مكتبة المجلسي ودارالتراث

💢 در عراق، چیزی به اسم وحدت شیعی سنی نداریم!

✔️ دکتر علی طاهر الحمود استاد جامعه‌شناسی دانشگاه بغداد، شرایط ایران و عراق را در بحث شیعه و سنی بررسی و مقایسه کرده و می گوید:

🔸ابتدائا تجربه دینی سیاسی ایران در دولت سازی عاملی بود که این تجربه را تکرار نکنیم! در عراق نظامی داریم که هم زیارت اربعین دارد، وهم فروش آزاد مشروبات الکلی.

🔸در عراق چیزی به اسم وحدت شیعی سنی نداریم، آنچه در شعار وبرنامه رهبران سیاسی یا دینی هست، مصالحه وتعایش سنی شیعی است.

🔸جامعه تاریخی وقدیمی مثل جامعه عراق با وجود قرنها اختلاف دینی مذهبی وسیاسی شیعه وسنی، توانسته صیغه ای از تعایش وتعامل فرا مذهبی را برای خود تعریف کند.

🔸شاید ما در عراق به خاطر وجود مرجعیتی حامی نظام مدنی (ایت الله سیستانی) و جامعه ای شبه متوازن (شیعی سنی) فرصت بهتر ولی چالش بیشتری در رو داشته باشیم.

___________________________
✅ @ijtihadnetwork |گزیده‌ی اخبار

🔶مقایسه‌ای بین معجزات اهل بیت و پیامبران علیهم السلام، برای اثبات برتری امامان معصوم.

🔹محمد بن الحسن الصفّار، - شیخ القمیین و استاد کلینی و ابن الولید و پدر صدوق - در بصائر الدرجات از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده است که درباره برتری امامان شیعه بر رسولان اولوالعزم فرموده‌اند:
خداوند، رسولان اولوالعزم علیهم السلام را با علومی که به آنها عطا کرده بود، بر دیگران فضیلت بخشید و به رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز (علاوه بر آنها) علومی را عطا کرد که به ایشان عطا نکرده بود و ما را وارث علوم ایشان و علم رسول خدا قرار داد. پس علم ما، مجموع علم رسولان و رسول خداست.
🔹بنده مدتی بدنبال این مطلب بودم که اگر علوم اهل بیت علیهم السلام از علم رسولان - بجز پیامبر اسلام - بیشتر است، باید نوع معجزات ایشان هم از معجزات رسولان برتر باشد، و به لطف خدا دیدم این بحث در آیات و روایات هم آمده است.
🔹برای مثال، در باب زنده شدن مردگان اگر شما سیر قرآنی آن را دنبال کنید به نتایج جالبی می‌رسید.
🔸خداوند در سوره بقره آیه ۲۵۹ ماجرای عزیر نبی را چنین مطرح کرده است:
(ﻳﺎ ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻫﻜﺪﻩﺍﻯ ﮔﺬﺭ ﻛﺮﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭﻫﺎﻯ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺳﻘﻒﻫﺎﻳﺶ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ [ ﻭ ﺍﺟﺴﺎﺩ ﺳﺎﻛﻨﺎﻧﺶ ﭘﻮﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﻣﺘﻠﺎﺷﻰ شده بود ] ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮔﺸﺎﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ؟ ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻣﻴﺮﺍﻧﺪ، ﺳﭙﺲ ﻭﻯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺖ و ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ [ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ] ﺩﺭﻧﮓ ﻛﺮﺩﻩﺍﻯ؟ ﮔﻔﺖ: ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﻳﺎ ﺑﺨﺸﻰ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﻧﮓ ﻛﺮﺩﻩﺍم. [ ﺧﺪﺍ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﻠﻜﻪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺩﺭﻧﮓ ﻛﺮﺩﻩﺍﻯ! ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺍﻛﻰ ﻭ ﻧﻮﺷﻴﺪﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ [ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ] ﺗﻐﻴﻴﺮﻯ ﻧﻜﺮﺩﻩ ، ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺍﺯ ﮔﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﻧﻈﺮ ﻛﻦ [ ﻛﻪ ﺟﺴﻤﺶ ﻣﺘﻠﺎﺷﻰ ﺷﺪﻩ است ]، ﻭ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩم [ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ] ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ ، ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎ[ﻯ ﺩﺭﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ] ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﻰﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻣﻰﺩﻫﻴﻢ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻮﺷﺖ ﻣﻰﭘﻮﺷﺎﻧﻴﻢ. ﭼﻮﻥ [ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ] ﺑﺮ ﺍﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻣﻰﺩﺍﻧﻢ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻯ ﺗﻮﺍﻧﺎﺳﺖ).
🔸و در آیه بعد، ماجرای ابراهیم علیه السلام را چنین مطرح می‌کند:
(ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰﻛﻨﻰ؟ [ ﺧﺪﺍ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺁﻳﺎ [ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺗﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ] ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻩﺍﻯ؟! ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ، ﻭلی ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ که ﻗﻠﺒﻢ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﺪ . [ ﺧﺪﺍ ] ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﭘﺲ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻛﻦ، ﻭ [ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻛﺸﺘﻦ ، ﺭﻳﺰ ﺭﻳﺰ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﻛﺮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ] ﺑﺮ سر ﻫﺮ ﻛﻮﻫﻰ، ﺑﺨﺸﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ، ﺳﭙﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺖ ﻣﻰﺁﻳﻨﺪ؛ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ.)
🔸و در همان سوره بقره، ماجرای زنده کردن یک شخص توسط موسی علیه السلام را مطرح می‌کند که دستور می‌دهد گاوی را بکشند و قسمتی از آن را به بدن مرده بزنند تا زنده شود.
🔸و در سوره آل عمران آیه ۴۹ و سوره مائده آیه ۱۱۰ ماجرای زنده کردن مردگان و همچنین خلق پرنده از گل به اذن خدا را توسط عیسی علیه السلام مطرح می‌کند.
🔹اگر دوستان به سیر ماجرا دقت کنند، در ماجرای عزیز نبی، خداوند درازگوش او را زنده کرد و او فقط تماشاگر این ماجرا بود نه فاعل ماجرا.
ولی در ماجرای ابراهیم علیه السلام، خدا به خود او فرمود که آن پرندگان را بخوان تا نزد تو آیند. یعنی به خود او اجازه می‌دهد که آن پرندگان را زنده کند، نه اینکه فقط شاهد باشد.
و در ماجرای موسی علیه السلام، خداوند به او اجازه می‌دهد که با گرفتن حیات یک موجود دیگر یعنی بقره، انسانی را زنده کند (بر خلاف ماجرای ابراهیم علیه السلام که پرندگان را زنده کرد) و خود او این کار را انجام داد و فاعل ماجرا بود.
و در ماجرای عیسی علیه السلام، او بدون قربانی کردن موجود زنده ای، انسان مرده را که دفن شده، زنده می‌کند و علاوه بر آن، به او اجازه خلق پرنده را نیز می‌دهد که پیش از آن سابقه نداشته.
🔸بنده بدنبال ارتقای این قضیه توسط خداوند در ماجرای اهل بیت علیهم السلام بودم زیرا ایشان از اولوالعزم برترند تا این که به لطف خدا به آن رسیدم و آن، ماجرای امام کاظم علیه السلام در مجلس هارون عباسی است که امام به تصویر شیری که روی دیوار بوده، دستور می‌دهد تا ساحر یهودی حاضر در مجلس که قصد توهین و خفیف کردن امام بوسیله سحر و جادو را داشت، بخورد و شیر موجود در آن تصویر، بصورت شیری واقعی تمثل یافته و فرمان امام را اطاعت می‌کند.
🔸اگر دوستان دقت کنند، این معجزه از معجزه عیسی و تمام رسولان علیهم السلام برتر است و اصلا قابل مقایسه نیست. زیرا عیسی علیه السلام، جسم پرنده را از گل آماده می کرد، و سپس در آن می دمید، ولی امام کاظم علیه السلام بدون اینکه جسم شیر را از گل آماده کند، و بدون اینکه در آن بدمد، این کار را انجام داد و فقط با یک جمله امام، تمام این کارها انجام شد.