Forwarded From اتچ بات
#تفسیر_قرآن

❗️❕ریشه خواری و خط کفر !!!!


‍ ═✧❁﷽❁✧═

1️⃣ خط فکری #بنی_امیه به سرکردگی ابوسفیان، از هیچ دشمنی با اسلام فروگذاری نکرد. آنها در فتح مکه از روی ناچاری اسلام آوردند.

2️⃣ روی کار آمدن عثمان _ یکی از بنی امیه _ به عنوان خلیفه سوم، شروع اختلافات عمیق و تغییرات اصلی و بنیادی در تاریخ اسلام است.

3️⃣ خداوند برای هدایت مسلمانان این خط فکری شیطانی را رسوا نمود:

📖 «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوار»

📖 آيا نظر نكردى به سوى كسانى كه نعمت خدا را به كفر و ناسپاسى تبديل كردند و قوم خويش را در خانه فساد و هلاكت فرود آوردند.(إبراهيم : 28)

4️⃣ مصادیق این آیه که «#نعمت را به #کفر و مسلمانان را به #خواری و #جهنم فرود آوردند» چه کسانی هستند؟

5️⃣ ابن حجر در شرح صحیح بخاری، ذیل این آیه با روایات متعدد و صحیح، آنها را معرفی می کند:

♦️ «... هُمْ الْأَفْجَرَانِ بَنُو أُمَيَّة وَبَنُو الْمُغِيرَة، فَأَمَّا بَنُو الْمُغِيرَة فَقَطَعَ اللَّه دَابِرَهُمْ يَوْمَ بَدْر، وَأَمَّا بَنُو أُمَيَّة فَمُتِّعُوا إِلَى حِينٍ...»

♦️ آنها فاجران(به معنی کافران و زناکاران) از #بنی_امیه و بنی مغیره هستند. اما خداوند کمر بنی مغیرة را در روز بدر شکست. و اما #بنی_امیه را خداوند تا زمانی مهلت و بهره(از دنیا) داد.
_________________

✅ و این حضرت زینب کبری سلام الله علیها بود که با #خطبه_ها و #گریه_ها و #اسارت خویش در کوفه و شام، این خط فکری را برای همگان آشکار نمود.

@borrhan
Forwarded From مصطفى دلشاد تهرانى
#نکته_ها

⭕️ نفی خدایی کردن در حکومت و مدیریت

امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامۀ مالک اشتر در نفی خدایی کردن در حکومت و مدیریت چنین فرموده است :

«إِيَّاکَ وَ مُسَامَاةَ اللّهِ فِي عَظَمَتِهِ، وَ التَّشَبُّهَ بِهِ فِي جَبَرُوتِهِ ، فَإِنَّ اللّهَ يُذِلُّ كُلَّ جَبَّارٍ ، وَ يُهِينُ كُلَّ مُخْتَالٍ .»

بپرهيز از به نبرد برخاستن با خدا در بزرگى او، و همانند دانستن خود با وى در قدرت و عظمت او كه خداوند هر گردنكشى را خوار مى سازد و هر خودبزرگ پندارى را بى مقدار مى نمايد.

خودخداانگارى، توهّمى است كه زمامداران و قدرتمندان گرفتار آن مى شوند. برخى چون فرعون صريح و علنى، كوس خدايى مى زنند، و برخى با رياورزى و فريبكارى، خودخداانگارى خويش را پيش مى برند. چنين توهّمى از خود، موجب خودكامگى و حريم شكنى و ستمگرى است، و چرا خودخداانگاران چنين نكنند، كه آنان مالك همه چيز مردمان اند؟ و فريبكارانِ ايشان، فرمان خود را، فرمان خدا، و نافرمانى خود را، نافرمانى خدا جلوه مى دهند، تا به سهولت فرمانفرمايى و خودكامگى كنند.

حكومت و مديريت جايگاه تدبير امور؛ و برنامه ريزى، سازماندهى، كنترل و نظارت، هدايت، انگيزش، ارتباطات و تصميم گيرى، در جهت تحقق اهدافى چون عدالت، امنيت، رفاهت، و رشد و تعالى است؛ و نه جايگاه خدايى كردن، كه رابطه زمامداران و مديران با مردمان و اداره شوندگان، رابطه مالك و مملوك، خدا و بنده، آقا و برده، و حاكم و محكوم نيست. اميرمؤمنان در اين جا به صراحت، زمامداران و مديران را از توهّم خدايى كردن پرهيز داده است .

امام على (ع) در آموزه هاي خودش به مردمان و كارگزاران مى آموخت كه هيچ كس مالك و مسلّط بر ديگرى نيست، هيچ كس برده و بنده ديگرى نيست، و هيچ كس دارای اين حق نيست كه بر ديگران خدايى كند و آنان را چون مملوكان خويش بگيرد . در خطبۀ ۲۱۶ نهج البلاغه چنین آمده است:

«فَإِنَّمَا أَنَا وَ أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ لِرَبٍّ لاَ رَبَّ غَيْرُهُ.»

جز اين نيست كه من و شما [ همگى ] بندگان و مملوكان پروردگارى هستيم كه جز او پروردگارى نيست.

آن حضرت با بيان نوع رابطه صحيح زمامداران و مردمان، تصور خودخداانگارى و رفتن به سوى خدايى كردن را مى زدود و در عمل نيز سخت با آن مقابله مى نمود. در خطبۀ ۲۱۶ نهج البلاغه ، اميرمؤمنان على (ع) با تبيين رابطه متقابل زمامداران و مردمان ـ از جنس رابطه دو ذى حق ـ و روشن كردن اين موضوع كه هيچ كس حقّ يك طرفه ندارد، و حتّى خداوند كه درواقعِ امر داراى حقّ يك طرفه است، از سرِ بخشندگى و فزوندهى آن را دوطرفه قرار داده، آموخته است كه هرجا دو طرف وجود دارد، حق دوطرفه است .

بدين ترتيب وقتى روابط انسان ها، هركه باشند، و در هر جايگاهى قرار گرفته باشند، رابطه اى دوطرفه و از سنخ رابطه دوذى حق است، ديگر جايى براى خودخداانگارى و خدايى كردن در روابط آدميان باقى نمى ماند.

از ديدگاه اميرمؤمنان على (ع) هركه خودخداانگارى نمايد و بخواهد خدايى كند، خالق هستى او را به خوارى نشاند و بى مقدار سازد .

#نکته_ها #امیر‌مومنان #عهدنامه‌مالک‌اشتر #حکومت #مدیریت #نفی‌خدایی‌کردن #خودکامگی #حریم‌شکنی #خودخداانگاری #خواری

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani