Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
فی رِثاءِ الحَسَنَینِ {علیهما السّلام}

مَن مُبلِغِ المُصطَفَی سِبطاهُ قَد قُضِیَا
بِالسَّمّ هَذا و ذا بِالسَّیفِ مَنحُورًا ۱

أَوصَی و آکَدَ فِی الدُّنیا وَصیَّتَهُ
فأوسَعوا عَهدَهُ نَکثاً و تَغییرًا

لو کانَ جَدُّهُما أَوصَی بظُلمِهِما
لَمَا استَطاعُوا لِمَا جَاؤُوهُ تَکثِیرًا ۲

العلّامة السیّد محسن امین العاملی رحمة الله علیه

ترجمه:

کیست که بَرِ مصطفی پیغام برد که دو نواده ات کشته شدند؟ یکی با سمّ و دیگری با شمشیر، گلوبریده.
وصیّت کرد و وصیّتش را در دنیا استوار ساخت [که با اهل بیتش مودّت کنند] وآنان کوشش نمودند که آن را تغییر داده وعهدش بشکنند.
اگر نیایشان [حسنین ] توصیه می کرد که برایشان ستم کنند، نمی توانستند برآنچه کردند چیزی بیفزایند.

قال الشّاعرالفارسی :

از دست تو هر دم بکشم داد فلک 
وز جور و ستم های تو فریاد فلک

دادی به حسن آب و ندادی به حسین
از دادن و از ندادنت داد فلک


____
1-شاعرفارسی گوید:

الماس پرآب و آب پرالماسی
آن را به گلو رسید و این را به جگر

2_الرّحیق المختوم فی المنثور والمنظوم ،السّیّد محسن امین ،دمشق ،المطبعة الوطنیّة ،الطّبعة الاولی ،۱۳۳۲

#حسنیّ #حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
رباعی حَسَنیّه

آن کس که بود امام براهلِ زَمَن
چون جانِ عزیز هست نامش درتن

لیکن به زبان آرم وگویم روشن
یعنی که امامِ مؤمنان است حسن¹

________
1_مجموعه اشعار به خطّ حبیب الله طالش شاندرمنی ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران به شمارهٔ ۷۵۹۳،برگ ۲۵

#حسنیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
1_نیو: پهلوان، دلیر، شجاع، قهرمان، گرد، یل
2_لنک: ظاهراً نام قلعتی است. قبةالارض به زعم هندوان.مرادف خال هندو
3_سُلُق : جمع سلیقه ،سرشت. طبیعت. طبع. نهاد. خصلت
4_اشاره به شعر منوچهری است:

سر از البرز برزد قرص خورشید
چو خون آلوده دزدی سر زمکمن

5_در این بند صنعت سیاقة الاعداد به کار رفته و از عدد یک تا نه را بر شمرده است.
6_درزی: خیّاط
7_درزن: سوزن
8_دو زن یکی اشاره به جعده بنت اشعث زن امام ودیگری عایشه بنت أبی بکر است.
9_ دیوان یحیی ،چاپ سنگی ،صفحهٔ ۱۴

#حسنیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
مرثیهٔ جناب أبامحمّد حسن المجتبی و أباعبدالله الحسین {علیهما السّلام}

به جای اشک فشانند خون دو دیدهٔ من
یکی برای حسین و یکی برای حسن

یکی زسودهٔ الماس،پاره پاره جگر
یکی زخنجر و شمشیر چاک چاک بدن

ز سوزِ زهر یکی عارضش زمرّد فام
ز زخمِ تیغ یکی پیکرش شکفته چمن

یکی به نوحه سُرائیش احمدِ مختار
یکی به مرثیه خوانیش قادرِ ذوالمن

یکی به تابه چو ماهی زتابِ تشنه لبی
یکی چو مار گزیده ........¹

شهیدِ راهِ خدا آن و خونبهاش خدا
قَتیلِ زهرِ جفا این به گونه گونه مِحَن

جهان زاشکِ یکی پر زرشته های عقیق
زمین زخون یکی پر زنافِه های خُتَن

یکی ز زاری او وحش و طیر در افغان
یکی به ماتمِ او جنّ و انس در شیون

یکی تحمّل او تازه کرده دین و مِلَل
یکی شهادتِ او زنده کرده شرع و سُنَن

یکی ز کیدِ عدو خورده جامِ زهر آگین
یکی زخونِ گلو کرده غسل و خاک کفن²

محمّد‌حسین‌ عنقای شیرازی إبن‌محمّد‌رضا‌ همای شیرازی(‌۱۲۶۰‌-‌۱۳۰۸‌ق)
______________
1_شاعر مرحوم این بیت را ناقص نوشته.
2_دیوان عنقای شیرازی ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ ملّی ایران ،برگ ۱

#حسنیّ #حسینیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
ذکرِ مصیبت امام حسن مجتبی علیه السّلام ازمجالس شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه

ازحضرت امام حسن چیزی بگوئیم ،مختصری بگوئیم.آن حضرت مقام امامت که داشت سیّد شباب اهلِ جِنان بود،بسیارفضایل را داشت،باوجود اینها مقاماتی ،حالاتی داشت ازخوف خدا، ورسول خدا فرمود درخبرصحیحِ صریح ،هرکس به فرزندم حسن گریه کند چشمش در روز قیامت کور نمی شود.¹
مجملی ازعباداتش و اعمالش بگوئیم ،سه مرتبه کلّ مالش را ،هرچه داشت ،در راهِ خدا داد.دومرتبه یا سه مرتبه مقاسَمَه کرد باخدا ،نصف را در راهِ خدا داد حتّی النّعل .
بیست و پنج مرتبه حجّ کرده ،بیست مرتبه اش پیاده باپایِ برهنه ،قدری بانعل .عرض می کردند :دیگرپای برهنه چرا تشریف می برید ؟می فرمود:حیا می کنم که خدا را ملاقات کنم وباپای برهنه خانهٔ اورا زیارت نکرده باشم.

قدری ازمصیبتهایش بگویم .یک مصیبت کلّی دائمی داشت ازاصحابش وبعضی ازاهلِ خانه اش .
اصحاب آن حضرت برعکس اصحاب حضرت سیّدالشّهداء بودند .به نصّ سیّد الشّهدا اصحاب واهل بیت او،بهترین اهل بیتها بودند امّا اصحاب امام حسن ،منافق ،ملعون ،دنیا پرست ...همین آنها را می فرستاد به جنگ معاویهٔ ملعون ،به آنها دختر می داد ،مال می داد ،منصب می داد دست از امام برمی داشتند ومی رفتند پیش معاویه .آخرکاربعضی ازاصحابِ ملعون که درخدمتش بودند بلاها برسرحضرت آوردند تاسجّاده اززیر پای مبارکش کشیدند آخرکار زهر به آن حضرت خورانیدند .ببینید که چه قسم زهر بوده است که به محض خوردن تمام بدن مبارک حضرت را زرد کرد تأثیر تامّ درهرجزء جزء بدن حضرت کرده.

جُناده گفت :رفتم خدمت حضرت ،نگاه کردم درطشت که پیش روی حضرت بود دیدم تمام پاره های جگرش درمیان طشت ریخته شده است².فرمود:ای جناده ،اگر مسئله ای داری سؤال کن .عرض کردم :مسئله باشد تاخوب شوید .فرمود:جناده ،دیگر خوب نمی شوم بعد مشغول شد به موعظه خواندن ،این موعظه را خواند :أیّها النّاس ،إعلَموا أنّ الدّنیا فی حلالِها حسابٌ و فی حرامِها عقابٌ ،راوی گفت :همانطور که کلمات موعظه درزبان مبارکش بود دیدم بدن شریفش سبزبود بعدازآن منقلب شد به زردی ،زرد شد.بعدازآنها عجیب اینجاست که به آن حالت بدن زرد شده وجگر پاره پاره درمیان طشت ،حضرت ابی عبدالله الحسین خودرا به روی بدن مبارک حضرت امام حسن انداخته بود گریه می کرد امام حسن باآن حالت رو کرده به امام حسین فرمود:لایومَ کَیومِکَ یاأباعبدالله ،روزی مثل روز تو نیست یاأباعبدالله ،یعنی همهٔ ماها شهید می شویم ازدست ظالمان این امّت ،امّا طوری که بلاها و مصائب به تو می رسانند برای احدی ازماها نیست .³

________
1_اخترطوسی گوید:

هرآن چشمی که برحال شهِ خوبان حسن گرید
نباشد کور درحشر و نه ازخوف ومِحَن گرید

2_مرحوم وصال جانسوز گفته :

در تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت
خود را تهی زخون دل چند ساله کرد
نبود عجب که خونِ جگر ، گر شدش بجام
عمریش روزگار همین در پیاله کرد

3_فوائد المشاهد و نتایج المقاصد ،تقریرات منبر شیخ جعفر شوشتری ،چاپ سنگی ۱۳۴۷قمری ،صفحهٔ ۲۸۶

#حسنیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
درتِعدادِ مصائب حضرت امام حسن وامام حسین علیهما السّلام

