Forwarded From مصطفى دلشاد تهرانى
#نکته_ها

⭕️ نفی خدایی کردن در حکومت و مدیریت

امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامۀ مالک اشتر در نفی خدایی کردن در حکومت و مدیریت چنین فرموده است :

«إِيَّاکَ وَ مُسَامَاةَ اللّهِ فِي عَظَمَتِهِ، وَ التَّشَبُّهَ بِهِ فِي جَبَرُوتِهِ ، فَإِنَّ اللّهَ يُذِلُّ كُلَّ جَبَّارٍ ، وَ يُهِينُ كُلَّ مُخْتَالٍ .»

بپرهيز از به نبرد برخاستن با خدا در بزرگى او، و همانند دانستن خود با وى در قدرت و عظمت او كه خداوند هر گردنكشى را خوار مى سازد و هر خودبزرگ پندارى را بى مقدار مى نمايد.

خودخداانگارى، توهّمى است كه زمامداران و قدرتمندان گرفتار آن مى شوند. برخى چون فرعون صريح و علنى، كوس خدايى مى زنند، و برخى با رياورزى و فريبكارى، خودخداانگارى خويش را پيش مى برند. چنين توهّمى از خود، موجب خودكامگى و حريم شكنى و ستمگرى است، و چرا خودخداانگاران چنين نكنند، كه آنان مالك همه چيز مردمان اند؟ و فريبكارانِ ايشان، فرمان خود را، فرمان خدا، و نافرمانى خود را، نافرمانى خدا جلوه مى دهند، تا به سهولت فرمانفرمايى و خودكامگى كنند.

حكومت و مديريت جايگاه تدبير امور؛ و برنامه ريزى، سازماندهى، كنترل و نظارت، هدايت، انگيزش، ارتباطات و تصميم گيرى، در جهت تحقق اهدافى چون عدالت، امنيت، رفاهت، و رشد و تعالى است؛ و نه جايگاه خدايى كردن، كه رابطه زمامداران و مديران با مردمان و اداره شوندگان، رابطه مالك و مملوك، خدا و بنده، آقا و برده، و حاكم و محكوم نيست. اميرمؤمنان در اين جا به صراحت، زمامداران و مديران را از توهّم خدايى كردن پرهيز داده است .

امام على (ع) در آموزه هاي خودش به مردمان و كارگزاران مى آموخت كه هيچ كس مالك و مسلّط بر ديگرى نيست، هيچ كس برده و بنده ديگرى نيست، و هيچ كس دارای اين حق نيست كه بر ديگران خدايى كند و آنان را چون مملوكان خويش بگيرد . در خطبۀ ۲۱۶ نهج البلاغه چنین آمده است:

«فَإِنَّمَا أَنَا وَ أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ لِرَبٍّ لاَ رَبَّ غَيْرُهُ.»

جز اين نيست كه من و شما [ همگى ] بندگان و مملوكان پروردگارى هستيم كه جز او پروردگارى نيست.

آن حضرت با بيان نوع رابطه صحيح زمامداران و مردمان، تصور خودخداانگارى و رفتن به سوى خدايى كردن را مى زدود و در عمل نيز سخت با آن مقابله مى نمود. در خطبۀ ۲۱۶ نهج البلاغه ، اميرمؤمنان على (ع) با تبيين رابطه متقابل زمامداران و مردمان ـ از جنس رابطه دو ذى حق ـ و روشن كردن اين موضوع كه هيچ كس حقّ يك طرفه ندارد، و حتّى خداوند كه درواقعِ امر داراى حقّ يك طرفه است، از سرِ بخشندگى و فزوندهى آن را دوطرفه قرار داده، آموخته است كه هرجا دو طرف وجود دارد، حق دوطرفه است .

بدين ترتيب وقتى روابط انسان ها، هركه باشند، و در هر جايگاهى قرار گرفته باشند، رابطه اى دوطرفه و از سنخ رابطه دوذى حق است، ديگر جايى براى خودخداانگارى و خدايى كردن در روابط آدميان باقى نمى ماند.

از ديدگاه اميرمؤمنان على (ع) هركه خودخداانگارى نمايد و بخواهد خدايى كند، خالق هستى او را به خوارى نشاند و بى مقدار سازد .

#نکته_ها #امیر‌مومنان #عهدنامه‌مالک‌اشتر #حکومت #مدیریت #نفی‌خدایی‌کردن #خودکامگی #حریم‌شکنی #خودخداانگاری #خواری

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani
Forwarded From مردم‌نامه
#نکته_ها
#مردم_نامه

⭐مهرهای زنان قاجار

🔺در دوره قاجار زنان در عرصه ی اجتماعی حضور بسیار کم رنگی داشتند. این شرایط برای زنان درباری به مراتب بهتر از سایر زنان جامعه بوده است. آن گونه که در تاریخ ذکر شده است زنان درباری و طبقه بالای جامعه توسط معلمان سرخانه و افراد معتمد و غالبا مسن آموزش می دیدند. این زنان سرگرمی های بیشتری در جامعه داشتند. فعال ترین بعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار، شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم، روضه خوانی و نمایش تعزیه بود. کسب اجر اخروی، نیت برای توبه از معاصی، افزودن به اطلاعات دینی، دیدن رجال سیاسی، روحانیون، مراجع بزرگ و شنیدن مواعظ آنها، در کنار محفوظ شدن از لذت در جمع، مشارکت در طبخ غذا و تناول آن، از انگیزه های کوچک و بزرگی بودند که به حضور زنان در این مراسم قوت می بخشید.
@mardomnameh
شرایط زنان طبقه متوسط و پایین جامعه متفاوت بود. نقش اصلی زن این قشر از جامعه در خانواده معنی می یافت. اشتغال زنان بر حسب مقام اجتماعی آنها و سکونتشان در شهر و روستا فرق می کرد. این زنان مسئولیت بیشتری در امور مربوط به خانواده برعهده داشتند. آنان تمامیوقت خود را برای تهیه غذا، مراقبت از فرزندان، رسیدگی به امور خانه و انجام کارهای ریز و درشت خانگی می‌گذراند. حضور زنان در دربار قاجار، از دوران فتحعلی شاه است که رنگی جدی به خود می‌گیرد به طوری که رسیدگی به اموال و دارایی پادشاه که از امور حکومتی بود در این دوره بر عهده زنان اندرونی بود و شاه به علت اعتمادی که به آنان داشت، این مسئولیت را به اندرونی محول کرده بود. نفوذ زنان درباری روی سلاطین و امرای کشور به حدی به حدی در اعمال و تصمیمات آنان موثر بود که همواره سایه آنان در پشت بسیاری از حوادث تاریخی ادوار مختلف این کشور علی الخصوص دوران قاجار قابل رویت است. از آنجایی که زنان دربار باسواد بودند و با توجه به این که در امور داخلی مملکت قدرت دخالت داشتند، بیشتر مهرهای برجای مانده از این قشر مربوط به زنان دربار است.
@mardomnameh
مهرهای زنان درباری با توجه به موقعیت و جایگاه آنها همانند مهرهای شاهان و شاهزادگان قاجاری از زیبایی خاصی برخوردارند. بنابر نوشته های بنجامین، زنان اعیان و اشراف اغلب مهر اسم خود را در حلقه هایی جواهر نشان در اتنگشت و یا به صورت مدال مرصع در گردن دارند و استفاده از مهر انگشتری در بین زنان رایج است. متن مهر که به آن سجع مهر گفته می شود بنابر عقاید دارنده مهر با یکدیگر متفاوت است. این مهرها از جنس برنج و انواع سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی مانند عقیق، یشم و زمرد است زیرا درجه سختی این آلیاژ و سنگ ها مناسب حکاکی است. قاب مهرها بیشتر از طلا و نقره ساخته می شد. مهرهای مهدعلیا و شکوه السلطنه با تزیینات بیشتر بیرونی نظیر میناکاری، فیروزه کوبی و مرصع کاری است...
برای خواندن ادامه این مطلب، به مقاله زیر مراجعه نمایید:

📝بررسی مهرهای زنان در دوره قاجار
✒اکرم محمدی زاده
📌دوماهنامه علمی تخصصی پژوهش در هنر و علوم تخصصی، سال 5، شماره 5(پیاپی 28)، شهریور 1399
@mardimnameh
Forwarded From مصطفى دلشاد تهرانى
#نکته_ها

⭕️ عذر ناپذیری در ریختن خون

«وَ لاَ عُذْرَ لَکَ عِنْدَ اللّهِ وَ لاَ عِنْدِي فِي قَتْلِ الْعَمْد . »  
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ ( عهدنامۀ مالک اشتر )

در كشتن به عمد نه در پيشگاه خداوند پوزشت پذيرفته است و نه در نزد من.

ريختن خون ناحق هيچ توجيهى ندارد و اين تصور كه حكومت چنان اهميت دارد كه ريختن خون در پاى آن، توجيه پذير است، در تضاد با منطق دين است. زيرا حرمت فرد و خون انسان چنان بزرگ و سنگين است كه بى حرمتى به يك نفر و ريختن خون يك انسان، چونان بى حرمتى به همه مردمان و ريختن خون همه آنان است؛ و حكومت جز وسيله اى براى حفظ حرمت مردمان و پاسداشت حقوق آنان و برپايى عدالت و امنيت و رفاهت براى آنان نيست. پس چگونه ممكن است حكومتى كه به خودىِ خود هيچ ارزشى ندارد و فقط ارزش آن در امور فوق است، بتواند اهميت و حرمتى برتر از مقصد خود بيابد؟ اين نقض غرض است. بنابراين ريخته شدن كم ترين خون ناحق در راه تحكيم حكومت و قدرت به معناى نفى همه چيز حكومت و پا گذاشتن بر حرمت همه مردمان است.

#نکته_ها #امیر‌مؤمنان #عهدنامه‌مالک‌اشتر #حکومت #حقوق #نفی_خونریزی #عدالت #امنیت

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani