Forwarded From کانال برهان
#حرکت_حسینی [12]


⁉️ ❔هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

〰〰▪️〰〰〰〰〰

...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد می‌فرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک می‌کرد؛ از جمله برای او نوشت:

❌ اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطره‌ای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!!
(مقتل ابن‌ابی‌مخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵)

چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی 500 سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود‌.

...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضهء انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی می‌خواهد او را در فاصلهء بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیه‌السلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند.
(کامل ابن اثیر۲۸۳/۳)

امام حسین علیه السلام به او فرمودند:

💠 وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمی‌گردی ، پیشه نمی‌سازی؟ آیا با من می‌جنگی حال آنکه می‌دانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است.

عمر بن سعد گفت:
می‌ترسم خانه‌ام ویران شود.

امام حسین علیه السلام فرمود:
من آن را می‌سازم.

عمر بن سعد گفت:
می‌ترسم که مالم گرفته شود.

امام علیه‌السلام پاسخ داد:
بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو می‌دهم.

عمر بن سعد گفت:
من عیال دارم و برای آنها می‌ترسم.

امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند.
آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه می‌فرمودند:

💠 ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری.

عمر به استهزاء گفت:

اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم، جوهایش مرا بس است.
(تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابن‌اثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰)
_______

#نامه_ابن‌زیاد_به_عمرسعد

ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لع داد تا به او برساند؛
در آن آمده بود::

❌ من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی‌‌...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیره‌بخت، ظالم و فرومایه است.
من می‌دانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمی‌رساند، اما این قولی است که من داده‌ام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنوندهء مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کناره‌گیری کن و لشکر را به #شمر بن ذی‌الجوشن بسپار که ما دستورات را به او داده‌ایم.
والسلام.

....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت ام‌البنین سلام الله علیها آورد...
(تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷)

در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ،
سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند.
و پاسخی چنین دریافت کردند:

❌ ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند.....
(مقتل الحسین/امین۹۸)

و حتی امام علیه‌السلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند
و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، #خدیجه کبری ، حضرت #حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهم‌السلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت
ننمودند::

❌ همهء اینها را می‌دانیم ولی تو را رها نمی‌کنیم تا از تشنگی هلاک گردی!
(المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹)

〰〰〰〰〰〰

به راستی چگونه است که عده‌ای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با #یزید و عدم بیعت با او را ، انقلاب علیه دستگاه حکومت دانسته‌اند؟؟!

آن امام غریب، هرگز آغاز‌گر مبارزه و جنگ نبودند و عبارت صحیح درباره خروج آن حضرت از وطن با خانواده ، اباء از بیعت با یزید است و تلاش برای دفاع از جان مبارک خویش ؛
نه انقلاب و شورش و قیام مسلحانه به قصد تشکیل حکومت و ...

#عطش #پیشگویی
➖➖➖➖➖➖

✔️این مجموعه را پیگیری فرمائید!

@borrhan
Forwarded From کانال برهان
#عاشورا (۱۲)
#عطش


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

〰〰〰〰〰〰〰

...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد می‌فرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک می‌کرد؛ از جمله برای او نوشت:

❌ اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطره‌ای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!!
(مقتل ابن‌ابی‌مخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵)

چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی ۵۰۰ سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود‌.

...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضهء انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی می‌خواهد او را در فاصلهء بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیه‌السلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند.
(کامل ابن اثیر۲۸۳/۳)

امام حسین علیه السلام به او فرمودند:

💠 وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمی‌گردی ، پیشه نمی‌سازی؟ آیا با من می‌جنگی حال آنکه می‌دانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است.

عمر بن سعد گفت:
می‌ترسم خانه‌ام ویران شود.

امام حسین علیه السلام فرمود:
من آن را می‌سازم.

عمر بن سعد گفت:
می‌ترسم که مالم گرفته شود.

امام علیه‌السلام پاسخ داد:
بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو می‌دهم.

عمر بن سعد گفت:
من عیال دارم و برای آنها می‌ترسم.

امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند.
آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه می‌فرمودند:

💠 ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری.

عمر به استهزاء گفت:

اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم، جوهایش مرا بس است.
(تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابن‌اثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰)
___________

#نامه_ابن‌زیاد_به_عمرسعد

ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لع داد تا به او برساند؛
در آن آمده بود::

❌ من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی‌‌...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیره‌بخت، ظالم و فرومایه است.
من می‌دانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمی‌رساند، اما این قولی است که من داده‌ام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنوندهء مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کناره‌گیری کن و لشکر را به شمر بن ذی‌الجوشن بسپار که ما دستورات را به او داده‌ایم.
والسلام.

....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت ام‌البنین سلام الله علیها آورد...
(تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷)

در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ،
سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند.
و پاسخی چنین دریافت کردند:

❌ ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند.....
(مقتل الحسین/امین۹۸)

و حتی امام علیه‌السلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند
و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، خدیجه کبری ، حضرت حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهم‌السلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت
ننمودند::

❌ همهء اینها را می‌دانیم ولی تو را رها نمی‌کنیم تا از تشنگی هلاک گردی!
(المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹)

〰〰〰〰〰〰
پ‌.ن :

به راستی چگونه است که عده‌ای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با #یزید و عدم بیعت با او را ، #انقلاب علیه دستگاه حکومت دانسته‌اند؟؟!

آن امام غریب، هرگز آغاز‌گر مبارزه و جنگ نبود و عبارت صحیح درباره #خروج آن حضرت،
#دفاع است.
نه #انقلاب و #شورش و #قیام و #جنگ و #مبارزه


✔️ادامه دارد....

@borrhan
Forwarded From کانال برهان
#عاشورا (۱۱)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

〰〰〰〰〰〰〰

✍.. عمر بن سعد ، نامه‌ای برای ابن زیاد نوشت که در آن آمده است::

بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما بعد، وقتی به حسین رسیدم، فرستاده‌ام را گسیل نمودم تا بپرسد که چرا آمده و چه می‌خواهد؟ او گفت: اهل این سرزمین به من نوشتند و نامه‌ها فرستادند که به سویشان بیایم، من نیز چنین کردم. اگر نخواهند و از آنچه در نامه‌هایشان بوده بازگردند، من نیز از آنها منصرف خواهم شد.

وقتی نامه را برای ابن‌زیاد خواندند او بیتی را خواند به این معنا::

❌ اینک که چنگال ما او را گرفته است، آرزوی نجات می‌کند که دیگر وقت گذشته است.
(تاریخ طبری ۳۱۱/۴)

در پاسخ عمر بن سعد، ابن زیاد نامه‌ای به این مضمون نوشت:

❌ بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما بعد، نامه‌ات رسید ؛ آنچه گفته بودی، فهمیدم. پس جلوگیر حسین شو تا خود و اصحابش با #یزید #بیعت کنند.
اگر #پذیرفت، #آنوقت #نظر خود را می‌گوییم. والسلام
(همان)

________

....ابن زیاد به مردم خشونت زیاد روا می‌داشت و بر اساس گمان و تهمت آنها را می‌کشت. به این دلیل مردم از او می‌ترسیدند و مطیع و فرمانبردار بودند؛ او مردم را در مسجد جامع کوفه جمع کرد تا با پول آنها را بفریبد.
سپس برای القای خطبه برخاست و گفت:

❌ ای مردم! شما آل ابوسفیان را آزمودید و آنها را به گونه‌ای یافتید که دوست می‌داشتید. این امیرالمومنین #یزید است که او را به حُسن رفتار و نیکرویی می‌شناسید. در بین مردم نیکوکار و در جای خود بخشنده است. در زمان او راهها در امن است. در زمان پدرش #معاویه نیز اینگونه بود. این فرزندش یزید است که به مردم احترام گذاشته و آنها را از مال بی‌نیاز می‌کند. او بر روزیِ شما، صدها و صدها اضافه کرد و به من دستور داد تا آن را برای شما زیاد کنم و شما را به سوی دشمن‌اش حسین به جنگ ببرم. از او اطاعت کنید و به فرمانش گوش فرادهید.
(مقتل الحسین/مقرم/۲۳۹)

👈👈 عبیدالله بن زیاد لشکر پشت لشکر و سپاه پشت سپاه، مردان جنگی را به سوی کربلا می‌فرستاد و مردم را به خروج در برابر امام علیه‌السلام وامی‌داشت و صدها و صدها به آنها می‌بخشید.
(ثورة الامام الحسين/هادي الفضلي/١٦)


در خیابانها ، کوچه‌ها و دروازه‌های کوفه ندا دادند ‌که هر کس در کوفه یافت شود و برای جنگ با حسین بیرون نرود، خونش ریخته خواهد شد.
مردی را به نزد ابن زیاد آوردند؛ از او پرسیدند:
اهل کجایی؟
گفت:
مردی از شام هستم ؛ به یکی از اهالی عراق بدهکار بودم ، آمده‌ام ادا کنم.

ابن زیاد گفت:
بکشیدش که در قتل او عبرتی است برای آنها که بیرون نمی‌روند!

او را کشتند!!
(ابصار العین فی انصار الحسین/محمد سماوی/۱۰)

👈👈 ... به همین ترتیب، ابن زیاد سواره و پیاده می‌فرستاد تا به ۰۰۰'۳۰ رسیدند.
(مقتل الحسین/امین/۹۴-۹۵ ؛ مقتل الحسین/مقرم/ ۲۴۱ ؛ تاریخ طبری ۳۱۰/۴)

طبق روایت امام صادق علیه السلام بقیه لشکریان اموی بعد از واقعه کربلا به مدت ۱ سال در حالت آماده باش به سر می‌بردند.
(مقتل الحسین/کاشف الغاء ۱۴)

#نامه_ابن‌زیاد_به_عمرسعد

ابن زیاد در ۶ محرم نامه‌ای برای عمر سعد به این مضمون نوشت::

❌ اما بعد ، من کمبودی در پیاده و سوارهء تو باقی نگذاشتم. نگاه کن که من صبح و شام نمی‌کنم مگر اینکه همان صبح و شام اخبار تو به من برسد.
(همان)

〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن::

شرح علامه مجلسی را بخوانید:

فخر شیعه، علامه مجلسی درباره علت #خروج سیدالشهدا علیه السلام شرحی دارد که بخش‌هایی از آن اینچنین است:

✅ ...ظاهر قضیه این گونه است که حتی اگر سیدالشهدا علیه السلام بیعت آنها را می‌پذیرفت باز هم به هر بهانه‌ای حضرت را می‌کشتند،
و عرض بیعت بدان جهت بود که می‌دانستند آن حضرت آن را نمی‌پذیرند.
آیا مروان قبل از عرض بیعت بر حضرت به والی مدینه نگفت که او را به قتل برسان؟؟!
و آیا عبیدالله نگفت او تسلیم ما شود تا هر نظری دربارهء او داشتیم اجرا کنیم؟؟!
آیا نمی‌بینی که چگونه به مسلم بن عقیل امان دادند سپس او را به شهادت رساندند؟؟!
(بحار ج۴۵ص۹۸)
___________

⬇️ اگر بنای این جماعت پلید، #تنها اخذ بیعت بود ، دیگر کشتن حضرت علی‌اصغر ، نعل تازه به اسبها زدن ، آتش زدن خیام و ....
بی‌معنا بود؟

این جماعت رجاله به دنبال فرصتی بودند تا هرگونه آثار اهل بیت علیهم السلام را محو و نابود کنند.

امام حسین علیه السلام با علم به این موضوع و علم به شهادت خود ، و علم به پیمان شکنی کوفیان،
به جهت اتمام حجت با مردمان و انجام وظیفه امامت ، امتحان خلایق و
حفظ جان مبارک خود و خانواده خود ، #خائفاً مکه و مدینه را ترک فرمودند.


✔️ادامه دارد....

@borrhan