شهریار وقفی‌پور:
جمع بسیاری از نویسندگان مدرن در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، چه در زندگی شخصیِ خویش و چه در نوشته‌هایشان، با مقوله‌ی بیماری و سلامت شکننده روبه‌رو بوده‌اند: نیچه، کافکا، پروست، بنیامین، بلانشو و غیره. از طرف دیگر، یکی از پرسش‌های مانا در نظریه‌ی ادبی و همچنین تأملات فلسفی، نسبت میان زندگی و فکر یا ادبیات است. در نوشته‌های توماس مان این پرسش به جوابی صریح می‌رسد: زندگی و ادبیات مانع‌الجمع هستند؛ کافی است به سرنوشتِ آدریان لورکون یا گوستاو فون آشنباخ فکر کنیم یا صحنه‌ی رمان کوه جادو را به ذهن احضار کنیم، صحنه‌ای که قهرمانان رمان، در آسایشگاهی بر فراز کوه، جهان پائین را می‌بینند و به تأمل در باب آن می‌پردازند، گویا فکر کردن بیماریِ انسان باشد تا این گزاره تجسم عینی بیابد که انسان حیوانِ بیمار است. چنین گزاره‌ای در نوشتن پررنگ‌تر می‌شود؛ در اینجا می‌توان از دلوز نقل کرد که نوشتن را نوعی در_میان_بودن می‌داند #شهریار_وقفی_پور #افسردگی #مقاله_تالیفی #پوئتیکا