قناة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

کتابخانه امام حسین عليه السلام
835
عددالاعضاء
8,322
Links
9,464
Files
2,220
Videos
15,627
Photo
وصف القناة
✅ کانال کتابخانه تخصصی امام حسین عليه السلام لینک: https://t.me/+QN7b2Yvid2Dwu0Co ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
Forwarded From ذِکری
مباهله روز عاشورا

مشهور است که ابن زیاد به حضرت زینب (س) گفت: کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ. (کار خدا با برادر و خاندانت را چگونه دیدی؟) و زینب پاسخ داد: مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا. (کار خدا را زیبا دیدم و بس) (بحار، ج۴۵، ص۱۱۵)
عرفای وحدت وجودی تفسیر عجیبی از کلام‌ زینب (س) در ذهن مردم جا داده اند که مخالف ظاهر لفظ است. سخن حضرت معنای ساده و روشنی دارد که پیشتر نیز در روز عاشورا از زبان بریر بن خضیر (ره) شنیده شده است:
یزید بن معقل _لعنه الله_ گفت: یا بریر بن خضیر كيف ترى الله صنع بك؟! (ای بریر بن خضیر، چگونه می بینی آن چه خدا با تو کرد؟)
بریر پاسخ داد: صنع الله وَ الله بي خيرا، و صنع الله بك شرا. (به خدا سوگند آن چه خدا با من کرد خیر بود و آن چه با تو کرد شرّ!)  [یعنی مرا هدایت کرد و به سعادت رساند و تو را به عقوبت اعمال زشتت رها کرد تا گمراه شدی.]
یزید بن معقل: دروغ گفتی و پیش از این دروغگو نبودی! به یاد داری که با هم در محله بنی لوذان قدم می زدیم و تو می گفتی: عثمان بن عفان بر خود زیاده روی کرد و معاویه بن ابی سفیان گمراه و گمراه کننده است و همانا امام حقّ و هدایت، علیّ بن ابی طالب است؟
بریر: شهادت می دهم که این عقیده و سخن من است.
یزید بن معقل: شهادت می دهم که تو از گمراهانی.
بریر: پس بیا مباهله کنیم و از خدا بخواهیم دروغگو را لعنت کند و پیرو باطل را بکشد؛ سپس بیرون بیا تا مبارزه کنیم.
پس بیرون آمدند و دستان خود را بالا برده و از خدا خواستند دروغگو را لعنت کند و پیرو باطل را به دست پیرو حق بکشد. به مبارزه هم شتافتند و هر یک ضربتی بر دیگری زد. ضربه یزید آسیبی به بریر نرساند؛ اما شمشیر بریر کلاهخود یزید را شکافت و به مغز سرش رسید. یزید چنان به زمین خورد که گویی از قلّه کوه بر زمین افتاد. شمشیر بریر در سر او گیر کرده بود. آن را تکان داد و از سرش بیرون کشید.

قَالَ أَبُو مخنف: وَ حَدَّثَنِي يُوسُف بن يَزِيدَ، عن عفيف بن زهير بن أبي الأخنس- وَ كَانَ قَدْ شهد مقتل الْحُسَيْن- قَالَ: و خرج يَزِيد بن معقل من بني عميرة بن رَبِيعَة وَ هُوَ حليف لبني سليمة من عبد القيس، فقال: يا برير ابن حضير، كيف ترى الله صنع بك! قَالَ: صنع الله وَ الله بي خيرا، و صنع الله بك شرا، قَالَ: كذبت، و قبل الْيَوْم مَا كنت كذابا، هل تذكر وأنا أماشيك فِي بني لوذان و أنت تقول: إن عُثْمَان بن عَفَّانَ كَانَ عَلَى نفسه مسرفا، و إن مُعَاوِيَة بن أَبِي سُفْيَانَ ضال مضل، و إن إمام الهدى و الحق عَلِيّ بن أبي طالب؟ فَقَالَ لَهُ برير: أشهد أن هَذَا رأيي و قولي، فَقَالَ لَهُ يَزِيد بن معقل: فإني أشهد أنك من الضالين، فَقَالَ لَهُ برير بن حضير: هل لك فلاباهلك، و لندع الله أن يلعن الكاذب و أن يقتل المبطل، ثُمَّ اخرج فلأبارزك، قَالَ: فخرجا فرفعا أيديهما إِلَى الله يدعوانه أن يلعن الكاذب، و أن يقتل المحق المبطل، ثُمَّ برز كل واحد منهما لصاحبه، فاختلفا ضربتين، فضرب يَزِيد بن معقل برير بن حضير ضربة خفيفة لم تضره شَيْئًا، و ضربه برير بن حضير ضربة قدت المغفر، و بلغت الدماغ، فخر كأنما هوى من حالق، و ان سيف ابن حضير لثابت فِي رأسه، فكأني أنظر إِلَيْهِ ينضنضه من رأسه. (تاريخ الطبري، ج۵، صص۴۳۱ و ۴۳۲)


