رساله در اثبات ولادت امیر المومنین علیه السلام در روز سیزدهم رجب
آقا جمال خوانساری / به کوشش رسول جعفریان
به موقف عرض می رساند که در باب روز تولد حضرت امام المتقین و امیر المومنین ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ آنچه بر کمترین ظاهر شد، همان است که قبل از این عرض نمود که مشهور میان علمای ما این است که در روز سیزدهم ماه مبارک رجب بوده. و شیخ طوسی در کتاب مصباح [ص 852] حدیثی نقل کرده از حضرت امام جعفر صادق ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ که در هفتم ماه مبارک شعبان بود، و سند آن حدیث ظاهر این است که صحیح باشد. نهایت قولی از کسی از علمای ما موافق آن نقل نکرده اند. بنابر این، عمل به آن حدیث مشکل است. بلکه ظاهر این است که نزد ایشان خلاف آن معلوم بوده، و بنابر آن به مضمون آن قایل نشده اند، و آن را بر خطایی از یکی از راویان حمل کرده اند.
و امثال این بسیار است که در حکمی، حدیث صحیحی وارد شده، و چون مذهب کسی از علمای ما نشده، آن را طرح می کنند، و عمل به آنچه مذهب علما بوده می کنند، زیرا که مرتبه ایشان ازین بلندتر بوده [که] همگی اتفاق بر خطا بکنند، و با وجود حدیث صحیح بخلاف آن قایل شوند، و کسی از ایشان مطلع بر آن حدیث نشده باشد.
با وجود این که حدیث را نیز ایشان نقل کرده باشند، بلکه عمل نکردن ایشان به آن، دلیل واضحی است بر این که خلاف آن بر ایشان معلوم بوده، و به این سبب آن را طرح کرده اند یا تأویلی کرده اند، زیرا که معنی حدیث صحیح این نیست که نسبت آن به امام ـ علیه السلام ـ معلوم باشد تا این که طرح آن نتوان کرد، بلکه معنی حدیث صحیح این است که همه راویان آن بر مذهب حق باشند، و به حسب ظاهر عادل باشند، و ظاهر است که این منافات ندارد به آن که گاهی بعضی از ایشان سهوی یا خطایی بکند، و نقلی که کرده باشد، هرگاه خلاف آن به دلیل دیگر مشخص شود، طرح شود.
و مؤیدات دیگر نیز از برای آن حدیث مذکور می شود. یکی از آنها این است که در حدیث دیگر، دعایی نقل شده که خداوندا! سؤال می کنم تو را به حق دو مولود در رجب، محمد بن علی و دویم پسر او علی بن محمد [مصباح المتهجد، ص 805]؛ و می گویند که هرگاه تولد آن حضرت هم در ماه رجب باشد، بایست که آن حضرت هم مذکور باشد، و مقدم مذکور شود.
دلالت این، اگر چه فی الجمله ظهوری دارد، نهایت ممکن است که اکتفای به آن دو امام اشاره باشد، به بلندی مرتبه ایشان به این که سؤال بحق ایشان کردن کافی است در استجابت دعا، و حاجت نیست به ضم کردن دیگری.
یا آن که آن حدیث نیز موافق مذهب مشهور علمای ما نیست، و باید که آن را هم طرح کنند، زیرا که در تولد حضرت امام محمد تقی معروف این است که در ماه مبارک رمضان بوده، و قول نادری [است] که در ماه رجب بوده. و در تولد حضرت امام علی نقی ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ مشهورتر میانه ایشان این است که در نیمه ماه مبارک ذی حجه بوده، و بعضی گفته اند که در ماه رجب بوده؛ پس آن حدیث را اکثر ایشان طرح می کنند و بر خطایی از یکی از راویان آن حمل می کنند.
و دیگر این که در حدیث دیگر از ابراهیم بن هاشم که از معتمدین اصحاب حضرت امام محمد تقی و امام علی نقی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ بوده، نقل شده که او گفته که تولد حضرت امام علی نقی ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ روز سه شنبه سیزدهم ماه رجب بوده، و می گویند که هر گاه تولد حضرت امیر المومنین ـ صلوات الله و سلامه علیه ـ نیز در سیزدهم ماه رجب باشد، بایست که آن را هم ذکر کند.
و جواب این ظاهر است، زیرا که این وقتی مؤید می شود که مراد ابراهیم بن هاشم ذکر فضیلت روز سیزدهم ماه رجب باشد، و آن معلوم نیست، بلکه ممکن است که مراد او بیان تاریخ تولد آن حضرت باشد، و بنابر آن ذکر تولد امام دیگر نیز در این روز در کار نیست، با [یا] آن که شیخ طوسی در مصباح اشاره به طرح آن حدیث کرده [819]، زیرا گفته روایت نکرده ابراهیم بن هاشم قمی که وفات یافت امام علی نقی علیه السلام روز دوشنبه سیوم ماه رجب، غیر این که گفته متولد شد آن حضرت روز سه شنبه سیزدهم رجب، و مراد او به این که گفته که «غیر این که» اشاره است به این [است] که آنچه او گفته، این تتمه را هم دارد [که گفته امام علی سیزدهم رجب بدنیا آمده. یعنی از روی تعجب و انکار است]، و آن موافق مذهب علمای ما نیست، زیرا که مشهور میانه ایشان این است که در نیمه ماه مبارک ذی حجه بود، چنان که مذکور شد. و بعضی که گفته اند که در ماه رجب بوده، در دویم ماه گفته اند یا پنجم.
☀️🌕☀️🌕☀️🌕
☀️نتیجه این عمل، معیت با امام زمان علیه السلام است...
آیت الله وحید خراسانی:
- من چند سال قبل به اين روايت برخوردم که روايت هم سندش به حدی از اعتبار است که فقيهی...
آن هم فقيهی که ما می گوييم هر کسی نيست! ما فقيه را شيخ انصاری می دانيم، ميرزای شيرازی می دانيم، شهيد اول، شهيد ثانی و...
حديثی که ما به آن برخورديم و عقل را مبهوت می کند نتيجه اش اين است:
کسی که عملش اين باشد، يعنی هر چه می تواند قرآن بخواند [و] هديه کند به او، سزای قطعی اش -که شبهه ندارد- اين است که:
کان معه؛ اصلا جزايش می شود معيت! بهشت ديگر خبری نيست، ارزشی ندارد...
کسی که کارش اين باشد: آنچه ميسر است #قرآن بخواند و #هديه به #امام_زمان بکند، آنچه به او می دهند اين است که در دنيا و آخرت با او خواهد بود.
آیت الله وحید خراسانی
سخنرانی ۲۳ رجب ۱۴۳۴
@yortchi_bosjin_pdf
✅در عصر روز تاسوعا، وقتی که دشمن تصمیم گرفت حمله را بر لشکریان امام حسین علیه السلام آغاز کند، حضرت به برادرش اباالفضل علیه السلام فرمود: به سوی آنان برو و اگر می توانی کار را به فردا واگذار، تا امشب را به نماز و نیایش و طلب آمرزش از او سپری کنیم. خدا می داند که من نماز، تلاوت قرآن، بسیاری دعا و درخواست آمرزش را دوست دارم.
در شرح حال امام حسین علیه السلام و یارانش در شب عاشورا چنین می خوانیم: آن شب، صدای ناله و زمزمه و نیایش حسین و یارانش تا بامداد همچون آوای زنبور عسل به گوش می رسید. گروهی در رکوع بودند و برخی سجده می کردند و دیگران ایستاده و یا نشسته به عبادت سرگرم بودند.
آن شب سی و دو نفر از سربازان عمرسعد که گذرشان به خیمه های امام حسین علیه السلام افتاد، تحت تأثیر این شور و حال قرار گرفتند
شب زنده داری های حضرت زینب علیهاالسلام👇
از برخی تاریخ نگاران نقل شده که می نویسند: «تهجد و شب زنده داری زینب علیهاالسلام در تمام مدت عمرش، حتی شب یازدهم محرم، ترک نشد. از حضرت سجاد علیه السلام روایت شده که فرمود: در آن شب عمه ام زینب را دیدم در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است.
مرحوم بیرجندی در کبریت احمر می گوید: از برخی مقاتل معتبر از امام سجاد علیه السلام نقل شده که فرمود: عمه ام زینب با تمام مصیبتهایی که بر او وارد شده بود، از کربلا تا شام هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد.
نیز روایت کرده که چون امام حسین علیه السلام برای وداع زینب آمد، از جمله سخنانی که به او فرمود این بود:
خواهر جان مرا در نماز شب فراموش نکن.
درباره شب عاشورای زینب علیهاالسلام از کتاب مثیرالاحزان از فاطمه، دختر امام حسین علیه السلام نقل شده که درباره حضرت زینب می گوید:
و اما عمه ام زینب، پس وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه می کرد، و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.»
حضرت زینب علیهاالسلام در عبادت، شبیه مادرش حضرت فاطمه علیهاالسلام بود، شبها با تلاوت قرآن و نماز شب سیر می کرد و نماز شب آن حضرت هیچ گاه ترک نشد؛ حتی در شب یازدهم محرم نماز شب را خواند. امام سجاد علیه السلام فرموده اند👇
دیدم زنیب علیهاالسلام آن شب (شب یازدهم محرم) نشسته نماز می خواند. و نیز می فرماید👇
عمه ام زینب با آن آزارها و اندوه ها که در راه ما به او رسید، در راه شام نافله های شب را ترک نکرد. و نیز می فرماید👇
عمه ام زینب هنگامی که لشکر، ما را از کوفه به شام می برد، نمازهای واجب و مستحب خود را ایستاده به جا می آورد و در برخی منازل نشسته نماز می خواند، سبب و علت آن را از او پرسیدم، گفت: نشسته نماز می خوانم چون سه شب است بسیار گرسنه بوده و ضعف و سستی مرا در بر گرفته؛ برای اینکه آنچه از طعام و خوراک به او می رسید، میان کودکان قسمت می نمود. چون لشکر به هر یک از ما در روز و شب یک گرده نان می داد.
فاطمه دختر امام حسین علیه السلام نیز می گوید: عمه ام زینب در شب عاشورا همه شب را در محراب و جایگاه نمازش ایستاده و استغاثه می کرد و از پروردگار کمک و یاری می خواست که بر اثر آه و ناله او هیچ یک از ما نخوابیدیم.
دعایی که از زینب علیهاالسلام به یادگار مانده است می توان دریافت که دریای دل او چه امواج مصیبتی را تحمل کرده است؛ و کوهسار اراده پولادین او در برابر چه توفانهای کوبنده ای ایستاده است. با خدای خود می گوید
«یا عماد من لا عمادله و یا سند من لاسند له یا من سجد لک سواد اللیل و بیاض النهار و شعاع الشمس و خفیف الشجر و اوی الماء یا اللّه یا اللّه یا اللّه ».
ای پناهگاه کسی که جز تو پناهی ندارد! ای تکیه گاه کسی که جز تو پشتوانه ای نمی شناسد! ای خدایی که سیاهی شب و سپیدی روز و روشنایی خورشید و صدای آرام درخت و آب برای تو سجده می کنند! ای خدا! ای خدا! ای خدا!
🕌💎 @emALAMDAR 🖤
▫️ما نمـاز را از امـام حسین علیه السلام داريم▫️
✸ شما از این جا که امام حسین علیه السلام را زیارت مےکنی، فطرس ملک سلام شما را به کربلا و به امام حسین علیه السلام می رساند
✸ چون بال و پرش به برکت امام حسین علیه السلام برگشته است. عوض اینکه بال و پرش برگشته، قول داده که هر کس امام حسین علیه السلام را زیارت کند، زیارتش را به آن حضرت برساند.
✸ لذا قدیمی ها من یادم هست، مثل آقای جعفرزاده، وقتی نمازش را مےخواند، مےرفت توی حیاط، مےدیدم رو به قبله مےایستاد و با انگشت سبابه بہ طرف آسمان اشاره مےکرد و مےگفت:
«صَلَّےاللهُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ»
✸ روایت هم دارد که رو بہ قبله بایستید و با انگشت سبابه اشاره کنید و فقط همین یک کلمه را بگویید کہ: «صَلَّےاللهُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ». قدیمےها سلام مےدادند.
✸ حتی میگویند که مرحوم سید عبدالله شیرازی رحمت الله، وقتی اقامه مےگفت، قد قامت الصلوٰة، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله ، وقتے میخواست الله اکبر نماز را بگوید، مےگفت: «السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ » بعد هم مےگفت: «یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ الْمُسیء» ای محسن، ای خدای محسن، گنهکار پیش تو آمده است. من از ایشان یاد گرفته ام و این سلام را مےگویم.
✸ بہ آسید عبدالهادی مےگویند: شما چرا بہ امام حسین علیه السلام، سلام مےدهید؟
ایشان مےفرمایند کہ: ما نماز را از امام حسین علیه السلام داریم، اگر امام حسین علیه السلام شهید نشده بودند، نمـاز از بین رفته بود. این نماز را مایہ برکت امام حسین علیه السلام داریم.
✸ لذا این را یادگاری از من داشته باشید:
« قبل از گفتن الله اکبر، یک سلام به امام حسین علیه السلام بدهید، این نمازتان عالے مےشود.» ← «صَلَّےاللهُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ» یا «السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللهِ » .
"بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)"
🕌💎 @emALAMDAR 🖤
منزلگاه #بنی مقاتل 🔴
منزلگاه #شانزدهم حضرت امام #حسین ع ، هنگام حرکت خود از #مکه به #کربلا ، منزلگاه #قصر بن بنی مقاتل بود. وقتی حضرت امام حسین (علیه السّلام) و یارانشان در این منزلگاه فرود آمدند، عبیدالله بن حر #جعفی در آنجا #خیمه زده بود. یک بار امام (علیه السّلام) پیکی به سمت او می فرستد و از او طلب یاری میکند و یک بار نیز خود به دیدار عبیدالله بن حر می رود اما او در این زمان از یاری امام حسین (علیه السّلام) سر باز می زند.
#انس بن حرث در این منزلگاه به #امام (علیه السّلام) می پیوندند و همراه ایشان به کربلا می رود و در رکاب ایشان به #شهادت می رسد. او به حضرت امام حسین (علیه السّلام) عرض می کند من همچون #عبیدالله بن حر به این دلیل از #کوفه بیرون آمدم که دوست نداشتم ،نه با تو و نه بر ضد تو وارد جنگ شوم. زیرا از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیدم: این پسرم ــ یعنی حسین (علیه السّلام) ــ در سرزمین کربلا کشته می شود هرکدام از شما که در آنجا حضور داشت باید او را یاری کند.
حضرت امام حسین (علیه السّلام) در این منزل دو مرد مشرقی را ملاقات کردند و آنها به دلیل داشتن #امانت مردم در نزد خود و عیال وار بودن از همراهی با امام عذر آوردند و امام به ایشان فرمودند، بروید و از اینجا دور شوید مبادا از کسانی باشید که ندای ما را برای یاری بشنوید و اجابت نکنید که در آن صورت خداوند آنان را در #آتش سرنگون کند.
این مکان وآثار آن هم اکنون در استان #بابل ودر شهر #حله ، در نزدیکی کربلا قرار دارد.
……………………………………
@drhadiansarii
السلام علیک یااباعبدالله
✅*تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است*؟
شاید برای بعضی ها سوال باشد که مگر همه یاران امام حسین (علیه السلام) به شهادت نرسیدند؟
پس چه کسی عاشورا را با این جزییات روایت کرده؟ چطور باید به روایت های واقعه عاشورا اعتماد کنیم؟
یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولی روایت عاشورا در همان صحرا باقی نماند...
راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند:
1-حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار و خبرنگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است.
نقل شده است که همین فرد مانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد.
2-امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها):
بخش دیگری را هم از امام زین العابدین (علیه السلام ) و امام باقر (علیه السلام) که به نقل مشهور در آن زمان ۴ ساله بوده به ما رسیده است. حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند.
3-جنایتکاران سپاه دشمن:
خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و وقایع عاشورا را تعریف کرده بودند.
همین ها سینه به سینه ماند و مختار هم با همین اطلاعات به سراغشان رفت و انتقام گرفت.
خیلی هایشان هم نقل جنایت هایشان را در هنگام مرگ بیان می کردند. مثل همانی که در مختارنامه مطرح شد؛ روایت خولی قبل از اعدامش.
4- یاران زنده مانده امام (علیه السلام):
فردی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی که جزو یاران امام بوده و از میدان گریخته بود. این فرد با امام شرط کرد تا موقعی همراهشان است که وجودش فایده داشته باشد.
امام هم قبول کرده بود. او هم اسبی را در خیمه ای آماده نگه داشت تا زمانش برسد. تا قبل از شهادت حضرت عباس (علیه السلام) هم ماند ولی آخر کار، از امام اجازه رفتن گرفت که امام هم اجازه داد.
گریخت و کسی هم نتوانست او را بگیرد. او هم خیلی از اتفاق ها و نحوه شهادت ها را بیان کرده.
غلام رباب (همسر امام حسین (علیه السلام)) هم که زنده ماند اتفاقات زیادی را نقل کرده. البته او در کنار امام جنگ هم کرده بود ولی در آخر اسیر شد.
سپاه دشمن هم او را آزاد می کند چون معتقد بودند او غلام بوده و مطیع اوامر ارباب!
به نقل از دکتر محمد حسین دوانی
معرفی کتاب
این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (علیه السلام) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود.
فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، دوران امیرالمومنین (علیه السلام)، دوران امام حسن (علیه السلام)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)».
در مجموعه معارف عاشورایی آن بخشی که از درخشندگی خاصی برخوردار است سخنان رهبر این نهضت، حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است که محور و اساس همه این معارف به شمار می رود.
سخنان امام حسین (علیه السلام) سرچشمه اصلی و زلال ترین منبع برای معارف عاشورایی است که شرایط آن روزگار را با دقت ترسیم و اهداف قیام و نهضتش را تبیین می کند.
سخنان امام حسین (علیه السلام) از چنان شفافیتی برخوردار است که نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد و تمامی ابهامات و شبهات را بر طرف می سازد و به بهترین شکل، وضعیت جبهه حق و جبهه باطل را روشن می سازد و منطق قوی و مستحکم اهل حق را به نمایش می گذارد.
پاسخ به شبهه عدم اطلاع مردم از تولد امام زمان علیه السلام.
یکی از شبهاتی که اهل سنت درباره امام زمان علیه السلام مطرح میکنند، عدم اطلاع مردم از تولد ایشان است.
در پاسخ این شبهه باید از نگاه آیاتی استفاده کرد و گفت: خداوند بر اساس حکمت خود، برای تولد مخفیانه امام زمان هم در گذشته آیات و نمونههایی قرار داده است.
مثلا تولد مخفیانه ابراهیم خلیل علیه السلام که چون نمرود توسط پیشگویان از بدنیا آمدن چنین شخصی مطلع شد، دستور داد تا تمام پسرانی که تا چند سال آینده بدنیا خواهند آمد را از بین ببرند. ولی خداوند بر اساس برنامهی خود، به مادر ابراهیم علیه السلام فهماند که باید کودک را مخفیانه بدنیا آورد و این چنین جان او را نجات داد تا منادی توحید گردد و خداوند نسل انبیاء و امامان را از او قرار دهد.
یا در ماجرای موسی علیه السلام که فرعون نیز توسط پیشگویان از بدنیا آمدن چنین پسری مطلع شد، دستور داد تا تمام پسرانی که متولد خواهند شد را بکشند، ولی مادر او نیز او را مخفیانه بدنیا آورد و خداوند به او وحی کرد که باید او را به رود نیل اندازد و این چنین برنامه خود را پیش برد تا توسط همان کودک، بنی اسرائیل را نجات داد و فرعون را از بین برد.
یعنی در هر دو ماجرا، اطلاع ستمگران از تولد چنین اشخاصی، سودی برایشان نداشت و تلاش بیهوده کردند و خداوند برنامه خود را پیش برد که (والله غالب علی أمره) و خداوند این دو را آیه و نشانهای از ماجرای امام زمان قرار داد.
در ماجرای امام زمان علیه السلام نیز خلفاء و پادشاهان عباسی که از نسل ابن عباس بودند، از ماجرای ۱۲ امام در این امت مانند ۱۲ سبط و ۱۲ نقیب در بنی اسرائیل کاملا آگاه بودند همانطور که چندین روایت از خود ابن عباس درباره ۱۲ امام و اسامی آنها نقل شده است.
برای همین همانند نمرود و فرعون تمام تلاش خود را کردند تا او را از بین ببرند و تفاوت آنها با نمرود و فرعون این بود که آنها می دانستند این کودک فرزند کیست، برای همین امام دهم و یازدهم را به سامراء بردند و در محیط پادگانی که مملو از سربازان ایشان بود نگه داشتند تا آن کودک را بدست آوردند و قابله های آنها هر چند وقت یکبار همسران امام را وارسی می کردند تا در صورت حامله بودن او را تحت نظر بگیرند.
ولی این بار هم خداوند بر آنها غلبه کرد و با تولد مخفیانه کودک از چشم آنها همانند ماجرای ابراهیم و موسی علیهما السلام، برنامه خود را پیش برد و دشمنان به مقصود خود نرسیدند.
و در منابع شیعه و اهل سنت این جمله به تواتر از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که هر چه در امت های گذشته اتفاق افتاده است، در امت من نیز اتفاق خواهد افتاد.
و این تولد مخفیانه، یکی از مواردی است که در امت های پیشین اتفاق افتاده است و بجز تولد مخفیانه امام زمان علیه السلام، هیچ تولد مخفیانه دیگری در این امت اتفاق نیافتاده است که مصداق آن باشد و انکار این ماجرا به انکار کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله منتهی میشود.
برگزاری جشن با شکوه میلاد امام حسن عسکری علیه السلام با حضور مراجع معظّم تقلید
همزمان با شب میلاد حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، جشن بزرگ و باشکوه میلاد آن امام همام، از طرف مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی و با حضور مراجع معظّم تقلید، مسئول دفتر مقام معظم رهبری، اساتید حوزه و دانشگاه، مسئولان و انوبه شیفتگان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام برگزار شد.
در این محفل، که با تلاوت قرآن آغاز شد و با مداحی ذاکران اهل بیت علیهم السلام ادامه یافت، واعظ محترم حجة الإسلام و المسلمین حسینی قمی، به بیان گوشه ای از فضائل امام حسن عسکری علیه السلام پرداختند.
ایشان دوران آن امام بزرگوار را اوج عظمت شیعه دانسته و افزود: با اینکه دوران آن حضرت، دوران سختی ها و گرفتاری های بسیاری برای شیعیان و امام نیز بود، ولی می توان این دوران را، دوران اوج عظمت شیعه دانست.
وی اضافه کرد: امام حسن عسکری علیه السلام، اغلب اوقات زندگی پر برکت و گهربارشان را در زندان های عمومی و خصوصی سپری کردند و نظارت عجیبی بر فعالیت های ایشان، حاکم بود. البته نمایندگان حضرت در خفا، به پیام رسانی مشغول بودند و بسیاری از شیعیان با مشاغلی خاص، می توانستند ارتباط بین امام و پیروان را ایجاد کنند.
این استاد حوزه ادامه داد: امام در این شرایط و اوضاع بسیار سخت، با درایت و تدبیری استثنایی، با مشکل بزرگی به نام امام پس از خود مواجه بودند؛ از سویی نمی توانستند مسأله امامت را مخفی نگاه دارند؛ و از سویی دیگر در صورت معرّفی، مشکلات بسیاری جان امام زمان علیه السلام را تهدید می کرد.
وی در ادامه مجلس، تصریح کرد: تا شب میلاد حضرت، حتی بانوی محترمه و جلیله ای همچون حکیمه خاتون، نیز ظواهر بارداری را در حضرت نرجس خاتون مشاهده نکردند. در این شرایط بود که امام علیه السلام فردای آن روز تولد حضرت را با جمعی از بزرگان شیعه، و نیز مسأله امام دوازدهم را مطرح کردند.
حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی در ادامه با اشاره به تاریخ بنای مسجد مقدّس امام حسن عسکری علیه السلام و دستور مستقیم حضرت برای ساخت این مسجد اشاره کرده و افزود: این مسجد از اماکن و مشاهد مشرّفه می باشد که مورد توجه خاص فقها و بزرگان مکتب تشیّع بوده است و الحمدلله به همّت والا و اخلاص بی نظیر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی، بازسازی و بر بنای آن مقدار بسیار زیادی افزوده شد و الان با این عظمت، در مقابل چشم دنیا قرار دارد که این مراسم هم از برکات این مسجد است که هر ساله با عنایت معظّم له، مراجع معظم تقلید و اساتید حوزه ودانشگاه و جمع بسیار زیادی از عاشقان و پیروان مکتب تشیّع در آن شرکت می کنند و ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام ابراز می دارند.
