شعری از شاعر فرهیخته دامغان، جناب آقای کاظم خواجه زاده
شیشه یکرنگی دنیا ترک برداشته
با همان دستی که عهدی جام و ساغر داشته
ماهی قرمز چه کارش بوده با مرداب ها
چشم دریا بوده و خود از همه سر داشته
فاصله هرگز نبوده اینقدر مابین مان
سکه های روزگارم روی دیگر داشته
خاطراتت را فراموشش نمیگردد دلم
اینکه بامی بوده و روزی کبوتر داشته
قلبم از آئینه بودن ها شکست اما ببین
در دلش عکس تو را چندین برابر داشته
مثل اینکه رد شدی باز از مسیری آشنا
بوی عطر تو تمام کوچه را برداشته
هر کسی را مثل من یکرنگ می بینی ولی
آنکه دل بستی به او خود یار دیگر داشته
دل به رنگارنگی پائیز می بندی بدان
او برایت نقشه ای عریان در سر داشته.
#شعرا
#خواجه_زاده
@damghannameh