عيد سعيد غدير را به تمامي دوستان و بزرگواران به خصوص استاد عزيزمان جناب اقاي متقي تبريك عرض مي كنم ... أسعد الله ايامكم السعيدة
نگاهی به تحولات بازار هنر ایران و جایگاه خوشنویسی مدرن و معاصر
کیانوش معتقدی
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
تا کی به خوابِ غفلتی
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
ترجمۀ دعای روز دوم از غلامرضا دبیران
الهی سوی آن کارم فرا دار
که خشنودیّ تو باشد در آن کار
وز آنچه مایۀ خشم است و نیران
مرا از ارتکابش دور گردان
که قهرت مایۀ رنج و عذاب است
مرا بر آتش قهرت نه تاب است
ز خشنودیت عزّ و جاه یابم
ز مرضاتت به رضوان راه یابم
عطا کن از کرم توفیق آنم
که آیاتی ز قرآن باز خوان
مرا در دل تحقّق یابد آیات
که در ملک یقین یابم ولایات
الهی مهربانتر از تو کس نیست
مرا جز تو کسی فریادرس نیست
Salis110.ir
https://telegram.me/lettershia
ترجمۀ دعای روز پنجم از غلامرضا دبیران
الهی راه استغفار بنما
در توبه مرا بر روی بگشای
زبان پوزشم آموز یا ربّ
نمانم چون بهایم مهر بر لب
کلید باب توبه کن زبانم
که از بار گنه در ره نمانم
به جمع بندگان نیک کردار
مرا شایستۀ الطاف خود دار
که باشم در عداد دوستانت
گلی چینم ز طرف بوستانت
به قرب خود مرا ممتاز گردان
پناهم ده ز اهل راز گردان
رؤوف و مهربانتر از تو کس نیست
الهی جز توام کس دادرس نیست
Salis110.ir
https://telegram.me/lettershia
ترجمۀ دعای روز هفتم از غلامرضا دبیران
الهی یاریام کن در صیامم
به حول و قوّتت باشد قیامم
تو خود دانی مرا یارای آن نیست
که یارم یک نفس بی یاریات زیست
الهی دور دار از من هم امروز
گنههایی که باشد دوزخافروز
ز لغزشهای این روزم نگهدار
که از غفلت نلغزد پای در کار
خداوندا دوام ذکر خود را
به توفیقت مرا روزی بفرما
که پیوسته به یادت شاد باشم
ز هر اندوه و ترس آزاد باشم
الهی رهنمای گمرهانی
رهی بنمای آن سویم که دانی
Salis110.ir
https://telegram.me/lettershia
ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیدهست
چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند
دل تو مثال بامست و حواس ناودانها
تو ز بام آب میخور که چو ناودان نماند
تو ز لوح دل فروخوان به تمامی این غزل را
منگر تو در زبانم که لب و زبان نماند
تن آدمی کمان و نفس و سخن چو تیرش
چو برفت تیر و ترکش عمل کمان نماند
چه زیبا گفته
شمس تبریزی
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
@yortchi_bosjin_pdf
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
✍
شد ز نام دگران گرچه مُکدّر گوشم
خورد از نام علی قند مُکرّر گوشم
هرکسی نام تو را بُرد شنیدم به دو گوش
می بَرد فیض زبان را دو برابر گوشم
گوش اِستاده ام از کودکی ام نام تو را
زان اقامه که ز لب ریخت پدر در گوشم
گوش چپ نیست کم از راست که در میلادم
دو سِری خورده مِی از نام علی هر گوشم
من ز هر لب طلب نام علی داشته ام
نیست امروز بدهکار کسی گر گوشم
نامِ آن تیغ پُر از آب به گوشم خورده ست
گوش مالی نشد این وضع که شد پَر گوشم
بیتی از "قصری"ِ شیرین سخن آمد در یاد
که از آن بیت به شوق تو سراسر گوشم:
"قصری" از شوق غلامی شده یک پارچه گوش
قنبری کو که دو صد حلقه کُند در گوشم
#محمد_سهرابی
سیزده رجب یرشما خجسته ❤️❤️
دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
