اعجاز علمی و تفسیر علمی قرآن کریم توسط جابر بن حیان
جابر بن حیان، پدر علم شیمی و دانشمندی که به بسیاری از علوم تسلط داشته است، از شاگردان امام صادق (ع) و در قرن دوم هجری قمری می زیسته است.
در کتاب رسائل جابر بن حیان که کتابهای جابر در آن جمع آوری شده است، در بخش "کتاب ارض الحجر"، می بینیم که جابر بن حیان به تفسیر علمی و بیان اعجاز علمی قرآن می پردازد.
این امر نشان می دهد که در عصر ائمه هدی (ع) بزرگترین دانشمندان علوم طبیعی آن دوران (که شیعی و شاگرد امام صادق (ع) بوده اند) به تفسیر علمی آیات کریمه قرآن می پرداختند و از اعجاز علمی قرآن کریم آگاهی داشته و از آن دفاع می کرده اند.
در ادامه?، تصویر صفحه 108 چاپی (107 در فایل پی دی اف) که این مطلب توسط جابر بن حیان در آن نگاشته شده است، تقدیم می شود. سپس فایل پی دی اف کتاب رسائل جابر را می بینیم.
به نظرم رساله مهمی است. تماما در باره این که چه قدر در نماز و خواندن قرآن و نگارش آن و غیره و غیره می شود از زبان فارسی استفاده کرد. همه جا رأی مخالف را تقویت کرده است. می شود گفت رساله ای علیه زبان فارسی و کاربرد آن در دین است. معروف است که فتوای ابوحنیفه جواز خواندن نماز به فارسی بوده و این جا می گوید که از این رأی خود عدول کرده است.
دیدگاه اهل بیت درباره سب و لعن مقدسات دیگران(مطلب دوم ) :
در كتاب علل الشرايع(تأليف شيخ صدوق) كه از منابع مهم شيعه است آمده که ابوحنيفه(پيشواي اهل سنت) نزد امام صادق(ع) شرفياب شد و عرض كرد:«گروهی از شيعيان از سه خليفه نخست به شدت بدگويي و اعلام بيزاري مي كنند و مدعی هستند كه شما چنين توصيه اي به آنان كرده ايد» امام صادق(ع) فرمودند:«واي بر تو! من چنين چيزي نگفته ام» ابوحنيفه گفت : «اما آنها بسيار براين كار اهميت قايلند!» امام(ع) فرمودند:«از من چه انتظار داري؟» ابوحنيفه گفت:«اگر نامه اي برايشان بنويسيد و من به آنان برسانم از اين كار دست برمي دارند.» امام(ع) فرمودند:«[در اينصورت] سخنم را اطاعت نخواهند كرد.» [.محمد بن بابويه صدوق، علل الشرائع، انتشارات مكتبة الداورى، قمج1 باب81 ص91 و محمدباقر مجلسي، بحارالأنوار چاپ بيروت ج 2 ص294]
گويا امام صادق(ع) نگران بودند كه اگر چنين نامه اي توسط يك عالم سني به گروهی از تندروهاي شيعه در كوفه ابلاغ شود تأثيري نداشته باشد. اما از آنجا كه امام(ع) براستي از تصريح مردم كوفه به لعن بزرگان اهل سنت ناخشنود بودندشخصاً نامه اي نوشتند و توصيه هاي فراواني به شيعيان كردند از جمله اينكه بايد با اهل سنت خوشرفتاري كرده، از تظاهر به دشنامگويي خودداري كنندزيراچنين رفتار ناشايستي جز اينكه طرف مقابل را به مقابله به مثل وادار كندسودي نخواهد داشت. از آن پس شيعيان آن نامه را در جايگاه نماز خود قرار ميدادند و بعد از نماز مي خواندند و تلاش مي كردند به آن پايبند باشند.[محمد بن يعقوب كليني، الكافي, چاپ تهران, ج8 ص 2 تا 14 و محمدباقرمجلسي، بحارالأنوار چاپ بيروت ج71 باب 14 ص 217 و ج 75 باب 3 ص215]
((لطفا کانال ما را نشر دهید...
کپی و ارسال مطالب با ذکر لینک کانال جایز است ))
دفاع از حریم حکمت وعرفان اهل بیت
https://telegram.me/hikmatanderfan
🌸 نگارشی دشوار...
(خاطره ای از مقام معظم رهبری در دیدار اعضای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
به اتفاق اعضای شورای مرکزی ائمه جمعه خدمت امام رفته بودیم....
ایشان، نصایحی فرمودند: .... از مرحوم صاحب جواهر یک مثل زدند و فرمودند: اگر قرار بود صاحب جواهر فلان طور(به یک زندگی اشاره کردند) زندگی کند، یک صفحه هم نمی توانست بنویسد. بعد گفتند: آیا می دانید ایشان، جواهر را در چه شرایطی نوشته است؟ آن وقتها در نجف، سرداب هم معمول نبود. ایشان، در اتاقی همسطح زمین نشسته بود و پنجره اتاق را بالا زده بود، تا یک مقدار باد و نور بیاید.
آن وقتها، پنجره ها کشویی بود که گاهی هم پایین می افتاد. در چنین شرایطی ایشان پای پنجره نشسته بود و جواهر را می نوشت. امام می فرمودند که نسیم، نسیم خنک نبود؛ بلکه نسیم نجف بود که گرمای زیادی داشت.
من در فصل تابستان، در نجف نبوده ام؛ اما تابستان شبیه نجف را که می گفتند شبیه نجف است دیده ام. تابستان ایرانشهر را به خاطر دارم که باد آن، مثل گرمایی که از تنور بلند می شود، صورت انسان را می سوزاند. اصلاً خود آن باد، آزاردهنده بود و انسان می گوید: خدا کند که این باد قطع بشود!
مرحوم صاحب جواهر در چنان وضعیتی کنار پنجره نشسته بود، تا از آن نسیم به او بخورد و چنین کتاب باعظمتی را- آن هم در شش جلد- بنویسد.
امام می فرمودند: اگر صاحب جواهر، فلان طور زندگی می کرد، نصف صفحه هم نمی توانست بنویسد.
(سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار اعضای تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 5/12/1361؛ به نقل از صفحه 163 و 164 کتاب درآمدی بر زیّ طلبگی(هنجارشناسی جلوه های رفتاری حوزویان)؛
تألیف حجت الاسلام محمد عالم زاده نوری، از منشورات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
www.isca.ac.ir
از صفحه فيس بوک استاد پورجوادي:
دو تفسیر از امام صادق در بارۀ امام ملکوتی
برخی از دوستان فیس بوکی در بارۀ مطلبی که من در خصوص برداشت هانری کربن از تشیع و امام غایب نوشته ام هم از خود من و هم از دیگران پرسشهائی کرده اند. من هر چند که فیس بوک را جلف تر و سبک تر از آن می دانم که بخواهم مباحث معنوی و عرفانی را در آن مطرح کنم، با این حال به دلیل تقاضای دوستان از من برای عمومی کردن این بحث در فیس بوک و همچنین سرعت و راحتی انتشار مطلب، دو تفسیر را که دوستم سعید کریمی برایم در تلگرام فرستاده در اینجا می آورم، همراه با توضیحی در بارۀ هر یک از آنها. این دو تفسیر تأییدی است از برداشت دو تن از شیعه شناسان بزرگ عصر ما، کربن و آقای محمد علی امیر معزی ، از مفهوم شیعی امام؛ و هر دو تفسیر هم از قول حضرت امام جعفر صادق (ع) است که خود بر اساس عقیده به وجود امام ملکوتی که شخص نورانی در عالم قدس است بیان گردیده است:
1. در تفسیر آیۀ « و أشرقت الأرض بنور ربّها» (39: 69) علی بن ابراهیم قمی از قول امام جعفر صادق (ع) می نویسد که منظور از «ربّها» در این آیه «پروردگارزمین» (ربّ الارض) است ( مرجع ضمیر «ها» ارض است) و این پروردگار زمین امام ملکوتی و نورانی است ( که در ادبیات عرفانی ما « پیر» و در فلسفۀ سینوی و اشراقی «عقل فعال» نامیده می شود). پس در قیامت، زمین به نوری که پروردگار زمین یا ربّ الارض و یا امام الارض یا امام غایب بر آن می تابد روشن می گردد.
تفسیر شیعی فوق نه مشرکانه است و نه غلو آمیز. « رب الارض» در حقیقت مرتبه ایست از مراتب ظهور و تجلی باری تعالی، مرتبه ای که قرآن در حق آن می فرماید: « و ما قدروا الله حق قدره ، و الارض جمیعا قبضته یوم القیامة و السموات مطویات بیمینه»، یعنی قدر حق تعالی را به لحاظ مراتب ظهور و تجلی او درک نمی کنند و نمی فهمند که زمین سراسر در دست حق ( در مرتبۀ امام الارض یا امام ملکوتی) است. و سپس در دنبالۀ همین آیه می فرماید : «سبحانه و تعالی عما یشرکون». و این تسبیح به خاطر این است که خدا را در مرتبۀ صورت انسانی آن که صورت امام است در نظر گرفته است. فقط کسانی که قابلیت درک و فهم مراتب تجلی را ندارند و به وجود امام ملکوتی و غایب ایمان ندارند تفسیر حضرت صادق را غلو آمیز می انگارند.
2. از حضرت صادق (ع) در خواست می کنند تا آیۀ « و ما رمیت إذ رمیت ولکن الله رمی » (8: 17) را توضیح دهد. این آیه خطاب به پیغمبر است که خداوند به او می فرماید که وقتی تو سنگریزه هارا به طرف دشمن پرتاب می کنی تو نیستی که می اندازی بلکه خداست. این آیه همواره محتاج به تفسیر بوده است. مؤمنان از همان ابتدا می خواستند بدانند که چطور می شود که محمد (ص) هم سنگ اندازی کرده باشد و هم در عین حال نکرده باشد. این سؤال را هم از حضرت صادق (ع) می کنند و حضرت می گوید که منظور از الله در این آیه علی ست. چرا؟ چون الله در مرتبه ای که سنگ می اندازد نه خدای تنزیهی و متعالی بلکه خدائی است که در صورت انسان است (در مرتبه تنزیه و تسبیح، خدا فوق صورت انسانی است و فوق کارهائی است که خلق انجام می دهد) و خدائی که در صورت انسانی متجلی می شود همان امام ملکوتی و غایب است، و این امام ملکوتی که وجه الله و یدالله است به نحو اتم و اکمل در دورۀ اسلامی در شخص علی بن ابی طالب ظهور کرده است، یعنی علی آینۀ تمام نمای امام ملکوتی و انسان کامل نورانی بوده است. (کسانی که تجلی امام غایب را در علی و امامان دیگر انکار می کنند و علی را صرفا یکی از "علماء ابرار" و همطراز فقهای قم و نجف تصور می کنند، پشت آینه را می بینند).
همین نقل به شکل دیگری از امام صادق (ع) در شرح روش امام علی (ع) نقل شده است. امام صادق (ع) فرمود: یکی از اشراف عرب نزد امام آمد. حضرت پرسیدند: آیا در بلاد شما کسانی هستند که خود را به کار خیر شهرت داده اند و جز به آن شناخته نمی شوند؟ گفت بلی. فرمودند آیا گروهی هستند که خود را به شر شناساندهاند و جز به آن شناخته نمی شوند؟ گفت آری. حضرت فرمودند: آیا در میان شما کسانی هستند که از بدیها دوری می کنند و کارهای نیک انجام میدهند؟ گفت: بلی. حضرت فرمودند: اینها بهترین های امت محمد (ص) هستند، همان گروه میانه که تندرو ها باید به سوی آنها برگردند و کندروها به آنان بپیوندند. [بحار: 56/178] تندروها کسانی هستند که می خواهند صرفا خود را به کار خیر بشناسانند و امام با تأکید روی اعتدال، پرهیز از بدی و تمایل به خوبی را ملاک می داند.
بعدها امام باقر و صادق علیهما السلام از شیعیان می خواستند که این ویژگی وسطیت را حفظ کنند.
امام علی علیه السلام در سخن دیگری نیز باز تندروی و کند روی را نادرست خوانده و با تأکید بر این که «الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ» تأکید نمودند که «وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُ» و سپس فرمودند این راهی است که قرآن و نبوت روی آن تأکید دارند. مسیری که منفذ سنت است و مسیر عاقبت. سپس فرمودند: جهالت در یک شخص به این است که قدر و اندازه خویش را نشناسد. (نهج البلاغه، ص 59)
خداوند توفیق شناخت قدر خودمان را به خودمان عنایت کند تا پای از گلیم خویش بیرون ننهیم.
@jafarian1964
#فوائد_سویق
استخوان ها را نیرومند می سازد.
1. از امام صادق (ع) داریم:« سویق گوشت را می رویاند و استخوان را محکم می کند.»
شانه ها را نیرومند می سازد.
2. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است:« هر که چهل بامداد سویق بنوشد، #شانه هایش نیرومند گردد.»
ساق ها را تقویت می کند.
3. روایت شده که امام ابوالحسن (ع) فرمودند:« هر گاه سویق را هفت بار بشویی و آن را از ظرف به ظرف دیگر بریزی، تب را از میان می برد و ساق ها و قدم ها را نیرومند می سازد.»
حرارت را خاموش می سازد .
4. در روایت آمده است:« هر گاه #سویق_خشک را صبحانه بنوشد، #حرارت را خاموش می کند و صفرا را آرامش می بخشد.»
پوست را لطیف می کند.
آمیزش_جنسی را فزونی می بخشد .
5. از امام صادق (ع) آمده است:« نوشیدن سویق با روغن زیتون، گوشت را می رویاند ، استخوان را نیرومند می سازد، پوست را لطیف می کند و نیروی جنسی را می افزاید.»
برای کودکان سودمند است.
6. امام صادق (ع) فرمودند:« به کودکانتان در کودکی ایشان سویق بنوشانید که این غذا گوشت را می رویاند و #استخوان را نیرومند می سازد.»
🍂🍂🍂
#مباحث_دینی
💢 شفا در تربت سیدالشهدا علیه السلام
❓شبهه وهابیت :
شیعیان خاک کربلا میخوردند تا شفا پیدا کنند، اگر خاک شفا میدهد پس چرا به پزشک مراجعه میکنند؟
این هم شرک است.
✍پاسخ شبهه:
1⃣ کسی که این شبهه را مطرح میکند،
فرق دوا و شفا را تشخيص نداده است، در غير اين صورت چنين اشتباهى را مرتكب نمىشد.
2⃣ شفا يافتن؛ يعنى بهبودى از بيمارى، حال گاهى بهبودى به وسيله ی مداوا و معالجه توسط پزشک و با مصرف دوا است و گاهى بدون مداوا و به وسيله ی معجزه و... است؛
3⃣ ترديدى نيست كه «شفا» به دست خداوند است و طبق آيات قرآن و روايات اهل بیت پیامبر علیهم السلام، اوست كه در برخى چيزها شفا قرار داده است؛ از جمله در قرآن، عسل و....
4⃣حال باید بدانید يكى از چيزهايى كه ، خداوند شفا را در آن قرار داده است، خاك مقدس و ملكوتى كربلا است كه پروردگار به خاطر جانفشانىهاى سيد الشهداء عليه السلام و ياران وفادار آن حضرت، اين اثربخشى را به خاك كربلا عطا كرده است.
5⃣ شفا دست خداست و همه این ابزارها چه خاک کربلا چه دکتر ودارو و چه دعا و توسل همه واسطه های اعمال خواست خدا هستند و هیچ کدام بالاستقلال نمیتوانند کسی را شفا بدهند
6⃣در کتاب «کامل الزیارات» ابن قولویه، ص 748 سعد ابن سعد روایت می کند از امام موسی بن جعفر (ع) از خوردن خاک سوال کردم، آن حضرت (ع) فرمودند:
«حرام است و حرمت آن مانند حرمت مرده و خون و گوشت خوک است مگر خاک قبر امام حسین(ع) که در آن شفای هر دردی و امان از هر خوفی است.»
7⃣ روایات در این زمینه فراوان است و برخی ادعای اجماع نیز کرده اند، گفت:
محمد ابن سلیمان بصری نیز از امام صادق (ع) نقل می کند: خاک قبر امام حسین (ع) شفای از هر دردی است و آن دوای اکبر است.
(کامل الزیارات، صفحه 462 )،
8⃣ همچنین، یونس بن ربیع از امام صادق (ع) روایت می کند در بالای قبر حسین (ع) خاک قرمزی است که در آن شفای هر دردی جز مرگ است. (اصول کافی کلینی، جلد چهارم، صفحه 588 )
9⃣نتیجه گیری
بنابراین طلب شفا از تربت امام حسین (ع) به معنای آن نیست که مراحل عادی درمان بیماری اعم از مراجعه به پزشک، دریافت دوا و دارو، ساخت بیمارستان و ... تعطیل شود
🔟 در برابر این ادعای وهابیت که اگر خاک کربلا شفا می دهد، چرا شیعه به پزشک مراجعه می کند و بیمارستان می سازد، باید گفت هم قرآن و هم اهل سنت پاره ای از امور را دلیل شفا شمرده شده اند.
به طور مثال آیه 82 سوره مبارکه اسراء، خودِ قرآن را سبب شفا معرفی می کند: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً.» و آیه 69 سوره مبارکه نحل نیز عسل را موجب شفا می داند و خداوند می فرماید: فِيهِ شِفَاء للناس
💥 @maarefeahlebeit
در «المصنف» عبدالرزاق بن همام صنعانی (م 211) جمعا 37 روایت از امام صادق علیه السلام آمده است که غالب آنها از نظر سند، به نقد پدرشان امام باقر (ع) است. راوی اینها میان عبدالرزاق و امام، اغلب ابن جریج است. مرور بر آنها بر شناخت امام سودمند است و شاید حتی کسی بتواند روی این سی و هفت روایت از نظر موارد مشابه آن در متون شیعه یا صحت و سقم آنها کاری انجام بدهد. در میان اینها، یک روایت برایم جالب بود. بیشتر از حیث انسانی. در این روایت آمده است که ابواُسید تعدادی اسیر از بحرین [نامی که آن زمان برای منطقه شرقیه یعنی قطیف و احساء و بحرین فعلی بکار می رفت] آورد. در این میان، حضرت زنی را دید که می گریست. دلیل گریه او را پرسید. آن زن گفت: این مرد، فرزند من را فروخت. حضرت به ابوسعید فرمودند: آیا فرزند او را فروختی؟ گفت: آری. پرسیدند: در کدام قبیله؟ گفت: در میان بنی عبس. حضرت فرمودند: خودت سوار شو و برو و فرزند او را بیاور. «ارکب أنت بنفسک، فأت به».
