Forwarded From گروه تاریخ مؤسسه امام خمینی(ر.ه)
📌گروه #تاریخ مؤسسه امام #خمینی.

برای آشنایی، شناخت و تحلیل تاریخ اسلام، اهل بیت و #تشیع، دریافت پاسخ شبهات و آثار علمی گروه به ما بپیوندید.

👇👇
🌻 @histori_islam
عکس دربند میرزا رضا را دیدم یاد پیشگوئی یکی از در
از شاه تیمور عجیب تر، پیشگوی عارف کرد زبان دیگری است،
بنام #ایل بیگی جاف
حدود چهارصد و اندی سال پیش

هر چه که فرموده، تا امروز مقرون به صحت گشته
شاید باور نکنید ولی
او حتی نام #خمینی را در اشعارش به صراحت آورده است
مقام تطویل نیست...

مرحوم ادیب الممالک فراهانی
بعضی از اشعار پیشگویی حکیم ایل بیگی را به نظم در آورده است،

ر.ک. دیوان ادیب
Forwarded From کتابخانه مجازی
@ketabkhaneh2015
سقوط_یک_بهشت!

کتاب The Fall of Heaven "سقوط یک بهشت"، کتابی است که نوشته یک تاریخ شناس برجسته آمریکایی Andrew Scott Cooper می باشد و مدتی پیش در ایالات متحده آمریکا منتشر شد.
در این کتاب خواندنی، نویسنده برای اولین بار در تاریخ #آمریکا اظهار می کند که اگر #محمدرضا_شاه_پهلوی و حکومت او همچنان بر سر کار بود، امروزه #دنیا_محل_امنی برای زندگی بود و خبری از تروریسم در جهان نبود.
@ketabkhaneh2015

در این کتاب نویسنده با مدرک ثابت می کند که چگونه #آمریکا و #اروپا نقش مستقیمی در سرنگون کردن محمدرضا شاه و روی کار آوردن #خمینی و حکومت او، جمهوری اسلامی، داشتند. در این کتاب توضیح داده می شود که چگونه ایران با سرعتی بالاتر از کشور ژاپن در حال رشد و پیشرفت بود و چگونه محمدرضا شاه شبانه روز برای آبادانی ایران می کوشید.

در پایان نویسنده از سالهای آخر شاه در ایران می گوید و شرح می دهد که چگونه رسانه های غربی به ترور شخصیت او می پرداختند و او را دیکتاتور و ناقض حقوق بشر، شکنجه گر و جنایتکار معرفی می کردند در حالی که همه این تبلیغات دروغ بود و شاه حتا حاضر نشد برای حفظ سلطنت خود از نیروی نظامی قوی که داشت بر علیه ملتش استفاده کند و خون ملتش را بریزد.
@ketabkhaneh2015

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
The Fall of Heaven is a history of Iran during the reign of the last Shah, Mohammad Reza Pahlavi. The author is a specialist in U.S.-Iran relations, but in this book the American interests are a sideshow and the story of Iran is the main story. I received an advance copy from the Goodreads Giveaways program.

The book is organized into two parts. The first part deals with most of the Shah’s reign, beginning in 1941 when Iran was occupied by Allied armies during World War II, and his vision including self-determination (very difficult in the Cold War era), equal rights for women, modern technology and culture, often in emulation of Europe but also trying to establish a Persian identity. By taking control of oil production from American and British corporations, the Shah was able to accomplish much of his vision and create an economy that was extremely prosperous, though hardly smooth.
The second part of the book deals with the chain of events beginning almost forty years ago, which led to the rise of Khomeini and the Islamic government, the downfall of the Shah and his voluntary exile. 

The writing is compelling; I felt almost as if I were witnessing the events. The author takes time to describe crucial misunderstandings/deceptions, difficult choices, how individual people felt, and the harder question about how "the people" felt. There are many direct quotations and even conversations recorded in the speakers’ own words. The perspective of the book is complex: while it’s centered on and sympathetic to the royal family, they are portrayed as very human. Each chapter begins with a couple of beautifully selected quotations – from the Shah, the Queen, Ayatollah Khomeini, or the ancient Persian Book of Kings.

I highly recommend this book and recognize it is dealing with a subject about which I know too little.

@ketabkhaneh2015
Forwarded From الأثــر |کتابشناسی‌شیعه|
✅شخصی میگفت: وقتی آقای بروجردی از دنیا رفت، در مدرسه آقای بروجردی در نجف مجلس فاتحه ای برگزار شد. همه علما در آن مجلس شركت كردند. آقای حكیم به صورت معمولی وارد مجلس شد و نشست. ولی وقتی آسید عبدالهادی وارد مدرسه آقای #بروجردی شد، منقلب شد و گریۀ شدیدی كرد و چون چشمش نمیدید، مدّتی طول كشید تا در جای خودش بنشیند. در طول این مدّت تمام جمعیت به احترام وی سرپا ایستاده بودند،با اینكه او جمعیت را نمیدید. آن آقا میگفت: در آن جلسه اهل فنّ فهمیدند كه مرجعیت از آنِ كه خواهد بود و پیدا بود كه همه علما به آسید عبدالهادی توجه دارند. بعد از رحلت آقای آسید عبدالهادی مرجعیت از آنِ آقای حكیم شد. آقای حكیم و آقای #شریعتمداری از نظر تعداد مقلدین بر دیگران تقدم داشتند.

✅اكثریت تركها مقلد آقای #شریعتمداری و كمی از تركها و نیز كمی از فارسها مقلد آقای حکیم و آقای خویی بودند. در منطقه آذربایجان آقای #شریعتمداری و آقای #خویی مقلد داشتند ولی در غیر آذربایجان و غیر ایران مرجع عمده آقای حكیم بود. آقای شریعتمداری هم به همین نكته توجّه داشت،چون وقتی آقای حكیم به علمای ایران تلگراف كرد و از آنها خواست كه به نجف بیایند تا در موضوع شاه تصمیم بگیرند، آنها عذرخواهی كرده بودند كه شرایط ما اجازه نمیدهد ما از ایران حركت كنیم. آقای حكیم در آن تلگراف از آقای #شریعتمداری و آقای #گلپایگانی و آقای خمینی با تعبیر «آیة الله» نام برده بود و آقای #خمینی و آقای #گلپایگانی نیز در جواب با همان تعبیر پاسخ گفته بودند ولی آقای #شریعتمداری با تعبیر «آیة الله العظمی» از آقای حكیم یاد كرده بود. بعضی از اصحاب ایشان عرض كردند كه شما چرا از این تعبیر استفاده میکنید در حالی كه ایشان چنین تعبیری درباره شما به كار نبرده اند؟ آقای شریعتمداری پاسخ داده بود: چون آقای حكیم اثباتاً بر ما مقدم است. ما در ایران در مرجعیت با او مشاركت داریم ولی در غیر ایران، مرجعیتِ منحصر از آنِ اوست و باید اینها رعایت شود. امّا ثبوتاً آقای #شریعتمداری از نظر سرعت انتقال و اطلاع بر اشباه و نظائر و فهم عرفی بر اقران تقدم داشت و آقای حكیم هم در اصول و بعضی از مباحث صناعی فقه بر آقای شریعتمداری ترجیح داشت. در اصول خیلیها بر آقای شریعتمداری مقدم بودند. در مكتوب، حاشیۀ آقای حكیم بر حاشیۀ آقای #شریعتمداری مقدم و آقای #شریعتمداری در خیلی از موارد از مستمسك آقای حكیم بهره برده است.

http://l1l.ir/3d0i

@ketabshenasishia