@zecra
Forwarded From M Jafarifar
واقعه عاشوراء همه اش فاجعه و غم و اندوه بوده و از این‌رو زمین و آسمان خون گریه کرده
اشتباه برخی این است که گمان می‌کنند اگر حضرت زینب سلام الله علیها در پاسخ طعنه یزید ملعون که گفت «دیدی که چه‌گونه خدا شما را خوار کرد» فرمود «ما رأیت الا جمیلا» این دلیل بر شادی و زیبایی واقعه عاشوراست!
اولا حضرت زینب سلام الله علیها خود صاحب مصیبت بود و حق داشت در این خصوص اظهار نظر کند
ثانیا این واژه زیبایی، در نقطه مقابل خواری بود که یزید گفت
ثالثا پس این همه کلام معصوم مانند زیارت ناحیه و غیره که همگی دال بر مصیبت بودن واقعه عاشوراست چه می‌کنید؟ آیا صاحب الزمان عج برای «زیبایی» عاشورا صباحا و مساحا خون گریه می‌کنند؟!
واقعا ما را چه شده و عرفان و فلسفه چه گندی به زندگی ما زده که برای دفاع از مولوی ملعون حقایق و روایات و کلام معصومین را نادیده می‌گیریم؟!
Forwarded From Hossein Talei
این کتاب را حتما بخوانید. مطالبی دارد که بسیاری از عزیزان تا کنون یا نشنیده اند یا مستندات آن را ندیده اند.
Forwarded From از شعر تا فوتبال (شایان مصلح)
فایل پی دی اف کتاب #انگیزه_حرکت_سیدالشهدا سلام الله علیه

اثر #مهدی_صدری

@shayanmosleh315
Forwarded From يا علي مدد
🎥موبد زرتشتیان:خانواده های زرتشتی در طول ماههای محرم و صفر مراسم عروسی و نامزدی نمیگیرند

✅ @Rajanews_com
نگاهی کوتاه به کربلا و عاشورا در شعر فارسی‌
مهر. ۱۳ مقالات ادبی
karbala
یادداشت: این مقاله در واقع شکل بسیار خلاصه‌ای از مقالۀ مفصل «کربلا و عاشورا در شعر فارسی» است که به زودی در چند قسمت در همین سایت منتشر خواهد شد

متن این مقاله محمد کاظم کاظمی:
http://www.mkkazemi.com/1395/07/13/karbala/
کربلا و عاشورا در شعر فارسی، قسمت اول
مهر. ۱۸ مقالات ادبی
img10045405
یادداشت: این سلسله مطلب در زمستان ۱۳۸۸ (محرم و صفر) برای نشریۀ «انصاف» و سایت «آوای افغان» نوشته شد و در ۱۱ قسمت منتشر شد. اکنون آن را در چهار قسمت پیشکش شما می‌کنم. قسمت اول آن که در این پست منتشر می‌شود، کوتاه‌ است و قسمت‌های بعد بسیار مفصل‌تر خواهد بود.
گفتنی است که این مقاله بیشتر بر اساس محفوظات ذهنی من نوشته شده است، نه بر اساس کاوش‌ها و تحقیقات منظم و مفصل کتابخانه‌ای. به همین دلیل آن را به چشم یک مطلب تحقیقی ننگرید.
این نیز گفتنی است که صورت بسیار خلاصه‌ای از این مقاله هم با عنوان «نگاهی کوتاه به کربلا و عاشورا در شعر فارسی» در همین سایت منتشر شده است.

http://www.mkkazemi.com/1395/07/18/ashoraei01/
کربلا و عاشورا در شعر فارسی، قسمت دوم
مهر. ۲۰ مقالات ادبی
sher-ashoraei-01-300-300-02
شعر فارسی تا قبل از صفویه


نخستین بارقه‌ها
برگ بی‌برگی نداری‌، لاف درویشی مزن‌
رخ چو عیاران نداری‌، جان چو نامردان مکن‌
هرچه بینی جز هوا، آن دین بود، بر جان نشان‌
هرچه یابی جز خدا، آن بت بود، در هم شکن‌
سر برآر از گلشن تحقیق تا در کوی دین‌
کشتگان زنده بینی انجمن در انجمن‌
در یکی صف کشتگان بینی به تیغی چون حسین‌
در دگر صف خستگان بینی به زهری چون حسن‌
درد دین خود بوالعجب دردی است کاندر وی چو شمع‌
چون شوی بیمار، بهتر گردی از گردن‌زدن‌

اگر خوانندۀ قسمت پیشین این سلسله مطالب بوده باشید، به یاد دارید که ما کوشیدیم سرچشمه‌های این گونه شعر را از صدر اسلام و در شعر عربی پی بگیریم تا به جریان بالندۀ شعر فارسی برسیم‌، چون می‌دانیم که ادب رسمی و امروزین فارسی دری‌، حدود دو سه قرن بعد از اسلام تثبیت و شهرت یافت‌.

http://www.mkkazemi.com/1395/07/20/ashoraei02/
کربلا و عاشورا در شعر فارسی، قسمت سوم‌
مهر. ۲۱ مقالات ادبی
sher-ashoraei-01-300-300-03


از صفویه تا مشروطیت


هر شام‌، سرخی‌ای که بر این نیلگون سماست‌
گردی ز قتلگاه شهیدان کربلاست‌
زین درد، ساکنان فلک در مصیبت‌اند
بر گریۀ ملائکه‌، خون شفق گواست‌
بی‌نور گشته از دم شمشیر کین شام‌
شمعی کز او چراغ سحرگاه را ضیاست‌
آن به که جا کنیم در آب سرشک خویش‌
زین‌گونه آتشی که از این غم به جان ماست‌
شد جامه‌اش کبود جهان را از آسمان‌
عالَم برای آل نبی تعزیت‌سراست‌
آن سر که بود تاج کرامت بر او، چرا
در خون چون آفتاب به شام از بدن جداست‌؟
شاهی که آب خضر از او گشت جان‌فزا
لب‌تشنه داده جان به بیابان کجا رواست‌؟

آنچه خواندید، چند بیت بود از قصیدۀ نظام استرابادی شاعر قرن نهم هجری در سوگ شهیدان کربلا، و ما آن را به این مناسبت برگزیدیم که سلسلۀ بحثهای شعر مذهبی و شعر عاشورایی‌، به دورۀ تیموری و صفوی یعنی قرنهای نهم تا دوازدهم هجری رسیده است‌.

http://www.mkkazemi.com/1395/07/21/ashoraei03/
کربلا و عاشورا در شعر فارسی، قسمت پایانی
مهر. ۲۲ مقالات ادبی
sher-ashoraei-01-300-300-04
دوران معاصر
نگاههای تازه‌
بند نقاب برگشا ماه تمام خویش را
زمزمۀ کهن سرا، گردش باده تیز کن‌
باز به بزم ما نگر آتش جام خویش را
دام ز گیسوان به دوش‌، زحمت گلستان بری‌
صید چرا نمی‌کنی طایر بام خویش را
ریگ عراق منتظر، کشت حجاز تشنه‌کام‌
خون حسین باز ده کوفه و شام خویش را
دوش به راهبر زند، راه یگانه طی کند
می‌ندهد به دست کس عشق زمام خویش را

این بیتها از علاّ مه اقبال لاهوری شاعر بزرگ عصر است و نویددهندۀ این که سلسله مباحث ما دربارۀ شعر عاشورایی‌، به دوران بیداری مسلمانان و تجدید حیات معنوی اسلام رسیده‌است‌.

http://www.mkkazemi.com/1395/07/22/ashoraei04/