✔️🔻به گفته مرتضی جوادیآملی مرکز تخصصی اسراء شعبه نجف اشرف بزودی افتتاح می شود. این مراکز زیر نظر آیت الله جوادی آملی اداره می شود.
@namehayehawzavi
🍃#برگی_از_یک_نوشتار
✅ مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی :
🆔 @saafi_ir
📢 #عرفه، روز #عبادت و #خدا_پرستی است؛ روزی است كه انسان ها در آن، خود را به رحمت خدا نزديكتر از ساير روزها می بینند.
🔹 #دعای_عرفه، نور است ...
▫️ دعاهایی كه انسان در اين روز می خواند همه عروج دهنده و بينش آفرين و كمال بخش روح است مخصوصاً دعای عرفه حضرت امام حسين عليه السلام كه نمی توان رقائق و معارف آنها را توصيف كرد.
▫️ هر جمله از آن نور است كه بر باطن شخص می تابد و آن را روشن می کند و كدورات و زنگارهای آن را زايل می سازد و حيات و سعادت را تفسير می كند و نعمت های خدا را بر می شمارد و قصور و تقصير آن را در ادای شكر اين نعمت ها شرح می دهد كه هر انسانی در هر اوج از معرفت كه باشد از خواندن آنها لذت می برد و خود را در عوالم روحانی مشاهده كرده و هر دم حضور خود را در درگاه خداوند تعالی بيشتر می بیند.
▫️ واقعاً جامعه ای كه چنين ذخائر عرفانی و تربیتی را در اختيار دارد بايد از همه اوضاع و احوال و برنامه هايش نور و معنويت و بی اعتنائی به مال و منال و اعتبارات دنيا ظاهر باشد.
👉https://telegram.me/saafi_ir
زمان ظهور
🔹🔸(امام محمد باقر(ع) فرمودند)🔸🔹
هنگامیکه قائم آل محمد(ع) قیام کند:
🔹۱_ اموال بیت المال را به طور مساوی بین مردم تقسیم می کند.
🔸 ۲_ با عدالت میان امت داوری می کند. پس هرکس او را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. و هرکه او را نا فرمانی کند، خدای را نافرمانی کرده است.
🔹۳_ همانا اموال دنیا از باطن و ظاهر زمین، برای او گردآوری میشود.
🔸 ٤_ پس به مردم خطاب کرده، می فرماید: این همان اموالی است که چقدر به خاطر آنها قطع رحم کردید و چقدر مرتکب حرام گناه شدید.
🔹٥_ پس به گونه ای( آن اموال را ) تقسیم میکند که هیچ کس قبل او ، آنچنان تقسیم نکرده است.
🔸٦_ و جهان را پر از عدل و داد و نور میکند، پس از آنکه از ظلم وستم و شر پرشده باشد.»
📚 منبع : علل الشرایع،ج۱،ص۱۵۵
🔸🔸🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
https://telegram.me/hayatetaiebe
از صفحه فيس بوک استاد پورجوادي:
دو تفسیر از امام صادق در بارۀ امام ملکوتی
برخی از دوستان فیس بوکی در بارۀ مطلبی که من در خصوص برداشت هانری کربن از تشیع و امام غایب نوشته ام هم از خود من و هم از دیگران پرسشهائی کرده اند. من هر چند که فیس بوک را جلف تر و سبک تر از آن می دانم که بخواهم مباحث معنوی و عرفانی را در آن مطرح کنم، با این حال به دلیل تقاضای دوستان از من برای عمومی کردن این بحث در فیس بوک و همچنین سرعت و راحتی انتشار مطلب، دو تفسیر را که دوستم سعید کریمی برایم در تلگرام فرستاده در اینجا می آورم، همراه با توضیحی در بارۀ هر یک از آنها. این دو تفسیر تأییدی است از برداشت دو تن از شیعه شناسان بزرگ عصر ما، کربن و آقای محمد علی امیر معزی ، از مفهوم شیعی امام؛ و هر دو تفسیر هم از قول حضرت امام جعفر صادق (ع) است که خود بر اساس عقیده به وجود امام ملکوتی که شخص نورانی در عالم قدس است بیان گردیده است:
1. در تفسیر آیۀ « و أشرقت الأرض بنور ربّها» (39: 69) علی بن ابراهیم قمی از قول امام جعفر صادق (ع) می نویسد که منظور از «ربّها» در این آیه «پروردگارزمین» (ربّ الارض) است ( مرجع ضمیر «ها» ارض است) و این پروردگار زمین امام ملکوتی و نورانی است ( که در ادبیات عرفانی ما « پیر» و در فلسفۀ سینوی و اشراقی «عقل فعال» نامیده می شود). پس در قیامت، زمین به نوری که پروردگار زمین یا ربّ الارض و یا امام الارض یا امام غایب بر آن می تابد روشن می گردد.
تفسیر شیعی فوق نه مشرکانه است و نه غلو آمیز. « رب الارض» در حقیقت مرتبه ایست از مراتب ظهور و تجلی باری تعالی، مرتبه ای که قرآن در حق آن می فرماید: « و ما قدروا الله حق قدره ، و الارض جمیعا قبضته یوم القیامة و السموات مطویات بیمینه»، یعنی قدر حق تعالی را به لحاظ مراتب ظهور و تجلی او درک نمی کنند و نمی فهمند که زمین سراسر در دست حق ( در مرتبۀ امام الارض یا امام ملکوتی) است. و سپس در دنبالۀ همین آیه می فرماید : «سبحانه و تعالی عما یشرکون». و این تسبیح به خاطر این است که خدا را در مرتبۀ صورت انسانی آن که صورت امام است در نظر گرفته است. فقط کسانی که قابلیت درک و فهم مراتب تجلی را ندارند و به وجود امام ملکوتی و غایب ایمان ندارند تفسیر حضرت صادق را غلو آمیز می انگارند.
2. از حضرت صادق (ع) در خواست می کنند تا آیۀ « و ما رمیت إذ رمیت ولکن الله رمی » (8: 17) را توضیح دهد. این آیه خطاب به پیغمبر است که خداوند به او می فرماید که وقتی تو سنگریزه هارا به طرف دشمن پرتاب می کنی تو نیستی که می اندازی بلکه خداست. این آیه همواره محتاج به تفسیر بوده است. مؤمنان از همان ابتدا می خواستند بدانند که چطور می شود که محمد (ص) هم سنگ اندازی کرده باشد و هم در عین حال نکرده باشد. این سؤال را هم از حضرت صادق (ع) می کنند و حضرت می گوید که منظور از الله در این آیه علی ست. چرا؟ چون الله در مرتبه ای که سنگ می اندازد نه خدای تنزیهی و متعالی بلکه خدائی است که در صورت انسان است (در مرتبه تنزیه و تسبیح، خدا فوق صورت انسانی است و فوق کارهائی است که خلق انجام می دهد) و خدائی که در صورت انسانی متجلی می شود همان امام ملکوتی و غایب است، و این امام ملکوتی که وجه الله و یدالله است به نحو اتم و اکمل در دورۀ اسلامی در شخص علی بن ابی طالب ظهور کرده است، یعنی علی آینۀ تمام نمای امام ملکوتی و انسان کامل نورانی بوده است. (کسانی که تجلی امام غایب را در علی و امامان دیگر انکار می کنند و علی را صرفا یکی از "علماء ابرار" و همطراز فقهای قم و نجف تصور می کنند، پشت آینه را می بینند).
✅ گروهی از اصحاب حضرت #صادق ع میگویند در خدمت امام #صادق علیهالسلام بودیم که ایشان فرمودند: خزائن زمین و کلیدهای آن نزد ماست و اگر بخواهم با پای خود به زمین اشاره خواهم کرد و زمین هرچه که دارد، بیرون خواهد ریخت. اصحاب از حضرت خواستند که چنین کند. حضرت با پای خود به زمین کشید و زمین شکافت و ایشان قطعهای طلا که اندازه کف دست بود، بیرون آورد و بعد فرمود که درون زمین را ببینید که پر از طلا بود. (کلینی، الكافی، ج 1، ص 394)
@hayatetaiebe
❤️ عشق به #علی ع
👌 بخوانید کوتاه است
✅ آیت الله #خزعلی نقل می کرد که در حرم حضرت #رضا(ع) بودم که شنیدم علامه #امینی(ره) به مشهد آمده و در حرم حضور دارد.
🔶 من #زیارت را کوتاه کردم و آمدم بیرون و در دیدار با ایشان، مذاکراتی هم داشتم و در خلال آن، از ایشان پرسیدم که در این مدت کجا تشریف داشتید.
🔷 ایشان فرمودند که من #هند بودم، عرض کردم که در آنجا چه کاری انجام می دادی؟
🔵 #علامه فرمودند:در هند روزانه 🕖 ۱۷ ساعت کار تحقیقی می کرده ام.
⏺ آقای #خزعلی می گوید که از ایشان پرسیدم آیا در هند 🌥هوا گرم هم بود؟
🔴 دیدم ایشان مقداری مکث کرد و فرمودند:مثل اینکه گرم بود. دیدم اصلاً ایشان متوجه ☀️گرمای هوا هم نبوده است.
@hayatetaiebe
غلو درباره ائمه اطهار ( ع )
- برگرفته از کتاب مرحوم استاد صالحي نجف آبادي
آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟!
یکی از جریان های زیان آوری که در تاریخ اسلام پدید آمده و آثارش هنوز باقی است جریان غلوی است که درباره ائمه اهل بیت به وجود آمد و خود ائمه ( ع ) را سخت ناراحت کرد و به عکس العمل و مبارزه با آن واداشت .
در اینجا چند حدیث از ائمه ( ع ) می آوریم که از غلو در مورد خود ، به شدت انتقاد کرده و غالیان را طرد و لعن نموده و به شیعه هشدار داده اند که فریب آنان را نخورند :
1- حسن بن جهم می گوید : مامون به حضرت امام رضا ( ع ) گفت : به من خبر رسیده است که گروهی درباره شما غلو می کنند ،
امام فرمود : پدرم از پدرانش از رسول خدا ( ص ) روایت کرد که : مرا از حد خودم بالاتر نبرید زیرا خدا مرا پیش از آنکه پیغمبر کند بنده خود قرار داد . خدا فرموده است : " هیچ بشری حق ندارد وقتی خدا مقام پیغمبری و کتاب و حکم به وی می دهد به مردم بگوید : بندگان من باشید نه بنده خدا .
و حضرت علی ( ع ) فرمود : دو کس در رابطه با من هلاک می شوند و من گناهی ندارم ، یکی آنکس که در دوستی من افراط می کند و دیگر آنکس که در بغض من افراط می کند .
و ما از کسانی که درباره ما غلو می کنند و ما را از حدمان بالاتر می برند بری و بیزار هستیم .
2- علقمه ضمن حدیثی از امام صادق نقل می کند که : ای علقمه ! چقدر عجیب است گفته های مردم درباره علی ( ع ) . چقدر فاصله است بین کسانی که می گویند : علی معبود است و کسانی که می گویند : او بنده گناهکاراست .
و بی شک سخن گروه دوم که حضرت را گناهکارمی خواندند برای آن حضرت قابل تحمل تر بود .
3- از زراره نقل شده است که گفت : به امام صادق ( ع ) گفتم : مردی است از نسل عبدالله سبا که قائل به تفویض است .
امام فرمود : تفویض چیست ؟
گفتم : آنان می گویند : خدا محمد و علی را خلق کرد آنگاه کار آفرینش را به آن دو واگذار نمود . پس آن دو دیگران را خلق کردند و رزق داند و زنده کردند و جان زندگان را گرفتند .
امام فرمود : او دروغ می گوید ، دشمن خدا . وقتی که برگشتی این آیه را بخوان : آیا برای خدا شریک هایی قرار دادند که خلق کردند مانند خلق خدا پس خلق بر آنان مشتبه شده است ؟ بگو : خدا خالق همه چیز است و او است یگانه قهار .
4- از فضیل بن یسار نقل کرده اند که گفت : امام صادق ( ع ) فرمود : از افراد غالی – که برای پیغمبر و امام ربوبیت قائلند – بر حذر باشید که جوانان شما را فاسد نکنند ، بی شک اینان بدترین خلق خدا هستند ، آنان عظمت خدا را کوچک می کنند و برای بندگان خدا ادعای ربوبیت می نمایند ..
5- از عبدالله بن مشکان نقل کرده اند که ضمن حدیثی گفت : به امام صادق ( ع ) خبر دادند که فلانی می گوید : شما ارزاق بندگان را تقدیر می کنید ،
امام فرمود : رزق ما را غیر از خدا کسی تقدیر نمی کند ، همانا من برای خانواده خود به طعام احتیاج داشتم و به خاطر آن دلتنگ شدم و فکر و اندیشه قوت خانواده ، مرا گرفت تا آنکه قوت آنان را فراهم کردم و دلتنگی من برطرف شد و آرامش پیدا کردم .
6- شیخ صدوق از حضرت رضا ( ع ) نقل می کند که در دعای خود می گفت :
" خدایا من برائت می جویم بسوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را ادعا می کنند که حق و حد ما نیست .
خدایا من برائت می جویم به سوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را می گویند که ما درباره خود نمی گوئیم .
خدایا خلق و امر از توست . ما تنها بندگی تو می کنیم و از تو کمک می خواهیم . خدایا تو خالق ما و پدران ما هستی ، ... خدایا ما بندگان تو و فرزندان بندگان تو هستیم و برای خود مالک هیچ سود و زیانی نیستیم و اختیار مرگ و زندگی و برانگیخته شدن خود را نداریم .
..................................................................
منبع : کتاب " غلو ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین " – ص 67 تا 74– آیه الله نعمت الله صالحی نجف آبادی
تذكر : براي منابع احاديث به كتاب فوق مراجعه شود .
زیرنویسها :
1- تعابیرو اختیارات افراطی و خارج از حد انسانی دادن به ائمه و آنها را در جایگاه خدایی نشاندن و یا شریک او در انجام امور و افاضه فیض به خلق قرار دادن
🆔 @sokhanranihaa
غلو1 درباره ائمه اطهار ( ع ) - مرحوم استاد صالحي نجف آبادي
آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟!
یکی از جریان های زیان آوری که در تاریخ اسلام پدید آمده و آثارش هنوز باقی است جریان غلوی است که درباره ائمه اهل بیت به وجود آمد و خود ائمه ( ع ) را سخت ناراحت کرد و به عکس العمل و مبارزه با آن واداشت .
در اینجا چند حدیث از ائمه ( ع ) می آوریم که از غلو در مورد خود ، به شدت انتقاد کرده و غالیان را طرد و لعن نموده و به شیعه هشدار داده اند که فریب آنان را نخورند :
1- حسن بن جهم می گوید : مامون به حضرت امام رضا ( ع ) گفت : به من خبر رسیده است که گروهی درباره شما غلو می کنند ،
امام فرمود : پدرم از پدرانش از رسول خدا ( ص ) روایت کرد که : مرا از حد خودم بالاتر نبرید زیرا خدا مرا پیش از آنکه پیغمبر کند بنده خود قرار داد . خدا فرموده است : " هیچ بشری حق ندارد وقتی خدا مقام پیغمبری و کتاب و حکم به وی می دهد به مردم بگوید : بندگان من باشید نه بنده خدا .
🆔 @sokhanranihaa
و حضرت علی ( ع ) فرمود : دو کس در رابطه با من هلاک می شوند و من گناهی ندارم ، یکی آنکس که در دوستی من افراط می کند و دیگر آنکس که در بغض من افراط می کند .
و ما از کسانی که درباره ما غلو می کنند و ما را از حدمان بالاتر می برند بری و بیزار هستیم .
2- علقمه ضمن حدیثی از امام صادق نقل می کند که : ای علقمه ! چقدر عجیب است گفته های مردم درباره علی ( ع ) . چقدر فاصله است بین کسانی که می گویند : علی معبود است و کسانی که می گویند : او بنده گناهکاراست .
و بی شک سخن گروه دوم که حضرت را گناهکارمی خواندند برای آن حضرت قابل تحمل تر بود .
3- از زراره نقل شده است که گفت : به امام صادق ( ع ) گفتم : مردی است از نسل عبدالله سبا که قائل به تفویض است .
امام فرمود : تفویض چیست ؟
گفتم : آنان می گویند : خدا محمد و علی را خلق کرد آنگاه کار آفرینش را به آن دو واگذار نمود . پس آن دو دیگران را خلق کردند و رزق داند و زنده کردند و جان زندگان را گرفتند .
امام فرمود : او دروغ می گوید ، دشمن خدا . وقتی که برگشتی این آیه را بخوان : آیا برای خدا شریک هایی قرار دادند که خلق کردند مانند خلق خدا پس خلق بر آنان مشتبه شده است ؟ بگو : خدا خالق همه چیز است و او است یگانه قهار .
4- از فضیل بن یسار نقل کرده اند که گفت : امام صادق ( ع ) فرمود : از افراد غالی – که برای پیغمبر و امام ربوبیت قائلند – بر حذر باشید که جوانان شما را فاسد نکنند ، بی شک اینان بدترین خلق خدا هستند ، آنان عظمت خدا را کوچک می کنند و برای بندگان خدا ادعای ربوبیت می نمایند ..
5- از عبدالله بن مشکان نقل کرده اند که ضمن حدیثی گفت : به امام صادق ( ع ) خبر دادند که فلانی می گوید : شما ارزاق بندگان را تقدیر می کنید ،
امام فرمود : رزق ما را غیر از خدا کسی تقدیر نمی کند ، همانا من برای خانواده خود به طعام احتیاج داشتم و به خاطر آن دلتنگ شدم و فکر و اندیشه قوت خانواده ، مرا گرفت تا آنکه قوت آنان را فراهم کردم و دلتنگی من برطرف شد و آرامش پیدا کردم .
6- شیخ صدوق از حضرت رضا ( ع ) نقل می کند که در دعای خود می گفت :
" خدایا من برائت می جویم بسوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را ادعا می کنند که حق و حد ما نیست .
خدایا من برائت می جویم به سوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را می گویند که ما درباره خود نمی گوئیم .
خدایا خلق و امر از توست . ما تنها بندگی تو می کنیم و از تو کمک می خواهیم . خدایا تو خالق ما و پدران ما هستی ، ... خدایا ما بندگان تو و فرزندان بندگان تو هستیم و برای خود مالک هیچ سود و زیانی نیستیم و اختیار مرگ و زندگی و برانگیخته شدن خود را نداریم .
..................................................................
منبع : کتاب " غلو ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین " – ص 67 تا 74– آیه الله نعمت الله صالحی نجف آبادی
تذكر : براي منابع احاديث به كتاب فوق مراجعه شود .
زیرنویسها :
1- تعابیرو اختیارات افراطی و خارج از حد انسانی دادن به ائمه و آنها را در جایگاه خدایی نشاندن و یا شریک او در انجام امور و افاضه فیض به خلق قرار دادن
گردآوری : محمد صالحی – 22 / 7 / 88
🆑کانال سخنرانی ها
🆔 https://telegram.me/joinchat/CY-w0jvwyDYIn6eR5eAaAw
🆔 @beshnofekrkon
🔻شرمنده ی امام صادق(ع) هستیم .
✍هادی_سروش
⬅️امام صادق (ع) به عنوان یک رهبر بزرگ فکری برای ماشیعیان ،درجهانِ ادیان و فرهنگ ها مشهور است.
اما متأسفانه از دین و آیین و فرهنگ او جامانده ایم و چه بسا بشود اعتراف نمود که به جز "فقه" در گستره ی وسیع علوم و افکار،آیین و فرهنگ حضرت صادق(ع) مهجور است.
♦️فرازی ازآیین امام صادق(ع)
⬅️ ۱) امام صادق (ع) برای پیش برد آرمان ها و اهداف بزرگ فکریش ازشیوه هایی که به خشونت ورزی و اتهام زنی ختم می شود، کاملاً دوری می جست و به جای خشونت و استبداد سیاسی و فرهنگی، از تعامل و هم کاری با فِرَق استفاده می کرد وبرای افکار متنوع، آغوش بازی داشت.
در میان شاگردان نهصد نفری تا چهار هزار نفری خود با افراد مختلف و گرایش های فکری و دینی دگر اندیش مواجه بود و پذیرای آنان بود به شکلی که درمحافل علمی حضرت (ع) أفراد بدون توهین و اتهام با هم به گفت و شنود علمی و منطقی می پرداختند.
⬅️ ۲) پرهیز از فرقه گرایی و جناح بندی ،سیره مستحکم امام صادق (ع) است.
او تنها شاگردانی با تنوع افکار و سلایق اعتقادی متفاوت داشت، بلکه نوعِ برخورد امام (ع) با امثال ابوحنیفه نشان از دوری از هر گونه نگاه فرقه ایست.
⬅️ ۳) برنامه ی دیگر امام صادق (ع) مبارزه جدی با غلُوّ و افراطی گری است.
امام صادق(ع) محبوب شیعیان و خصوصاً شاگردان اش بود.
شاهداین ادعاء سخن منصور دوانقی است که به ابوحنیفه گفت: «مردم شیفته ی امام جعفر صادق(ع) شده اند ان الناس قد فتنوا بجعفر بن محمّد»
و گاهی این محبوبیت باعث افراط و غلو گویی آنان در مورد امام (ع) می شد ، ولی امام، بر خورد جدی با افراطی گری داشت.
آن حضرت به افرادی که در مسجد برخی سخنان را میگفتند، فرمودند:« عده یی به مسجد میروند و ما و خود شان را انگشت نما میکنند آنها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم، من امام کسانی هستم که از من پیروی کنند ... یَقُولُونَ: إِمَامٌ، أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَنَا بِإِمَامٍ إِلَّا لِمَنْ أَطَاعَنِی، فَأَمَّا مَنْ عَصَانِی فَلَسْتُ لَهُ بِإِمَامٍ، لِمَ یَتَعَلَّقُونَ بِاسْمِی؟ .. »
⬅️ ۴) استفاده از "تقیه" برای بقاء "اصل دین" ، سیره ی مستحکم امام صادق علیه السلام بود.
⬅️ ۵) امام صادق(ع) بدون تعارف جامعه دینی را به اسم و شعار و ... معرفی نمی کند ، بلکه به حیات و پویایی سه عنصر مهم و متفاوت معرفی می کند که عبارت اند از امنیت، محبت و رفاه. «یَحْقُنُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الدِّمَاءَ وَ یُصْلِحُ بِهِ ذَاتَ الْبَیْنِ وَ یَلُمُّ بِهِ الشَّعْثَ وَ یَشْعَبُ بِهِ الصَّدْعَ وَ یَکْسُو بِهِ الْعَارِیَ وَ یُشْبِعُ بِهِ الْجَائِعَ وَ یُؤْمِنُ بِهِ الْخَائِفَ..».
پس در حاکمیت دینی ؛ اولا ؛ خون بی گناهی ریخته نمیشود. و ثانیا ؛ انس و اُلفت بین انسان ها حاکم میشود، و ثالثا ؛ نیاز های مادی زندگی از خوراک و پوشاک به راحتی برای همه تأمین میشود و ترس و وحشت از زندگی انسانها رخت بر میبندد.
⬅️ ۶) مبنای فکری امام صادق بر پرهیز از هرگونه سیاست و یا رفتاری ست که منجر به "فریب افکار و تحقیر مردم" نشود.
در روایت است شخصی به ایشان گفت : من دارای امکانات مالی خوبی از نظر منزل و مرکب و .. هستم ، آیا این ها همان "بزرگی و گردن کشی" به حساب نمی آید؟.
امام صادق(ع)فرمودند: گردن کشی و جباریت از آنِ کسی است که مردم و جامعه را فریب می دهد و حقائق را از آنان می پوشاند!..
و هر کس مردم را تحقیر و افکار جامعه را فریب دهد نمایاننده ی معنای "جباریت" است:
«إِنَّمَا اَلْجَبَّارُ اَلْمَلْعُونُ مَنْ غَمَصَ اَلنَّاسَ وَ جَهِلَ اَلْحَقَّ ... مَنْ حَقَّرَ اَلنَّاسَ وَ تَجَبَّرَ عَلَيْهِمْ فَذَلِكَ اَلْجَبَّارُ»
🔹 واقعاً ما چه قدر به این تعالیم امام صادق ع نزدیک هستیم ؟.
آیا برای غلبه بر "مخالف خود" از ابزار های خشونت ورزی استفاده نمی کنیم؟
آیا در تحصیل و اعطای مدارک علمی بر خورد فرقه یی و جناحی نداریم ؟.
آیا در رعایت مصالح عمومی و ایجاد عدالت و رفاه حتی در سطح ضعیف وا نمانده ایم تا بسیاری به خاطر معاش خود "تحقیر" نشوند؟.
آیا به آن قدر که به فکر شرعیات ومستحبات بوده ایم، به فکر بقاء "اصل دین" بوده ایم؟
بدین ترتیب بایدبپذیریم که شرمنده امام صادق هستیم.
[اگر این نوشته در بارگاه حضرت صادق(ع) پذیرفته شود، ثواب اش تقدیم به روح همسر با اخلاق و آسمانی شده ام.]
🔸مقام علماء ربّانی
🔹آیةالله العظمی سید محمود شاهرودی -از مراجع نجف- می فرمودند:
🔸شبی یک نفر درِ خانه ما را به شدت کوبید، بیدار شدم رفتم دیدم یکی از دوستان و هم درسان است. با نگرانی به من گفت: سید محمود! بیا درس و بحث را رها کن برویم منبری و ذاکرِ اهل بیت (ع) شویم!
🔹گفتم: چرا؟ گفت: به خاطر این که در رویای صادقه دیدم که در روز قیامت دو صف وجود دارد: یک صف،که طولانی است و آن صفِ علما می باشد، و صف دیگر،صفِ ذاکران و مداحان و منبری ها است که خیلی سریع، حسین حسین گویان به بهشت می روند! با خود گفتم: من هم راه سریع را انتخاب کنم.
🔸با شتاب به صفِ ذاکران ملحق شدم. همین که به جلویِ درِ بهشت رسیدم یکی از ملائکه جلوی مرا گرفت و گفت: اشتباهی به این صف آمدی، صفِ شما، صفِ علما است، و مرا دوباره به صف علما برد.
🔹دیدم که صفِ علما، خیلی طولانی است. جلو رفتم ببینم چه خبر است؟ دیدم خیمه ای است و امام صادق (ع) در آن نشسته اند و از علما یک به یک می پرسند: در فلان فتوا، دلیلت چه بود؟ علما استدلال می کنند و امام پس از شنیدن حرف های آن ها،به آنان می فرمایند: بفرما برو بهشت! ولی صف خیلی طولانی است.
🔸از شدتِ وحشت و ترس از خواب پریدم و آمده ام به شما در این نیمه شب بگویم: صف علما در قیامت، طولانی است، بیا راه ذاکرین و منبری ها را برویم، سفینه امام حسین (ع) سریع تر از دیگران می رود!
🔹به دوست خود گفتم: بهشت ما محضرِ امام صادق (ع) است، من بدم نمی آید در قیامت در محضر امام صادق (ع) معطل شوم، بهشتی که هنوز امامان در آن نیامده اند برای من چندان مزه ای ندارد!
🔸این خاطره را عمویم آیة الله سید حسین شاهرودی تعریف می کردند و در توضیح آن خواب می فرمودند: عالمان چون زحمت بیشتری را در این دنیا تحمل کرده اند، مقام شان در قیامت بالاتر و والاتر است!
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا،نشر سامان دانش،به نقل از: تداوم اندیشه-خاطرات سید عبدالهادی حسینی شاهرودی،ص۱۱۷-۱۱۶، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
کانال سیره فرزانگان 👇
https://t.me/sireyefarzanegan
🔸نسبتی بی اساس به ابوحنیفه
2. عرض کردم: مشهور است امام اعظم ابوحنیفه نعمان بن ثابت همیشه می فرموده است: من مخالفت کردم امام جعفر صادق (ع) را در همه چیز، لیکن ندانستم که در حال سجدۂ نماز آیا امام چشم خود را می بندند یا می گشاید؟ که اگر او بگشاید من ببندم و اگر او چشم را بر هم گذارد من بگشایم تا این که مخالفت کرده باشم او را! لیکن من یک چشم را می بندم و یکی را می گشایم تا آن که به هر حال مخالفت کرده باشم! آیا این مطلب مدرکی دارد یا نه؟
🔸شیخ گفت: این مسأله را من در جایی ندیده ام، الا آنکه در اواخر رسائل شیخ مرتضی انصاری اعلى الله مقامه الشریف این مطلب مذکور است، و استاد ما مرحوم شریعت اصفهانی اعلى الله درجته می فرمود: نمی دانم شیخ انصاری این مطلب را از کجا برداشته و از کی اخذ کرده است؟! حاصلش این که مدرکی ندارد.
🔹و حقیر نیز مأخذی از برای آن نیافتم. مضافا بر آن که در کتاب «حياة الحيوان» از محقق علامه شیخ کمال الدین دمیری در لغت «ظبي» مذکور است که ابن شبرمه و ابوحنیفه داخل شدند بر حضرت صادق (ع) و ابن شبرمه خواست ابوحنیفه را معرفی کند، دید حضرت بهتر از او ابوحنیفه را می شناسد، و حضرت صادق (ع) سؤالاتی چند از او نمود که جواب هیچ یک را نداد و می گفت: «لا ادری» و نسبت به حضرت مثل یک طفل در نزد استاد می نمود.
حضرت به او فرمود: اتق الله ولا تقس الدين برأيک؛ فإنّ أوّل من قاس برأيه إبليس إذ قال أنا خير منه.
پس چنین کسی در ظاهر چه طور می تواند مخالفت کند در حالی که از برای دنیایش ضرر دارد.
هرکسی کار خودش... ص 101 - 100.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com