🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
.
🔻#تجربه_نگاری
🔻#کشف_حجاب
🔻#جامعه_تعلیمات_اسلامی
🔻#مدرسه_رفاه
🍀 در واقع برپایی شعائری چون حجاب اسلامی از ویژگیهای این مدارس بود. در سال1352 که بخشنامهای به دبیرستانهای دخترانه مبنی بر رفع حجاب ابلاغ شد، جامعهی تعلیمات اسلامی حاضر به اجرای آن نشد. در گزارشی از ملاقات مدیران و مسئولان وابسته به جامعهی تعلیمات اسلامی با وزیر آموزش و پرورش آمده است:
«روز 20 بهمن 1347، شصت و پنج نفر از مدیران و مسئولان مدارس جامعهی تعلیمات اسلامی با خانم فرّخرو پارسا [وزیر وقت آموزش و پرورش] ملاقات کردند. در این جلسه، وزیر آموزش و پرورش اظهار داشت: اگر امکان داشته باشد، دوشیزگانی که برای تحصیل به مدارس شما میآیند، با روپوش و روسری در مدرسه حاضر شوند؛ برای آنکه چادر ممکن است به هنگام عبور از خیابان، زیر پای آنها قرار گیرد و ناراحتی برای آنها ایجاد کند. نمایندهی جامعهی تعلیمات اسلامی در جواب گفت: در حدود 35 هزار نفر در مدارس جامعهی تعلیمات اسلامی تحصیل میکنند که اکثر آنها دخترند و پدران و مادران آنها اگر قرار باشد فرزندانشان بدون چادر به مدرسه بروند، مانع تحصیل آنان خواهند شد.»
در مدرسهی رفاه نيز نسبت به حفظ شعائر اسلامى حسّاسيّت ويژهاى وجود داشت. به گونهاى كه دانشآموزان بيشترين بهره را از هنجار حجاب براى مقابله با ديگر نمادهاى رژیم صورت مىدادند. بهجتافراز (از فارغالتّحصيلان رفاه) در اين زمينه مىگويد: «يك روز، چند نفر از بازرسين براى بازديد به دبيرستان رفاه آمدند. از مدير مدرسه كه همراه آنها بود، پرسيدند: چرا عكس اعليحضرت در كلاس نيست؟ در اين ميان، يكى از شاگردها بلند شد و خطاب به بازرس گفت: آقا اجازه؟ بازرس گفت: بله. دانشآموز گفت: براى اينكه اعليحضرت نامحرم هستند. ما نمىخواهيم صبحها چشممان به نامحرم بيفتد و بدين ترتيب، جواب شرعى و دندانشكنى به بازرس دادند.»
در واقع در این مدارس، درست در زمانی که در مدارس دیگر توصیه به برداشتن پوشش میشد، یکی از شرایط پذیرش دختران، داشتن پوشش اسلامی بود.
دربارهی کشف حجاب، مقالات زیر را بخوانید:👇👇👇
📚 نیمنگاهی دوباره به کشف حجاب، ریشهها و تبعات آن / دکتر مجید تفرشی
📚 واکنشهای اجتماعی در برابر کشف حجاب / مهدی صلاح
📚 تجدّدگرایی و کشف حجاب / مهدی صلاح
📚 تحلیل جامعهشناختی بر واقعهی کشف حجاب / زهرا علیزادهبیرجندی
📚 17دی کشف حجاب یا منع حجاب؟ / محسن میردامادی
📚 کشف حجاب و تجدّد اجباری / حمید هوشنگی
📎 توضیح عک به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ـ سال 1394
@Experiography
" از دیرباز جوامع اسلامی با مقولۀ حجاب و پوشش زنان سر و کار داشته اند. مطابق با تلقیِ رایج، دختران و زنان، هنگامی که به سنّ بلوغ می رسند، «باید» موی سر و گردن خویش را از پسران و مردان نامحرم بپوشانند. شخصا، به عنوان کسی که سالیانِ متمادی در خانواده ای مذهبی بسر برده و بالیده و در مدرسۀ « نیکان» که در عداد مدارس دینیِ تهران به حساب می آید، تحصیل کردم، با این فضا به نیکی آشنا هستم....
چهار سال و اندی پیش، در راستای پیگیری کار و بار خویش در حوزۀ نواندیشیِ دینی، و با عنایت به پژوهش هایی که آن ایام در حوزۀ اسلام شناسیِ معاصر در دپارتمان «مطالعات تاریخیِ» دانشگاه تورنتو انجام داده بودم، بر آن شدم تا به مسئلۀ حجاب از منظر اخلاقی ( نه فقهی) بپردازم، امری که جایش در ادبیاتِ روشنفکری دینی خالی بود؛ از اینرو مقالۀ « حجاب در ترازوی اخلاق» را منتشر کردم. لبّ مدعای من در این مقاله، افزون بر تاکید بر ناروایی اخلاقیِ «حجاب اجباری»، روا انگاشتنِ نپوشاندنِ موی سر و گردنِ زنان و دختران در روزگار کنونی از منظر اخلاقی بود؛ برای موجه کردنِ این سخن، ادله ای چند اقامه کردم. پس از انتشار این نوشتار، افزون بر طعن ها و ناسزاهایی که نثار نگارنده شد، مقالات و سخنان عالمانۀ متعددی در نقد این مقاله منتشر شد. در ادامه، جهت ایضاح بیشتر مدعیات و ادلۀ خویش، مقالات « بی حجابی یا بی عفتی؛ کدام غیر اخلاقی است؟»، « مسئله حجاب و فهم روشمند از قرآن» و « حجاب در ترازوی قرآن» را منتشر کردم."
کتاب « حجاب در ترازو» ام اخیرا توسط نشر « اچ اند اس» در لندن منتشر گشته و در سایت « آمازون» قرار داده شده است. دوستان و عزیزانی که مایلند کتاب را داشته باشند، می توانند آنرا از طریق لینک زیر تهیه کنند؛ همچنین، ناشر راهکاری برای دوستانی که در داخل کشور زندگی می کنند و مایلند کتاب را تهیه کنند، در نظر گرفته که چند و چون آن در زیر لینک آمده است...
http://www.hands.media/?book=muslim-veiling
🔶حجابِ متفاوت در فقه سنتی
محمّد موسوی عقیقی
پیشگفتار: نوشته پیش رو اصرار بر این نگرش دارد که حجاب در آیین و رسمِ فقهِ سنتی که شاکله ایمانِ عملی هر مسلمانی را تشکیل می دهد هیچگاه آنچنان نبوده که ما امروزه از آن برداشت می نماییم. به تعبیرِ دیگر حجابی که ما امروزه آن را شرح و بسط می دهیم هیچگاه در زمان هایِ مختلف نزدِ فقیهان جایی نداشته است.
امروزه دینداران حجاب را اصالتِ فرهنگی بخشیده و انتظار دارند که با وجودِ حجاب که شریعت آن را واجب کرده، مفاسدِ جنسی برچیده شود، به عبارتی اینان خواهانند که با گسترشِ احکامِ حجاب که آن را مسئله ای اجتماعی می دانند، نگرشِ جنسی بینِ مردان نسبت به زنان از بین برود. امّا در سخنانِ پیشین در سه گام توضیح دادم که چنین نگرشی را حتّی فقهایِ دینی که در نگرشِ مرسوم وظیفه استنباطِ احکامِ دینی را دارند، قبول نداشته اند:
گام اوّل : در بینِ فقهاء تا حدودِ قرنِ دوازدهمِ قمری فقهاء مابینِ «سترالرأس» و «سترالشعر» تفاوت قائل شده و همگی اتفاق نظر داشتند آنچه که پوشاندنش واجب است «رأس : سر» می باشد و حتّی تصریح کرده اند که مویِ زن جزء جسد نیست و به این دلیل پوشاندنش واجب نمی باشد. «رأس» به معنای عضوی که از آن موی می روید و «شعر» به معنایِ موی است.
گام دوّم : زنان در فقه سنتی «عورت : شرم از پیدایش» محسوب می شوند ولی این مختص زنانِ آزاد است و زنانِ کنیز را شامل نمی شود از این روی طبقِ فقه، زنانِ کنیز حجاب برایشان واجب نیست و مردان می توانند به آنان مویِ سر و حتّی زیبایی هایِ اندامیِ آنان نگاه کنند.
گام سوّم : حجاب برایِ زنانِ آزادِ مسلمان بر اساسِ «احترام» واجب شده است که زنانِ کنیز و زنانِ کافر از این احترام برخوردار نیستند از این روی حجاب برایِ زنانِ کافر واجب نمی باشد. فقهاء تصریح کرده اند که مردان می توانند به موی و اندامِ زنِ کافری که نپوشاندنش را عیب نمی داند و یا به برهنگی عادت دارد نگاه کنند. حتّی تصریح شده که این نگاه می تواند شاملِ شرمگاهِ آنان گردد زیرا طبقِ نظری، شرمگاهِ کافران هم شأنِ با عورتِ الاغ است.
همه می دانند زنان کنیز و کافر که عمدتاً از دیگر کشورها بودند از زیبایی دوچندانی نسبت به زنان عرب برخوردار بوده اند و یا در بینِ آنان زنانِ زیبایی به وفور یافت می شد امّا فقهاء تصریح کرده اند که حجاب برای آنان واجب نبوده و مردان هم می توانند به زیبایی ها و اندامِ برهنه آنان (حتّی شرمگاه کافران) نگاه کنند و از طرفی برای زنانِ مسلمان نیز چیزی جزء پوشاندنِ «رأس» واجب نبوده و می توانسته اند به حکمِ فقهی موهایِ خود را نپوشانند و مرتکبِ گناه نشوند. این ها نشان می دهد که در قدیم الایّام نه بینِ روشنفکران بلکه بینِ فقهایِ مشهوری، حجاب یک مسئله اجتماعی تلقی نمی شده است که اگر بوده زنانِ کنیز و زنانِ کافر حجابی نداشتند و برایشان واجب نبوده و از این روی مردانِ مسلمان/ نامسلمان می توانستند راحت تر به این دسته از زنان چشم بدوزند امّا از این روی که حجاب را یک مسئله اجتماعی نمی دانسته اند تنها قائل به وجوبِ حجاب رأس(نه موی) برایِ زنانِ مسلمان شده اند. به عبارتی حجاب در دیدگاه این دینداران یک مسئله شخصی و صرفاً برای احترام داشتنِ زنِ مسلمان بوده و زنانِ بی حجاب را نمی توانسته اند «بدکاره/ فاسد/ فاحشه/ عیّاش/ خودنما و...» خطاب کنند زیرا اگر چنین بود زنانِ مسلمانِ کنیز که حجاب برایشان واجب نبود، سزاوارتر از زنانی بودند که به حجاب اعتقادی نداشتند. امّا در بینِ فقهایِ معاصر یکباره جبهه عوض شده است، آنان برخلافِ فقهایِ متقدّم که پوششِ رأس را واجب می دانستند، پوشاندنِ «شعر» را واجب اعلام کردند و آن را از یک «مسئله شخصی» به یک «رویکردِ اصلاحِ اجتماعی» تغییر دادند و حتّی برای رعایت نکردنش مجازاتِ قانونی مشخص کردند. به نظر، این مسئله باید حلّ بشود که فقهایِ قدیم هیچکدام رویکردِ اجتماعی به حجاب ندادند و آن را یک مقامِ احترامی برایِ زنِ مسلمان می دانستند، حال فقهایِ معاصر مشخص نکرده اند که 1) بر اساس کدام منبعِ استنباطی حجابِ زنان یک رویکردِ اجتماعی است؟ 2) چگونه فقهاء فتوایِ پوششِ «سترالرأس» را به «سترالشعر» تغییر دادند؟
با این حال ما با یک گُسلِ تاریخی مواجهیم بدین صورت که در اسلامِ سنتی متقدّم که بیشتر به آموزه های دینی نزدیک است، حجاب یک مسئله شخصی و سر نه موی واجبِ پوشاندن بوده و در اسلامِ سنتی معاصر، حجاب یک مسئله اجتماعی و موی نه سر واجبِ پوشاندن گردیده است.....
متن کامل این مقاله را در اینجا بخوانید:
http://neeloofar.org/critic/225-muosavi-aghighi/1660-190596.html
https://t.me/neeloofaran
یادداشت(۶۵)
#نگاره_فقهی
#متن_آزاد_پرونده_حجاب
پرده های ابهام حجاب فاطمه زهرا
(قسمت اول)
در بین شیعیان فاطمه زهرا بزرگترین نماد برای حجاب است. دم دست ترین سخنی که مردم در مواقع دفاع از حجاب از فاطمه زهرا نقل می کنند عبارت «خَیرِّ للنِّساء اَن لایَرینَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ : برای زنان بهتر آن است که نه مردان(نامحرم) را ببینند نه مردان آنان را».(۱) بسیاری از فقیهان برای اثبات پرده نشینی زنان به این روایت استناد کرده اند.(۲) عبدالله مامقانی معتقد است زنان باید خانه نشین باشند چون فاطمه زهرا از اینکه مردان با زنان در اختلاط باشند نهی کرده است.(۳)
فقیهان زیادی بر اثر همین روایت معتقدند که زنان باید در خانه هایشان حبس شوند و هیچ مردی بر آنان وارد نشود. این فتوا هرچند مورد اتفاق علمای قدیم بوده، با این حال اکثریت علمای معاصر هم از صدور چنین فتوایی در کتاب های فقهی خود ابایی نداشته اند. طباطبایی یزدی و بسیاری از فقها در «عروة الوثقی،کتاب النکاح،فصل فی فضل النکاح و آدابه،مسأله۱۵» نوشته اند:
«یستحب الحبس المرأة فی البیت، فلا تخرج إلا ضرورة، و لایدخل علیها احد من الرجال : حبس کردن زنان در منزل ثواب دارد، به گونه ای که تنها در مواقع ضروری از خانه خارج شود.همچنین نباید هیچ مردی به زن وارد شود».
