Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#نوشت_افزارهای_کتابت_قرآن
? درصدراسلام کتّاب وحی برای نگارش قرآن کریم ازوسایل و ابزاری استفاده میکردند که به این ابزارها نوشت افزارهای قرآنی اطلاق میگردد.
? آنچه در قرآن آمده
1⃣ ? دهان: پوست‌هاي سرخ رنگ
? فإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهان(الرحمن: 37)
2⃣ ? حرير: پارچه ابريشمين
? و لِباسُهُمْ فيها حَرير(فاطر: 33)
3⃣ ? رقّ: پوست نازك
? في‏ رَقٍّ مَنْشُور(الطور:3)
4⃣ ? سجِلّ: کتاب و یا چیزی که قاضی صورت دعوا را در آن می نویسد
? يوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ (الأنبياء : 104)
5⃣ ? صحُف: برگ هایی از کاغذ
? و إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَت(التکویر:10)
6⃣ ? قرطاس: كاغذ
? و لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً في‏ قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْديهِمْ(الأنعام: 7) و ?تجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثيرا(الانعام: 91)
7⃣ ? قلَم: خامه تراشيد
? ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون(القلم:1)
8⃣ ? مداد: مركبی كه در نوشتن به كار می‌رود
? قلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي(الکهف: 109)
9⃣ ? كتاب:‌ نوشته‌ يا مجموعه نوشته‌ها.(در قرآن به وفور از آن یاد شده)
? آنچه در روایات ذکر شده
✅ عسُب: ج عسیب، شاخه‌های پهن و محكم و بی‌برگ درخت خرما.
✅ جرائد النخل: شاخه‌های خرما.
✅ لخافْ : سنگ سفيد نازك (و پهن).
✅ رقاع: رقعة،‌ تكه پوست يا تكه كاغذ و تکه پارچه(پینه).
✅ اقتاب‌: جهاز شتر (چوب‌هايي كه بركوهان شتر می‌گذارند).
✅ أدُم: ج أدیم، تكه‌های چرم(پوست دباغی شده سرخ رنگ)
✅ حرير: پارچه ابريشمی
✅ صحف: برگ‌ها، ورقهایی كه بر آن نوشته می‌شود
✅ اضلاع: استخوان‌های صاف دنده (مخصوصاً استخوانهاي دنده شتر كه درشت و پهن است.)
✅ قرطاس: كاغذ.
✅ قضم: پوست سپيد رنگ ( قضيم).
✅ اكتاف: استخوان شانه‌ها.
✅ كرانيف‌: بيخ شاخه خرما كه پس از بريدن بر درخت بماند.
✅ لوح: صفحه پهن از چوب يا هرچه كه برآن نويسند.
✅ قلم:‌ چوب نی تراشيده شده.
✅ دواة: مركب‌دان( قلمدان).
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
? @quranied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#توحید_مصاحف
📚 مروری بر مباحث گذشته:
♦️در گذشته اشاره ای به جمع قرآن و اقوال موجود در این زمینه شد، آنچه از اقوال حاصل شد این بود که قرآن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله کتابت شد حتی محل قرار گرفتن آیات نیز توسط پیامبر صلی الله علیه و آله مشخص گردید اما بصورت دوخته شده و میان دو جلد در نیامد اما عملا شروع کار از اواخر عمر شریف ایشان بود و در زمان خلیفه اول به پایان رسید. سپس در مورد تناسب آیات و سور و پیرامون آن دو سخن به میان رفت. از موضوعات دیگر می توان به توحید مصاحف که در عصر خلیفه سوم انجام شد یاد کرد:
💠تعریف:
📖 توحید به معنای یگانه کردن و مصاحف به معنای مصحف های قرآن است. توحید مصاحف یعنی یکی کردن مصحف های قرآن که در آن خلط بوجود آمده بود. چرا که میان مصاحف صحابه نیز اختلاف وجود داشت و مسلمانان نیز از این رو در قرائت قرآن به اخلاف افتادند.
✅ از همین جهت برخی گفته اند که توحید مصاحف در اصل توحید قرائات مسلمانان بر یک قرائت بوده است.
💠📓 شرح انگیزه توحید مصاحف و تاریخچه آن:
📙 حذيفه كه در جنگ ارمنستان و آذربايجان به همراه سپاهيان شامى و عراقى شركت داشت، در گيرودار جنگ، اختلاف سپاه اسلام در قراءت قرآن را مشاهده نمود و سخت به وحشت افتاد. وقتى نزد عثمان برگشت به او چنين گفت: اى امير مؤمنان! امت اسلام را قبل از آن كه در كتاب دينى خود مانند يهود و نصارا اختلاف نمايند، درياب...
♦️ اقدام عثمان:
عثمان، پس از مشورت با صحابه، در پيرامون يكى كردن مصاحف، به سرعت در اجراى اين عمل اقدام كرد، نخست در پيامى عام، خطاب به اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنان را به مساعدت در انجام اين عمل دعوت نمود.
📛 احتراق مصاحف:
نخستين اقدامى كه از سوى گروه و به دستور عثمان انجام گرفت، جمع‏آورى تمام نوشته‏هاى قرآنى از اطراف و اكناف كشور پهناور اسلامى آن روز بود. عثمان از حفصه دختر عمر نيز خواست تا مصحف جمع شده در زمان ابو بكر را كه پس از وى به خليفه دوم و پس از او به دخترش رسيده بود و در خانه او نگهدارى مى‏شد، در اختيار گروه «توحيد مصاحف» بگذارد. حفصه حاضر نبود آن را به آسانى تحويل دهد و به همين جهت عثمان سوگند خورد به صورت امانتى تحويل گرفته و پس از اتمام كار، آن را به وى برگرداند. از منابع برمى‏آيد كه اين مصحف يكى از مصاحفى بوده كه مورد استناد و مراجعه گروه توحيد مصاحف قرار گرفته است.
در اين مرحله، قرآن‏ها پس از جمع‏آورى و ارسال به مدينه به دستور خليفه سوم سوزانده و يا در آب جوش انداخته مى‏شدند و به همين جهت عثمان را «حرّاق المصاحف» ناميده‏اند.
👨‍👨‍👦‍👦 تشکیل کمیته اولیه و ثانویه:
سپس کمیته ای 4 نفره تشکیل داد(1. زيد بن ثابت 2.و سعيد بن عاص 3.عبد اللّه بن زبير 4.عبد الرحمن بن حارث‏) زيد بر آنان رياست داشت‏ اما ابن مسعود که از کتاب اولیه قرآن دارای مصحف بود با وجود زید و عدم حضور خودش در کمیته مخالفت کرد. نتیجتا عثمان خود مسئوليت اين چهار تن را پذيرفت، اما آنان از عهده انجام چنين كارى برنيامدند و مجددا کمیته ای مشتمل بر 12 نفر( ♦️ابىّ بن كعب، ♦️مالك بن ابى عامر، ♦️كثير بن افلج، ♦️انس بن مالك، ♦️عبد اللّه بن عباس، ♦️مصعب بن سعد و ♦️عبد اللّه بن فطيمه، و 🔹پنج تن ديگر)-با ریاست ابی ابن کعب- تشکیل شد.
در اين دوره، «ابىّ بن كعب» آيات قرآن را املا مى‏كرد و ديگران مى‏نوشتند.
💠 روال کار:
✅ جمع آوری منابع برای تهیه مصحف واحد
✅ مقابله ی مصحف ها
✅ جمع آوری مصحف ها از بلاد مختلف و ارسال مصحف واحد فراموش شده.
🌼 خلاصه آنکه بدنبال تلاش اعضای کمیته ابتدا مصحف واحدی فراهم شده و از روی آن مصاحف دیگر استنساخ شد. در نهایت 5تا7 نسخه به مراکز عمده اسلامی فرستاده شد که این مراکز عبارت بود از مکه، بصره، کوفه، شام(+ یمن و بحرین) و یکی در مدینه باقی ماند.
♦️به مجموعه ی این مصاحف 📚مصاحف عثمانی📚 اطلاق میشود.
▶️ آغاز توحید مصاحف: اواخر سال 24 و اوایل سال 25 هجری
⏹ پایان کار: سال 30 هجری
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#تاریخ_قرآن
💠 سیر تاریخ گذاری قرآن توسط مستشرقان(13)
♦️پژوهش هارتویگ هرشفلد(H. Hirschfeld)
📝 هرشفلد، خاورشناس انگلیسی به سال 1902 م در اتری به نام تحقیقی تازه درباره ی ترکیب و تفسیر قرآن "new researches into the composition and exegesis of the koran" ترتیب و طبقه ی دیگری عرضه کرد که در حد اطلاعات به دست آمده، بسیار مبهم است.
✅ او سوره ها را با عنایت به مضامین آنها به شش طبقه- پنج طبقه ی مکی و یک طبقه ی مدنی- تقسیم کرد.
🔹 وی آیات 1- 5 سوره ی علق را نخسثین ابلاغ خوانده و در صدر ترتیب آورده است؛
♦️ طبقه بندی شش گانه
1⃣ سوره های اثباتی (سوره هایی که اغلب محتوی آیات تأکیدی و عقیدتی و اثبات با براهین است). نظیر اعلی، قلم (آیات 1- 33) و حاقه (آیات 40- 52).
2⃣ سوره های موعظه ای مانند تکویر، انفطار، انشقاق.
3⃣ سوره های حکایی و داستانی مثل قلم (آیات 34- 52)، ذاریات، شعرا (آیات 1- 220) و قمر.
4⃣ سوره های توصیفی (توصیف قیامت و بهشت و دوزخ) جون نازعات (آیات 1- 73)، نوح و رحمن.
5⃣ سوره های حقوقی مانند انعام (آیات 1- 73)، ضحی (آیات 9- 11) و فرقان (آیات 63- 72).
6⃣ و سوره های مدنی.
🔸 چنان که از مطلب مذکور نیز آشکار است، هر شفلد بخش های بسیاری از سوره ها را متعلق به تاریخ های متفاوتی دانسته است.
🌼 نقد و بررسی:
❎ هرشفلد برای تاریخ گذاری رخدادها چندان اهمیتی قائل نشده، بلکه بیشتر سوره ها را براساس مضامین و محتویات آنها تقسیم بندی نموده و در نتیجه به این تقسیم بندی نایل آمده است. او بر اساس ذوق و سلیقه خویش سوره ها را در طبقات مذکور جای داده است.
❎❎ وی هرگز تبیین نکرده که اساساً به چه دلیل باید ابتدا سوره های اثباتی و سپس سوره های موعظه ای و سوره های دیگر نازل شده باشد. چگونه سوره های قرآن با تنوع مضامین و موضوعاتی که دارند، قابل دسته بندی به صورتهای مذکور است؟ کدام دلیل عقلی یا نقلی آن را تأیید می کند؟! بیانات وی به صورت ادعای محض مطرح شده و دسته بندی او منقح و غیرقابل تداخل نیست.