حسن زخوردنِ آب است ازجگر بی تاب
حسین تشنه لب ازقحطِ آب، سینه کباب

حسن زخوردنِ آب ،آتشش به سینه فتاد
حسین کشته، پرآتش دل از نخوردنِ آب

حسن به طشت اگر ریخت پاره های جگر
حسین کشته، سرش زیبِ طشت و بزمِ شراب

حسن که داشت اساسی وکثرتِ ناسی
حسین زبی کسیش ،خواهرش گرفت رکاب

حسن،جنازهٔ او گرچه تیرباران شد
حسین، گشته زبارانِ تیر همچو عقاب

حسن زسودهٔ الماس ،لب زمرّد گون
حسین،عقیقِ لبش گشته چون گل بی آب

حسن که قاسمش ازخون به کف حنا مالید
حسین نموده محاسن به خون حلق خضاب

حسن که خواهرِ او برسریرِ عزّت بود
حسین،خرابه نشین خواهرش به حال خراب

حسن که غسل وی ازسلسبیل وکوثربود
حسین،غسل زخون بودش وحنوط تراب

حسن زسندس واستبرقش کفن پوشید
حسین که کرد عدو عاریش زکهنه ثیاب

حسن زسوز درون می طپید اگربرخاک
حسین به خاک طپان است وخاک چون سیماب

حسن که زینب و کلثوم بُد عزادارش
حسین به ماتم او وحش وطیر ،سینه کباب

حسن که بود سرش زیبِ دوشِ جدّ وپدر
حسین به نیزه سرش همچو مهرِ عالمتاب

حسن که رخت کشید ازسمک به اوجِ سماک
حسین به سایهٔ خورشید آرمیده به خواب

حسن به حشر شفیع تو می شود خاکی
حسین گناه تورا می کند بدل به ثواب¹

محمّدابراهیم خاکی شیرازی

______

1_مجموعهٔ مراثی خاکی ،چاپ سنگی ،صفحهٔ ۳۸و۳۹

#حسنیّ #حسینیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی اللهُ علیکَ یاآبامحمّد یاحسنَ بن علیّ روحی لکَ الفِداء

رباعی

تا نورِ حسن ازرُخِ دین زنگ زدود
پیوسته اسیرِ ستمِ اعدا بود

جزصبرنکرد بادلِ خون پالا
جزشکر نکرد بالبِ زهرآلود

مؤمن حسین یزدی

#حسنیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی اللهُ علیکَ یاابامُحمّد یاحسنَ بنَ علی روحی لک الفِداء

مرثیهء امام مجتبی {علیه السّلام}

که ریخت سودهء الماس ریزه درجامش
که زهرگشت ازآن آبِ خوش گوارِحسن

دراندرون صدوهفتاد پاره شد جگرش
همه زراهِ گلو ریخت درکنارِ حسن

به رنگِ گونهء الماس شد زمرّد فام
مفرّح لبِ یاقوتِ آبدارِ حسن

جگربسوخت شفق را چولاله زآتشِ دل
زحسرتِ جگرخستهء فَکارِ حسن

لبش که مایهء تریاک بود شدپرزهر
فغان زتلخی شهد شکر نثارِحسن

ستاره خون بچکاند زچشم اگر بیند
جراحتِ جگر وچشمِ اشک بارِ حسن

زمانِ عشرتِ پیغمبران خزانِ ستم شد
بریخت لاله ونسرین زنوبهارِ حسن

#حسنیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
سبزه رُخ برخاک مالد ازغمِ زهرِ حسن
لاله گون گردد شفق ازخجلتِ خونِ حسین

#حسنیّ #حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی اللهُ علیکَ یاابامحمّد یاحسن بن علی روحی لکَ الفِداء

رباعی درشانِ امام حسن علیه السّلام

شاهی که زعیب بود عاری گهرش
درگردشِ چرخ بین چه آمد به سرش
یاقوتِ لبش زمرّدی گشت ززهر
الماس تراش شد عقیقِ جگرش

اشاره :
درباب مضمون فوق چندشاعر ابیاتی گفته اند ولی هیچ یک به زیبایی رباعی فوق نمی رسد :

استادشریف خیّاط طهرانی گوید :

الماس اگر به بوی بدخشان نیافت راه
رنگِ زمرّد از چه عقیقِ یمن گرفت

ومرحوم خاکی شیرازی گوید :

زمرّدین لبِ لعلَش زسودهء الماس
که پارهء جگرش چون عقیق درلگنست

واین بیت ازلاادری :

به رنگِ گونهء الماس شد زمرّد فام
مفرّح لبِ یاقوتِ آبدارِ حسن

#حسنیّ

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah