قناة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

کتابخانه امام حسین عليه السلام
835
عددالاعضاء
8,322
Links
9,464
Files
2,220
Videos
15,627
Photo
وصف القناة
✅ کانال کتابخانه تخصصی امام حسین عليه السلام لینک: https://t.me/+QN7b2Yvid2Dwu0Co ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
Forwarded From سخنرانی‌ها
✍️مصطفی ملکیان

🖊 چهار تفسیر از واقعه عاشورا و موانع درس آموزی آن
قسمت اول

🔻پس از بنیانگذاری صفویه ، واقعه ای تلخ در تاریخ تشیع رخ داد و درس آموزی از قیام کربلا، تا حد زیادی فراموش شد. امروزه ما از این واقعه درس نمی آموزیم، بلکه هر کدام صرفا می کوشیم تفسیری از این واقعه به دست دهیم. چهار مورد از این تفاسیر بدین شرح است:
@sokhanranihaa
1️⃣اولین تفسیر، خوانش اسطوره ای از این واقعه است. این تفسیر که در آثار بسیاری از عرفا و حتی افراد غیرعرفانی، به کرّات مشاهده شده است، گویی نوعی به رخ کشیدن خداوند است و انواع بسیار دارد. یکی از موارد این تفسیر چنین است: می دانیم که در زمان آفرینش انسان، فرشتگان به خداوند اعتراض کردند و خداوند فرمود که من چیزی می دانم که شما نمی دانید. بر اساس این رویکرد، واقعه کربلا به آن سبب روی داد که خداوند به فرشتگان نشان دهد که از سلاله آدم و حوا، چنین انسان بزرگ و یاران وفاداری به دنیا آمده اند و اعتراض اولیه فرشتگان نادرست بوده است.

2️⃣نمونه دوم، تفسیری است که به الهیات دنیوی مربوط می شود. بر اساس این تفسیر، التزام به اسلام را تنها می توان از راه عزاداری نشان داد. پس عزاداری ما در این دنیا توجیه دارد. @sokhanranihaa از این رو، امام حسین، متناسب با وقایع کربلا واکنشی نشان دادند تا بهانه ای برای عزاداری و اشک ریختن ما شود.

3️⃣نمونه سوم که من نام آن را تفسیر الهیاتی اخروی گذاشته ام، مدعی است که واقعه کربلا، به آن دلیل رخ داد که ما در آخرت، شفیعی برای گناهان خود داشته باشیم و از کیفر آنچه در دنیا کرده ایم، به وسیله تمسک به این بزرگان رها گردیم. این تفسیر، کاملا مطابق با تفسیری است که مسیحیان، از بر صلیب شدن حضرت عیسی بدست داده اند. نزد این افراد، مسیح با بر صلیب کشیده شدن، کفاره گناهان بشریت را داد و انسان ها برای بهره مند شدن از این کفاره بخشی، باید معتقد باشند که عیسی مسیح، به این جهت بر صلیب رفته است که کفاره کشی کند. این تفسیر نادرست، از زمان صفویه به میان آمده است.

4️⃣تفسیر چهارم، تفسیری است کاملا مصلحت اندیشانه و سیاسی. بنا بر این تفسیر، امام حسین قیام کرد، برای آنکه بعدها کسانی بتوانند کنش های خود را با وقایع کربلا شبیه سازی کنند. این تفسیر در ایران معاصر بسیار رایج است. برای مثال بارها شنیده ایم که وقتی می پرسیم چرا آیت الله بروجردی در برابر رژیم شاه قیام نکرد؟ پاسخ می دهند که چون به روش امام حسن عمل کرد. و وقتی می پرسیم که چرا امام خمینی قیام کرد؟ پاسخ می دهند که زیرا به روش امام حسین عمل کرده است. پس هر دوی این اعمال و رویه ها صحیح است. اما این شیوه، صرفا سبب می شود که از تبیین های دقیق علمی، سیاسی و تاریخی شانه خالی کنیم.این نحوه ی تحلیل، مانند آن است که کسی بگوید: مصطفی، تو چرا انقدر زشتی؟ و من پاسخ دهم که سقراط را می شناسی؟ من شباهت به سقراط دارم. در این پاسخ، من به حکمت و شیوه ی تعمق و تحلیل و قانون دوستی و سایر خصایل سقراط کاری ندارم. بلکه تنها می گویم که من زشتم و در نظر بگیرید که بزرگانی نیز در تاریخ زشت بوده اند. اما اگر سقراط بودنِ سقراط، به جهت زشتی اش بود، ما سقراط های بسیاری در تاریخ داشته ایم.

🔻چنان که واضح است، چه ما این تفسیرها را درست بدانیم و چه نادرست، هیچ درس آموزنده ای در آنان وجود ندارد.برای آنکه ما از واقعه عاشورا درس بیاموزیم و آن قیام را، صرفا به عنوان یک مورخ مطالعه نکنیم، لازم است سه مرحله را پشت سر بگذاریم.

1️⃣مرحله اول، توصیف واقعه است. یعنی در ابتدا باید بدانیم که در سال 61 هجری، واقعا چه رخ داده است. اما صرف توصیف واقعه، درس آموزی نخواهد داشت.

2️⃣مرحله دوم آن است که پس از این توصیف، ببینم آن واقعه، به چه علت رخ داده است و واقعه را تبیین کنیم. برای مثال در نظر بگیرید که من بگویم پسر من در کنکور قبول شده است. شما از این دانسته، نمی توانید درس آموزی کنید. اما اگر بگویم علت قبول شدن پسر من در کنکور فلان چیز بوده است، دیگر می توان از آن درس آموخت. پس در مورد ائمه هم باید گفت که چرا امام حسن صلح کرد و چرا امام حسین تا زمان زنده بودن معاویه به این صلح ادامه داد اما پس از آن، از صلح سر باز زد.

3️⃣پس از توصیف و تبیین، به مرحله سوم می رسیم که استنباطِ توصیه و تجویز است. از طریق این توصیه هاست که میتوان فهمید در شرایط کنونی، چه کاری را باید انجام داد. در این صورت است که می توان گفت ما داریم از امام حسین پیروی می کنیم.

پایان قسمت اول

قسمت دوم اینجا

🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
@kultur
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
اکبرانه
( با تلخیص و بازویراستی تازه )

در میان مُظهِر و مَظهَر عجب!
واله ا‌ی تا وصل مانده یک وجب

دید دل مجذوب پیش و پا پس است
گفت بابا سوختم دیگر بس است

قبله را گم کرده‌ام دستم بگیر
ای بشیر، ابن بشیر ابن بشیر !

تو بگو من مرده‌ام یا مانده‌ام
داده‌ام جان یا که خود جا مانده‌ام؟

هستِ هستی هشتن آسان دست توست
این دلم آخر نه خود پا بستِ توست؟

پاک‌تر از پاک، پاکم ساختی
پاکبازان هرچه بردی باختی

گه دلم در خیمه، گه در مقتل است
گام آخر بی‌تو، گام اوّل است

هفت شهر عشق را تو حق بری
بی‌تو از اکبر نشاید، اکبری

این دم آخر دلم در بند توست
آخر این فرزند، خود دلبند توست

من نه اسماعیل، نه قربانیم
قُرب و بُعدی نیست یکسر فانیم

نیستم، هستم، نمی‌دانم دگر
گه به پا این راه‌ پویم گه به سر

از « فَدَیناهُ » فراتر رفته ام
نه فنا که از بقا هم رسته ام

« خیره گشتم خیرگی هم خیره گشت
آب حیرت عقل را از سر گذشت »

کثرتی حاشا که وحدت نیز نیست
« سَبَّحَ لله » باشد خواندنیست

حرفهای حرفه ای تا سرسریست
« عارف اکبر » کجا ؟ کی اکبریست...

نی روایت می کند از نینوا
کلمه کلمه «کربلا» گو کربلا

این روایت می رسد تا « ربّنا »
وردِ هر آزاده ای « یا ربّنا »

لوح و کرسی و قلم در دست اوست
سطر سطر هر سخن سرمست اوست

هرچه حیرت بیشتر شد بهتر است
از وجود و ماهویّت برتر است

از وجود و واجد و موجود نیز
لفظ لفظ است و نباشد زان گریز

بلکه بیتی از تحیّر سر زند
ریشه ی هر «غیرگویی» برکَند

گوید از «اوّل قتیلِ» آل عشق
قیل و قالش بر دهد از حال عشق

در عبارت کی بگنجد یاد او؟
فوق فصل و اصل شد فریاد او

تشنه ی اندیشه گر باشد دلی
با عبارت ها ندارد مشکلی

این عبارت در عبور و «حیرتی»،
عزمجو در رمز دارد غیرتی

سرّها در سوزها و سازهاست
نینوا را نازها و رازهاست

هرچه در تاریخ و مقتل خوانده ایم
عاقبت در ظاهرش جا مانده ایم

با قیاس ِ نفس ها و نسل ها
هر کسی در وصل خوانَد فصل ها !

واوِ وصلش تا به «هو» در دور بود
هر که فصلی ساخت کارش جور بود

اکبرش تکبیر را تفسیر کرد
عشق هم از غیرتش تغییر کرد

هرچه او می‌گفت صد تسبیح بود
نور را در نغمه‌اش تلمیح بود

ذرّه ذرّاتِ وجودش سبحه سان
هم چنان در رقص بود و دف زنان

در سماع و سبحه و چرخی مدام
رقص آخر، رخصتی جست از امام

نه فقط تسبیح مریم پاره شد
عشق تا عزمش شنید آواره شد

آن خلیل ابن خلیل ابن خلیل
دید در دیدِ علی: جَلَّ الجلیل!

دید دیگر چشم نه، خود چشمه ایست
چشمه‌ای که کوثر آن را تشنه‌ایست

نه خمارش می‌توان خواندش نه مست
تا پدر دیدش نخِ قلبش گسست

گفت لاحولی و سر را راست کرد
«یااحد گویان» علی را دید فرد

دید برگشته علی از قتلگاه
قُل هُوَالله ُاَحَد، جَلَّ إلاَه !

گفت: «الله ُالصَّمَد» سُبحانَ هو
«لَم یَلد» دل می‌برد، سُبحانَ هو

گفت جانم آمدی حالا چرا
تو کجا، ای با وفا این جا کجا؟!

به خیالم که تو رفتی از برم
با خودم گفتم رهیده اکبرم

نیک می‌دانی که از خود خسته‌ام
هرچه بوی خود دهد بگسسته‌ام

هان! نمی‌گویم که سرمستی چرا
خود نرفته، زود برگشتی چرا؟!


دور نارفته چه پُر دیر آمدی
جانِ من رفتی جوان پیر آمدی

چشم تو عینُ الیقین بنمایدت
ما رَمَیتی خوان همین می‌شایدت

تو بگو، گویی که دلگیر آمدی
تشنه می‌رفتی ولی سیر آمدی

نه نگو، ناگفتنت گویاتر است
این نگاهت از زبان زیباتر است

با دو چشمت نیک گویی، پس بگو
غیر از او حاشا که جویی پس بگو

سوره ی اَلحَمد خوان اکبر بگو
جان بابا، جمله‌ای دیگر بگو

خواست اکبر سفره‌ی دل واکند
سرّی از اسرار هو، افشا کند

تا دو لب را غنچه سازد لاله‌ای
در دو، دیده دُرّ دید و ژاله‌ای

گفت ای بابا دهانم دوختی
ساختی تا سوختی، افروختی

یک تبسّم در جوابش تا شنید
گفت لاحولی و دیگر کس ندید

رفت تا فوق رهایی پر زند
گام آخر را نه پا، با سر زند

ماند دل در خیمه پیش پیرِ عشق
رفت اکبر تا کند تفسیر عشق

نه فقط بی‌خود که بی‌دل گشته بود
آخر او در عشق، خود سر رشته بود

رفت شبهِ مصطفی با عزمِ جزم
ظاهرش بر رزم و در واقع به بزم

نه توان تشکیک و نه تشویش کرد
مرگ را مبهوت عزم خویش کرد

مرگ را از شش جهت تا رانده بود
قابضُ الارواح حیران مانده بود

ای محمّدمشی و همّت حیدری
از تو می آید کنون صد صفدری


اکبرا تکریمِ «کرّمنا»ست این
ما رمیتی بازخوان ای نازنین

دید اکبر را که عزم اکبریست
پلک چشمش را عجب پیغمبریست


دید دیگر دید ، با دیدِ دگر
نه دگر در فکر پا باشد نه سر

بِسملی با بای بسم‌الله دید
نه فنا فی الله، بقا بالله دید


قطعه قطعه دید قربانیست او
گفت با خود تا ندانی اوست هو،

تا ابد کار تو، حسرت خوردن است
حرف حق ناخوانده حیرت بردن است

حرف حق آزادگی در هر مقام
حرف حق توحید باشد والسلام
محمد صحتی سردرودی / 2 / 9 / 87 / قم