ایشان در ادامه بیان کرد: از درس های مهمّی که باید از این امام بزرگوار گرفت، کمک و احسان به مردم است. امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند کسانی که در این دنیا دنبال کارهای خیر باشند، از باب المعروف وارد بهشت می شوند. امروز در جامعه، همه باید به فکر نیازمندان و گرفتاران باشیم؛ این پیام حوزه و مراجع عظام تقلید است که بیش از پیش به فکر فقرا و گرفتاران باشیم.
استاد حسینی قمی اظهار داشت: آیا مسئولان صدای مردم را می شنوند یا نه؟ امروز، آسیب های اجتماعی و فقر، جامعه را تهدید می کند، مسئولان باید به داد مردم برسند.
ایشان با انتقاد از حقوق های زیاد مسئولان، افزود: کسانی که 5 یا 6 میلیون حقوق را کافی نمی دانند سخت است درد مردم را بدانند؛ اگر نظر مردم را می خواهید بپرسید نه از نمایندگان، بلکه از عامه مردم بپرسید.
نکته مهم دیگر اینکه، مسئولان، اولویت ها را در نظر بگیرند، مثلاً دو ماه دیگر قصد دارند مثل هر سال، جشن بین المللی نوروز را با آن بودجه برگزار کنند، آیا مشکل امروز مردم ما این است که نوروز ثبت بین المللی نشد؟! باید مردم بیشتر به فکر فقرا و ضعفای جامعه باشند و از صرف بودجه، در مسائل غیر ضروری اجتناب نمایند.
هر کس که تو را دوست ندارد به جهنم
امروز، کنسولگری بریتانیا در استانبول را به سمت مسجد سلطان احمد طی میکردم و مانند روزهای گذشته کتیبه ها و نگارهای مسیر را میخواندم که تصادفاً با یک مدرسه ی قدیمی با نام "علی پاشا" مواجه شدم، سر درش کتیبه ای داشت که داستان تاسیس این مدرسه را نوشته بود، از قرار شبی علی پاشا از بزرگان حکومت عثمانی در خواب وجود مقدس امام امیرالمومنین علیه السلام را می بیند و ایشان امرش می کند به ساخت مدرسه ای برای فراگیری علم ...
و در آخر کتیبه به هم روایت مشهور امیرالمومنین علیه السلام در مورد علم را نوشته است:
من علّمنی حرفا کنت له عبدا
✅پاسخ به ابهامی درباره کیفیت حضور حضرت زینب علیها السلام در اجتماع
❓آیا معتبر است که امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام خانم زینب را شب ها بیرون می بردند؟ بعضی از مردها از این روایت استفاده و زن ها و دخترانشان را در خانه زندانی می کنند و دخترانشان را به مدرسه نمی فرستند آیا کار خوبی می کنند؟
⭐️پاسخ حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی دام ظله:
باسمه جلت اسماؤه
در روایتی که وارد شده است شب ها بیرون می بردند و چراغ ها را هم خاموش می کردند ـ درباره قبرستان رفتن وارد شده است نه در همه جا- شاید سرّ این عمل هم همین باشد که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها شناخته نشود .
این روایت در مقام بیان حکم شرعی نیست تا بعضی از مردها از آن روایت سوءاستفاده کنند بلکه در مقام بیان واقعه خارجیه است که سرّ آن معلوم نیست بنابراین استفاده از این روایت برای حکم درباره زن های دیگر بی مورد است و لذا هیچ فقیهی چنین استفاده نکرده است.
#اعتقادی #حضرت_زینب
#آیت_الله_العظمی_روحانی
@rohani_ir
احتمال عقلانی صحت ان وجود داشته باشد.نمی توان ان را رد کرد.بعید نیست لطف خدا شامل حال ان افراد شود به برکت تولد امام علیه السلام .ولی چون خبر واحد است.و در حد ظن باید مطلب را بیان نمود نه قطع و یقین .تولد در شب و روز ولادت مقتضی این است که ...
در چند سال پیش که یونسکو ان سال را سال مولوی نامگذاری کرده بود و در ایران نیز تبلیغات زیادی برای ان شد.کنگره بزرگداشتی نیز در ایران برای او انجام گرفت که ظاهرا با رقص و سماع و ...نیز همراه شده بود.برخی مراجع تقلید به شدت در این رابطه موضع گرفتند مانند حضرات ایات عظام .نوری همدانی و صافی گلپیگانی و...با یکی دونفر از دوستان طلبه خدمت ایت الله العظمی حاج سید عزالدین زنجانی رحمه الله علیه در مسجد ایشان به نام امام صادق علیه السلام در خیابان دانشگاه مشهد رسیدیم.بعد از اتمام نماز نظر ایشان را راجع به مولوی پرسیدیم.ایشان فرمودند حرفهای خوب دارد .حرفهای بد نیز دارد مانند هر شخصی .از بدبختهای مولوی این است که حضرت ابوطالب علیه السلام را کافر معرفی می کند و جهنمی.هم او و هم محی الدین عربی.او نیز حضرت را کافر معرفی کرده و در جهنم می داند.در حالیکه زیارت مطلقه ششم امیرالمومنین علی علیه السلام خطاب به حضرت می گوییم : اشهد انک طهر طاهر مطهر من طهر طاهر مطهر .این تعبیر من طهر طاهر مطهر راجع به حضرت ابوطالب علیه السلام است و به نظر من از این عبارت عصمت بلکه فوق عصمت را می رساند.خداوند متعال ایت الله زنجانی رحمه الله علیه را رحمت نموده و بر درجات بهشتی ایشان بیفزاید و با حضرت ابوطالب علیه السلام و امیرالمومنین علی علیه السلام محشور و سر سفره ایشان میهمان نماید .
#معرفت امام زمان علیه السلام 🌹
4️⃣3️⃣ امام صادق علیه السلام هم امام زمانی بود!
امروز مصادف است با روز شهادت امام صادق علیه السلام،
به شهادت تاریخ، ایشان از آن دسته منتظرانی است که قبل از تولد امام زمان؛
بسیار انتظار ایشان را میکشید،
برای فرجشان دعا میکرد،
آرزوی خدمت به ایشان را داشت!
به این عناوین دقت کنید:
🔸تثبیت اصل مهدویت و ظهور امامی که جهان را پر از عدل و داد کند!
🔸انکار مهدی، انکار ذین و آیین رسول خداست!
🔸تاکید بر وقوع غیبت و این که این اتفاق حتمی است!
🔸این که دوران غیبت دوران امتحان سنگین شیعیان است!
🔸خواب مردم در زمان غیبت عمیق نیست!
🔸نهی از انکار غیبت!
🔸پایداری بر امامت و ولایت در دوران غیبت!
🔸تصریح به طولانی بودن زمان غیبت!
🔸انتظار در عصر غیبت!
🔸آرزوی همراهی و یاری امام زمان در دوران غیبت!
🔸و حدود بیست موضوع دیگر در بارهی امام زمان علیه السلام
در سخنان امام صادق علیه السلام و در روایات منسوب به ایشان به چشم میخورد!
و ایشان بود که به زراره آموخت؛ اگر زمان غیبت را درک کردی، این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْكَ
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْهُ قَطُّ
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي.
@NikooSokhan
#غیبت #انتظار
شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی نقل می کند: کاروانی از سرخس آمدند به پابوسی امام رضا علیه السلام. پیرمرد نابینایی با آن کاروان بود، به نام حیدر قلی. آمدندحرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلی در مشهد اُطراق کردند. به اندازه یک روز راه از مشهد دور شده بودند.
شب جوانها گفتند برویم مقداری سر به سر این حیدر قلی بگذاریم، خسته ایم ، بخندیم و سر گرم بشیم!
کاغذهای خالی برداشتند گرفتند جلو و تکان میدادند، بعد به هم می گفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی می گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: بله من هم یکی گرفتم.
حیدر قلی کنجکاو شد و گفت: چی گرفتید؟
گفتند: مگر تو نداری؟
گفت : نه من اصلا خبر ندارم!
گفتند : امام رضا علیه السلام برگ سبز دست مردم می داد.
گفت : این برگ سبزها چیست؟
گفتند : امان نامه از آتش جهنم است. ما این را می گذاریم در کفن هایمان قیامت دیگر نمی سوزیم، جهنم نمی رویم چون از امام رضا علیه السلام گرفته ایم.
تا این را گفتند پیرمرد دلش شکست با خود گفت: امام رضا علیه السلام از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بگذاری، حتما من فقیر بودم، کور بودم و از قلم افتادم که به من اعتنایی نکردی!
بلند شد و عصای خود را برداشت، راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه را نگیرم به سرخس نمی آیم باید بگیرم.
گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آرام نمی گرفت خیال می کرد که آنها برای دلداری به او این را می گویند.
شیخ عباس نقل می کند: هنوز یک ساعت نشده بود که دیدند حیدر قلی دارد می آید یک برگه هم در دستش که با خط نور نوشته شده است «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این چیست که در دست داری؟
گفت: همین که یک مقدار از شما در بیابان فاصله گرفتم آقا را دیدم ایشان خودشان به استقبالم آمدند، گفتند حیدر قلی خسته ای برگرد این هم برگه برائت از آتش تو بگذار در کفنت شب اول قبر خودم می آیم پیشت. امام رضا علیه السلام به من هم برگ امان نامه دادند.
@forat_qom
🔸یکی از خواب های ایشان که بسیار بلند و پر معنی بود و با اصرار فراوان برایمان نقل کردند این بود که در خواب امیر المؤمنین علیه السلام را دیدند که با نام ایشان را صدا زدند و سپس با این جمله ایشان را مورد خطاب قرار دادند: بیا فرزندم! سپس ایشان را در آغوش گرفتند.
🔹یکی دیگر از خواب هایی که ایشان با حالت گریه و شوق برای ما نقل کردند اين خواب بود:
🔸در یکی از شب های سال 79 امیر المؤمنین علیه السلام را در خواب دیدند که ترجمه نهج البلاغه ایشان را به سینه خویش چسبانده اند و لبخند می زنند.
🔹 استاد پس از نقل این خواب فرمودند: ان شاء الله این کار را از ما قبول کردند.
🔸که پس از گذشت یک سال تیراژ این کتاب به بیش از یک میلیون نسخه رسید و عنایات امیر المؤمنین علیه السلام بار دیگر تجلی نمود.
ذوالفقار حیدر ص 47.
@bazmeghodsian
🔸در زمانى كه عده اى خواندن فلسفه را حرام مى دانستند, عمده كارهاى استاد مطهرى فلسفى بود.
🔹او انسانى برهانى بود و برهانى فكر مى كرد و به برهان علاقه داشت. از این جهت, ایشان به حكمت علاقه مند شده بود و در این زمینه كارهایى هم كرد و خوب هم از عهده برآمد.
🔸در مقابل احساسات ایشان, من هم احساسات متقابل و علاقه فوق العاده اى به ایشان داشتم , به جهت خوش فكرى و هوش سرشار و قلم بارز ایشان.
🔹خود فلسفه اسلامى كه از دست علماى اسلام رد شده و به ما رسیده است خالى از معنویت نیست. طورى است كه خود به خود براى انسان متوجه, حالت معنویت مى آورد و تقوا را تأیید مى كند و توفیق مى دهد و به هدایت مى رساند. این فلسفه اى است كه از دست علماى اسلام درآمده است. طبعا ایشان هم مردى با تقوا بود, تقوایى كه از فلسفه به دست آورده باشد. تمام هم و نیرویش صرف فلسفه مى شد و خوب بار آمده بود.
🔸اخیرا خودش صاحب نظر شده بود و نظر داشت یعنى حكم مى كرد. بهترین تعبیرش هم همین است كه نظر داشت.
🔹از دست رفتن ایشان ضایعه اى بود. خداوند كسانى را كه این طور جنایات را جایز مى شمارند, نابود كند.
(حضرت علامه طباطبائی)
@bazmeghodsian
🔸امام خمینی از دیدگاه آیة الله العظمی سیدعزالدین زنجانی؛
🔹سابقۀ ارادت من به سیّدنا و سیّد مشایخنا حضرت امام رحمه الله، بسیار دیرینه است، و این ارتباط و ارادت از من شروع نشده، بلکه از مرحوم آیة الله والد شروع شده است و ایشان هم خیلی با حضرت امام گرم و صمیمی بوده اند و من بعدها فهمیدم که در اغلب موضوعات، هم عقیده هستند. در دوران نوجوانی که با پدرم از زنجان به تهران می آمدیم، ایشان بعضی اوقات به تنهایی به قم مشرف می شدند و خدمت امام می رسیدند و با تجلیل بسیاری از ایشان یاد می کردند و حتی بعضی از رساله های خطی امام را هم می آوردند.
🔸به عقیدۀ من از زمان غیبت کبرای حضرت ولی عصر علیه السلام تا حال من حیث المجموع کسی مثل ایشان نیامده است.
🔹پدرم در نوجوانی که خیلی کوچک بودم، مرا ملبس کردند. بالاخره به قم مشرف شدم و حضرت امام با توجه به سوابقی که عرض شد، مفصل لطف می فرمودند. بنده اسفار را تماماً در خدمت ایشان خواندم. در آن زمان ما پنج، شش نفر بودیم که در خدمت امام اسفار می خواندیم. آقای فکور (یزدی) بود، حاج آقا مهدی حائری بود و یک نفر به نام آقای روحی که او هم یزدی بود و....
🔸در جهات عرفانی از قبیل فصوص الحکم و غیره نزدشان تلمذ نکردم، ولی به خصوصیات اخلاقی ایشان، گمان نمی کنم کسی آشناتر از من باشد. در مورد عرفان که مراد از آن ساختن نفس است، بدون مبالغه باید گفت که ایشان واقعاً خود را ساخته بودند. در زمانی که ما خدمت ایشان فلسفه می خواندیم، اصلاً درس فقه و اصول نداشتند و ما در درس فقه و اصول آقای حجت کوه کمره ای و سید محمدتقی خوانساری که از علمای ثلاث بودند، می رفتیم و گاهی هم به درس حاج شیخ مهدی مازندرانی ـ که خیلی دوست دار فلسفه بود ـ می رفتیم. اواخری که من می خواستم به زنجان برگردم، حضرت امام در مسجد سلماسی، فقه و اصول را شروع کردند. از جمله عجایبی که در این دوره از ایشان دیدم که نتیجة العرفان است، این بود که فقط برای خدا کار می کردند.
🔹حضرت امام که در آن زمان اسفار می گفتند، به طور غیر منتظره اعلام کردند که درس تعطیل است، و من باید جواب این کتاب ـ اسرار هزار ساله ـ را بنویسم. این کار فوق العاده عظیمی بود که ایشان در آن ورطه ای که به اصطلاح «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ» بود، درس را تعطیل کردند. پس از آن که جواب آن کتاب را نوشتند، با توجه به عنایت و لطفی که به من داشتند، نسخۀ خطی آن را به بنده دادند و فرمودند شما هم نگاهی به آن بکنید..
🔸آن زمان که ما در خدمت ایشان درس می خواندیم و هنوز عنوان مرجعیت نداشتند، شنیدم شیخی که متأسفانه زنجانی بود ـ خدا رحمتش کند ـ و قاصر بود، رسماً ایشان را تکفیر کرده است. آن شیخ در شرایط بسیار سخت اقتصادی به سر می برد و در محلۀ سیدان که آخرین محله بود، زندگی می کرد. من یک روز پنج شنبه ای قربةً الی الله برای دفاع از امام نزد آن آقا رفتم و پرسیدم چنین مطلبی از شما منقول است، آیا صحت دارد؟ با شجاعت گفت بله، و دست مرا گرفت و گفت این سید ـ امام ـ می گوید این دست تو خدا است!!
🔹ماجرای دیگری به خاطرم آمد که آن هم نتیجة العرفان است که مهم تر از خود عرفان است. یکی از بستگان ما به نام مهندس پیراینده که الآن هم در قید حیات است، بسیار خدمت امام ارادت داشت. وقتی امام در پاریس بودند، به واسطۀ همان ارادتی که داشت، رفت پاریس و برگشت و نقل کرد که در آن جا ماجرای عجیبی دیدم. یک هیأت از آمریکایی ها آمده بودند و ملاقات بسیار مهمی با امام داشتند و خیلی هم عجله داشتند، ولی معلوم نبود امام کجا رفته اند. من برخاستم و دنبال امام گشتم. دیدم قبایشان را تا زیر بغل کشیده اند و مشغول نظافت توالت هستند. این واقعاً عجیب بود. اگر امام امر می کردند به دیگران برای آن کار، برای امتثال امر ایشان مسابقه بود، اما به هیچ کس نگفته بودند و شخصاً مشغول این کار شده بودند.
🔸امام خیلی شدید به وحدت تشکیکی وجود قائل بودند، بلکه قائل به وحدت شخصی بودند. عقیدۀ بنده هم همین وحدت شخصی است. از ادعیه، مخصوصاً دعاهایی که مشتمل بر اسم اعظم است و در مکارم الاخلاق آمده است، وحدت شخصی استفاده می شود. اشکالاتی که در باب یا هو، یا من هو، یا من لیس هو الاّ هو، وارد است، جز با وحدت شخصی قابل دفع نیست.
مجموعه آثار 13 ـ امام خمینی و اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی (مصاحبه های علمی)، ص 187.
@bazmeghodsian
🔸خاطره آیة الله دوزدوزانی از مستشکل درس امام
🔹يک نفر بنام آقا ميرزا حسين ايوقی از اطراف سراب تبريز بود، ايشان از ما زودتر به قم آمده بود و ما را میشناخت.
🔸قرار گذاشتيم با ايشان مباحثه کنيم. تا اینکه نوبت به کفایه رسید. در مسجد سلماسی مباحثه انجام می دادیم. می رفتیم جلوي پنجرهها مینشستيم و بحث کفايه میکرديم.
🔹امام (ره) هم در آن مسجد تدریس می کرد. وقتی تشريف می آوردند و درس می گفتند. آن وقت امام نبود و به ایشان آقاي خميني می گفتند. امام تشريف میآورد همه بلند میشدند؛ حتی پسر آقاي خمينی، آقاي سيدمصطفی، شيخ علی تهرانی، شيخ صادق خلخالی، همه میآمدند؛ آقازاده ايشان هم دم در مینشست.
🔸در یکی از روزها امام با «بسم الله الرحمن الرحيم» شروع به تدریس خارج کرد و اقوال آقاي خوئی يا آقای نائيني را رد نمود.
