجالس بیشتر از خوانندگان معروف آن دوره دعوت می شد که ستار و کوروس سرهنگ زاده بیشتر از هر خواننده ای دعوت می شدند. از گوگوش و هایده هم دعوت می شد. از جمله کسانی دیگری که دعوت می شد عبدالکریم اصفهانی بود که در رادیو ادای خواننده ها و هنرپیشه ها را در می آورد و تقلید صدای آن ها را می کرد، اما در میهمانی های دربار به تقلید صدای رجال می پرداخت و مخصوصا تقلید از طرز حرف زدن هویدا در میان حاضران طرفدار داشت و معمولا خود شاه نیز خوشش می آمد که رجال دولتش توسط هنرپیشه ای دست انداخته شوند و این اواخر که هویدا هم در میهمانی های خصوصی دعوت می شد گاهی در حضور خودش ادایش را در می آوردند.» 1

1- احمدعلی مسعود انصاری، من و خاندان پهلوی، تهیه و تنظیم: محمد برقعی و حسن سرافراز، تهران، نشر البرز، 1371، چاپ دوم، ص 73

👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇

www.cafetarikh.com
@cafetarikhcom