به اميد تعجيل و سلامتي حضرت صاحب عجل الله تعالي فرجه الشريف🍃
.
📍گفتگوي جانسوز طفل معصوم و مظلوم سيدالشهداء حضرت رقيه سلام عليها با پدر
.
✏️حضرت سكينه سلام الله عليها در ظهر عاشورا نزد خواهر سه ساله خود حضرت رقيه سلام الله عليها آمدند و فرمودند : "بيا دامن پدر را بگيريم تا مانع رفتن او و كشته شدنش شويم"
.
حضرت سيدالشهداء سلام الله عليه از پشت خيمه اين صدا را شنيدند و ايستادند و بسيار با اين سخن اشك ريختند ، تا حضرت رقيه از خيمه بيرون آمدند و فرمودند : "اي بابا ، مانِعَت نميشوم ، فقط كمي صبر كن تا تورا ببينم"
سيدالشهداء صدا به ناله بلند كرده و او را در آغوش گرفتند ، و لب هاي خشك و تَرك تَرك او را بوسيدند ، در اين هنگامه آن نازدانه فرمود :
.
"اَلعَطَش اَلعَطَش فَإنَّ الظَّمأ قد أحرقَني"
بابا بسيار تشنه ام،شدّت تشنگي جگرم را آتش زده است ، حضرت گريستند و فرمودند كنار خيمه بنشين تاكمي برايت آب بياورم ، سپس حضرتش برخواست تا بسوي ميدان برود ، بازهم رقيه سلام الله عليها دامن پدر را گرفت و با گريه فرمودند :
.
"يا أبَةَ اَيْنَ تَمضي عَنّا ؟"
بابا جان به كجا ميروي !؟ چرا از ما بريده اي !؟
امام عليه السلام بار ديگر او را در آغوش گرفت و آرام كرد و سپس با دلي پُر خون از او جدا شد.
.
📚جمع اين مطلب از وقايع عاشورا(مقدم)صفحه٤٤٥حضرت رقيه(شيخ علي فلسفي)صفحه ٥٥٠ستاره درخشان شام(رباني خلخالي)صفحه٤٠٠