مَرَّة بن قَیس مردى کافر بوده و غلامان بسیارى داشت. روزى مَرّه با افراد قبیلهى خود درباره پدران، اجداد و بزرگان قبیله صحبت مىکرد. به مرّه گفته شد اکثر پدران و اجدادت با شمشیر علی بن أبی طالب کشته شدهاند. مرّه خشمگین شد و سراغ قبر علی بن أبی طالب را گرفت. به او گفته شد که قبر علی در نجف است.مره نیز سپاهى با دوهزار نفر سوار کار و چند هزار نفر پیاده آماده کرد و به سمت شهر نجف حرکت کرد.وقتى سپاه مره به نجف نزدیک شد مردم داخل شهر تحصن کردند.سپاه مره به مدت شش روز با مردم نجف جنگید تا اینکه توانست گوشهاى از دیوار شهر را ویران کرده به داخل شهر راه پیدا کند. با ورود سپاه مره، مردم شهر گریختند.
مرة به طرف حرم مطهر آمد و با چکمه داخل حرم شد و نزدیک ضریح مطهر آمد و به صاحب بارگاه گفت: «اى على! تو پدران و اجداد مرا کشتهاى؟». و با گفتن این جمله تلاش کرد ضریح مطهر را با شمشیرش بشکافد.در این لحظه دو انگشت از داخل ضریح بیرون آمد و مرّه بن قیس را به دو نیم کرد و در جا به دو سنگ سیاه تبدیل شد.
این دو سنگ سیاه به دروازه شهر نجف آورده شدند و هر کس که به زیارت بارگاه أمیرالمؤمنین(ع) مىآمد آنها را با پایش مىزد. این دو سنگ مدتها در کنار دروازه شهر بودند تا اینکه روزى یکى از خادمان مسجد کوفه آنها را برداشته و به کنار در مسجد کوفه برد و هر زائرى که قصد داشت به این دو سنگ لگد بزند از او پولى مىگرفت و از این راه کسب روزى مىکرد.سید محمد صالح الترمذى مىگوید: شیخ یونس از افراد وارسته و سرشناس نجف به من گفت: من یکى از اعضاى سنگ شده مره بن قیس را آنجا دیدهام.گفته مىشود شیخ قاسم الکاظمى النجفى شارح کتاب «الاستبصار» علیه کسى که این دو سنگ را از شهر نجف بیرون برد نفرین مىکرد و مىگفت: خداوند خشنود نباشد از کسى که این دو سنگ را از این بارگاه مطهر بیرون کرد و این معجزه باهره را از بین برد.
(تاریخ النجف الأشرف، محمد حسین حرزالدین، 445)
.