نوای دو تار در قلب تاریخ شهر قدیم
ورشو - لهستان
۱۳ فوریه ۲۰۲۰
@Kultur
امام محمد باقر صلوات الله و سلام الله علیه میفرمایند: علی علیه السلام به کتاب خدا و سنت (روش) رسول الله عمل میفرمود هنگامیکه چیز جدیدی رخ می داد که در کتاب خدا و سنت رسول الله نبود خداوند متعال آنچه را که حق است (و بایستی انجام دهد) را به ایشان الهام میفرمود بخدا قسم که آن موضوع جدید از معضلات و پیچیدگیها بود!
این نگاره معجزه بزرگ غدیر را که در عصر سومین روز از مراسم غدیرخم رخ داده است را به نمایش گذاشته است. در این روز یکی از افراد مخالف انتخاب امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) به عنوان جانشین رسول اکرم (ص) به امر الهی را منکر شد و از رسول خدا خواست اگر انتخاب علی (ع) به فرمان الهی است بر او عذاب نازل شود. لحظه ای بعد سنگی از آسمان بر سر حارث بن فهری سقوط کرد و او را سوزانید. (آیه ۳سوره معارج به این معجزه الهی اشاره می نماید)
امام محمد باقر صلوات الله و سلام الله علیه میفرمایند: علی علیه السلام به کتاب خدا و سنت (روش) رسول الله عمل میفرمود هنگامیکه چیز جدیدی رخ می داد که در کتاب خدا و سنت رسول الله نبود خداوند متعال آنچه را که حق است (و بایستی انجام دهد) را به ایشان الهام میفرمود بخدا قسم که آن موضوع جدید از معضلات و پیچیدگیها بود!
محشور شدن: مرحله ی از همراهی و توبه و بازگشت می باشد.
در #قیامت "#حشر" رخ می دهد چون مرحله ی از #توبه و بازگشت دسته #جمعی بسوی #خالق متعال بوقوع می پیوندد.
و "الحشر حق" است چون "توبه و بازگشت به خدا" #حق و #حتمی هست!
به حقِ خدا بر تو و به حقِ تو بر خدا...!
کرامتی از حضرت علی اکبر علیه السلام از آیت الله مولوی قندهاری ره
نقل شده است: « برای بیماری که جوان یا بزرگتر است:72000(هفتادودوهزار) صلوات به نیت شفای بیمار فرستاده و به روح حضرت علی اکبر علیه السلام هدیه نمایید.»
نکته:
از اهل معنا نقل شده است که حضرت علی اکبر صلوات الله علیه «باب الحوائج» هستند بخصوص در مسائل و مشکلات معنوی!
به روح لطیف آیت الله محمدحسن مولوی قندهاری ره و حجت الاسلام شیخ علی خسروی که بهمن سال گذشته به جوار رحمت حق شتافتند، صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
yon.ir/AoAFA
▪️سروده ای ازآیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت اربعین حسینی
🏴اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است
هر که را می نگرم غمزده و محزون است
زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب
کز غم اصغر بی شیر، دلش پرخون است
یا که لیلی به سر قبر پسر آمده است
کاشکش از دیده روان همچو شط جیحون است
مادر قاسم ناکام که مینالد زار
بهر آن طلعت زیبا و قد موزون است
در ره کوفه و در شام و سرا ظلم یزید
کس نپرسید ز سجّاد که حالت چون است
دختر شیر خدا ناطقه ی آل رسول
کز نهیب سخنش کفر و ستم موهون است
کرد ایراد چنان خطبه و ثابت بنمود
که یزید شقی از دین خدا بیرون است
زنده دین مانده ز تصمیم و ز ایثار حسین
حق و حرّیت و اسلام به او مدیون است
هان بیایید و ببینید که در راه خدا
صحنه ی رزم ز خون شهدا گلگون است
آه و افسوس که کشتند لب تشنه امام
زخم بر پیکر پاکش ز عدد افزون است
قصّه ی کرب و بلا قصه ی صبر است و قیام
به فداکاری و جانبازی و دین مشحون است
تا ابد نام حسین بن علی در تاریخ
با ثبات قدم و نصرت حق، مقرون است
جاودان عزت حزب الله و انصار خدا است
خیمه ی باطل و احزاب دگر وارون است
هر که در حصن ولایت رود از روی خلوص
ز آتش دوزخ و آن هول و خطر، مأمون است
«لطفی» از عاقبت کار مکن قطع امید
که به الطاف حسین بن علی میمون است
✅ عضويت در كانال رسمى مفاخر اشکور ↙️
🆔: @MafakherEshkevar
فریادی از استاد سایه در ستایش از سرورِ آزادگان
شماره جدید از مجله ی پربار و ماندگار- یعنی بخارا - را می خواندم که در صفحه ی 313-314 آن سروده ای دردمندانه و رسا از استاد سایه (حضرت هوشنگ ابتهاج)به دلم نشست. عنوانش «اربعین» قید شده بود، مناسبتِ آن را درنیافتم، به هر حال جناب میلاد عظیمی (یعنی راوی شعر)بی آن که توضیحی بدهد آن را اربعین نامیده است، البته که متن فراتر از مناسبتی خاص است و اگر فضولی نباشد می توان آن را فریاد خواند:
فریاد
⚫️
یا حسینِ بنِ علی
خون گرم تو هنوز
از زمین می جوشد
هرکجا باغِ گلِ سرخی هست
آب از این چشمه ی خون می نوشد
کربلایی ست دلم!
⚫️
سر حق بر نیزه ست
خیلِ آزادگی آواره ی صحرای ستم
از ستمکاریِ شمران و یزیدان فریاد
یا حسین بن علی
همّتت همرهِ حق جویان باد!
⚫️
م.ص.س/11/11/ 96
@m_sehati
🖤برپا بشود محشر کبری، شب جمعه
🖤 آید ز حرم ناله ی زهرا🥀، شب جمعه
🖤یک هفته نگه داشته غم های دلش را
🖤تا لحظه ی دیدارِ پسر تا شب جمعه
🖤 زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته
🖤با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه
🖤با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی
🖤تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه
🖤پیراهن خونی ♥️شده بر دست بگیرد
🖤آشفته شود عرش معلّا شب جمعه
🖤مادر گره ی معجر خود باز نموده
🖤در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه
🖤آن موی به هم ریخته که در پَسِ در سوخت
🖤گردد ته گودال هویدا شب جمعه
💔این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و
🖤یادی کند از زینبِ 🍂تنها شب جمعه
◾◾◾◾ یکصد بند عاشورایی ◾◾◾◾
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
« بند چهل و یکم »
برداشت سر ز سجده ی معبود شاه عشق
تن را گذاشت بی سر و بسپرد راه عشق
تکبیر سـجده را به سر نیزه گفت و پس
اللـّــه گفــت در عـقـب لا الــه عشـــق
الله اکبر این چه کرامت چـــه آیت است
زان سر ظهور کرده و گشت آن گواه عشق
آن سر نبود خود متکلّم به حقّ حق
گوینده بود حق ز لب پادشاه عشق
تکبیر گفت حـق ز لســان ولیٓ خود
تا رخ نهنــد عالمیان در پنــاه عشـــق
دانند اعظم است ز هر هست و نیست عشق
عاشق همیشه زنده بُوَد از میان عشق
گــو بر ذبیـــح معنی ذبح عظیــم را
آید کنــــد معاینه در قتلگاه عشـــق
موسی کجاست قول انا الله را زِ نی
در روز بشنود نه به لیل سیاه عشق
لب را مسیح بندد و دم را فرو کشــد
در پیش روح بخش لسان و شفاه عشق
یحیی کجاست سر به کف آید به پای نی
خود را ز خوف حق فکند در رفاه عشق
سر را به پای نیزه ی آن سر برافکند
کز نور آن منیر شود مهر و ماه عشق
ای هُد هُد ســـبا به سلیمان بگو نگر
بر حشمت حقیقی و بر عزّ و جاه عشق
برگــردد احمـــد از ره معـــراج بنگــرد
در نیزه بر سرِ شه گردون سپاه عشق
آید علی ز لیــــل مُبیتَش به روز عشق
بیند تن و سرِ پســر و خـــوابگاه عشق
بر نوک نیزه شد چو ســرِ آن ولـیّ حق
شـــد تلخ زندگانیِ شـیرین به مـا خلق
#عاصم_زنجانی
#امام_حسین_علیه_السلام
#حماسه
#بصیرتی
#میلاد_حبیبی
تاریخ ورق خورد و دلم رفت به جایی
جایی که به هر ثانیه کرب ست و بلایی
قسمت شده اینبار کسی گوشهء مقتل
اهدا کند انگشتر خود را به گدایی
چون پرچمِ بر گنبد و چون بید که در باد
بر نیزه به رقص آمده گیسوی رهایی
آنکس که سرش رفته وپاپس نکشیدهست
حاشا که دهد دست به هر بیسروپایی
حق داشت که با نی سر از افلاک در آرد
عشقست وهمین شوق،همین سربه هوایی
برگشتم از آن گوشهء تاریخ به امروز
امروز که ماییم و دلِ از تو جدایی
تو بر سر نی ماندی و از برکت نامت
ما نیز رسیدیم به نانی و نوایی
🔹@deabelnews
☀️حق ظلم را جنایت کاران اداء کردند...☀️
عن زین العابدین علیه السلام : وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا
📚اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى النص 202
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
سوگند به خدا اگر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم به جاى سفارشاتى كه در احترام به حقّ ما نمود، سفارش به جنگ با ما میكرد، زيادتر از آنچه با ما انجام دادند، نمیتوانستند انجام دهند.
