Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید

دل نغمۀ انصاف و مساوا زند امشب
ساز طرب از پردۀ تقوا زند امشب
آهنگ تولّا و تبرّا زند امشب
بر دامن حق دست تولّا زند امشب

آن‌کس که دلی معرفت‌آموز ندارد
این ساز نمی‌داند و این سوز ندارد

آشفته و شوریده و دلباخته‌ام من
از آتش غم سوخته و ساخته‌ام من
تا خانۀ دل از همه پرداخته‌ام من
خوش دست به دامان وی انداخته‌ام من

باشد که به دست آورد امشب دل ما را
باشد که گشاید ز کرم مشکل ما را

دربیت علی عیش وغم آمیخته از چیست
تصویر شب و صبحدم آمیخته از چیست
امواج غضب با کرم آمیخته از چیست
هم خنده و گریه بهم آمیخته از چیست

از دیدن فرزند، علی حجت رحمان
می‌گرید و می‌خندد چون شمع فروزان

این طفل که حق کرده عطا ام بنین را
آنست که بر دوش کشد رأیت دین را
در طلعت او بنگر انوار یقین را
بر جبهۀ او می‌خوان آیات مبین را

این ست که سردار وفادار حسین ست
این ست که در کرببلا یار حسین ست

عباس که روح ادبستی ادب او
آئینۀ قهر احدیت غضب او
در حُسن، مه هاشمیان شد لقب او
از فاطمیان گر چه نباشد نسب او

اما نتوان گفت که از فاطمیان نیست
این نکته عیان باشدوحاجت به بیان نیست

ای شمع دلت مشتعل از نور ولایت
تو موسی و دربار حسین طور ولایت
رفتار تو بر پایهء دستور ولایت
برنامهء تو نامهء منشور ولایت

ای دست به دامان امامت زده محکم
آن‌سان که دهی دست و ازین نیست تورا غم
بی‌دستی و در دست تو امر همه عالم
لب تشنه‌ای و لعل لبت چشمۀ زمزم

زین شرم که لب تشنه برون آمدی از آب
همواره فرات ست گل آلوده و در تاب

ای خاطر آگاه تو، دانندۀ حاجات
وی فیض مدام تو برآرندۀ حاجات
هر پیر و جوان بر در تو بندۀ حاجات
در پیش تو آیند چو دارندۀ حاجات

بگشا گره کار فرو بستۀ یاران
بنواز دل خسته و بشکستۀ یاران

ای نام تو در زمرۀ ارباب شفاعت
وی فاطمه را دست تو اسباب شفاعت
در سایۀ خورشید جهان‌تاب شفاعت
بگشا به محبّان به جزا باب شفاعت

روزی که امید همگان سوی تو باشد
مپسند «مؤید» بغم روی تو باشد


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام

#محمد_جواد_غفورزاده

عباس رخ توماه نوخاسته شد
از جلوه‌ء تو، رونق مه کاسته شد
از پرده در آمدی و گفتی که حسین
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد

#محمد_جواد_غفورزاده

او تربیت از ساقی کوثر دیده‌ست
از باغ شهامت علی گل چیده‌ست
انگار که گلبرگ رخ ماهش را
در عطر گل محمدی پیچیده‌ست

#محمد_جواد_غفورزاده

عباس ، لبت ساغری از کوثر داشت
رخسار تو زیبایی پیغمبر داشت
پیشانی تو مهر تولای حسین
بازوی تو، رنگ بوسهء حیدر داشت

#سید_رضا_مؤید

عباس که در عشق، دلی یکدله داشت
در دشت جهاد، پرچم قافله داشت
یک روز پس از برادر آمد به جهان
یعنی ز حسین یک قدم فاصله داشت

#سید_رضا_مؤید

روشنگر راه عشق یعنی عباس
سردار سپاه عشق یعنی عباس
آنجای که آفتاب عشق ست حسین
پیداست که ماه عشق یعنی عباس


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اصغر_عرب_خرد

به سقّايي رودعبّاس وشورافكنده دردل‌ها
«اَلا يا اَيّها السّاقي! اَدِر كاْساً وَ ناوِلها»

سر ودست وتن وجان دادومقصودش نشدحاصل
«كه عشق آسان نموداوّل ولي افتادمشكل‌ها»

چوعبّاس دلاور،واژگون از عرشه‌ءزين شد
«زتاب جعدمشكينش،چه خون افتاددردل‌ها!»