🔹رفيق و هم بحث من که در کنار مجلس بود و هيکل ضعیفی داشت يک اشکال به امام کرد و امام (ره) پاسخی ندادند. خيلی عجيب بود، امام فرمود من امروز نيم ساعته درس را تمام می کنم، در صورتی که يک ساعته بايد درس می گفت. فرمود: ادامه درس،فردا.
🔸همه بلند شدند و به هم بحث ما نگاه کردند. اين چه کسی بود اینگونه دقیق از امام سوال کرد؟ آقا مصطفی، آقا شيخ علی، همه شان تعجب میکردند.
🔹امام فردا آمدند در حالی که با دقت مطالعه کرده بودند، محکم وارد شد؛ نشست و گفت: «اما بحث ديروزی، آن چند اشکال دارد، يکي از آن اشکالات را اين آقا اشکال کرد؛ اسمش چيست؟ چون رفيق من بود گفتم: آقاشيخ حسين، فرمود: شکر الله تعالی سعيک. خيلي به او علاقه مند شده بود.
🔸آقايان بلند شدند تماشا کنند اين چه کسی بود که ديروز به امام اشکال کرده بود و اشکال وارد بوده است و امام هم تعريف او را نمودند.
🔹بعد از اینکه انقلاب پیروز شد و امام خميني به ایران تشريف آوردند، به من پيام داده بودند که لطفاً آن آقا شيخ حسين را بفرستيد منزل، خيلی دلم میخواهد ایشان را ببینم. وقتی نزد امام می روند، امام او را مورد تفقد قرار میدهد در یک پاکت چهل هزار تومان که پول زیادی در آن زمان بوده به ایشان می دهد.
🔸همة درسهايتان را با ایشان بحث میکرديد؟
🔹بله جواهر، کفايه و رسائل بحث میکرديم. اخيراً مرحوم شد، خدا رحمت کند. خيلی ملاّ بود.
@bazmeghodsian
◀️ گزیده ای از اظهارت حجة الاسلام والمسلمین دعائی در گفتگوی عصر حیرت
🔻مرحوم آقای مصباح در زمینه التقاط به قدری وسواس و حساسیت داشت که حتی نوآوری های مرحوم شریعتی را بر نمی تابید و آنها را انحرافی می دانست.
🔻در مدرسه حقّانی که به عنوان یکی از مدرسین برجسته مدرسه بودند به این نتیجه رسیده بودند که حرکت مرحوم شریعتی موجش دامن طلاب حقّانی را هم گرفته و تهدید کردند که اگر ادامه پیدا کند من دیگر مدرسه نخواهم آمد. این باعث موجی در مدرسه شد و از آقای بهشتی خواستند که ایشان حکمیت کند. آقای بهشتی مخالفان و موافقان را جمع کردند و حرف های همه را گوش کردند. قضاوت نهایی شان حمایت از آقای شریعتی بود. در نتیجه آقای مصباح ناگزیر از خروج از مدرسه شدند.
🔻در این ایام من نجف بودم آقای مصباح نامه ای را برای امام نوشتند و نگرانیشان را از موج جدید و نگرانی دیگرشان را از تصمیمی که در مدرسه حقانی گرفته شده بود برای امام گزارش کردند. من نامه را محضر امام بردم. آقای مصباح بعدش پیغام دادند که پاسخ امام را می خواهم. من نزد امام رفتم و به ایشان گفتم که آقای مصباح منتظر پاسخ هستند. امام آهی کشیدند و فرمودند که این بزرگواران به عالم و آدم شک دارند! من در آینده پاسخی را خواهم داد. سپس سخنرانی تاثیرگذاری کردند و نصیحت کردند دو طیف دانشگاهی و حوزوی را و از هردو خواستند که با هم متحد باشند. و آقای مصباح از بعد از این سخنرانی دیگر علنا درباره شریعتی صحبت نکرد.
🔻نصیری: بعضی ها معتقدند که امام برخورد تندی با نهضت آزادی داشتند و اگر مثلا با ملایمت و مدارای بیشتری بود، بهتر بود.
دعایی: ببینید اصلی که امام به آن اعتقاد داشتند اصل مقاومت در مقابل آمریکا بود ریشه اصلی مشکلات ایران و منطقه را دولت آمریکا می دانستند، و هر نوع مماشات و تنازل را در آن رابطه بر نمی تابید و به همین دلیل حرکت لانه جاسوسی را امام تایید کردند.
🔻دعایی: در یک موقعیتی هم با اطلاع حضرت امام در یک بهره گیری از امکانات آمریکایی ها ما یک تاکتیکی را دنبال کردیم. جریان مک فارلین که منجر به گرفتن فاو شد. قهرمان این بهره گیری و هوشمندی مرحوم آقای هاشمی بود و امام آقای هاشمی را قبول داشت.
نصیری: یعنی جریان مک فارلین با همراهی با امام بود ؟
دعایی: قطعا امام گفته بودند. مذاکره غیر از ایجاد سازش و تسلیم هست. افراد زیادی بودند که اینها به عنوان رابط بین آمریکا و ایران بودند پیغام می آوردند و پیغام می بردند
🔻بعد از فوت حاج آقا مصطفی مرحوم آقای خوانساری به عراق مشرف شده بود همزمان هم مرحوم آقای رضا صدر برادر امام موسی صدر هم مشرف بود. آقا رضا صدر اصرار داشت که آقای خوانساری به دیدن امام برود یا امام بیایند دیدن آقای خوانساری. امام نپذیرفتند. مبنای ایشان این بود که آقای خوانساری در مبانی نظری خودشان نسبت به ارتباط با دربار و رژیم شاه نظرشان مساعد است و ما به ایشان احترام می گذاریم. من هم در مقابل ایشان هستم، اگر ایشان بیایند دیدن من در آن مبنایی که ایشان انتخاب کرده که با دربار رابطه داشته باشد خلل ایجاد می شود. آنها به ایشان می گویند که چرا رفتید؟ و اگر من بروم دیدن ایشان من نسبت به این مبنای ایشان تایید کرده ام. بنابراین اجازه بدهید نه من بروم نه ایشان بیایند.
این گفتگو را در لینک زیر ببینید:
https://youtu.be/Rhxv2-TR1WM
YouTube
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com