هر گه هر چه داشت می زد بر پیکر....
😭😭😭😭
لشگری گرگ و یوسفی بی سر
هرکه زد هرچه داشت بر پیکر
هرکسی خسته میشد از زدنش
میربود آنچه میشد از بدنش
این یکی برد جوشنش ز تنش
آن یکی برد کهنه پیرهنش
😭😭😭
#مسلک_الثالث_اتفاقات_پس_از_شهادت
📚@Boook_Lohoof📚
اربعین آمد و من دور ز مولا ماندم
در سرم بود به دیدار روم، جا ماندم!
تشنگان بر لب دریا همه سیراب شدند
تشنه لب من ز چه نوشم که به صحرا ماندم؟
می بَرد رشک، دلم بر سفر چلچله ها
چونکه من بال و پرم نیست، در اینجا ماندم
یک به یک بندِ دلم در وزشِ بالِ نسیم
تا که پیغام رساند که به سودا ماندم
آنکه را رخصت دیدار بدادند، خوش است
نشد افسوس که پروانه ام امضا، ماندم
هر کجا موکبی، آنجا بکند قافله سر
کاروانِ دل و حسرت که چرا واماندم؟
بر دو سو چشمه ی انوار ز بین الحرمین
حسرتم گشته دو چندان تک و تنها ماندم
یک طرف ماه و در آن جانب دیگر خورشید
غصّه بسیار از اینجا و از آنجا ماندم
هر که نوشید از آن چشمه، گوارایش باد!
آوخ آوخ! من از آن شربتِ احلا ماندم
دور شش گوشه گرفتند و زیارت کردند
من در این گوشه ی دل همرهِ نجوا ماندم
کی نصیبم شود آن روضه ی رضوانِ نجف
تا نگویم به خودم باز دریغا ماندم!
می کند از دل من زمزمِ شوقی فَوَران
شرح دل را نتوان گفت که من جا ماندم!
سید مهدی صدرالحفاظی
بخشی از وصیت نامه ی مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد رضوی: ونیز دوست دارم وقتی به خاک سپرده شوم، چند نفر از نزدیکان و مشیعین بر بالای قبرم و یا در کنار آن نشسته و روضه ی سیدالشهدا علیه السلام بخوانند به طوری که اشکی از آنان بر خاک قبرم بریزد و سپس دعایم کنند
🌸 *لطفی از عاقبت کار مکن قطع امید ...* 🌸
◼️سروده آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
《قدّس سرّه》/ اربعین حسینی
اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است
هر که را می نگرم،غمزده و محزون است
.
زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب
کز غم اصغر بی شیر، دلش پرخون است
یا که لیلی به سر قبر پسر آمده است
اشکش از دیده روان همچو شط جیحون است
.
مادر قاسم ناکام،که مینالد زار
بهر آن طلعت زیبا و قد موزون است
.
در ره کوفه و در شام و *سرا ظلم یزید*
کس نپرسید ز سجّاد که حالت چون است
.
دختر شیر خدا *ناطقه ی آل رسول*
کز نهیب سخنش کفر و ستم موهون است
.
کرد ایراد چنان خطبه و ثابت بنمود
که یزید شقی از دین خدا بیرون است
.
زنده دین مانده ز تصمیم و ز ایثار حسین
*حق* و *حرّیت* و *اسلام* به او مدیون است
هان بیایید و ببینید که در راه خدا
صحنه ی رزم ز خون شهدا گلگون است
.
آه و افسوس که کشتند لب تشنه امام
زخم بر پیکر پاکش ز عدد افزون است
.
قصّه ی کرب و بلا قصه ی صبر است و قیام
به فداکاری و جانبازی و دین مشحون است
.
تا ابد نام حسین بن علی در تاریخ
با ثبات قدم و نصرت حق، مقرون است
.
جاودان عزت حزب الله و انصار خدا است
خیمه ی باطل و احزاب دگر وارون است
.
هر که در حصن ولایت رود از روی خلوص
ز آتش دوزخ و آن هول و خطر، مأمون است
.
« *لطفی* » از عاقبت کار مکن قطع امید
*که به الطاف حسین بن علی میمون است*
.
💠لطف الله صافی💠
هوالعزیز
جهان از نَمِ ابر ، پُر از ژاله شد
همه کوه و هامون ، پُر از ژاله شد...
نازنینانم ،
با درود و مِهر ؛
امروز طلایی ترین «تلاقی طبیعت» در حالی تجلّی می یابد که در مُعانقه ی زمستان با بهار ، «نوروز» زاده می شود.
و من اینک در مُعاشقه ی نور و زیباییِ مُشَعشَع از نوروز ، ضمن تقدّم در تعزیت شهادت «امام هادی» (علیه السلام) ، از حریم حَرَم حَریر گونِ «حضرت فاطمه معصومه» (سلام الله علیها) ، بهارانه ترین تبریکاتم را به مناسبت «حلول بهار» و «شروع سال نو» ، تقدیم وجود ذی جودتان می نمایم ؛
و به پاس مساعی آسمانی تان در حق این حقیر ، در لحظات زیبای تحویل سال ، از درگاه ربوبی آن مهربانِ بهار آفرین ، در سالی که آغازین روزهایش مُزیّن به میلاد مسعود و مسرورِ زینت آفرینش ، «حضرت علی» (علیه السلام) می باشد ، برای شما و خانواده ی معزّزتان تمنای «سلامت ، سعادت و سرور» دارم.
امید که به موازات «فَرّهیِ فروردین» و «بُرناییِ بهار» ،
«زندگی و ارزندگی» ، عیدانه ی خالق خوبی ها به شما خوبان باشد.
همه ساله پیروز بادی و شاد
سَرَت پُر زِ ذانش ، دلت پُر زِ داد...
آمین
(ارادتمند ابراهیم سلیمانی - نوروز ۱۳۹۷)
پیک حق خانه ی اولاد علی(ع)در زده است
ماه پنجم ز مهستان ولا سر زده است
مادرش بنت حسن(ع) هست وپدر، ابن حسین(ع)
رنگ شادی به دل آل پیمبر زده است
🌺میلاد حضرت باقرالعلوم علیه السلام فرخنده باد
@Karimane_Nikookari
دوباره فاصله افتاد بین ما آقا
دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا
ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه
بگیر دست گدای همیشه را آقا
حلال کن که بجز دردسر نبودم من
عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا
سلام من به قنوت نماز نیمه شبت
مرا میان قنوتت دعا نما آقا
بگو شبی تو میان قنوت نافله ات
به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا
خودت برای ظهورت بیا دعایی کن
اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا
رسید سال نو و چشم ما نشد روشن
بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا
ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار
که تا ببینمت ای یار آشنا آقا
بهار کن دل ما را محول الاحوال
که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا
بیا و درد دل بیقرار و شیدا را
دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا
دلم دوباره برای نجف پریشان است
برای هرم گنه سوز مرتضا آقا
"دلم برای مدینه بهانه می گیرد"
برای لطف خدایی مجتبا آقا
خدا کند که به اذن علی و مادرتان
روم دوباره شب جمعه کربلا آقا
طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر
طواف قبر علمدار باوفا آقا
گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد
نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا
#مناجات
#ناصر_شهریاری
من زبان برنده ای دارم
دردل عشق تپنده ای دارم
قلمم تیر سینه ی دشمن
تیغ تیزی به فرق اهریمن
دین من کربلای عباس (علیه السلام) است
جان من هم فدای عباس (علیه السلام) است
شام میلاد حضرت عباس (علیه السلام)
باب حاجات معدن احساس
به همه دوستان مبارک باد
به درک دشمنان هر آنچه بادا باد
قسمت میدهیم یاالله
به دوبازو و روی همچون ماه
حاجتی چند مشترک داریم
همه بر دست دوست بسپاریم
که رسانی ظهور مولا را
فرج، آن روزگار والا را
قلم عفو کشی معاصی ما
گذری از تمام، ناسپاسی ما
سهممان ازمعارف دینی
کنی افزون ز شهد و شیرینی
قفل ابواب رحمت خودرا
رویمان واکنی زفضل و عطا
کرونا این بلای ویرانگر
دورسازی ز شیعیان یکسر
#فهری
✨سروده ای در توصیف حال و هوای کاظمین:
خواب میبینم آیا خدایا؟
قسمتم از بهشتت نمودی
در بهشتم و یا کاظمینم؟
خاک عنبر سرشتت نمودی
قصه ی روضه ها را شنیدم
از کسانی که خود رفته بودند
بود شوق حضورم ولیکن
از همان وصف، کان گفته بودند
تا قدم را نهادم در آن باغ
صحن زیبا مرا کرد مدهوش
سادگی بود و غربت، تمامی
هر دو با نورِ معنا هم آغوش
آبیِ آسمان وه چه روشن!
در حریم حرم، نورِ نور است
جایگاهی که رَشک ملک شد
برقِ شادی و موجِ سرور است
چون رسیدم به دو مرقد پاک
سجده کردم بر آن آستانه
شبنم شوق، بر دیده بنشست
کرد آنجا دلم آشیانه
روح باران، صفای بهاران
در رواق دو معصوم جاری ست
با نسیمِ نفس های زائر
تازه تر از هوای بهاری ست
با نخستین نگاهم به اطراف
محو در روضه ها گشته بودم
در همان لحظه های تماشا
مخملی از دعا رشته بودم
هر دو معصوم در یک ضریحند
در تلاقیّ دو نور و منظر
یک طرف بوستان جواد (ع) است
یک طرف باغ موسی بن جعفر (ع)
از پس دُرج زیبای عصمت
چشمه سار طهارت، روان است
از نهانگاه زربَفت جاوید
آن شکوه و مهابت، عیان است
خنده ی آفتابِ فروزان
در جوار دو خورشید، خشکید
وه چه فرّ و شکوهی است حاکم
ز آبشاری که رحمت بپاشید
فصل وصل است و بشکفتن شوق
در سحرگه که شورِ نیاز است
در بلور سپیده، لبالب
شطِّ نور اذان نماز است
بالهای امید از دو سو باز
وان سبوی صفا بود لبریز
آبشار دعا و نیایش
شستشو داده غمهای پاییز
یادِ جاری به محراب مهرش
پرتوهایی ز خورشید می داد
باغ ذکر و مناجات و حاجات
میوه ی ناب توحید می داد
در رواق تمنا، دو مهتاب
میدرخشد عجب آسمانی
کاروانی به دور از هیاهو
آن طرف تر به چاووش خوانی
دوست دارم که برچیده باشم
دانه در سایه ات چون کبوتر
دانه ای پاک از مَرغزارت
دانه ی حبّ آل پیمبر
بست باید که بار سفر را
طی بگردد به سرعت مراحل
هرچه دل بستن آسان نماید
لیک دل کندن آمد چه مشکل
پیش چشمم دگر محو می شد
پرنیانِ زلالِ امامت
لیکن آویخته در ضمیرم
قاب تصویر آن باغ عصمت
در رکاب زمان شد سفر طی
باشد ای کاش مُهر قبولم
زان همه توشه ی نور، مسرور
زانکه کوچم بباید، ملولم
باید از باغ جان، دل بریدن
تا چه قسمت بگردد دوباره
میتوان بار دیگر تشرّف
تا شوم مفتخر بر نظاره؟
بر وداع دو نور ایستادم
غم به رخسار دل شد پدیدار
چشم میدوختم بر دو گنبد
زیر بارانِ الطافِ بسیار
#کاظمین
#امام_کاظم
#امام_جواد
#چهار_پاره
#سید_مهدی_صدرالحفاظی
@Kelkestan
▪اربعین آمد و من دور ز مولا ماندم
در سرم بود به دیدار روم، جا ماندم!
▪تشنگان بر لب دریا همه سیراب شدند
تشنه لب من ز چه نوشم که به صحرا ماندم؟
▪می بَرد رشک، دلم بر سفر چلچله ها
چونکه من بال و پرم نیست، در اینجا ماندم
▪یک به یک بندِ دلم در وزشِ بالِ نسیم
تا که پیغام رساند که به سودا ماندم
▪آنکه را رخصت دیدار بدادند، خوش است
نشد افسوس که پروانه ام امضا، ماندم
▪هر کجا موکبی، آنجا بکند قافله سر
کاروانِ دل و حسرت که چرا واماندم؟
▪ بر دو سو چشمه ی انوار ز بین الحرمین
حسرتم گشته دو چندان تک و تنها ماندم
▪یک طرف ماه و در آن جانب دیگر خورشید
غصّه بسیار از اینجا و از آنجا ماندم
▪هر که نوشید از آن چشمه، گوارایش باد!
آوخ آوخ! من از آن شربتِ احلا ماندم
▪دور شش گوشه گرفتند و زیارت کردند
من در این گوشه ی دل همرهِ نجوا ماندم
▪کی نصیبم شود آن روضه ی رضوانِ نجف
تا نگویم به خودم باز دریغا ماندم!
▪می کند از دل من زمزمِ شوقی فَوَران
شرح دل را نتوان گفت که من جا ماندم!
#اربعین
#سید_مهدی_صدرالحفاظی
@Kelkestan
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com