این نگاه به حجاب فاطمه زهرا را می توان یک روایت جانبدارانه تلقی کرد. با بررسی متون دینی می توان به این نتیجه رسید که حجاب او نه آنچنان سفت و سخت بود که حتی از مرد نابینا هم خود را بپوشاند و نه آنقدر وارفته بود که بتوان او را بی حجاب دانست. امام محمد باقر عقیده دارد:
«با وجود اینکه فاطمه زهرا سرور زنان بهشت بود، روسری اش فقط تا وسط بازویش را تحت پوشش قرار می داد».(۴)
آیات حجاب همگی در میانه سالهای دهه نخست هجری به مسلمانان ابلاغ شد. خطاب آیه ۳۱ نور به همه مسلمانان و آیه۵۹ احزاب به همسران پیامبر، دختران پیامبر و زنانی است که شوهرشان مؤمن است. اینگونه خطاب کردن نشان می دهد که زنان و دختران پیامبر و زنان مسلمان هیچگاه پوششی بر سر نداشته و پرده نشین نبوده اند. در آن سالها فاطمه زهرا تنها فرزند پیامبر محسوب می شد.
به تصریح قرآن، یکی از مخاطبینی که باید حجاب کند، فرزندان پیامبر می باشد. این موضوع نشانگر آن است که تا قبل از ابلاغ آیات حجاب، هیچکدام از زنان مسلمان حجاب نداشته و همگی بی حجاب بودند از جمله بستگان پیامبر اسلام که مورد خطاب مستقیم آیات هستند.
حجاب فاطمه زهرا از همان شروع اسلام آنگونه نبوده که مردم کنونی انتظار دارند. در روایاتی بیان شده که فاطمه زهرا از این موضوع که در روز قیامت همه برهنه هستند، دلخور و اندوهگین بود، به نزد پیامبر آمده و ناراحتی خود را به پدر در میان گذاشت. پیامبر به دخترش گفت که تو نیز در روز قیامت برهنه خواهی بود. پیامبر با این استناد که در آن زمان کسی متوجه دیگری نخواهد بود سعی می کند دل غصه دار فاطمه را از التهاب دربیاورد.(۵)
حتی روایتی وجود دارد که نشان می دهد فاطمه زهرا بعد از بلوغ و ازدواج و دوران زندگی در مدینه حجابش آنگونه که مردم تصور می کنند نبوده و لباس رنگارنگ می پوشید و آرایش می کرد. در کتاب های روایی آمده است روزی علی بن ابی طالب شترهای قربانی پیامبر را شتربانی می کرد. فاطمه زهرا را مشاهده کرد که از حالت احرام خارج شده و لباس رنگین پوشیده و سورمه بر چشم کشیده بود. علی از این کار فاطمه ناخشنود شد و ناراحتی خود را به او گفت. فاطمه در مقابل جواب داد که پدرم مرا بر این کار فرمان داده است. بعد مدتی از گذشتن ماجرا، زمانی که علی در عراق بود نزد رسول خدا رفت، در حالی که به دلیل کاری که فاطمه کرده بود خشم گرفته بود. علی از پیامبر صحت نقلی که فاطمه از پدرش کرده بود را جویا می شود(که آیا واقعاً فاطمه زهرا به پیامبر چنین گفته است یا خیر. در ادامه مراتب ناراحتی و خشم خود را به پیامبر بازگو می کند. با این حال پیامبر جانب فاطمه زهرا را گرفته و می گوید : «فقال: صَدَقَت. صَدَقت : فاطمه راست گفته است،راست گفته است».(۶)
بسیاری از فقهای شیعه در مباحث فقهی مربوط به حج این روایت را پذیرفته اند(۷).
این مطالب نشان می دهد که تلقی عموم مردم ما از حجاب فاطمه زهرا، همان است که فقها با انحصارگرایی بیان کردند.
ادامه دارد ...
۱. بحارالانوار،ج۴۳،ص۵۴
۲. مهذب الاحکام،ج۲۴،ص۲۶
۳. مرآة الکمال،ج۲،ص۹۹
۴. مکارم الاخلاق،طبرسی،ص۱۰۶
۵. بحارالانوار،ج۴۳،ص۵۵
۶. سنن ابن ماجه،مناسک۸۴،ح۳۰۷۴؛ الإفصاح عن معاني الصحاح،ج۸،ص۳۵۶؛ ذخيرة العقبى،ج۲۴،ص۱۲۴؛ المسند المستخرج على صحيح مسلمج۳،ص۳۱۷؛ الجامع الصحيح للسنن والمسانيد،ج۱۷،ص۴۴۸/ منابع شیعی: مسند الإمام الباقر،ج۶،ص۲۰۹؛ المغازي،ج۳،ص۱۰۳۸؛ الموسوعة الكبرى،ج۹،ص۱۹۸؛ بحارالانوار،ج۹۶،ص۹۲
۷. تذکرة الفقها ط.ق،ج۱،ص۳۳۶؛ الحج في الشريعة الإسلامية الغراء،ج۱،ص۱۱
✖️فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#مقاله_فقهی
#ضمیمه
حجاب متفاوت در آرای فقهی
(نسخه دوم)
در این مقاله دو موضوع را درباره حجاب دنبال خواهم کرد:
۱. گزارش های فقه مشهور
۲. گزارش های فقه متفاوت:
الف) حجاب کنیز
ب) حجاب کافر
ج) حجاب مسلمان
د) حجاب مسلمانِ بی اعتنا
نوشته پیش رو اصرار بر این نگرش دارد که حجاب در آیین و رسم فقه سنتی که شاکلة ایمانِ عملی هر مسلمانی را تشکیل می دهد هیچ گاه آنچنان نبوده که ما امروزه از آن برداشت می کنیم. حجابی که آن را شرح و بسط می دهیم هیچ گاه در زمان های مختلف رأی رسمی فقها نبوده است. در دوران کنونی دینداران حجاب را اصالت فرهنگی و اجتماعی بخشیده و انتظار دارند که با وجود حجاب مفاسد جنسی برچیده شود. به تعبیری عقیده دارند که با گسترش حجاب نگرش جنسی مردان نسبت به زنان از بین برود. در ادامه خواهید دید چنین نگرشی را حتی فقهای دینی که در نگرش مرسوم وظیفه استنباط احکامِ دینی را دارند، قبول ندارند.
حجاب در دیدگاه فقه قدیم یک مسأله شخصی و صرفاً برای احترام زن مسلمان بوده و زنان بی حجاب «بدکاره/ فاسد/ فاحشه/ عیاش/ خودنما و...» خطاب نمی شدند زیرا اگر چنین بود زنان مسلمانِ کنیز که حجاب برایشان واجب نبود، سزاوارتر از زنانی بودند که به حجاب اعتقادی نداشتند. اما فقیهان معاصر برخلافِ فقهایِ متقدم پوشش را از یک «مسأله شخصی» به یک «رویکرد اصلاح اجتماعی» تغییر داده و حتی برای رعایت نکردنش مجازات قانونی مشخص کردند.
(این نوشته در شماره ۸۰ و ۸۱ ماهنامه «نسیم بیداری» منتشر شده است).
برای مطالعه این مقاله، فایل PDF زیر را دانلود کنید.
✖️فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
مردم چه روزهایی می توانستند داخل خانه کعبه شوند؟
گزارشی از چگونگی روزهایی که مردم امکان ورود به خانه کعبه را در میانه قرن سیزدهم هجری داشتند، در اختیار داریم. متن جالبی است که در یک اثر جغرافی آمده است. این گزارشها در میان آثار جغرافی و تاریخی، مغتنم است، زیرا نویسنده، آنچه را که دیگران اهمیت نمی دادند، اهمیت داده و گزارش کرده است:
در این اعصار، مردان در روزی، و زنان در روز دیگر داخل [کعبه] می شوند. و در مجموع سال از برای بار عام، هشت روز از برای مردان و هشت روز از برای زنان در خانه را می گشایند، و منبر چوبین را نزد آستانه در می گذارند که مردم به آسانی داخل شوند. هشت روز حصه مردان: روز عاشوراست، و روز دوازدهم ربیع الاول که روز ولادت حضرت رسول است نزد اهل سنت، و بعضی از شیعه، و روز جمعه اول ماه رجب که شبش لیلة الرغائب است و جمعه آخر رجب، و پانزدهم شعبان که روز برات است نزد سنیان، و اولین جمعه ماه مبارک رمضان و آخرین جمعه آن و پانزدهم ذی القعده. و هر روزی که مردان داخل می شوند روز بعدش زنان داخل می گردند، و روز بیستم ذی القعده نیز در را می گشایند از برای آنکه اندرون خانه را بشویند؛ لیکن پله چوبین در این روز نمی گذارند و کسی را داخل نمی نمایند مگر غاسلین را که عبارتند از اعیان و بزرگان مکه مانند شریف مکه و قاضی و شیخ الحرم و شیبی کلیدار و امثالهم، و ایشان نیز به مشقت بر سر دوش و دست مردم داخل می شوند. و اگر مردی خدمه را به پول تطیمع کند او را به کمال تصدیع نیز داخل می کنند به طریقی که مشروعیت دخول به آن نحو خالی از اشکالی نیست، زیرا که به حسب ظاهر یا جارح می گردد یا مجروح اگر به حد قتل نرسد.
@jafarian1964
فقه اسلامی و حقوق زنان
این متن در کتاب نقدی بر قرائت رسمی از دین نوشته محمد مجتهد شبستری در 1379ش انتشار یافته است.
چکیده:
پیامبر پارهای از حقوق و یا مقررات ظالمانۀ مربوط به زنان در آن عصر را تغییر داد. از ظلم زمانه در مورد زنان به عدل زمانه در مورد آنان حرکت کرد.
مالکیت زنان را به رسمیت شناخت، تعدد بی حد و حساب زوجات را محدود کرد، در ارث تعدیلهایی قائل شد و. . . خلاصه آن که نابرابریهای شدیدی را که در آن جامعه علیه زنان وجود داشت ، متناسب با فهم و درک آن روز از «عدالت» تغییر داد و به سوی عدل زمانه حرکت کرد. اگر با این پیش فهم جلو برویم، معنایش این است که آن مقدار از تغییرات که ایشان ایجاد کرد، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است. پیام اصلی آن تغییرات این است: نابرابریهای دیگری نیز که در طول تاریخ بر زنان تحمیل میشود، باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است. بنابر این، با درک این پیام کلی، امروز هم باید به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم که منشأ این نابرابریهای موجود چیست؟
واقعیتهای اجتماعی ما در چه حالی است؟
💢44💢یادداشتهای حجاب(2): حجاب در جامعه طبقاتی صدر اسلام و مسأله آزار و اذیت زنان
✍️سیدمحمدهادی گرامی، امین شهبازی
⬅️در جامعهی اسلامی در سدههای نخست، ما با یک جامعه طبقاتی مواجه هستیم. بدین معنا که بعضی از افراد از جهت شأن اجتماعی در مرتبه بالاتری بودند و بعضی برای آنان کار میکردند و شأن اجتماعی پایینتری داشتند. آنچه در حجاب اسلامی از زنان خواسته شده بود، شامل همه زنان نبود بلکه صرفا از زنان مؤمن و آزاد درخواست شده بود. حتی در برخی گزارشها توصیه شده که اگر زنان کنیز حجاب سرشان کنند، باید کتک بخورند: «آیا کنیز در نماز سر خود را بپوشاند؟ او را بزنید تا سرش را نپوشاند تا زن آزاد از کنیز متمایز شود»(صدوق، علل،6/354).
⬅️گزارشهای متعددی نشان میدهد که جامعهی اسلامی سدههای نخست با مشکل اجتماعی آزار زنان مواجه بوده است، از جمله: «آیا کسانی که به پشت زنان نگاه میکنند، نمیترسند که در مورد زنان خودشان اینگونه مبتلا شوند»(کلینی، کافی، 5/535)؛ یا اینکه احتمالا به دلیل همین زمینه آزار زنان گفته شده که: «شایسته نیست برای زنان که در میان راه حرکت کنند، و بهتر است از کناره یا کنار دیوار بروند»(صدوق، من لایحضره، 3/363). طبیعتا هنگامی که جامعه با معضل آزار زنان مواجه است، اگر خانمی از کنار دیوار حرکت کند هم کمتر در معرض دید است و هم از یکسو دیوار حامی آن است و هم برای دفاع از خود آمادگی بیشتری دارد.
در چنین جامعهای فقط زنان مؤمن آزاد باید حجاب داشته باشند، نه همه زنان؛ چرا؟ به این آیه قران کریم توجه کنیم: «پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: جلبابها{روسری های بلند} خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است» (احزاب، 59). سوال مهم این است که این امر چگونه سبب میشود، آزار نبینند؟ در این خصوص دو نظر وجود دارد: 1. از کنیزان متمایز شوند تا آزار نبییند 2. به عفاف شناخته شوند تا اذیتشان نکنند.
⬅️اگر ملاک شناخته شدن به عفاف است چرا فقط زنان مؤمن آزاد باید به عفاف شناخته شوند و کنیزها نیاز به پوشش ندارند؟ اگر ماجرا صرفا بحث عفاف زنان و کنترل شهوت در جامعه میبود، میبایست همه زنان در عرصه اجتماعی ملزم به رعایت حجاب بودند؛ عدم الزام حجاب برای کنیزان نشان میدهد که دلیل اصلی قطعا زمینهای جنسی ندارد. به نظر میرسد باید میان زنان از طبقات مختلف اجتماعی تفاوت ایجاد میشد و زنها از یکدیگر متمایز میشدند. در چنین جامعهای وقتی یک زن حجاب را رعایت میکرده است، چه ارزش فرهنگی را بروز می داده است و چه دلالت اجتماعی داشته است؟ گویا زنان مومن آزاد با پوشش مخصوص خود ـ به مثابه حجاب ـ نشان میدادند که کنیز نیستند و باید مورد احترام ویژهای قرار گیرند. این بدان معناست که مسألهی کنترل تحریکات جنسی جامعه، هدفی نبود که به طور اولیه از انجام مناسک حجاب مدنظر باشد و حجاب براساس چنین ارزش فرهنگی برنیامده بود، بلکه صرفا نوعی از پوشش برای تمایز اجتماعی زنان بود؛ بالطبع کنترل طغیان جنسی با ابزارهای دیگری از جمله توصیههای اخلاقی به خصوص در باب نگاههای آلوده و برخی دستورات نظیر ازدواج دنبال میشد.
⬅️علاوه بر عدم الزام حجاب برای کنیزان، اهل ذمه نیز از رعایت آن مستثنا بودند. از رسول خدا (ص) نقل شده که: «نگاه به دستها و موهاى زنان ذمّى، حرام نيست»(کلینی، کافی5/524). در باب چرایی رخصت بیحجابی برای اهل ذمه، بعضی معتقدند در شرایطی که این گروه به حجاب اعتنایی نداشتند و از سوی دیگر به طور طبیعی مردان برای تعاملات روزانه نظیر کسب و کار و تردد در جامعه لازم بود تا زنان را ببینند، اگر نگاه کردن به آنان جایز نباشد، عملا موجب تعطیلی اعمال روزنامه و نهایتا عسر و حرج شدیدی برای آنان میشد. از این رو شریعت این رخصت را قرار داد. به گفته برخی: «علت جواز نگاه کردن به زنان اهل کتاب این است که آنان حجاب را رعایت نمیکردند گوش شنوا هم نداشتند و چون بدون حجاب در کوچه و بازار در رفت و آمد بودند لذا چشمپوشی از آنان برای مسلمانان موجب عسر و حرج بود». البته در عین حال، گروه دیگری معتقدند بیحجابی اهل ذمه ربطی به عسر و حرج ندارد و اساسا این گروه از لحاظ اجتماعی دارای احترام والایی نبودند و به منزلهی کنیز بودند(نجفی، جواهر الکلام ج۲۹ ص۷۰).
⬅️در نتیجه جامعهی زنان در صدر اسلام از لحاظ اجتماعی مشتمل بر سه طبقه بود: زنان مؤمن آزاد، کنیزان و اهل ذمه. دو گروه کنیزان و اهل ذمه از رعایت حجاب رخصت یافته بودند. اگر ملاک کنترل شهوانی جامعه و یا حتی عفت زنان و مردان به طور مطلق بود، آیا لازم نبود این دو گروه نیز ملزم به رعایت حجاب میشدند؟
#حجاب #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #صدر_اسلام #انسانشناسی_تاریخی #هادی_گرامی #امین_شهبازی
🆔 https://t.me/Khanishha
📌حملات التضامن الإلكترونية
#الكرادة_تنزف
Google
جوجل يتضامن مع شهداء الكرادة ويضع وشاحاً اسوداً على واجهته
http://www.alghadeer.tv/news/detail/41955/
Tele2 S.
لم تجد ثاني اكبر شركة اتصالات في السويد وسيلة افضل لمواساة العراقيين بمصابهم افضل من عرض خاص بمجانية المكالمات والانترنت من والى العراق لمدة ثلاثة ايام لاتاحة الفرصة لهم للاطمئنان على اهلهم وذويهم
Facebook
فيسبوك يفعل خاصية السلامة ل سكان بغداد بسبب تفجير #الكرادة
https://www.facebook.com/safetycheck/baghdad-bombing-jul03-2016/
Youtube
يوتيوب يتضامن مع ضحايا تفجير الكرادة الإرهابي http://www.non14.net/73397/
و...
🇮🇷🇩🇪
واکنش مرکل در مقابل مسلمانانی که از دست دادن به وی امتناع می کنند چیست؟
از سال گذشته با ورود مسلمانان زیادی به آلمان، موضوعات بین فرهنگی زیادی نظیر دست دادن مردان به زنان یا برعکس، پوشش برقع در جامعه، پوشیدن لباس های شنا برای زنان مسلمان، شرکت و یا عدم شرکت دختران در کلاس های مختلط شنا و بسیاری از موضوعات دیگر هستند که به عنوان چالش های اجتماعی بین مسلمانان و شهروندان آلمانی مورد بحث قرار می گیرند. در این خصوص آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان موضع گیریهای دقیقی نداشته است. به طور مثال در موضوع پوشش برقع تنها به این جمله اشاره کرده که این پوشش از انتگراسیون و همگرایی اجتماعی جلوگیری میکند.
برای اولین در مورد دست دادن با مسلمانان مرکل در پاسخ به اینکه چه واکنشی خواهد داشت، گفت:
اگر مسلمانی از دست دادن به من امتناع کند، من با او صحبت خواهم کرد و توضیح خواهم داد که در فرهنگ ما این موضوع امر مرسوم است. بر خلاف این اظهار نظر برخی یا به شدت از این کار مسلمانان انتقاد می کنند و یا برخی دیگر آن را قابل درک دانسته و به آداب متقابل با مسلمانان احترام می گذارند.
@kultur
منبع خبر:
http://m.huffpost.com/de/entry/11843476?
🇩🇪🇮🇷
شهردار توبینگن خواستار ممنوعیت حجاب در مدارس و مهدکودکها شد
به نقل از رايزني فرهنگي سفارت ج اا در آلمان
شهردار توبینگن خواستار ممنوعیت روسری برای کودکان در مهدکودکها و مدارس شد. او در نامهای که برای گروه “باشگاه دختران توبینگن” نوشته است، از دختران مسلمانی که روسری نمیپوشند، حمایت کرد. به گفته او پوشیدن روسری انتخاب بسیاری از دختران مسلمان نیست.
به گزارش اشتوتگارتر تسایتونگ، بوریس پالمر، شهردار توبینگن در ماه نوامبر در سخنانی از ممنوعیت پوشیدن روسری برای دختران جوان گفت که با انتقاداتی مواجه شد. در آن زمان، گروه “باشگاه دختران توبینگن” به مناسبت روز مبارزه با خشونت علیه زنان، گردهمایی در سالن شهرداری توبینگن برگزار کرده بود و در میان شرکتکنندگان، دختران محجبه نیز حضور داشتند. با این وجود، بوریس پالمر در سخنرانی خود درباره ممنوعیت حجاب برای دختران جوان گفت. پس از این سخنرانی، برگزارکنندگان این برنامه در نامهای از شهردار انتقاد کردند. شهردار توبینگن روز سهشنبه در نامهای سرگشاده در پاسخ به نامه برگزارکنندگان برنامه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، از ممنوعیت پوشیدن روسری برای دختران جوان در مهدکودکها و مدارس حمایت کرد. او در این نامه نوشته است:«دختران جوان باید بدانند که اگر روسری نپوشند، خدا آنان را مجازات نمیکند.» پالمر همچنین در این نامه عنوان کرده که او از نخستین کسانی بوده که پتیشن سازمان مدافع حقوق زنان "زمین زنان" را برای ممنوعیت پوشیدن روسری امضا کرده است. مسئولان سازمان حقوق زنان "زمین زنان" مدتهاست که با جمعآوری امضا تلاش میکنند تا پوشیدن روسری را برای دختران زیر سن قانونی در آلمان ممنوع کنند.
پوشیدن روسری برای برخی نشانه قدرت است، چرا که در مذهب آنان، حجاب اهمیت زیادی دارد. با این وجود بسیاری معتقدند که در موسسات آموزشی و فضاهای عمومی آلمان، باید مقرراتی برای استفاده از روسری وجود داشته باشد.
پالمر در پاسخ به برگزارکنندگان برنامه روز جهانی مبارزه با خشونت نوشت:«اگر زنان جوان روسری بپوشند، خودشان این تصمیم را گرفتهاند، اما کودکان نباید حجاب داشته باشند. پوشیدن روسری تنها در صورتی قابل قبول است، که کودکان تا زمانی که به بلوغ دینی برسند، بتوانند حداقل در مدارس، زندگی بدون روسری را نیز تجربه کنند.»
@kultur
منبع:
https://www.stuttgarter-zeitung.de/inhalt.tuebinger-oberbuergermeister-palmer-will-kopftuch-verbot-fuer-maedchen-an-schulen-und-kindergaerten.8635131e-c962-437b-b9b3-7adff8ab09ea.html
🇩🇪🇮🇷
روز جهانی زن: امروزه برای زنان مسلمان در آلمان اوضاع چگونه است؟
به نقل از رايزني فرهنگي سفارت ج اا در آلمان
در آلمان، اسپانیا و ایالات متحده زنان در هشتم مارچ، روز جهانی زن به خیابان می آیند و برای حقوق خود می جنگند؛ چراکه همچنان زنان و مردان از حقوق برابر برخوردار نیستند. این امر حتی در جوامع مذهبی نیز مشهود است. هامیدا بور، محقق اسلامی اهل هامبورگ، اما معتقد است اصل اسلام دیدگاهی متفاوت در مورد زنان دارد.
در جوامع مسلمان، رعایت برخی موارد از سوی زنان همواره وجود دارد: از زنان خواسته شده خوددار باشند و جلوه های خود را بپوشانند. پوشش موها با روسری بخش مشخص و چشمگیر این پوشش است که اغلب، زنان مسلمان با آن شناخته می شوند و به نوعی نماد یک زن مسلمان از دید جوامع غربی ست. به نظر می رسد رعایت حجاب در اسلام از سوی زنان ستون ششم دین محسوب می شود و برای زنان مسلمان که پایبند به این نوع پوشش هستند همچون نماز و روزه یک عادت معمول شمرده می شود. با این حال، قرار گرفتن پوشش زنان مسلمان در مرکز توجه، یک پدیده مدرن است؛ زیرا تا کنون هیچ گاه جسارت اظهار نظر در مورد پوشش زنان مسلمان، به دلیل وجود دستور الهی در مورد حجاب و یک نوع قانون نوشته شده در این زمینه، وجود نداشته است. با توجه به این موضوع امروزه وجود دارند مجتهدانی که رعایت حدود حجاب و به بیان واضح تر روسری را الزامی نمیدانند.
ابو الفدل، مجتهد مصری با توجه به منابع اسلام و کتب به جا مانده در مورد رفتار پیامبر اسلام معتقد است اسلام همواه به دنبال توانمندسازی زنان است. آیات قرآن زنان را ستایش می کند و بر احترام به آنان تأکید دارد. بر طبق قرآن، زنان مانند مردان می باشند به همان اندازه توانا و مستعد. بنابراین می باید مسئولیت پذیر و تصمیم گیر در قبال امور باشند.
خدیجه؛ زن تاثیرگذار در تاریخ اسلام
خدیجه(س) همسر پیامبر اسلام نمونه ی تاریخی از زنان موثر در تاریخ اسلام است و نقش اقتصادی و سیاسی پررنگی در زمان خود در پیشرفت اسلام ایفا کرده است. امروزه در عربستان سعودی، صحبت در مورد این بانوی تاریخ ساز قدغن می باشد. آرامگاه وی، به عنوان نخستین زنی که به فرستاده ی الهی مؤمن شد و از آن حمایت مطلق نمود، در پشت حصار دیوارها قابل تشخیص نیست و تنها چند زائر به درون این آرامگاه راه پیدا می کنند.
اما امروزه برای زنان مسلمان در آلمان اوضاع چگونه است؟ در سراسر جهان، یک درک پوریتانیسم (اصلاح دینی) از دین گسترده شده است. این درک در بسیاری از جوامع مذهبی آلمان نیز تاثیر گذاشته است. حتی در جوامع متعددی که تحت تأثیر کشور ترکیه قرار دارند تمرکز بر قوانین نوشته شده ی کشوری است و نه صرفاً دینی. اما در کشورهای تحت سلطه افکار وهابیت، زنان باید با توجه به قوانین اسلامی عمل و عفت عمومی را بنابر تفسیر وهابیون از آیات و روایات رعایت کرده و پوششی داشته باشند که برای آنان تعیین شده است.
@kultur
ادامه خبر را در لینک زیر مطالعه نمایید:
http://fa.berlin.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=190&pageid=11680&newsview=724992
🇩🇪🇮🇷
اعتراض جنبش فمینیست آلمان به دولت فدرال برای نمایشگاه مدلینگ روسری
به نقل از رایزنی فرهنگی سفارت ج اا در آلمان
در پی برگزاری یک نمایشگاه هنری در مورد روسری زنان مسلمان در موزه هنرهای کاربردی فرانکفورت فمینیستها از برگزاری این نمایشگاه به شدت انتقاد کردند. گرداننده این نمایشگاه اتهامات وارده در مورد تبلیغ حجاب را بی اهمیت خوانده و آن را رد می کند و تاکید دارد که روسری برای او تنها علامتی از جامعه چند فرهنگی است.
یک زن جوان با پای برهنه بر روی ماسه های بیابان در حالیکه به دوردست ها خیره شده از سر تا مچ پا، بدن خود را در یک پارچه سیاه و براق پیچیده است. این عکس بخشی از نمایشگاه "مد مسلمان معاصر" است که در ابتدای ماه آوریل در موزه هنرهای کاربردی فرانکفورت برگزار شده است. نمایشگاهی که برخی فعالان حقوق زنان را تحریک کرده است.
این نمایشگاه یک دید کلی از سبک های لباس اسلامی مسلمان از سراسر جهان با تمرکز بر خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی و همچنین اروپا و ایالات متحده ارائه می دهد و نشان می دهد که لباس چگونه به بیان جنبه های مختلف هویت فردی، مذهبی و فرهنگی می پردازد و هویت فرد را شکل می دهد. علاوه بر عکس های حرفه ای، تصاویری از شبکه های اجتماعی نیز نمایش داده می شود. این تصاویر دنیای مسلمانان را با نگرشی متفاوت ارائه می دهد.
سیران آتش، بنیانگذار لائیک مسجد لیبرال ابن رشد گوته در برلین می گوید: "پوشیدگی با فردیت و تنوع مغایرتی ندارد اما رژیم اردوغان و گروه اخوان المسلمین که بخشی از نیروهای اسلام سیاسی را در اختیار دارند با چنین نمایشگاه هایی به نفع خود بازی می کنند مخصوصاً زمانیکه که روسری پرچم آن ها باشد."
جنبش فمنیست ها روسری را به عنوان یک مد روز و مدرن انکار می کنند، چرا که در نگاه آنها بسیاری از زنان مسلمان در اسلام معاصر بدون روسری زندگی می کنند. آن ها اعتقاد دارند که "جنبش روسری" اسلام گرایان موفق شده است تا تصویر زن پوشیده شده با حجاب روسری را به عنوان نماد معمول از زن مسلمان عرضه دارد و یک زن مسلمان باید تنها با این ظاهر پذیرفته شود و این اتفاق را به نوعی پنهان کردن زن تلقی می کنند. آتش می گوید: در تمام جهان اسلام به طور معمول تلاش بر پنهان کردن بدن زن است، به طوری که مرد با جاذبه های جنسی وی غافلگیر نشود. این اعتقاد با ارزش های اصلی اسلام در مورد نوع بشر مغایرت دارد. البته که حجاب مهم است اما این موضوع اصل قضیه نیست.
فمینیست ها می گویند در حالیکه در آلمان همواره در جهت آزادی زنان مبارزاتی صورت می گیرد و دولت نیز خود را حامی آزادی زنان نشان می دهد به ناگاه با برگزاری این نمایشگاه همبستگی خود را با مسلمانان نشان داده و نمایشگاهی برگزار می کند که در آن زنان با حجابی که همواره از سوی اکثریت سیاسیون به عنوان امری تحمیل شده بر زنان تلقی می شود نشان داده می شوند.
@kultur
ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه نمایید:
http://fa.berlin.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=190&pageid=11680&newsview=725869
💢43💢یادداشتهای حجاب(1): بررسی حجاب در صدر اسلام با رویکرد انسانشناسی تاریخی
✍️سیدمحمدهادی گرامی، امین شهبازی
⬅️کشور عزیزمان ایران در پی مرگ نابهنگام و نامیمون مرحومه #مهسا_امینی و حوادثی که در پی آن رخ داد، روزهای سختی را پشت سرگذاشته و میگذارد که روح و جان هر ایرانی و حتی غیرایرانی غیرتمند و دغدغهمندی را آزرده میکند. در این فضا بیتردید سکوت و بیتفاوتی جایز نبوده و نیست؛ اما از آنجا که متأسفانه یا خوشبختانه نگارنده این سطور مرد سیاست یا سیاسیکاری ـ در معنای موسّع آن ـ نیست و از سوی دیگر هر موضعگیری در این خصوص حتی در نهایت عدل و انصاف، ناگزیر نائل به برچسبی سیاسی ـ همچون «اغتشاشگری»، «وسطبازی»، «مالهکشی» و ... ـ میشد، از اظهار نظر در این خصوص به جد اجتناب شد تا به شرایطی که احتمال نیل به هدف و برداشتن گامی کوچک در راستای حل مسأله فراهم شود، موکول شود. اما در شرایط کنونی که تا حدی از کوران حوادث فاصله گرفتهایم، شاید فرصت شنیدن و فهمیدن سخن دغدغهمندانی همچون نگارنده این سطور که سودایی جز حل مسائل هموطنان ایرانی و کمک به بهبود اوضاع ندارند، فراهم شده باشد.
⬅️به عنوان اولین گام در این رابطه نتایج اولیه یک رساله دانشگاهی که با راهنمایی اینجانب در آستانه اتمام و نهایی شدن است، عرضه گردد. این رساله توسط آقای #امین_شهبازی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ارتباطات در حال نگارش است. ایشان در این رساله با رویکرد انسانشناسی تاریخی تلاش میکند تا ارزش فرهنگی مناسک حجاب در جامعه صدر اسلام و بازتاب معنایی آن در ساختار جامعه را پیجویی کند، تا در نهایت شاید بتواند از آن به عنوان مبنایی برای ارائه پیشنهادهای جدید به سیاستگذاران فرهنگی بهره جوید. این نتایج در قالب یادداشتهایی که به طور اولیه توسط آقای شهبازی به عنوان بروندادی از کار پژوهشی ایشان تحت هدایت بنده نگارش شده است و سپس توسط اینجانب ویراسته و آراسته شده است، منتشر خواهد شد.
⬅️در این رساله چنین پرسشهایی درباره حجاب دنبال شده است: در زمان صدور آیات و روایات در باب حجاب، زنان به چه دلیل حجاب را رعایت میکردند؟ در جامعه چه اتفاقی میافتاده است که نیاز به پوشش زنان احساس میشده است؟ اگر بخواهیم سؤال را دقیقتر کنیم، در هر فرهنگی کنشهای اجتماعی در یک درهمتنیدگی با نظام فرهنگی یعنی ارزشها و هنجارها قرار داد؛ زنان صدر اسلام وقتی خود را مقید به حجاب اسلامی میکردند نماینگر چه ارزشی در فرهنگ آنها بود؟ آیا کنترل شهوت جامعه یک ارزش بود؟ آیا امر مطلق پوشیدگی زنان، نشان از عفاف داشت؟ آیا طبقات اجتماعی رابطهای با مناسک حجاب داشت؟
#حجاب #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #صدر_اسلام #انسانشناسی_تاریخی #هادی_گرامی #امین_شهبازی
🆔 https://t.me/Khanishha
💢44💢یادداشتهای حجاب(2): حجاب در جامعه طبقاتی صدر اسلام و مسأله آزار و اذیت زنان
✍️سیدمحمدهادی گرامی، امین شهبازی
⬅️در جامعهی اسلامی در سدههای نخست، ما با یک جامعه طبقاتی مواجه هستیم. بدین معنا که بعضی از افراد از جهت شأن اجتماعی در مرتبه بالاتری بودند و بعضی برای آنان کار میکردند و شأن اجتماعی پایینتری داشتند. آنچه در حجاب اسلامی از زنان خواسته شده بود، شامل همه زنان نبود بلکه صرفا از زنان مؤمن و آزاد درخواست شده بود. حتی در برخی گزارشها توصیه شده که اگر زنان کنیز حجاب سرشان کنند، باید کتک بخورند: «آیا کنیز در نماز سر خود را بپوشاند؟ او را بزنید تا سرش را نپوشاند تا زن آزاد از کنیز متمایز شود»(صدوق، علل،6/354).
⬅️گزارشهای متعددی نشان میدهد که جامعهی اسلامی سدههای نخست با مشکل اجتماعی آزار زنان مواجه بوده است، از جمله: «آیا کسانی که به پشت زنان نگاه میکنند، نمیترسند که در مورد زنان خودشان اینگونه مبتلا شوند»(کلینی، کافی، 5/535)؛ یا اینکه احتمالا به دلیل همین زمینه آزار زنان گفته شده که: «شایسته نیست برای زنان که در میان راه حرکت کنند، و بهتر است از کناره یا کنار دیوار بروند»(صدوق، من لایحضره، 3/363). طبیعتا هنگامی که جامعه با معضل آزار زنان مواجه است، اگر خانمی از کنار دیوار حرکت کند هم کمتر در معرض دید است و هم از یکسو دیوار حامی آن است و هم برای دفاع از خود آمادگی بیشتری دارد.
