Forwarded From محسن الویری
🔹پیامبر از دریچه کدام چشم غربی‌ها؟ ـ #بخش_دوم از سه قسمت

در ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ کارگاهی در دانشگاه اصفهان با عنوان "تبیین فراز و فرود جایگاه رسول الله ص از منظر اسلام‌شناسان اروپایی" با حضور یکی از مستشرقان فرانسوی به نام جان تولن John Tolan برگزار شد. عنوان مقاله‌ای که حقیر در آن کارگاه ارائه کردم، چنین بود: "جایگاه پرفراز و بی نشیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نزد اروپاییان و ظرفیت تمدنی آن"، هدف بنده از این عنوان و مفاد مقاله، این بود که نشان بدهم نگاه غربی‌ها در باره پیامبر چگونه از یک سطح بسیار منفی و خصمانه به تدریج به یک نگاه واقع‌بینانه و حتی همدلانه سوق پیدا کرده است و در نگاهی کلی همواره رو به فراز بوده و هیچگاه نشیب نداشته است. یکی از کتاب‌های مهم که نمونه نگاه منصفانه به پیامبر است، کتاب
Muhammad; his life based on earliest sources
است که چاپ نخست آن به قلم مارتین لینگز با نام اسلامی ابوبکر سراج‌الدین در سال ۱۹۸۳ م. منتشر شد و تاکنون به بیش از بیست زبان زنده دنیا و ترجمه فارسی آن هم با عنوان "محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر پایه کهن‌ترین منابع" در سال ۱۳۸۹ ش. منتشر شده است. این کتاب به خوبی بازتاب‌دهنده تحول مثبت نگاه غربی‌ها در باره پیامبر است.

در قرن بیست و یکم و به ویژه پس از ماجرای #یازدهم_سپتامبر ما شاهد تفکیک هر چه بیشتر استشراق رسانه‌ای از #استشراق_علمی هستیم.

موطن اصلی استشراق رسانه‌ای، وسائل ارتباط جمعی تحت سلطه قدرت و ثروت غرب و موطن اصلی استشراق علمی دانشگاه‌ها و مراکز علمی است. رسالت اصلی استشراق رسانه‌ای، معرفی چهره‌ای نادرست از اسلام و دامن زدن به اسلام‌هراسی است و رسالت اصلی استشراق علمی شناخت درست اسلام و گسترش دامنه اسلام‌شناسی. کارگزاران #استشراق_رسانه‌ای اصحاب رسانه هستند که البته برخی دانشگاهیان را هم در استخدام خود دارند ولی کارگزاران استشراق علمی پژوهشگران و صاحب‌نظرانی که حتی تعداد قابل توجه از آن‌ها مسلمان باورمند و پای‌بند به اسلام هستند. هم‌زمان با استشراق رسانه‌ای، دایره نفوذ مردمی استشراق علمی نیز رو به گسترش است. واکنش‌هایی که در غرب نسبت به اقدام نابخردانه نشریه دانمارکی برای نشر یک کاریکاتور از پیامبر صورت گرفت از جمله نشانه‌های در معرض آسیب قرار گرفتن دامنه نفوذ استشراق رسانه‌ای در غرب است. اخیراً و شاید در کمتر از یک ماه اخیر کتابی با نام "محمد پیامبر صلح در گرماگرم ستیز امپراتوری‌ها" منتشر شده است. این اثر، ترجمه کتاب
Muhammad: Prophet of Peace amid the Clash of Empires
نوشته هُوان کُل Juan Cole در سال ۲۰۱۸ م. است. اهمیت این کتاب (که متأسفانه ترجمه فارسی آن فاقد فهرست و مقدمه مترجم است) در آن است که نویسنده آن هرچند استاد دانشگاه است ولی بیشتر یک فعال رسانه‌ای است.

این یک نشانه بسیار خوب برای تحول مثبت در نگاه واقع‌بینانه به پیامبر حتی در استشراق رسانه‌ای است. دوباره تأکید می‌کنم که این سخن به معنای پذیرش صد در صد مفاد این کتاب‌ها و یا حتی غفلت از این که چه بسا این منابع در پی القای یک نگاه خاص به پیامبر باشند، نیست، بلکه سخن در تحول نگاه غربی‌ها به پیامبر است.
(ادامه دارد...)
@MohsenAlviri
Forwarded From Sajad yousefi
#فایل_صوتی
💠 کارگاه: روش تحقیق تاریخی #بخش_دوم
✅ دکتر احمد پاکتچی
♦️ 13 شهریور ماه 1395
🔹 پژوهشگاه علوم انسانی
🆔 @OstadPakatchi
Forwarded From پژوهش و روش شناسی
آموزش #پاورپوینت #بخش_دوم @smalhoseini2 ارتباط با من : @smalhoseini #سید_محمد_الحسینی 6دقیقه
Forwarded From پژوهش و روش شناسی
#آموزش #SPSS #بخش_دوم #سید_محمد_الحسینی @smalhoseini2 ارتباط با من :@smalhoseini
#فایل_صوتی
? کارگاه: روش تحقیق تاریخی #بخش_دوم
✅ دکتر احمد پاکتچی
♦️ 13 شهریور ماه 1395
? پژوهشگاه علوم انسانی
? @OstadPakatchi
Forwarded From unknown
🔸دیدار با استاد دکتر #محمود_مهدوی_دامغانی ـ #بخش_دوم

استاد مهدوی دامغانی همچنین در باره مرحوم #جلال_همایی (۱۲۷۸ ـ ۱۳۵۹ ش.) فرمودند که ایشان از نظر دین‌باوری عِدل نداشت. وی همواره تهران بود و فقط به دلیل هم‌درس بودن با #شیخ_هاشم_قزوینی در #اصفهان، دوبار برای دیدن شیخ هاشم به مشهد آمد. در
آن زمان در ماه مبارک رمضان هم نوزدهم و هم بیست و یکم تعطیل رسمی بود. یک بار در روز هجدهم ماه مبارک رمضان اشعاری از #مولوی در وصف #امیر_المؤمنین_علی علیه السلام خواند و شرح کرد و در حین آن، چنان می‌گریست که من از بکّائین چنین گریه‌ای ندیده‌ام. کسی که قصیده‌ای با این  بیت بسراید، معلوم است که در چه مقام و جایگاهی است:

مرگ آخته تیغ بر گلویم
من مست هوا و آرزویم

(مطلع این قصیده چنین است: پایان شب سخن‌سرایی ـ می‌گفت ز سوز دل همایی)

ابوالحسن تهامی (شاعر مرثیه‌سرای قرن پنجم هجری) قصیده‌ای در مرگ فرزند هشت ساله خود در پنجاه و چهار بیت سروده که بقدری زیباست که مخالفان او برای این که این قصیده رواج پیدا نکند، آن را قصیده شومیه نامیده‌اند و چنین رواج داده‌اند که اگر کسی این قصیده را تا آخر بخواند فرزند او خواهد مرد.

(مطلع این قصیده چنین است: حُکم المنیه فی البریه جار ـ  ما هذه الدنیا بدار قرار) روزی استاد همایی در ابتدای درس، این بیت از قصیده را روی تابلو نوشتند:

طُبِعتُ علی کَدَر و انت تریدها
صَــفواً مـن الاقــذاء و الاکـدار

و آن را با مرثیه‌ای از #رودکی تطبیق دادند و فرمودند قصیده تهامی دو سه دهه پس از رودکی سروده شده است، ولی "توارد" با "سرقت ادبی" فرق دارد و نباید هم‌مشابهتی را بلافاصله به سرقت ادبی موصوف ساخت. ایشان فرمودند مَرد میخواهم که این قصیده تهامی را اعراب  و شرح کند، من عرض کردم که چرا کسی را خودتان برای این کار انتخاب نمی‌کنید؟ به من فرمودند خودت این قصیده را شرح کن. سپس از من پرسیدند فرزند داری؟ گفتم بله سه فرزند دارم، فرمودند به خرافه شوم بودن این قصیده اعتنا نکن و آن را شرح کن. مرحوم همایی مسیر منزلشان در سرچشمه تا دانشگاه تهران را پیاده می‌آمدند و برمی‌گشتند و اغلب به هنگام بازگشت، دانشجویان ایشان را همراهی می‌کردند. من یک بار در مسیر منزل، مشکل خود را در فهم این بیت از قصیده تهامی مطرح کردم و پاسخ گرفتم:

إنی وُتِرتُ بِصارمٍ ذی رونقٍ  
أعــدَدتُه لطلابـــــه الاوتـــار

مدتی بعد، در باره یکی دیگر از ابیات سوال کردم و ایشان برآشتفتند و فرمودند من از شاگرد پخته‌خوار بدم می‌آید و این بار پاسخ مرا ندادند. وقتی شرح این قصیده تمام شد آن را از طریق دخترشان خانم دکتر همادخت همایی که ایشان هم هم‌کلاسی ما بودند تحویل استاد دادم و ایشان در جلسه بعد دخترشان را خطاب قرار دادند (و با این کار حرمت آقایان دانشجویان برجسته‌ای را که آنها هم در کلاس بودند، پاس داشتند) و با اشاره به نوشته من، گفتند بزرگان این گونه کار می‌کنند.

بعدها که برای امتحان به نزد ایشان رفتم، گفتند شما همان روز که آن شرح قصیده را تحویل دادید نمره قبولی امتحان خود را گرفتید و یک نمره ۱۸ که به کسی نمی‌دادند برای من منظور کردند.

مرحوم همایی بارها خطاب به من می‌فرمودند که کتاب جواهر الادب تدوین احمد الهاشمی، باید انیس اللیل تو باشد. وقتی در اسفند سال ۱۳۴۵ش. برای خداحافظی حج به منزلشان رفتم، خیلی گریستند. خدمتشان عرض کردم امروز ۲۳ ذی‌القعده است و اگر شما اراده بفرمایید کار صدور گذرنامه و مقدمات سفر حج شما را از طریق (علیقلی) اردلان (۱۲۸۰ ـ ۱۳۶۴ ش.) دنبال می‌کنیم و شما هم در حج امسال مشرف خواهید بود. ایشان دوباره این شعر را خواندند و گریستند:

به طـواف کعبه رفتـم به حرم رهم ندادند
که برون در چه کردی که درون خانه آیی؟

نقل از کانال استاد محسن الویری


@sibawayhis
#بخش_دوم
#نمک_دریا
پاسخ صوتی آقای #دکتر_قاسمی از آمریکا به خانم دکتر شیخ الاسلام در مورد نمک