Forwarded From کانال برهان
#نقد_تصوف
#وحدت_وجود (۱۱۱)

❗️معاد در تصوف!
❗️از عالم کثرت به عالم وحدت!

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

صوفیان درباره مرگ و معاد دیدگاه جالبی دارند. می‌گویند به حکم شریفه «انا لله و انا الیه راجعون» هرکس که بمیرد - از صالح و طالح - فانی في الله می‌شود و با ذات خدا یکی می‌شود.
یعنی وارد عالم وحدت می شود و تشخص و تعین او محو و نابود می‌گردد. حالا جماعت عرفا، کسانی هستند که پیش دستی کردند، و پیش از مرگ خود، به مقام فناء رسیده اند.
لذا تفاوت در تأخر و تقدم است و همه بالاخره به این وحدت میرسند.❗️

حالا یکی از صوفیان بزرگ و معروف به نام میرزا حسن صفی علیشاه (رهبر سلسله نعمت اللهیه صفی علیشاهی) راجع به حضرت #علی_اکبر علیه‌السلام همین را میگوید؛

✖️یعنی می‌گوید حضرت علی اکبر علیه‌السلام بعد از شهادت، وارد عالم وحدت و فناء شد؛
اما چون به امام حسین علیه السلام خبر نداده بود که من رفتم به وحدت، امام حسین در عالم کثرت دنبال فرزندشان می‌گشتند و خلاصه بعد از کلی پرس و جو، مطلع شدند که علی اکبر بدون اطلاع، به عالم وحدت رفته بودند!!!!❗️


❗️باری، امام حسین علیه السلام به میدان آمد تا جنازه علی اکبر را برگرداند، اما در کمال تعجب فرزند خود را پیدا نکرد در همین اثنا، فرزند ندا داد که ای پدر، من را نمی‌یابی چون فاني فی الله شدم و دیگر زمان و مکان ندارم:


چون حسین آواز «اَدرک یا ابا»
زو شنید آمد به میدان دعا
دید نبود در جهان از وی اثر
گشت هر سو در سراغش ره سپر
زد صدا او را به آواز جلی
کت نبینم در کجایی یا علی ؟
گفت : ای شه در بیابان فنا
نیستم دیگر مکان و حد و جا!
از مکان و لا مکان بیرون شدم
عین ذات حضرت بی چون شدم!

بعد صفی کمی به مغزش فشار می‌آورد و یک قاعده کلی دَر می‌کند و می‌گوید هرکس به عالم وحدت برود، دیگر نباید در این عالم دنبالش بگردید چون حتی یک تار مویش هم باقی نمی‌ماند:

چون رسد سالک در اقلیم فنا
جانش گردد غرق دریای لقا
لاجرم در عالم صورت دگر
نیست یک مو از وجود او اثر

صفی علیشاه (در حالیکه کام عمیقی می گیرد) می‌گوید وقتی امام حسین علیه السلام، فرزند خود را در عالم کثرات و خلایق پیدا نکرد، به عالم وحدت که همان ذات خداست، رفت و فرزندش را در ذات خدا پیدا کرد.
چون امام حسین علیه السلام قبلا به فناء رسیده بود و لذا از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت مدام در رفت و آمد بودند.

و آن شهش اندر مقام فرق خواند
چون نَجُست اینجاش سوی جمع راند
زآنکه ذات آن شهنشه ذات هوست
وحدت و کثرت همه در تحت اوست
چون علی را اندر این کثرت نیافت
هِشت کثرت را و در وحدت شتافت
دید در صحرای وحدت واردش
متصل با ذات پاک واحدش

📕کتاب زبدة الاسرار، (1391ش) ص88


🔖پی نوشت:
دیگه سوال نکنید که مگر در عالم وحدت، تعیّن و تشخّص و اسامی و عناوین محو نمی‌شود؟
و اگر قرار بود همچنان امام حسین و جناب علی اکبر باقی بمانند که دیگر عالم وحدت معنا نداشت! فقط بخوانید و از معارف ولوی صوفیه لذت ببرید!!!
و بعد از استغفار، حمد خدا را به جای بیاورید که سر سفره اهل بیت علیهم السلام نشسته‌اید.

➖➖➖➖➖
@borrhan
Forwarded From در ایتا منتظریم
#کتاب ابن عربی از نگاهی دیگر
نویسنده : سید محسن طیب نیا

#دیدگاه_ابن_عربی
#وحدت_وجود
#عرفان
#ابن_عربی

کانال کتابخانه دیجیتالی دفتر تبلیغات اسلامی
@dl_islamicdoc_com
🚩🚩



#براهين #وحدت_وجود

🔹عدم مباينت #وجود فقري با حقيقت علت مفيضه در فلسفه¬ #ملاصدرا

1⃣اولاً معلول و ماسوي الله وجود فقري دارند. ثانياً وجود فقري، هويتي مباين با حقيقت علت مفيض ندارد

🔸يعني وقتي مي¬گوييد اين موجود فقير است، يعني عين الفقر و عين الرّبط است و حقيقتي غير از همان حقيقت علت مفيض ندارد.

🔹زيرا علت مفيض، ب آن موجود افاضه کرده است و موجود هيچ چيز از خود ندارد.

🔹 مانند اين است ک في و علي را از جمله بيرون بياوريد، ب محض اينکه معاني حرفي از جمله خارج شوند،

🔸 بي معنا و هيچ خواهند شد. موجود فقير، هويتي مباين با هويت علت مفيض و افاضه کننده نمي¬تواند داشته باشد.

2⃣همچنین معلول و وجود فقري حقيقتي جز افاضه¬ علت ندارد، عين الربط ب علت مفيض‌است.

🔹مانند نسبت نفس انسان ب صورت¬هاي ذهنيه. اگر نفس شخص انسان از بين برود، صورت ذهنيه هم محو خواهد شد.

🔹صور ذهنيه هم در حدوث و هم در بقاء محتاج نفس است. صور ذهنيه عين الربط ب نفس مي¬باشد.

🔸 وجود فقري صور، عين الربط و محتاج ب علت مفيض آن يعني نفس هستند.

💠 بنابر مقدمات بالا ملاصدرا نتيجه مي¬گيرد ک : معلول بايد شأني از شئون علت مفيض باشد، يعني معلول ن با حيثيت تعليليه بلکه با حيثيت تقييديه¬ علت، موجود مي¬شود.

🔹در اين بحث ملاصدرا مي¬خواهد نشان دهد ک علت صرفاً معلول را ب¬ وجود نياورده¬ است، بلکه اساساً معلول ب قيد علت است ک وجود ناميده مي¬شود.

🔸 اين وجود فقري، شأني از شئون آن وجود غني است.

🔹در واقع ملاصدرا نتيجه مي¬گيرد ک وجود فقري وجود بالعرض است، وجود مجازي است نه وجود حقيقي.

🔸 وجود فقري حقيقتاً عدم است؛ ولي ب خاطر استنادي ک بعلت مفيض پيدا مي¬کند،


🔹مي-توانيم آن را وجود بخوانيم و صد البته وجودي است مجازي.

🔹در اينجاست ک ملاصدرا از وجود فقري ب وجود مجازي مي¬رسد

#عرفان #عرفا
منبع:درسگفتارهای #عرفان_نظری_و_عملی.


🔸🔹🔸🔹🔸🔹