❎❎❎ یکی از اشتباهات مشترک همه خاورشناسان که به اظهار نظر در تاریخ گذاری قرآن پرداخته اند این است که معتقدند وحی مکی با وحی مدنی در اسلوب متفاوت اند بدین معنا که اسلوب سوره های مکی، شدت و خشونت و وعد و وعید و تهدید و ارعاب است، ولی سوره های مدنی دارای ویژگیهایی از قبیل نرمش و عفو و گذشت و مهربانی است. واقعیت این است که قرآن کریم در هر دو قسم مکی و مدنی شامل شدت، وحدت و نیز نرمی و عفو است.
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @quranied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#تاریخ_قرآن
💠 سیر تاریخ گذاری قرآن توسط مستشرقان(8)
♦️ پژوهش گریم
✅ هیوبرت گریم،37 در سال 1892 تا 1895 میلادی کتابی با عنوان محمد بر پایه معیارهای سه گانه برگزیده وایل و نولدکه ارائه نمود. وی در زندگی نامه ای که از پیامبر اکرم(ص) نوشته، شیوه مستقلی در پژوهش برگزیده است که آمیخته با تاریخ جمع و تدوین و تعیین تاریخ نزول وحی و زمان وحی و زمان نزول سوره هاست. او احترام فراوانی برای سنت قائل شده و در ترتیب سوره های قرآنی بر روایات و اسانید اسلامی تکیه نموده ودرصدد این برآمده که بدون قطع ارتباط و ایجاد گسستگی میان سوره ها و اخبار و روایات، آنها را مجدداً طبقه بندی نماید.
✅ وی سوره ها را به سه طبقه، دو طبقه مکی و یک طبقه مدنی، تقسیم کرده است.
🔹 در طبقه نخست مکی، سوره هایی که اسلوب و مضامینی درباره توحید و قیامت و حیات سعادت آمیز یا شقاوت آمیز و اختیار یا عدم اختیار انسان در ایمان به مبدأ و معاد دارند.
🔹🔹در طبقه دوم، سوره هایی که از اسلوب موزون کمتر برخوردارند و مطالبی درباره نعم الهی و داستانهای پیشینیان ذکرکرده اند، مطرح می شوند. در این گروه دوم، سخن از رحمت یا لطف الهی به میان می آید و اسم «رحمن» به کار می رود و وحی«کتاب» برجستگی می یابد و قصص پیامبران گذشته که گیرندگان وحی بوده اند بیان می شود.
🔹🔹🔹 در طبقه سوم، سوره هایی که اغلب مشتمل بر احکام اند، مطرح شده اند.
🌼 نقد و بررسی:
🔅نظر به اینکه او در ترتیب خود به اسلوب قرآن توجه فراوانی داشته یعنی سبک عبارات و لحن و آهنگ واژگان را معیار دسته بندی آیات و سور قرار داده است، ترتیبش بیشتر به اعمال ذوق شبیه است.
🔅 از جمله ذوقیات او آن است که سوره «تبّت» را نخستین سوره و «علق» را دوازدهمین سوره و «فاتحه» را هفتاد و نهمین سوره نازل شده معرفی کرده و سوره های «انسان»، «رحمن»، «حج»، «رعد» و «بیّنه» را جزو سور مکی دانسته است.
🔅 میان طبقه بندی او و طبقه بندی نولدکه ارتباطی هست و گاهی آرای او با عقاید نولدکه یکسان می شود. ولی با همه کوششی که به کار برده، او نیز مانند سایر خاورشناسان از آزمون روایات و تشخیص صحیح و معتبر از ضعیف و غیرمعتبر آن ناتوان مانده است و در مواردی هم اسانید ضعیف و یا باطلی در کار او رخنه می کند. به سخن دیگر، وی آن چنان که باید و شاید به پاکسازی روایات و تشخیص صحیح و ستقیم آنها نپرداخته و از این رو، باکی نداشته که ترتیب قرآن را برپایه های سستی که از یک سلسله روایات ضعیف و گاهی مردود و مجهول تشکیل شده اند، قرار دهد.
🔅 از آنجا که او همیشه پایبند به روایات نبوده، سرانجام سر از نظریه نولدکه درآورده و در تبیین و پیگیری مراحل پیاپی تنزیل وحی قرآنی بارها با نولدکه هم عقیده شده است.
🔅 نظام گریم در جلد دوم کتاب او تحت عنوان محمد ارائه شده و اساساً صورت دیگری ازتاریخ گذاری نولدکه به شمار می آید.
🔅 تحلیل گریم از انواع مضامینی که با هم در قرآن به کار رفته اند، مفید می نماید، ولی این دیدگاه در مورد نتایج کلی عقاید (توحید، معاد و غیره) مورد قبول عموم واقع نشده و از این رو از اعتبار افتاده است.
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @quranied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#تاریخ_قرآن
💠 سیر تاریخ گذاری قرآن توسط مستشرقان(12)
♦️پژوهش ویلیام مویر
🅾 خاورشناس و میسیونر انگلیسی در27 آوریل 1819 در گلاسکو به دنیا آمد و در 11 ژانویه 1905 در ادینبورگ اسکاتلند درگذشت.
✅ مویر معتقد است که هرگونه تلاش به منظور ترتیب تاریخی و طبیعی سوره ها سرانجام نتیجه ای تقریبی و حدسی در پی دارد. البته به منظور نزدیک تر شدن تحقیق به واقعیت، ویژگیها و معیارهای خاصی وجود دارد که لازم است مورد ملاحظه قرار گیرند:
1⃣ سبک و اسلوب سوره ها:
🔹سوره های تند و خشن و شورانگیز متعلق به دوران نخست نزول وحی هستند.
🔹 سوره های معمولی و منثور و نیز نقلی و داستانی مربوط به دوران دوم وحی اند.
🔹 سوره های تشریعی و آمرانه نیز به دوران پایان نزول وحی تعلق دارند.
🌼نقد و بررسی: این معیار و مبنای پژوهش مویر مخدوش است، یعنی انحصار نزول احکام شرعی در دوران مدینه و اواخر نزول وحی، امری نادرست است؛ زیرا به عنوان نمونه می توان از سوره «اعراف» یاد کرد که در مکه نازل شده است و آیات 31 تا 33 آن درباره حلال، حرام، زینتها، فواحش و اموری دیگر سخن گفته است. همچنین آیات 141 تا 146 سوره انعام، حکم شرعی ثمرات و چهار پایان و حلال و حرام آنها را بیان کرده اند.

2⃣ به لحاظ محتوا، در مکه مطالب ویژه ای خطاب به بت پرستان و یهودیان و مسیحیان آن دیار مطرح شده و حال آنکه شهروندان ناراضی یا ستمدیدگان مدینه به گونه دیگر مورد خطاب قرار گرفتند.

3⃣ اشارات خاصی به نقاط عطف تاریخی در برخی از سوره ها مشاهده می شود که براساس آنها می توان دوره نزولشان را تعیین نمود.

4⃣ بخش قابل توجهی از سوره ها ـ به ویژه سوره های بلندتر ـ دارای بخشهایی از وحی هستند که متعلق به دوره های مختلفی از زندگی پیامبرند. البته در پاره ای از موارد هم با سوره ای مواجه می شویم که نوع ترکیب و تألیفش به گونه ای است که به هیچ وجه نمی توان به طور کامل دوران نزول آن را معیّن ساخت.
حتی در سوره ای که جزء سوره های مدنی طبقه بندی شده است، گاهی به آیاتی بر می خوریم که زمانهایی بسیار دور در مکه نازل شده اند. به طور کلی برخی از واحدهای نزول در قرآن فاقد هرگونه ویژگی و نشانه ای هستند که بتوان براساس آن، زمان نزولشان را معیّن نمود. در نتیجه، تنظیم و تعیین جایگاه تاریخی آنها صرفاً فرضی و حدسی خواهد بود.
✅ سوره های قرآن به شش طبقه تقسیم می شوند که پنج طبقه آنها مکی و طبقه ششم مدنی است:
♦️ طبقه اول شامل هیجده سوره است: عصر، عادیات، زلزله، شمس، قریش، فاتحه، قارعه، تین، تکاثر، همزه، انفطار، لیل، فیل، بلد، شرح و کوثر. تمام اینها سوره هایی کوتاه و شورانگیزند. برخی تنها متشکل از یک یا دو سطرند. احتمالاً همه این هیجده سوره پیش از آنکه پیامبر به نبوت مبعوث شود و یا وحی به او نازل گردد، فراهم آمده اند، چرا که هیچ یک از این سوره ها ساخت و بافت پیام الهی را ندارند.
🌼 نقد و بررسی: این انتقاد اساسی بر مویر وارد است که بدون بیان هیچ گونه برهان و استدلال و یا دست کم ارائه شواهدی ادعا نموده که هیچ یک از این سوره های هیجده گانه رنگ و بو یا ساخت و بافت پیام الهی را ندارند، پس احتمالاً متعلق به پیش از بعثت آن حضرت هستند.
🔹 معلوم نیست که او با چه ذهنیتی هیجده سوره را متعلق به قبل از بعثت دانسته است.
🔹 او درباره ویژگی مشترک آن سوره ها فقط گفته است که همگی کوتاه و شورانگیزند. در پاسخ می گوییم که سوره های دیگری غیر از آنها نیز وجود دارندکه از دو وصف کوتاهی و شورانگیزی برخوردارند، ولی مویر به قرآنی بودن آنها اذعان نموده و آنها را جزء طبقات بعدی برشمرده است. سوره های «ناس»، «فلق»، «مسد» و «قدر» از آن جمله اند.
🔹 به سخن دیگر در کلام مویر نوعی تناقض ملاحظه می شود، زیرا او قرآنیت سوره های طبقه نخست را نفی کرده، ولی سایر سوره ها را دارای ساخت و بافت قرآنی و پیام الهی دانسته است و حال آنکه اعتراف به وحیانی بودن سایر سوره ها مستلزم این است که پیامبر(ص) را رسول خدا بداند. پس او باید ادعای پیامبر مبنی بر قرآنی و وحیانی بودن تمام سورها را بپذیرد.
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @quranied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#تاریخ_قرآن
💠 سیر تاریخ گذاری قرآن توسط مستشرقان(10)
♦️پژوهش ریچارد بل
✅ ریچارد بل ترجمه شیوایی از قرآن کریم، همراه با توضیحات و در دو جلد به زبان انگلیسی ارائه کرده که در آن کوشیده است در قالب آرایی انتقادی، به تجدید ترتیب و توالی قرآن کریم بپردازد. البته او در این کتاب همه یادداشتهایی را که ثابت کننده آرا و نظریات او درباره چگونگی ترتیب سوره ها بود انتشار نداد، تا اینکه در سال 1953 میلادی کتاب مقدمه قرآن را در تکمیل ترجمه خود منتشر نمود.
✅ این کتاب از هشت فصل تشکیل شده است:
1⃣ موقعیت تاریخی محمد(ص).
2⃣ ریشه و اصل قرآن و مسئله جمع قرآن و روایات آن.
3⃣ شکل و صورت قرآن.
4⃣ سبکها و اسلوبهای بیانی قرآن.
5⃣ تهیه و تنظیم سوره ها.
6⃣ ترتیب نزول(بل در این فصل ابتدا ارزش واقعی روایات ترتیب نزول را رد کرده و دیدگاههای نولدکه، مویر، بلاشر، هرشفلد، گریم و رودول را در این زمینه مطرح کرده است و با ذکر ملاکهای مورد نظر نولدکه در ترتیب و طبقه بندی سوره ها به نقد پژوهش او پرداخته است.)
7⃣ مراحل تکمیل قرآن
8⃣ محتویات و منابع قرآن(شامل تعالیم، داستانها و احکام).
♦️ بل در این کتاب، بر خلاف این دیدگاه که واحد اصلی وحی همواره به صورت یک سوره کامل بوده است، بر این باور بود که آیات وحی در قالب واحدهایی بسیار کوچک تر و اغلب اوقات تنها متشکل از یک یا دو یا سه آیه بوده است.
🌼 او برای چنین ادعای مهمی هیچ گونه دلیلی اقامه نکرده و حال آنکه نزول سوره های کاملی از قرآن به صورت دفعی، امری اجماعی است.
♦️ طبق استدلال او تاریخ گذاری مناسب آیات قرآنی باید خود را با این واحدهای کوچک تر سازگار نماید. او سوره ها را با ترکیبی که هم اکنون دارند، به اجزای تشکیل دهنده فرضی تقسیم نموده، آن گاه با فرایند پیچیده ای از تحلیل تلاش کرده تا برای هر یک از این اقسام، تاریخی ارائه دهد. در پاره ای از موارد، قسمتهایی را مجموعه واحدی از وحی می دانسته، اما بعدها پی برده که کاملاً مستقل اند و در سوره های مختلفی گنجانده شده اند. چنین دریافتی با این نظریه او که قرآن در معرض بازنگاری و بازنگری گسترده ای قرار گرفته، سازگار است.
♦️ وی همچنین گمان می کرد که قسمتهایی از قرآن احتمالاً بر پشت اوراقی که مشتمل بر قسمتهای دیگر قرآنی بوده، نوشته شده اند و درج آیه ای در سوره هایی که در واقع به آنها تعلق نداشته، می تواند ناشی از کار کاتبانی باشد که این اوراق را به شیوه ای فنی استنساخ نموده اند، بی آنکه هیچ گونه توجهی به مفهوم آیات داشته باشند.
♦️ او اغلب در مقام تبیین نظام پیچیده خود در مورد معیارهای تفکیک کننده، به اظهار نظرهایی کلی بسنده نموده و سوره ها را براساس برداشتهای شخصی خود تجزیه کرده و به گونه ای سلیقه ای و استحسانی محض مطرح نموده که آیات خاصی کنار گذاشته شدند، در حالی که محتوای کناره های دیگر کاغذ که قرار بود کنار گذاشته شوند، حفظ و نگهداری گردیدند.
🌼 بل هیچ دلیل قانع کننده ای برای این نظریه بیان نکرده است. به نظر می رسد که بل کلمه «کاغذ» را برای تکمیل کار به عنوان هر نوع مصالحی که برای نوشتن به کار رفته، استعمال نموده است.
♦️ او آیات 16 تا 19 سوره قیامت و آیات 16 تا 19 سوره انشقاق و آیات 17 تا 20 سوره غاشیه را به عنوان نمونه هایی از این جابه جایی ذکر می کند. مثلاً در مورد سوره غاشیه می گوید: این سوره با وصف قیامت آغاز می شود و بیانگر سرنوشت فاسقان است. آن گاه به وصف پرهیزکاران می پردازد. پیداست که آیات 17 تا 20 پیوندی با آیات قبل و بعد خود ندارد و از نظر سجع و قافیه و فاصله نیز متفاوت است.
فرضیه بل این است که این آیات از آن جهت در اینجا درج شده اند که پشت کاغذی که در آن 13 تا 16 نوشته شده بوده، قرار داشته اند. آیات 13 تا 16 هم که از حیث سجع یا فاصله از آیات پیشین متمایز است، افزوده بعدی که در پشت تکه «کاغذ» یا صحیفه ای که مشتمل بر آیات 17 تا 20 بوده، نوشته شده است. به هر حال، این دیدگاه که نظم و ترتیب قرآن اغلب در معرض این واقعیت قرار گرفته که عباراتی پشت عبارات دیگر نوشته شده، از سوی بل با تفصیل تمام در مورد کل قرآن ادعا شده است.
🌼 می توان گفت: آنچه او حدس می زند عقلاً امکان وقوع داشته است. ولی به نظر می رسد که لااقل در بعضی دوره ها، هر کسی که مسئول جمع و تدوین قرآن بوده، به صرف ملاحظه فقدان توالی معنایی و گسستگی مفهومی نگران و بدگمان نمی شده است، یعنی امکان داشته که در یک سوره گسستگی مفهومی پیش آید، بی آنکه لزوماً ناشی از این باشد که بخشی از عبارات را پشت عبارت دیگر نوشته باشند.
🌺 ادامه دارد...
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @quranied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#وحی
💠 در لغت:
✅ الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه‏
✅ اشاره سریع
✅ القای پنهانی مطلبی به دیگران
💠 در اصطلاح:
✅ وحی یک نوع سخن گفتن آسمانی است که از راه حسّ و تفکر عقلی درک نمی‌شود، بلکه درک و شعور دیگری است که گاهی در برخی از افراد به مشیت الهی پیدا می‌شود و دستورات غیبی را که از حس و عقل پنهان است از وحی و تعلیم الهی دریافت می‌کند.
💠 استعمال واژه وحی آن در قرآن
1⃣ اشاره سریع: «فَخَرَجَ عَلی قَوْمِهِ مِنَ الِْمحْرابِ فَأَوْحی إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَهً وَ عَشِیًّا؛ (مریم:11) پس (زکریا)از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید (اشاره كرد) كه روز و شب به نیایش بپردازید.»(نکته: حضرت زکریا(علیه السلام)نیمتوانست بامردم صحبت کند و این عدم صحبت نشانه ای بود«فاشارت»برای اینکه صاحب فرزند خواهد شد.)
2⃣ الهام فطری به انسان: «وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعِیهِ؛ (قصص: 7) به مادر موسی وحی كردیم كه او را شیر ده.»
3⃣ الهام غریزی به حیوانات، غریزه: «وَ أَوْحی رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ؛ (النمل:68) پروردگار تو به زنبور عسل وحی (الهام غریزی) كرد.»
4⃣ وسوسه شیطانی: «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوكُمْ؛ (الانعام:112) و در حقیقت شیطان‌ها به دوستان خود وسوسه می‌كنند تا با شما ستیزه نمایند.»
4⃣ به معنای القاء امر به فرشتگان: «إِذْ یُوحِی رَبُّكَ إِلَی الْمَلائِكَهِ أَنِّی مَعَكُمْ؛ (الانفال: 12) هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان وحی می‌كرد كه من با شما هستم.»
5⃣ الهام روحانی به جمادات: «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحی لَها؛(الزلزال:5-6) آن روز است كه (زمین) خبرهای خود را باز گوید (همان‌گونه) كه پروردگارت بدان وحی كرده است.»
6⃣ سخن گفتن باری تعالی با انبیاء: وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكيم(الشورى: 51)براى هيچ بشرى ممكن نيست كه خداوند با او سخن گويد مگر به الهام يا از پس پرده يا [اينكه‏] رسولى بفرستد و [آن رسول‏] به حكم او (خداوند) هر چه را [خداوند] بخواهد، نازل كند. كه او بلند مرتبه فرزانه است.
💠 انواع وحی بر پیامبران(براساس آیه 193 و 194 سوره الشعرا)
1⃣ تکلم مستقیم و بدون واسطه
2⃣ تکلم خداوند از وراى حجاب
3⃣ دریافت وحی از طریق فرشته الهی
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔@qurunied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#ناسخ_و_منسوخ
💠 ناسخ و منسوخ (قسمت دوم)
♦️ انواع نسخ
✅ نسخ حکم و تلاوت(یعنی هم حکم خدا نسخ شده و هم آیه ای که نسخ شده از بین رفته و دیگر در قرآن امروزی وجود ندارد.)
🔹 نمونه اى كه براى اين نوع نسخ گفته شده، بنا بر روايتى از عايشه است كه مى گويد: بر پيامبر آيه اى نازل شد با اين متن:
عَشْرُ رَضَعاتٍ مَعلُوماتٍ يُحرِمْنَ .
ده بار شير دادنِ معلوم، باعث حرمت مى شود. (اگر توسط دایه به نوزادی ده مرتبه شیر داده شود آن نوزاد بر او محرم میشود.)
سپس با آيه اى ديگر نسخ شد كه پنج بار را كافى مى دانست. هر دو آيه منسوخ و ناسخ، در قرآن بودند و مردم آن را تلاوت مى كردند ولى حيوانى اين دو آيه را از مصحفى كه در آن ثبت بود خورد و از ميان برد.
🌼 نقد: چگونه ممكن است آياتى از قرآن كه همواره مورد تلاوت و قرائت همگان بوده و حتى پس از پيامبر هم تلاوت مى شده، پس از وفات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به وسيله يك بز خورده شود و هر دو آيه، از بين بروند؟! این نسخ مردود است؛ زیرا ادله‌ای که بر این مدعا اقامه شده، موجب بی‌اعتباری قرآن و تحریف آن و تغییر و تحول پس از وفات پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌باشد. (طبق نظر شیعه)

✅ نسخ تلاوت و بقاى حكم (یعنی آیه ای که نسخ شده از بین رفته و در مصحف قرآن ثبت نشده اما حکم آن هنوز باقی است.)
🔹 دليل بر وقوع اين نوع نسخ روايتى است كه از عمر بن خطاب نقل شده است. او مى‏گويد: «در ميان آيات قرآن آيه «الشيخ و الشيخة إذا زنيا فارجموهما البتة» وجود داشت».(ترجمه: هر گاه دو پیر با هم زنا کردن هر دوی آنان را سنگسار کنید.)
🌼 نقد: تصور وجودِ اين گونه نسخ در قرآن - افزون بر اين كه با همان مشكل قول به تحريف روبروست، خلاف حكمت نيز هست؛ زيرا در اين حالت، حكم هست، ولى مستند آن نيست.
گفتنى است وقتی كه خليفه دوم، مدّعى شد كه آيه رجم در قرآن وجود داشته و بى جهت افتاده است، كسى اين ادعا را از او نپذيرفت. (طبق نظر شیعه)

✅ نسخ حکم و بقای تلاوت (یعنی حکم آیه ای که نسخ شده از بین رفته و دیگر به آن عمل نمی شود اما آیه محتمّل آن حکم هنوز باقی است و در قرآن وجود دارد.)
این نوع از نسخ را عالمان فریقین پذیرفته اند. یعنی آیه ای که مشتمل بر حکمی بود و مردم تا مدتی به آن عمل می کردند؛ ولی با آمدن آیه جدید که حاوی حکمی برخلاف حکم پیشین بود موجب ابطال حکم قبل شد و حکم جدید تا به امروز لازم الاجرا شده است.
🔹 نسخ در این قسم به سه طریق رخ میدهد: 1. سنتی آیه را نسخ کند. 2. آیه ای بلا فاصله آیه قبل را نسخ کند(همچون آیه نجوا یا صدقه) 3. آیه ای پس از مدتی آیه دیگری را نسخ کند.
🌼 نکته: برخی از دانشمندان و عالمان نوعی دیگر از نسخ را با عنوان نسخ مشروط مطرح کرده اند اما حقیقت آنست که این نوع از نسخ همان نسخ نوع سوم است اما با این تفاوت که امکان بازگشت حکم منسوخ در صورتی که شرایط زمانه با شرائط دوران عمل به حکم منسوخ یکی شود وجود دارد. (این نوع از نسخ هر چند بصورت اختلافی اما در میان علمای فریقین قابل پذیرش است.)

💠 بیان نمونه ای از نسخ حکم و بقای تلاوت
♦️♦️آیه نجوا
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً ذَلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ». [المجادلة 12]
بیش‌تر مردم آن روز، گاه وبی‌گاه مزاحم اوقات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌شدند و بیش‌تر مسائلی را با او در میان می‌گذاشتند که در شأن پیامبر نبود یا بسیار ناچیز و گاهی بیهوده بود؛ ازاین‌رو دستور آمد برای طرح نمودن هر سؤال باید مقداری صدقه داده، آن‌گاه سؤال کنند تا به این سبب سؤال‌ها محدود شده و مهم‌ترین آن‌ها مطرح گردد؛ ولی با این دستور همگی و به طور کلی از پرسش خودداری نمودند تنها مولا امیرمؤمنان علیه‌السلام یک دینار داشت که آن را به ده درهم فروخت و آن را صرف مسائل ضروری در پیشگاه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نمود تا آن که دستور وارد در آیه جهت فرو نشستن همگان از پرسش نسخ گردید:

«أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ [المجادلة 13] آیا ترسیدید که پیش از هر سؤال صدقه‌هایی بپردازید، حال که چنین نکردید و خدا (هم) بر شما بخشود پس نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و ازخداوند و پیامبرش اطاعت کنید، و خداوند به آن چه می کنید آگاه است».
🌺 ادامه دارد...
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @qurunied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#ناسخ_و_منسوخ
💠 ناسخ و منسوخ (قسمت سوم)
♦️تفاوت میان نسخ و بَداء
بداء در زبان عرب بر دو معنای نزدیک به هم اطلاق می‌شود:
✅ ظاهرشدن بعد از پنهان بودن؛ همچون بداء در آیه‌‌ی شریفه‌ی «وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا»؛ بدی‌های اعمالشان (که تا بحال پنهان بود) برایشان آشکار شد.
✅ پیدا شدن رأی و نظر جدید؛ همچون آیه‌ی شریفه‌ی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌«ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآیَاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِینٍ»؛ پس از آن که نشانه‌های [پاکیِ یوسف] را دیدند تصمیم گرفتند او را تا مدتی زندانی کنند.
🔹با توجه به انتساب بداء به خداوند متعال در روایات، پرسش‌هایی برمی‌انگیرد مبنی بر اینکه آیا بداء در مورد خداوند نیز به معنای «ظهور پس از خفاء» می‌باشد. آیا این بدین معناست که خداوند از وجود علت یا مصلحتی در ایجاد اشیاء ناآگاه بوده و سپس این مصلحت برای او آشکار شده است و طبق آن مسیر تحقق یا عدم تحقق امور تکوینی را تغییر داده است؟ بدیهی است که اطلاق چنین معنایی برای ذات خداوند جایز نیست و در روایات نیز به شدت این نوع انتساب را از ذات اقدس ربوبی نفی کرده است. یعنی خداوند در نظر خود تغییری نمیدهد. اما اگر مراد از بداء اظهار آنچه از طرف خدا تا بحال برای مردم پنهان بود باشد ایرادی ندارد. چنانکه در تعریف بدا چنین گفته می شود که: بدا در اصطلاح به معنای «تغییر مسیر تحقق یافتن چیزی در جهان تکوین» است.

💠 در فرق نسخ و بدا دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است که در این جا به سه دیدگاه می‌پردازیم:
1️⃣ بدا مستلزم «علم بعدالجهل» و «ظهور بعدالخفاء» است و این بر خداوند محال است، ولی نسخ این چنین نیست، زیرا بعید نیست که خداوند در ازل بداند که امر به فعل معیّن در زمانی خاص دارای مصلحت، ولی در زمان بعد نهی از آن دارای مصلحت است.
🔹بیشتر علمای اهل سنت نظیر نحاس، مکی بن ابی طالب، ابن حزم و دیگران این مطلب را در فرق بین بدا و نسخ بیان کرده‌اند.
🔹🔹هرچند این مطلب در فرق بین بدا به معنای لغوی و نسخ اصطلاحی صحیح است، اما بدا در عرف اصطلاح خاصی است که از معنای لغویِ آن جدا شده است و به مجاز این واژه درباره‌ی خدا به کار برده شده است. همان گونه که نسخ نیز به معنای حقیقیِ آن درباره‌ی خدای متعال صادق نیست.

2️⃣ بدا در عالم تکوین هم چون نسخ در تشریع و قانون گذاری است (و از نظر امکان، وقوع ارکان، شرایط و دیگر امور مربوط هیچ گونه تفاوتی ندارند). گویا نسخ بدایی است در تشریع و بدا نسخی در تکوین؛ بنابراین، نسخ را می‌توان بداء تشریعی و بدا را نسخ تکوینی دانست.

3️⃣ بعضی دیگر از محققان در این باره بیان زیبایی دارند و در فرق بین بدا و نسخ می‌نویسد: «معنای نسخ به معنای بدا نزدیک است، ولی عین آن نیست؛ بدا در تكوينيات (امور عالم) است كه مردم به حسب ظاهر بر ثبوت چيزی گمان می‌كنند و از رفع آن بی‌خبرند كه بعداً‌ تبدل می‌يابد و در موقع خود بر آن آگاهی پيدا می‌كنند و گمان می‌كنند كه بدا حاصل شده است. لذا بدا و نسخ در اين جهت مثل هم می‌باشند، با اين تفاوت كه نسخ در تشريعيات (احکام) است و بدا در تكوينيات(امور) است.