@m_sehati✅
Forwarded From انجمن بین‌المللی ترنم صلح
📍Did Imam Hussain (AS) go to Karbala in order to suicide himself?
❇️ آیا امام حسین (ع) به کربلا رفت تا خودکشی کند؟
#راه_اسلام | #امام_حسین | #قیام_کربلا | #یزید | #تحریف | #انحراف
💯 ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح
@ThrillofPeace
💠 اینستاگرام ما
https://www.instagram.com/ThrillofPeace
Forwarded From Hi Sun!
🔺داستانی از زندگی امام حسین علیه‌السلام 📖

🔸در داستان "دوست"، گوشه‌ای از ارزش دوستی و محبت نسبت به اهل‌بیت به ویژه امام حسین علیه‌السلام را خواهیم دانست. 🤝

🔸گروه آموزشی Hi Sun، شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کند.

🍃🌷👇🏻🌷🍃
#کلیپ_تصویری
#امام_حسین_علیه_السلام
#نوجوان
#دینی
@hi_sun_hi
✅ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ...
فرارسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد🍃🙏
🆔 @ihlib
Forwarded From مقتطفات ثقافية
(490)

🖋 قال الشيخ/ محمد مهدي الآصفي:

دور الملحمة الحسينية في إحباط المشروع الأموي:
لقد كان لمصرع الحسين عليه السلام وأصحابه أثر الزلزال في نفوس المسلمين يومئذٍ، فقد هزّهم هذا الحَدَث المفجع هزّة عنيفة، وأثارت في نفوسهم الحميّة والشجاعة والغيرة، وأعادت إليهم الشارد من أنفسهم وإرادتهم التي سلبها عنهم بنو أميّة، واهتزّ الضمير الإسلامي الذي عطّله بنو أمية هزة قوية، وتهاوت أمامهم حواجز الخوف والإرهاب التي أقامها بنو أميّة واندفعوا للثأر لدماء أهل البيت والانتقام من القتلة والتكفير عن تخاذلهم عن نصرة ابن بنت رسول الله، فكثر الخارجون على بني أُميّة، وتعددت الثورات، وامتدّت شعارات: (يا لثارات الحسين) في كثير من هذه الواجهات، وكثر التوّابون النادمون على تخلّفهم عن نصرة الحسين وخذلانهم له، عند خروجه على يزيد، وسقطت هيبة بني أميّة في نفوس الناس، ولم تعد سياسة القمع والإرهاب التي كان يستخدمها بنو أميّة لتطويع الناس كافية في إنهاء المعارضة السياسية، ولم تزل تتسع رقعة هذه المعارضة في التاريخ السياسي الإسلامي منذ ذلك الحين.

🔍يراجع: الخطاب الحسيني "المرحلة الثانية للثورة الحسينية"، الشيخ/ محمد مهدي الآصفي، المجمع العالمي لأهل البيت (ع) - قم، الطبعة الثانية - 1431هـ، 147.📕

تابعونا في قناة
مقتطفات ثقافية

📚 قناة تهتم بانتقاء أقوال المؤلفين ذات الفائدة من كتبهم وتوثيقها للتعرف على الآراء المختلفة 📚
https://t.me/mthakafiyah
Forwarded From مقتطفات ثقافية
Forwarded From نیکوسخن؛ از امام عصر علیه‌السلام می‌گوید
قمر بنی هاشم هم که باشی
📜روایت تاریخ بلعمی* از بیعت نکردن امام حسین علیه‌السلام با یزید و خروج ایشان از مدینه

🎙خوانش: ساعد باقری
⏰زمان: ۹:۳۴

* تاریخ بلعمی ترجمهٔ فارسیِ تاریخ طبری است از قرن چهارم و به قلم ابوعلی محمدبن محمد بلعمی.
@Matnook_com