Forwarded From دراسات في مباني علم الرجال
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🔶 شش صفحه تقدیر و تشکر؛ یک سوزن به خودم یک جوالدوز به دیگران

✳️ امسال که به نمایشگاه کتاب رفتم به اندازه وسع، علاقه و دانشم (که البته هیچ کدامش چنگی به دل نمی زند) چند کتاب خریدم.
کتاب مدعيان مهدويت وهزاره گرايان تألیف ويليام فردريك تاكر از جمله کتاب هایی است که امروز خریدم. این کتاب با ترجمه دوست فاضلم دکتر حميد باقري توسط انتشارات حكمت چاپ و منتشر شده است.
هنوز فرصت مطالعه تفصیلی کتاب را پیدا نکرده ام، و تنها فرصت شد مقدمه‌ مترجم و مؤلف را بخوانم.
آنچه بیش و پیش از همه نظرم را جلب کرد شش صفحه از مقدمه مؤلف با عنوان تقدیر و تشکر بود، تشکر از همه کسانی که به نحوی مؤلف را یاری کرده اند، چیزی که متاسفانه در سرزمین ما، که گهواره تمدن است، نه تنها به چشم نمی خورد بلکه بسیار هم عجیب و غریب است!
من در طول سالیانی که قلم بر کاغذ گذاشته ام (بخوانید: کاغذ سیاه کرده ام) سعی ام بر این بوده که از صاحبان حق تشکر و قدردانی کنم، ولی میان ماه ما تا ماه گردون...
بگذریم، کشته از بس که فزون است کفن نتوان کرد.
Forwarded From دراسات في مباني علم الرجال
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🗒 یک تصور نادرست

✅ شاید در مواجهه با مصادر رجالی با این استدلال زیاد روبه رو شده اید که نقل قمی ها از راوی ای نشانگر وثاقت اوست چرا که قمی ها در امر روایت سخت گیر اند به گونه ای که بسیاری از راویان را از قم بیرون کرده اند. (رجال خاقانی، ص207)
اما این تصور درست نیست، چرا که آنچه در قم اتفاق می افتاد و برخی از راویان را بیرون می کردند نه به خاطر شدت عمل آنها در نقل روایت بلکه به سبب جنبه های سیاسی است. توجه داشته باشید که اخراج روات از قم تنها توسط احمد اشعری و تنها در روزگار او صورت گرفته است نه زمان های دیگر و وجه آن رابطه حسنه ای است که اشعری با اعوان و انصار حکومت دارد، رابطه ای که ممکن است تندروی های غالیانه آن را تحت تاثیر قرار دهد ، از این رو هر کسی که متهم به غلو می شود محکوم به اخراج است.
ماجرا همین است و بس، و ارتباط دادن آن به دقت نظر قمی ها در نقل حدیث نا صواب است.


✳️ این یادداشت را در میان کاغذ پاره هایم پیدا کردم. ظاهرا نوشته خودم است، ولی ممکن است از جایی نوشته باشم که یادم رفته است منبعش را یادداشت کنم. چندان فرقی هم نمی کند.

https://t.me/derasatfielmrejal
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

? مطالع الانوار؛ گنجینه ای مهجور

✅ مطالع الانوار في شرح شرائع الاسلام نگاشته مرحوم سیّد محمّد باقر شفتی (متوفّی1260هجری) از بهترین و در عین حال مفصّل ترین شرح هایی است که بر شرائع الاسلام محقّق حلی نوشته شده است.

حدود ده سال پیش، یکی از دوستان فاضلم یک دوره این کتاب را به من هدیه داد. همان ایّام در حدّ یک تورّق آن را بررسی کردم، ولی تا امسال فرصت مطالعه آن را به دست نیاوردم مگر به صورت مراجعه های گذری. ولی امسال برای مطالعه مبحث فقه به این کتاب بسیار مراجعه کرده ام و هر روز بخشی از آن را می خوانم، و هر چه بیشتر می خوانم از سویی شوق و ذوقم برای ادامه آن بیشتر می شود و از سوی دیگر بر مهجوریت این گنجینه ارزشمند تأسف می خورم.

مطالع الانوار تنها شرح کتاب صلات شرائع است، اما مرحوم شفتی همین بخش اندک کتاب شرائع را در شش جلد نسبتاً قطور شرح کرده است ، به گونه ای که به جرأت می توان گفت: مطالع الانوار مفصّل ترین شرح کتاب شرائع وشايد مفصل ترين متن فقه استدلالی است.

در میان مباحث مختلف این کتاب، آن چه بیشتر از همه برای من جذّاب است مباحث رجالی و حدیثی آن است. صفحه ای از این کتاب ارزشمند نیست مگر این که مؤلّف در آن به مباحث رجالی و حدیثی نپرداخته باشد، به گونه ای که اگر مباحث رجالی این کتاب استخراج شود کتابی با حجم هزار صفحه می شود و شاید هم بیشتر.

متأسفانه این کتاب به صورت چاپ سنگی منتشر شده است آن هم با کیفیتی نا مناسب، و شاید یکی از علل مهجوریت آن هم همین کیفیت نامطلوب چاپ آن است.

به نظرم با این اوضاع چاپ و نشر، امید داشتن به تصحیح و چاپ این کتاب (که شاید با چاپ جدید، بیست جلد قطور بشود) امید واهی است، هرچند از لطف و عنایت خداوند چیزی بعید نمی نماید.
با این حال کاش دانشجو یا طلبه ای از باب «ما لایدرک کلّه لا یترک کله» استخراج مباحث رجالی و حدیثی آن را به عنوان پایان نامه ارشد یا دکتری بر عهده بگیرد.

https://t.me/derasatfielmrejal
Forwarded From کانال تخصصی "علم رجال"
♨️ نقد و نظر

✳️ مباحث تحلیل فهرستی

? در سال 1388 کتابی با عنوان "بازسازی متون کهن حدیث شیعه: روش، تحلیل، نمونه" با تالیف و تدوین محمد عمادی حائری به چاپ رسید

? استاد حسن انصاری در نقد رویکرد تحلیل فهرستی که در این کتاب به آن اشاره شده بود مقاله ای با عنوان ""اصل" نزد محدثان و نگاهی به نظريه تحليل فهرستی: نقدی بر يک رويکرد رجالی" نگاشتند.

? استاد انصاری پس از نگارش مقاله بالا مقاله ای با عنوان "طریقه فهرستی و نقد آن" نوشتند

? تب بحث که داغ شد

? استاد محمدباقر ملکیان مقاله ای با عنوان "شیوه فهرستی، شیوه ای فراموش شده" در پاسخ به مقاله استاد حسن انصاری نگاشتند

?در ادامه هم استاد حسن انصاری با مقاله "پاسخ به یک انتقاد درباره طریقه فهرستی" درصدد پاسخ برآمدند




? خوانش این مقالات خالی از لطف نیست

#️⃣ #اصل #فهرست #تحلیل_فهرستی #تحلیل_رجالی #حسن_انصاری #مددی #استاد_مددی #محمدباقر_ملکیان

? @Rejal_science
Forwarded From دراسات في مباني علم الرجال
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🗒 یک سوزن به خودم

✅ رسم مرحوم اردبیلی در جامع الرواة این است که پس از آنکه اسم راویان مذکور در مصادر رجالی و خلاصه ای از تراجم آنها را آورد به نمونه ای از روایات آنها در کتب اربعه اشاره میکند. مثلاً پس از آنکه خلاصه ای از اقوال رجالیون پیرامون محمد بن مسلم را ذکر میکند (که البته این بخش از رجال وسیط استر آبادی است) به روایات محمد بن مسلم در کتب اربعه اشاره میکند و تکه ای از اسانید روایات محمد بن مسلم را هم ذکر میکند تا معلوم شود که مشایخ او و راویان از او چه کسانی هستند.
تا اینجای کار مطلب چندان پیچیده نیست، اما یک نکته ظریف وجود دارد و آن اینکه گاه عنوانی در سند روایتی آمده است که بر هیچ یک از عناوین مذکور در مصادر رجالی قابل تطبیق نیست. مثلاً اگر در مصادر رجالی دو عنوان محمد بن مسلم آمده است در ذیل هر کدام - پس از ذکر خلاصه ای از تراجم هر یک که در مصادر رجالی مذکور است - نمونه ای از روایات هر کدام را ذکر میکند.
حالا اگر در سند روایتی با محمد بن مسلمی مواجه شد که با آن دو عنوان پیشین قابل انطباق نیست در این صورت، به روایات این محمد بن مسلم در ادامه روایات محمد بن مسلم دوم اشاره می کند.

از همین رو ست که در ذیل جعفر بن الحسن (محقق حلی) که آخرین جعفر بن الحسن است روایتی را از تهذیب ذکر می کند که در سندش جعفر بن حسن آمده است (جامع الرواة، ج2،ص78).

مرحوم اردبیلی در مقدمه اش به این شیوه اشاره کرده است، اما منِ هیچ ندان در هنگام تصحیح جامع الرواة از این نکته غفلت ورزیدم و در موارد زیادی - به عنوان اشکال بر مؤلف - نوشته ام: آنچه در این سند آمده است با عنوانی که مؤلف ترجمه اش را ذکر کرده است مغایر است. البته بسیاری دیگر - همانند مرحوم محدث نوری، محقق شوشتری و برخی از اساتید عظام این حقیر - هم مرتکب این اشتباه شده اند و شاید همین باعث شد من در عبارت مرحوم اردبیلی در مقدمه کتاب، دقت کافی نکنم، هر چند هیچ کدام از این ها عذر موجهی برای غفلت من نیست.

https://t.me/derasatfielmrejal
Forwarded From دراسات في مباني علم الرجال
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🗒 تاثیرات ماندگار جنبش اخباری گری

✅ تا قبل از جنبش اخباری گری و ظهور علمای اخباری، در روایات فقهی، تنها (و یا غالبا) به تهذیب الاحکام مراجعه می شد، و به اصطلاح یأس پس از فحص حاصل نمی شد مگر پس از مراجعه به تهذیب الاحکام. این باور (که چه بسا عبارات مشیخه تهذیب و نیز دیباچه استبصار مسببش بوده) در کتب فقهی فقهای مکتب حله و مکتب جبل عامل، همانند مختلف الشیعة، مسالک الافهام، الروضة البهیة و... به وضوح مشهود است.
بی توجهی نسبی به کافی و من لا یحضره الفقیه، و بی توجهی مطلق نسبت به کتاب هایی همانند: قرب الاسناد، علل الشرائع، امالی صدوق و مفید و طوسی، عیون اخبار الرضا، ثواب الاعمال و.... و بالتبع ادعای عدم وجود نص در بسیاری از فروعات فقهیه (چنان که حر عاملی نمونه هایی از این ادعای عدم وجود نص را نقل کرده است) یکی از اعتراضات اصلی جنبش اخباری گری بود، که تالیف مجامع روائی دراز دامن همانند وسایل الشیعة را در پی داشت.

امروزه و پس از مختومه شدن پرونده اخباری گری، نه تنها عدم اکتفای به تهذیب الاحکام و مراجعه به وسائل الشیعة امری مسلم پنداشته می‌شود، بلکه از مرحوم آقا بزرگ تهرانی از آخوند خراسانی (مؤلف کفایة الاصول) نقل می کند که ایشان، علاوه بر مراجعه به وسائل الشیعة، مراجعه به مستدرک الوسائل محدث نوری را هم ضرور می دانستند.

https://t.me/derasatfielmrejal