مقاله جامعه شناسی نامهای تاریخ اسلام
نوشته محمدرضا شفیعی کدکنی
درباره محبوبیت نام علی در طول تاریخ اسلام
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
الهی
تو چه بی حساب می بخشی
و ما
چه حسابگرانه تسبیح می گوییم
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
سیاه مشق
علی را قدر پیغمبر شناسد
رقم فتحعلی حجاب
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
🔶 شعری از مرحوم آیـة الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصـفهانی (قدس الله نفسه الزکیة)
آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست
بـاد صـبا مـباد چه پیـغام یـار نیست
بی روی گلعذار مـخوانـم به لاله زار
بی گل نوای بلبل و شور هزار نیست
بی سرو قدّ یار چه حـاجت به جویبار
ما را سرشک دیده کم از جویبار نیست
بی چین زلف دوست نه هر حلقه ای نکوست
تاری ز طرّه اش به خـتا و تتار نـیست
بزمی که نیست شاهد من شمع انجمن
گر گلشن بـهشت بود سـازگار نیست
گمنام دهر گردد و ویران شود به قهر
شهری که شاه عشق در او شهریار نیست
ای سرو معتدل که بمیزان عدل و داد
سروی به اعتدال تو در روزگار نیست
ای نخل طور نور که در عرصه ظهور
جز شعله رخ تو نمایان ز نـار نیست
مصباح بزم انس به مشکوه قرب قدس
حقّا که جز تجلّی حسن نگار نیست
ای قـبله عقول که اهـل قـبول را
جز کعبه تو ملتزم و مستجار نیست
امـروز در قـلمرو تـوحید سکه زن
غیر از تو ای شهنشه والاتبار نیـست
در نـشأه تـجرّد و اقـلیم کـن فـکان
جز عنصر لطیف تو فرمانگزار نیست
جز نام دلربای تو از شرق تا به غرب
زینت فزای دفتر لیل و نهار نیست
در صـفحه صحیفه هستی به راستی
جز خطّ و خال حسن تو را اعتبار نیست
وانـدر محیط دائره عـلم و مـعرفت
جز نقطه بسیط تو جای مدار نیست
با یـکّه تاز عـزم تو زانـو دوته کند
این توسن سپهر که هیچش قرار نیست
ای صبح روشن از افق معدلت در آی
ما را زیاده طاقت این شام تار نیست
مـا را ز قـلزم فـتن آخـر الـزمـان
جز ساحل عنایت و لطفت کنار نیست
در کام دوستان تو ای خـضر رهنما
آب حیات جز ز لبت خوشگوار نیست
ای طـاق ابـروی تو مرا قـبله نـیاز
از یک اشاره ای که مشیر و مشار نیست
غیر از طواف کوی تو ای کعبه مراد
هیچ آرزو در این دل امیدوار نیست
🌹🌷🌹💐🍀🌸🌷🌻🌺🌹🌷💐🌸🌷
هوای روی تو را دارم ای گلِ امیّد!
خوشا کسی که گل از باغ باصفای تو چید!
صباحِ نورِ عدالت که میوزد احسان
طلوعِ مهرِ دل انگیز توست ای خورشید!
از آن، محبت تو در دلم بُوَد روشن
که از "الست" ز مهر تو در دلم تابید
بیا که تخت جهان بیتو ای عزیز مصر!
کسی لیاقت آن را ندارد آرامید
به درگه تو من ای مَه! گدای مسکینم
تو پر نما همه پیمانهام، مکن نومید
چو گوشِ جان بسپارم به ظهر آدینه
همان که بانگ انا المهدی آن زمان پیچید
ز شوق، جامِ وجودم شود چنان لبریز
که روی خوب دلارام را توانم دید
خدا! نصیب نما تا ظهور دریابم
و گر نه رجعت من کن به لطف خود تایید
✨ #نیمه_شعبان
#سید_مهدی_صدرالحفاظی
@Kelkestan
#نسخه_خوانی :
ز برگ لاله بیآرام گردم
چه[چو] نیلوفر کبوداندام گردم
نسیمی گر وَزَد، سَروَم شود خَم
گلم خالی کند پهلو ز شبنم
بهتن آواز بلبل، نیش گردد!
گُلِ جسمم ز شبنم ریش گردد
تنم را از خمیر ماه، عار است
تو از سنگم تراشی؛ این چه کار است؟!
ز جانسختی ز سنگم میتراشی
مثالم را ز تیشه میخراشی
مثالم را زنی با تیشه صد نیش
نمیترسی که اندامم شود ریش؟!
***
به آن گلدستۀ باغ ملاحت
جوابی داد از روی فصاحت
که چون آئینه کردم سنگ را راست
به هرجا بنگری، عکس تو پیداست
تو عکس خویش میبینی در این سنگ
به من از طعنه میسازی جهان، تنگ
حقیقت با تو گویم کز هوس نیست
که مَحرَم با تو جز تو هیچکس نیست
کنون زین راز بر تو میگشایم
تو را ناچار بر تو مینمایم
چه[چو] نتْوانم کُنَم مَنعَت ز گلگشت
ز غیرت، آینهْ سازم دَر و دشت!
جهان را پُر کنم از عکست ای ماه!
که بر تو خلق عالَم، گم کند راه!
🔸شاعر: نامشخص
📕از یک نسخۀ خطی مجلس
@manuscript_ir
〰️🍃🌺
سلام بزرگوار
ای آنکه بجز تو نیست در هر دو جهان
برتر زِخیالی و مُبّرا زِ گمان
هر چند که عینِ(؟) هر نشانی لیکن
اینَست نشانت که تو را نیست نشان
احتمالا عین باشد اما یک نقطه انسان را به شک می اندازد
گل در بر و می در کف و معشوق بهکام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماهِ رخِ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بیروی تو ای سروِ گلاندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعلِ لب و گردشِ جام است
در مجلسِ ما عطر میامیز که ما را
هرلحظه ز گیسوی تو خوشبوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکّر
زانرو که مرا از لبِ شیرینِ تو کام است
تا گنجِ غمت در دلِ ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مُقام است
از ننگ چهگویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چهپرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وانکس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلبِ عیشِ مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
عیدتان مبارک
احسانالله شکراللهی
غزلی عاشقانه
تقدیم به استاد بی بدیل فرهنگ و ادب فارسی نجیب مایل هروی
تو: جُنگ خطّی کمیابی، که شعرهای جدیدم را، در اقتفای تو می بینم
منم محقّق غمگینی که از اساس جهانم را به اقتضای تو می بینم
در آن نگاه سمرقندی، از آن تبسّمِ دلبندی، به آن طریق که می خندی
تمامِ نازفروشان را شبیه نسخه_بدل هایی که "نیست جای تو" می بینم
قسم به جدول دامانت، که سطر سطر دل و جانم، به کشفِ راز تو مشغول است
به شمسه_شمسه ی مژگانت که صفحه صفحه وجودم را پر از صدای تو می بینم
بیاضِ گردن و رویت:برف، خطوط دورِ لبت: شنگرف، که خال: نقطه و دندان: حرف
به لاجوردِ دو چشمانت، قسم که آخر دریا را در ابتدای تو می بینم
اگر که نسخ اگر تعلیق، اگر که شعر اگر تحقیق، اگر که مومن اگر زندیق...
فقط به شوق تو می خوانم... فقط به یاد تو می گویم... فقط برای تو می بینم
دو گوش: کاغذِ جیهانی، دواتِ زلف: خراسانی، عتاب: رقعه ی سلطانی
به ابر و بادِ رخ و موهات که با هوای تو می خندم که در هوای تو می بینم
غمِ قدیم و نجیبم را که مایل است به ابرویت چه حاجت است به ترقیمه
که من زمان و مکانم را از ابتدای تو می پرسم در انتهای تو می بینم
*
برای ثانیه ای بگذار که دست نسخه پژوهم را به گونه ی تو بلغزانم
من آن مصحح گمنامم که بیت بیت جهانم را سروده های تو می بینم
#محمد_مرادی
@drmmoradi
زين گونهام كه در غم غربت شكيب نيست
گر سر كنم شكايت هجران غريب نيست
جانم بگير و صحبت جانانهام ببخش
كز جان شكيب هست و ز جانان شكيب نيست
گم گشتهی ديار محبت كجا رود؟
نام حبيب هست و نشان حبيب نيست
عاشق منم كه يار به حالم نظر نكرد
ای خواجه درد هست و لیكن طبیب نیست
در كار عشق او كه جهانیش مدعی است
اين شكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت
وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ سایه گوش كن ای سرو خوش خرام
كاین سوز دل به ناله ی هر عندليب نيست...
#ابتهاج
قطعه ای از کتیبه مطلای نستعلیق
به قلم علیرضا
محفوظ در موزه آستان قدس رضوی
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
وقف نامه
(از کتاب وقف نامه های خوانسار و فریدن ,نشر مجمع ذخایر اسلامی)
مرجع هنری لیقه
http://ligheh.ir
telegram.me/ligheh
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com