🔹 بنابراین این بیان از آن جهت به بیان پیشین برمی گردد و در مجموع، دو بیان اخیر بهترین فرق بین نسخ و بداست.

♦️♦️ تفاوت میان نسخ و تخصیص
نسخ و تخصیص در شریعت در یک جنبه با هم مشترک اند: در هر دو، لفظ برخلاف شمول و گستره‌ی ظاهری اش حمل می‌شود؛ از این رو برخی تخصیص و نسخ را یکی دانسته اند. در اینجا به برخی از تفاوت های موجود میان نسخ و تخصیص می پردازیم تا از دو اصطلاح از یگ دیگر متمایز شوند.
✅ نسخ در همه‌ی افراد است و تخصیص تنها در مورد بعضی از افراد.
✅ تخصیص بر احکام عام که دارای شمول و عموم است وارد می‌شود، ولی نسخ ممکن است بر حکم عام یا خاص و حتی احکامی ‌که مورد آن شخص واحدی است، مثل احکام خاص پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شود.
✅ در تخصیص، دلالت لفظ بر باقی مانده‌ی افراد (خواه به نحو حقیقت یا مجاز) حجت و دارای اعتبار است، ولی در نسخ، لفظ حکم منسوخ بعد از نسخ کاملاً از حجیت و اعتبار می‌افتد.
✅ در نسخ، تأخیر صدور حکم ناسخ و منسوخ لازم و ضروری است، ولی در تخصیص در صورتی که تأخیر بعد از وقت عمل باشد قبیح است؛ در غیر این صورت، می‌تواند مخصِّص مقارن یا متأخر باشد.
✅ در نسخ قرآن، چون منسوخ مقطوع الصدور است، ناسخ نیز باید مقطوع الصدور باشد؛ مانند قرآن کریم و سنت متواتر قطعی، ولی تخصیص می‌تواند با دلیل ظنّی معتبر باشد.
✅ نسخ تنها در احکام راه دارد، لکن تخصیص در اخبار و احکام و جز آن راه دارد.
در بیان فرق بین نسخ و تخصیص موارد دیگری نیز در کتاب‌های اصولی و علوم قرآنی آمده است.
🌺 ادامه دارد...
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @qurunied
Forwarded From علوم قرآن و حدیث
#ناسخ_و_منسوخ
💠 ناسخ و منسوخ (قسمت چهارم)
♦️ انکار نسخ
✅ در تعداد آیات ناسخ و منسخوخ در میان عالمان و دانشمندان علوم قرآنی از گذشته تا کنون اختلاف بوده است. برخی قائل به وجود بیش از 200 آیه ناسخ در قرآن بودند و برخی قایئل به وجود تنها یک آیه و گروهی هم به عدم وجود نسخ در آیات قرآن معتقد بودند.
🔹 در میان دانشمندان با توجه شواهد موجود اولین کسی که منکر وجود نسخ در آیات قرآن کریم شد ابو مسلم بحر اصفهانی (322 ه.ق) بود که نظرش در آن عصر مورد استقبال قرار نگرفت.
🔹🔹 اما در قرون بعدی دانشمندانی به این نظر روی آورده و با ادله عقلی و نقلی به رد عقیده وجود نسخ در قرآن پرداختند. از جمله این دانشمندان عبدالمتعال جبری، عبدالکریم خطیب، علامه عسکری و علامه معرفت می باشند.
🔹🔹🔹 البته در این میان علمانی هم بودند که بخش اعظمی از آیات نسخ را مردود می دانسته اند بعنوان مثال آیت الله خوئی (ره) قائل به وجود تنها یک آیه نسخ در قرآن کریم بودند.
🌺 منکران وجود نسخ برای اثبات عقیده خود مبنی بر انکار نسخ باید ادله قائلین به وجود نسخ را با برهان و دلیل رد می کردند از این رو در سه حوزه آیه نسخ، روایات مربوط به نسخ و لغت به این مهم پرداختند:
✅ آیه نسخ: ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها ...(البقره 106) ترجمه: ما هيچ آيه‏اى را نسخ نمى‏كنيم و از يادها نمى‏بريم مگر آنكه بهتر از آن و يا مثل آن را مى‏آوريم...
🔹 منکران نسخ مقصود از ننسخ من آیة را کتب و شرایع ادیان الهی پیشین می دانند نه آیات قرآن کریم. یعنی این قرآن و احکام درون اسلام ناسخ کتب و احکام ادیان قبل از خودش است.
✅ ادله حدیثی: عموم منکران معتقد به ضعف سند احادیث نسخ هستند و حتی برخی آنرا ساخته حاکمان عصر عباسی برای پیش برد عقاید منفعت طلبانه خودشان دانسته اند.
✅ ادله لغوی: نسخ در لغت به معنای ایضاح، حذف و از بین بردن چیزی است و این با اصل آیات که می فرماید در قرآن هیچ کجی وجود ندارد و یا آیه عدم تغییر نست الهی در تعارض است و عقیده به وجود نسخ چیزی جز عقیده به تحریف در آیات قرآن نیست.
🌼 این تنها برخی از ادله و شواهد آنان در عقیده به عدم وجود نسخ در قرآن کریم بود چرا که این عالمان به نقد تمامی آیات نسخ نیز پرداخته و حتی ادله دیگری نیز ذکر نموده اند که از این مجال به دور است. اما با این حال برخی در صدد پاسخ به این اشکالات بر آمدند و برخی نیز با این گروه هم عقیده گشتند.
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @qurunied