قناة

مكتبة المجلسي ودارالتراث

مكتبة المجلسي ودارالتراث
362
عددالاعضاء
6,720
Links
2,743
Files
2,161
Videos
20,385
Photo
وصف القناة
"گعده گاه اهل تراث"
Forwarded From unknown
🔹نقش ابلیس در واقعه غدیر👆

#آیه_121
#موضوع_اعتقادی
#امیرالمؤمنین
#تبری
#ابلیس
#شیاطین_انس_و_جن
#وعده_مخالفین_غدیر_به_ابلیس

🔹تفسیر قرآن از لسان معصومین👇
🆔 @tafsirerevaii2
Forwarded From رسول جعفریان
از کتابهایی که انقلاب اسلامی را با مسائل آخرالزمان درآمیخته، یک سر در روایات فضائل اهل فارس داره، یک سر دیگر در عصر ظهور و یک سر هم در وقایع انقلاب. جالبه. جمعا 144 صفحه.
@jafarian1964
مستر همفر جاسوس انگلیس در ایران: 

باید حلقه های صوفیه را گسترش داد، کتابهایی را که به زهد فرا می خواند ترویج نمود همچون کتاب احیاء العلوم غزالی، مثنوی مولانا و کتابهای ابن عربی.

[خاطرات مستر همفر ، ترجمه علی کاظمی، کانون نشر اندیشه های اسلامی قم، 1370 / 102]
من اعرض عن مطالعه العلوم الدینیه و صرف اوقاته فی افاده الفنون الفلسفیه فعن قریب لسان حاله یقول عند شروع شمس عمره فی الافول: تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم کنون می میرم و از من بت و زنّار می‌ماند.

ترجمه: شیخ بهائی در کشکول خود می‌فرماید: کسی که از مطالعه علوم دینی دوری کند و وقت خود را در فایده دادن فنون فلسفی بگذراد در زمانی که خورشید عمرش رو به پایان می‌رود، زبان حالش نزدیک است که بگوید: تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم ...
(سفینة البحار، ج7، ذیل فلسفه، ص154، به نقل از کشکول)
محمد بن جرير الطبري الشيعي من أعاظم أعلام القرن الرابع الهجري في كتابه: دلائل الإمامة يروي عن الإمام الحسن العسكري ع أن مولد الإمام أبي الحسن موسى بن جعفر الكاظم ع في شهر ذي الحجة
Forwarded From dare-akherat.ir دار آخرت
🔰ملاقات شقیق بلخی با امام کاظم علیه السلام در سفر حج

📝شقیق بلخی می گوید: در سال ۱۴۹ به قصد انجام فريضه حج بيرون شدم و در «قادسيه» فرود آمدم. در آن ميان كه من به كثرت مردم و زيورهايى كه با خود داشتند نگاه مى ‏كردم، ناگاه چشمم به جوان خوش سيماى گندم گون لاغر اندامى افتاد كه عبايى به دور خود پيچيده و نعلينى در پا يكه و تنها نشسته بود. با خود گفتم: اين جوان از صوفيّه است، مى‏ خواهد در بين راه خود را به مردم تحميل كند، به خدا سوگند كه هم اكنون نزد او مى ‏روم و او را سرزنش مى ‏كنم. به این نیت نزديك او رفتم. چون مرا ديد كه به سمت او مى ‏روم، فرمود: «یا شقیق! اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»‌ سپس مرا ترك گفت و به راه خود رفت. با خود گفتم: اين كار شگفتى است كه وی آنچه را در باطنم گذشته بود، به زبان آورد و نام مرا گفت. او كسى جز بنده صالح خدا نیست، نزد او مى ‏روم و از او درخواست مى‏ كنم تا مرا به خدمتگزارى بپذيرد. با عجله به دنبالش رفتم امّا به وى نرسيدم و از چشمم ناپديد شد.

🔸چون در محل «واقصه» فرود آمديم، ديدم نماز مى‏ خواند و در حال نماز بدنش مى ‏لرزد و اشك‌هايش جارى است. با خود گفتم: اين همان همسفر من است، نزد او بروم و حليّت بطلبم. صبر كردم تا نشست، به طرف او رفتم همين كه دید به سمت او مى ‏روم، فرمود: «یا شقیق! وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏» سپس مرا ترك كرد و رفت. با خود گفتم اين جوان از ابدال است. دو بار از دل من خبر داد.

🔸همين كه در منزل «زباله» فرود آمديم، ديدم آن جوان كنار چاهى ايستاده است در دستش مشك آب كوچكى است و مى‏ خواهد آب خوردن تهيه كند، مشك از دستش در چاه افتاد و من به او نگاه مى‏ كردم. ديدم چشم به آسمان دوخت و شنيدم كه مى ‏گفت: «خداوندا! اى مولاى من! من چيزى جز آن را ندارم، نگذار از دستم برود!»
به خدا سوگند، ديدم آب چاه بالا آمد و آن جوان دستش را دراز كرد و مشك را گرفت و پر آب كرد، وضو گرفت و چهار ركعت نماز خواند، سپس به طرف توده ‏اى شن رفت، شنها را با مشت بر مى‏ داشت، ميان مشك مى ‏ريخت و تكان مى ‏داد و ميل مى ‏كرد. جلو رفتم، سلام کردم، جواب سلام مرا داد. عرض كردم: از زيادى نعمتى كه خداوند به شما داده به من بخورانيد. فرمود: «اى شقيق! نعمت ظاهرى و باطنى خداوند همواره به ما مى ‏رسد، پس به پروردگارت خوشبين باش!» سپس مشك را به من داد. مقدارى خوردم. به خدا سوگند كه هرگز خوشمزه ‏تر و خوشبوتر از آن نخورده بودم. چنان سیر شدم كه چند روزى ميل به غذا و آب نداشتم.

🔸بعدها او را نديدم تا وارد مكه شديم. شبى او را كنار ناودان طلا ديدم. در آن نيمه شب با خشوع و آه و گريه نماز مى‏ خواند. همچنان بود تا شب گذشت. و چون فجر طلوع كرد، در جاى نمازش نشست و تسبيح مى ‏گفت. سپس از جا بلند شد و نماز صبح خواند. هفت شوط طواف كرد و از مسجد بيرون شد. دنبالش رفتم، ديدم دوستان و غلامانى دارد، بر خلاف آنچه بين راه ديده بودم. مردم اطرافش مى‏ گردند و به او سلام مى ‏دهند. از فردی كه نزديكش بود، پرسيدم اين جوان كيست؟ پاسخ داد: اين موسى بن جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين بن علىّ بن ابى طالب عليه السّلام است. با خودم گفتم: اگر اين امور شگفت‌ آور جز از چنين آقايى بود، تعجّب مى‏ كردم!

📗مطالب السؤول ص۸۳
📗كشف الغمة ج٣ ص۴
📗إثبات الهداة ج۴ ص۲۶۴
📗بحارالانوار ج۴۸ ص۸۱
@dareakherat
مستر همفر جاسوس انگلیس در ایران:  باید حلقه های ص
جهت اطلاع ,کتاب همفر جعلی است. به استاد اسفندیاری , کتابخانه مرحوم آقای مرعشی مراجعه فرمایید.
Forwarded From غلو پژوهی
مجهول بودن مؤلف کتاب «دلائل الإمامة» و ساختار مرکب آن
مقالاتی مفيد در مجعولیت اسناد عامی کتاب
رد بابیت سران غلات و تفویض در اخبار منسوب به طبری
روایات خصیبی در دلائل، و عقیده غالیان در ولادت ائمه ع
و…
عمیدرضا اکبری
مجهول بودن مؤلف کتاب «دلائل الإمامة» و ساختار مرکب
این هم در مورد دلائل الامامة که بالاتر بدان استناد شد.