عزيزان غرق خون،شب پُرتلاطم،دشت پُردشمن
«كجادانند حال ما، سبك‌باران ساحل‌ها؟»

اسيري مي‌رود اهل و عيال سيّد طاها
«جرس فريادمي‌داردكه بر‌بنديدمحمل‌ها»

چه زيباگفت«حافظ»!اي«خِرَد»!ازپستي دنيا
«مَتي ماتَلقَ مَنْ تَهْوي دَعِ الدّنيا واهملها؟»


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار

مادر ماه بنی‌هاشم! قمر آورده‌ای
نخل امید ولایت را ثمر آورده‌ای
بحر موّاج کرامت را گهر آورده‌ای
کلک صنع کبریایی را اثر آورده‌ای
هر چه در وصفش بگویم خوب‌تر آورده‌ای
بر امیرالمؤمنین زیباپسر آورده‌ای

این پسرشمشیرو شیر عترت پیغمبرست
پای تاسرحیدرست وحیدرست وحیدرست


این پسردست علی دست علی دست خداست
این پسریک مطلع الانوار مصباح الهداست
این پسر تا حشر ثاراللّهیان را مقتداست
این پسر قربانی کوی حسین از ابتداست
این پسردست خدابادست ازپیکر جداست
این پسرروح حسین بن علی«روحی فدا»ست


این پسرماهی ست در بین دو مهرِ فاطمه
این بود باب الحسین و باب حاجات همه


بیت مولا،باغ جنّت، یاسمن، عباس توست
روح غیرت،جان آزادی به تن عباس توست
هاشمیّون را چراغ انجمن، عباس توست
وارث شمشیرودست بوالحسن،عباس توست
ملجأو باب المراد مرد و زن، عباس توست
بت‌شکن:مولاعلی،لشکرشکن:عباس توست


این خداوندادب، عبد خداوند است و بس
درشجاعت،دروفاداری،نظیرش نیست کس


کیست عباس آنکه وجه‌ الله محوروی اوست
آل هاشم را همه دل در کمند موی اوست
غرق گل از بوسۀ دست خدا بازوی اوست
ذوالفقار فاتح خیبر، خم ابروی اوست
نخل سرسبز ولایت قامت دلجوی اوست
آبروی آبرومندان ز خاک کوی اوست


از دل گهواره تا امواج خون در علقمه
لحظه‌ای غافل نگردید از حسین فاطمه


آفتاب طلعتش خورشید رخسار حسین!
دیدن رخسار او، تکرار دیدار حسین!
از شب میلاد بودش دل، گرفتار حسین!
نقدجان دردست وسرگردان به بازارحسین!
باسر و بادست وچشم وتن خریدارحسین!
حامی و سردار و سقّا و علمدار حسین!


با وجود آن که خود مظلوم ظالم‌سوز بود
مثل حیدر عابد شب بود و شیر روز بود


مادر سادات زهرا خوانده خود را مادرش
حیدر کرّار می‌خواند حسین دیگرش
عمّۀ سادات می‌بالد که باشد خواهرش
ایستاده با ادب حتّی ادب در محضرش
آفرینش تا قیامت تشنه‌کام ساغرش
حاجت کونین جوشیده ست ازخاک درش

درحریمش اکتفاکردن به یک حاجت کم‌ست
کم مخواه ازاوکه او باب المراد عالم ست


او که با ماه جمالش عالم‌آرایی کند
اوکه بر خاکش سرافرازی جبین‌سایی کند
اوکه بی وی عشق هم احساس تنهایی کند
او که بر خیل شهیدان نیز آقایی کند
آل عصمت را ز اشک دیده سقایی کند
خون خود را وقف بر گل‌های زهرایی کند


جسم‌ وجان وچشم ودست ‌وسردهد درراه‌ دین
گل کند تقدیم ثارالله از زخم جبین


اوست سقایی که در آغوش دریا سوخته
هم زده آتش به دریا،هم به صحرا سوخته
همچو شمعی در شرار دل سراپا سوخته
آب گشته در میان آب و تنها سوخته
مشک هم از اشک آن لبْ‌تشنه‌سقا سوخته
مثل تصویرِ لبِ فرزند زهرا سوخته


اشک صد ایّوب می‌جوشد به یاد صبر او
تا قیامت آب می‌گردد به دور قبر او


ای خدا را تیغ بران در نیامِ اهل‌بیت!
ای علی را شیر غران در کنام اهل‌بیت
ای به رخسارت تجلاّی تمام اهل‌بیت
ای مقامت در صف محشر مقام اهل‌بیت
هم به«نفسی انت»فرمودت امام اهل‌بیت
هم به شمشیرت نوشته انتقام اهل‌بیت


می‌رسد روزی که حق را باز هم یاری کنی
باز، بازآیی و بر مهدی علمداری کنی


تشنه‌ای و چشم ما دریا به پایت ریخته
دل رویِ دل در حریم با صفایت ریخته
فیض روح الله در صحن و سرایت ریخته
همچو باران استجابت از دعایت ریخته
اشک ثارالله روی دست‌هایت ریخته
بال حورالعین رویِ پای گدایت ریخته


جوشد از خاک درت اشک مناجات همه
بیشتر باشد به کویت عرض حاجات همه


مهر تو دین من، آیین من، ایمان من ست
زخم‌های پیکرت آیات قرآن من ست
پای تاسر دردم و خاک تو درمان من ست
باتو بودن از ولادت دین و ایمان من ست
ذکر«یا عبّاس» درمان تن و جان من ست
دست من خالی ومدحت درِّغلطان من‌ست

نیستم قابل که گویم «میثم» کوی توام
هر که هستم یا ابوفاضل ثناگوی توام


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#میثم_مومنی_نژاد

ای زمین‌بوس تو ادب عباس
پسر اشجع العرب عباس

به تو دادند ای سراپا نور
قمر هاشمی لقب عباس

پدرت فاتح ست خیبر را
تو از او برده ای نسب عباس

کربلا ، فتح علقمه کردی
در دل آب و تشنه لب عباس

از تو ایثار مفتخر گشته
وز تو تاریخ در عجب عباس

حرمت را چو کعبه گرم طواف
ملک و حور ، روز و شب عباس

ماه شعبان شدو گدای توام
من جا مانده از رجب عباس



لاله ها را تویی تبسم ناب
باغها را تویی شمیم گلاب

سرو ،آیینه‌دار قامت توست
غنچه در سایهء تو رفته به خواب

از تو تفسیر شد صحیفهء عشق
از تو معنا گرفت واژهء آب

ای در آفاق معرفت خورشید
ای در آئینهء ادب مهتاب

تا ببوسد زمین قدمهایت
پای بردار از دوچشم رکاب

آسمان هر قدم در آرزویت
غرق یا لیتنی ست کنت تراب

ای شجاعت ز صولتت مشهود
ای شهادت به کام تو چو شراب

کوچه ها سد راه میگردند
گر طلوعی کنی بدون نقاب


کاشف الکرب از جمال امام
بر جمال منور تو سلام


اثر سجده بر جبین داری
معجزاتی در آستین داری

فتبارک بر این جمال و کمال
به خداوند، آفرین داری

السلام علی عباد الله
جای در جمع صالحین داری

رحم الله عمی العباس
از امام چهارمین داری

حق پرواز در بهشت برین
حق اعجاز در زمین داری

مرده را زنده گر کنی، نه عجب
که مقامات بیش از این داری

با نگاهت جهان شود سلمان
که نگاه خدای‌بین داری


دست حاجات ما و این درگاه
سیدی یا وجیه عندالله


ای علمدار نهضت خورشید
پاسدار قبیلهء توحید

چشم بگشودی و گل نرگس
با نگاه تو تا ابد خندید

هرکه دور از مرام تو ،مرده ست
هرکه نوشد زجام تو جاوید

چه مقام و فضیلتی داری
که علی بازوی تو را بوسید

قطره قطره دو دیدهء پدرت
سرگذشت دو دست تو می دید

تو در آغوش مادر و او هم
با تو دور حسین میگردید

باب فضلی و هر در بسته
دارد از نام اعظم تو کلید


روز میلاد تو در عاشوراست
که علی باب و مادرت زهراست


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام

#محمد_جواد_غفورزاده

عباس رخ توماه نوخاسته شد
از جلوه‌ء تو، رونق مه کاسته شد
از پرده در آمدی و گفتی که حسین
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد

#محمد_جواد_غفورزاده

او تربیت از ساقی کوثر دیده‌ست
از باغ شهامت علی گل چیده‌ست
انگار که گلبرگ رخ ماهش را
در عطر گل محمدی پیچیده‌ست

#محمد_جواد_غفورزاده

عباس ، لبت ساغری از کوثر داشت
رخسار تو زیبایی پیغمبر داشت
پیشانی تو مهر تولای حسین
بازوی تو، رنگ بوسهء حیدر داشت

#سید_رضا_مؤید

عباس که در عشق، دلی یکدله داشت
در دشت جهاد، پرچم قافله داشت
یک روز پس از برادر آمد به جهان
یعنی ز حسین یک قدم فاصله داشت

#سید_رضا_مؤید

روشنگر راه عشق یعنی عباس
سردار سپاه عشق یعنی عباس
آنجای که آفتاب عشق ست حسین
پیداست که ماه عشق یعنی عباس


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار

تو وجـه‌الله را وجهی تو ثارالله را جــانـی
تودرعین عطش دریای سر تا پا خروشانی
تو با زخـم تنـت سر تـا قـدم آیـات قـرآنی
تو هم سرداربی‌دستی و هم سقای عطشانی

تو باب حاجتی باب‌المرادی اشجع الناسی
توعباسی تـوعباسی تو عباسی تو عباسی

تـو مــانـنـد علی کــــرّار امــا غیــر فـرّاری
تو بابی‌دستـی‌ات دسـت ولـی الله داداری
تو هم فرمانده هم سقای طفلان هم علمداری
علم بر شانـه‌ات بیـن علـم‌ها شد علم آری

شهادت آبــرومندت ادب، ایثــار، فرزندت
رشادت سایۀ قامت شهامت طفل دلبندت

توآن ماهی که درهردل هزاران انجمن داری
توآن شمعی که تامحشرهوای سوختن داری
تـو ازسرتاقدم قدر و جلال پنـج تــن داری
توآن شیری که روح شیرحق رادربدن داری

تو خورشیـد سپهـر دامـن ام‌البنیـن ستی
تودست حق توبازوی امیرالمؤمنین ستی

به چون توعبدصالح ذات رب‌العالمین نازد
بـه آییـن علمـداریت ختــم‌المـرسلین نازد
علی روزقیامت هم بـه فرزندی چنین نازد
به دست از بــدن افتــاده‌ات ام‌البنین نازد

سلام‌الله بر جسمت سلام‌الله بـر روحت
زیارت نـامهء زهرا شده اندام مجروحت

تودر اوج عطش هم ناز بر آب روان کردی
تو دردریای خون سیرهزاران آسمان کردی
توصدها کـوه آتـش در دل دریا نهان کردی
توهنگام جهاد نفس خود را امتحان کردی

به دریاهم ادب هم استقامت رانشان دادی
سراپاسـوختی امـا چه زیبـا امتحان دادی

تعالی‌الَّه چنان سیلی زدی بر صــورت دریا
کزآن سیلی به جوش آمدسراپاغیـرت دریا
نشد وصل لب خشک تـو آخـر قسمت دریا
در اینجاکاسۀ خون گشت چشم حیرت دریا

تو تا شام ابد از چشم دریا خواب را بردی
تو تا صبـح قیامت آبــروی آب را بردی

توآن سقای بی‌دستی که شددریا گرفتارت
بـه دورقبرتـا روز جــزا آب اســت زوارت
بـه دریــا آب دادی از یـــم چشـم گهربارت
به روی آب مـانده تا قیـامت نقـش ایثارت

نگاهت تابه آب افتـاددیدم تشنه‌تر گشتی
عطش رانوش‌جان کردی زدریاتشنه برگشتی

زنیش تیرهانوش وجودت زخم کاری شد
تنت سرتا قدم چون باغ گل‌های بهاری شد
علم افتادو دست افتادجان دربی‌قراری شد
برای غربتت برخاک اشک مشک جاری شد

تمام هست وبود خویـش تقدیم خداکردی
که دریک لحظه جان وچشم ودست وسرفدا کردی

تودر دریانهـادی پا و دل بـر تشنگی بستی
توسقایی و ازجام عطش تاحشرسرمستی
تو بابی‌دستی‌ات دست خداراتا ابد دستی
تو تاروز قیامت همچنان باب‌الحسین‌ستی

نه تنهـا روز عاشورا امیــر جیـش داداری
تو روز حشر هم پشت سر حیدر علمداری

توعباسی که جبریل امین بوسیده دستت را
به یادکربلا ام‌البنیـن بوسیده دستـت را
چه میگویم امیرالمؤمنین بوسیده دستت را
به وقت دفن زین‌العابدین بوسیده دستت را

ببــوسم پــای زوار حــریـم بـاصفـــایت را
کرم کن تاکه«میثم»سجده آردخاک پایت را


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#دورهء_محرم
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#منقبت
#علی_انسانی

ای خداوند ادب، بندهء عشق
کشتهء مهر و وفا، زندهء عشق

ای به بندت دل هر آزاده
هر چه دلدار به تو دل داده

ادب و عشق و وفا مرهونت
همت و جود و سخا مدیونت

شرف و غیرت و مهر و احساس
جاودانی ز تو باشد عباس

پیش سرو قدت از خجلت خویش
سرو افراخته قد، سر در پیش

نخل جودی تو و احسان، ثمرت
صد چو حاتم چو گدایان به درت

پسر شیردل شیر خدای
شاه‌بیت غزل عشق و وفای

سرمهء چشم ملک خاک رهت
مشتری، مهر، به چهر چو مهت

ابروانت چو هلال و رخ، بدر
موی شبگونهء تو لیلهء قدر

گرچه ماهند همه هاشمیان
تو مه هاشمیان ز میان

بر تماشای رخت گاهِ عبور
بسته می شد همه جا راه عبور

بس که ماهِ رخ تو دل می برد
دل ز دیوانه و عاقل می برد

عاشقان ریزه‌خور خوان تواند
جمله طفلان دبستان تواند

عقل، مبهوت وفاداری توست
عشق، حیران فداکاری توست

مشعل عشق، تو افروخته ای
شمع را سوختن آموخته ای

جز تو ای باخته سر در ره عشق
کیست؟ استاد به دانشگه عشق

گر چه خود مایهء فخر بشرست
علی از چون تو پسر مفتخرست

فاطمه، کش ز خدا باد سلام
در صف حشر چو بگذارد گام

همرهش دست تو را می آرد
تا که بار گنهان بردارد

دست اگر در ره حق گشت قلم
در دو عالم کندَش دوست علم

ای دل خلق خدا پابستت
بوسه زن، دست خدا بر دستت

ما همه دست به دامان توایم
میزبان غم و مهمان توایم

قبه بر عرش زده خرگه تو
باب حاجات همه درگه تو

ای زصهبای حسینی سرمست
دستگیر همه عالم بی دست

بشریت به تو گرمِ تحسین
آفرین ای پسر ام بنین

خیره یوسف به دلارایی تو
خضر هم تشنهء سقایی تو

ای قد افراخته پیش بیداد
نبرَد نام تو ایثار از یاد

تا زدی تشنه جگر بر دل آب
شد دل آب به حال تو کباب

شدی ای عشق و ادب را کانون
تشنه‌لب از دل دریا بیرون

بس در آن معرکه مردی کردی
ختم شد بر تو و نامت مردی

مرکز عشق و ادب مکتب توست
اولین پیرو تو مرکب توست

او هم از مشرب تو سهمی برد
تشنه بود و لبی از آب نخورد

لاجرم همت تو آب خرید
مشک، از آب پر و دل ز امید

تا شد از تیغ جفای دشمن
علم از دست، جدا دست از تن

لیک جای لب اطفال حرم
مشک را بوسه بزد تیر ستم

رشتهء عمر تو زان تیر گسیخت
آبرو ماند ولی آب بریخت

باز شد چشم ز قلب آن مشک
مشک هم ریخت به احوال تو اشک

آنقدر دیدهء مشک اشک فشاند
که نمی اشک در آن دیده نماند

آشنا گشت به فرقت چو عمود
شد قیام تو مبدل به سجود

آسمان سود سر خود به زمین
کس سجودی نکند خوشتر از این

آنقدر سر به سر سجده گذاشت
تا حسین آمد و آن سر برداشت

لاجرم رشتهء عمرت چو گسست
پشت دین گفت که پشتم بشکست

خون تو آب نهال دین شد
تا چنین سفرهء دین رنگین شد

تا جهان بوده و تا خواهد بود
به روان تو ز ما باد درود

ما چه گوییم؟ امام سجاد
در حقت دادِ سخن اینسان داد

بر فداکاری تو گفت سپاس
گفت رحمت به عمویم عباس


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#دورهء_محرم
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#منقبت
#محمد_جواد_غفورزاده

اي نبي طلعت اي علی مرآت
وي حسن خصلت اي حسين صفات

ملكوتي جمال هستي و هست
در جبين تو جلوهء ملكات

مادرت فاطمه ست امّ بنين
خواهرت زينب ست خير بنات

عشق از جلوهء تو شد مبهوت
عقل از آفرینش ت شد مات

من و وصف کمال تو؟ حاشا
من و شرح جلال تو؟ هیهات

بر تو ای حُسن دلفریب درود
بر تو ای ماه هاشمی، صلوات

هر که چون تو غریق بحر خداست
می شود ناخدای فُلک نجات

هیچ کس روسپید عشق نشد
چون تو در امتحان صبر و ثبات

تو چه شبها به روز آوردی
در مناجات قاضی الحاجات

ای علمدار دشت سعی و صفا
دعوتم کن به وادی عرفات

به من از خَرمن عنایت خویش
خوشه ای هدیه کن به رسم زکات

به سویت آمدم ز روی نیاز
به برت آمدم به بوی برات

کربلا را ندیده ام اما
موج اشک من ست شط فرات

منِ بی مایهء سخن نشناس
تو بگو با بضاعت مزجات


چه بگويم كه گفت خير الناس
رحم الله عمّي العباس


به جمال تو اي حبيب خدا
دل جدا عاشق ست و ديده جدا

شيرمرد جهادي و جاري‌ست
در رگ و ريشهء تو خون خدا

سعی خورشیدی ات مبدل کرد
ظلمت کفر را به نور هدی

تو و با ظلم آشتی؟ هرگز
تو و بر ظالم اعتنا؟ ابدا

از تب و تاب تو به وادی عشق
شجر طور آمده به صدا

همه شب مادرت چو مرغ سحر
مترنم بوَد به «وا ولدا»

چشم در چشم توست ثارُالله
دیده بگشا و لحظه‌ای به خود آ

زیر بار غمت خدا نکند
بشکند پست سیدالشهدا

جان پاک تو شد فدای کسی
که «له روح العالمین فدا»

چون تو در راه انقلاب حسین
دیْن خود را کسی نکرد ادا

در صف رستخیز رشک برند
به شکوه و جلال تو شهدا

خنده بر لب، منادیان بهشت
عاشقان تو را، دهند ندا

که بیایید ای خدا جویان
در پناه سلالهء سعدا

گر شوم خاک درگهت آن روز
در مقام تو ای حبیب خدا


چه بگویم که گفت خیر الناس
رحم الله عمی العباس



🔹@deabelnews