در چنین جامعهای فقط زنان مؤمن آزاد باید حجاب داشته باشند، نه همه زنان؛ چرا؟ به این آیه قران کریم توجه کنیم: «پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: جلبابها{روسری های بلند} خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است» (احزاب، 59). سوال مهم این است که این امر چگونه سبب میشود، آزار نبینند؟ در این خصوص دو نظر وجود دارد: 1. از کنیزان متمایز شوند تا آزار نبییند 2. به عفاف شناخته شوند تا اذیتشان نکنند.
⬅️اگر ملاک شناخته شدن به عفاف است چرا فقط زنان مؤمن آزاد باید به عفاف شناخته شوند و کنیزها نیاز به پوشش ندارند؟ اگر ماجرا صرفا بحث عفاف زنان و کنترل شهوت در جامعه میبود، میبایست همه زنان در عرصه اجتماعی ملزم به رعایت حجاب بودند؛ عدم الزام حجاب برای کنیزان نشان میدهد که دلیل اصلی قطعا زمینهای جنسی ندارد. به نظر میرسد باید میان زنان از طبقات مختلف اجتماعی تفاوت ایجاد میشد و زنها از یکدیگر متمایز میشدند. در چنین جامعهای وقتی یک زن حجاب را رعایت میکرده است، چه ارزش فرهنگی را بروز می داده است و چه دلالت اجتماعی داشته است؟ گویا زنان مومن آزاد با پوشش مخصوص خود ـ به مثابه حجاب ـ نشان میدادند که کنیز نیستند و باید مورد احترام ویژهای قرار گیرند. این بدان معناست که مسألهی کنترل تحریکات جنسی جامعه، هدفی نبود که به طور اولیه از انجام مناسک حجاب مدنظر باشد و حجاب براساس چنین ارزش فرهنگی برنیامده بود، بلکه صرفا نوعی از پوشش برای تمایز اجتماعی زنان بود؛ بالطبع کنترل طغیان جنسی با ابزارهای دیگری از جمله توصیههای اخلاقی به خصوص در باب نگاههای آلوده و برخی دستورات نظیر ازدواج دنبال میشد.
⬅️علاوه بر عدم الزام حجاب برای کنیزان، اهل ذمه نیز از رعایت آن مستثنا بودند. از رسول خدا (ص) نقل شده که: «نگاه به دستها و موهاى زنان ذمّى، حرام نيست»(کلینی، کافی5/524). در باب چرایی رخصت بیحجابی برای اهل ذمه، بعضی معتقدند در شرایطی که این گروه به حجاب اعتنایی نداشتند و از سوی دیگر به طور طبیعی مردان برای تعاملات روزانه نظیر کسب و کار و تردد در جامعه لازم بود تا زنان را ببینند، اگر نگاه کردن به آنان جایز نباشد، عملا موجب تعطیلی اعمال روزانه و نهایتا عسر و حرج شدیدی برای آنان میشد. از این رو شریعت این رخصت را قرار داد. به گفته برخی: «علت جواز نگاه کردن به زنان اهل کتاب این است که آنان حجاب را رعایت نمیکردند گوش شنوا هم نداشتند و چون بدون حجاب در کوچه و بازار در رفت و آمد بودند لذا چشمپوشی از آنان برای مسلمانان موجب عسر و حرج بود». البته در عین حال، گروه دیگری معتقدند بیحجابی اهل ذمه ربطی به عسر و حرج ندارد و اساسا این گروه از لحاظ اجتماعی دارای احترام والایی نبودند و به منزلهی کنیز بودند(نجفی، جواهر الکلام ج۲۹ ص۷۰).
⬅️در نتیجه جامعهی زنان در صدر اسلام از لحاظ اجتماعی مشتمل بر سه طبقه بود: زنان مؤمن آزاد، کنیزان و اهل ذمه. دو گروه کنیزان و اهل ذمه از رعایت حجاب رخصت یافته بودند. اگر ملاک کنترل شهوانی جامعه و یا حتی عفت زنان و مردان به طور مطلق بود، آیا لازم نبود این دو گروه نیز ملزم به رعایت حجاب میشدند؟
#حجاب #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #صدر_اسلام #انسانشناسی_تاریخی #هادی_گرامی #امین_شهبازی
🆔 https://t.me/Khanishha
💢46💢یادداشتهای حجاب(4): چرا حجاب دستمایهی کشمکش اجتماعی در جامعهی معاصر شده است؟
✍️سیدمحمدهادی گرامی، امین شهبازی
⬅️در بخش چهارم یادداشتهای حجاب به مثابه نتیجهگیری کلان از مباحث پیشین، با استفاده از نگاه کلیفورد گیرتز انسانشناس فرهنگی برجسته، تلاش میشود مسئله حجاب در جامعه معاصر بررسی شود. در باب تغییر اجتماعی و علل آن نظریات گوناگونی در علوم اجتماعی بیان شده است. در نگاه گیرتز فرهنگ یک نظام سامانیافتهای از معانی و نمادها است که تعامل اجتماعی بر اساس آن شکل میگیرد؛ به عبارتی افراد بر اساس چارچوبی از باورها، نمادهای معنادار و ارزشهای جهانشان را تعریف میکنند.
⬅️از سوی دیگر در جوامع، ما شاهد الگوهای تعامل اجتماعی هستیم. این الگوهای تعامل صورت تحقق یافتهی همان سیستم فرهنگی است. به عبارت دیگر هنگامی که به معنای الگوهای تعامل اجتماعی نظر میکنیم، در واقع همان سیستم فرهنگی خودش را نشان خواهد داد. از این رو، الگوی تعامل اجتماعی و سیستم فرهنگی دو انتزاع متفاوت از یک پدیده هستند(رک، گیرتز، تفسیر فرهنگ ها،۱۹۲). برای مثال در بردهداری، یک الگوی تعامل اجتماعی در جامعه وجود دارد که شیوهی رفتار ارباب و برده را تعیین میکند؛ مثلا اختیار تنبیه کنیز. اگر به معنای این الگوی تعامل اجتماعی بپردازیم، این ارزش نمایان میشود که برده با انسان آزاد برابر نیست و مانند مِلک ارباب است و باید از اوامر ارباب تبعیت کند. در نتیجه این ارزش خودش را در تعامل اجتماعی نشان می دهد.
⬅️همانطور که در یادداشتهای قبلی بیان شد، ارزش محوری پشتوانهی هنجار حجاب در صدر اسلام، مبتنی بر ساختار طبقاتی اجتماع بود. کنش «با حجاب بودن» دال بر طبقه اجتماعی منحصر به فرد زن مومن آزاد به عنوان یک زن سطح بالای جامعه درک میشد. هنگامی که یک فرد حجاب بر تن مینمود، به دنبال بروز این نشانه بود که من یک زن مومن آزاد هستم و دارای احترام والاتر. از سوی دیگر، این معنا و ارزش در ساختار نظام طبقاتی یعنی بردهداری نیز بازنمود داشت و تعامل اجتماعی میان افراد آزاد و برده با این سیستم فرهنگی در هم تنیده و سازگار بود. لذا عملا زنان مشتاق بودند حجاب بر تن کنند، زیرا تعاملات اجتماعی آنها نیز تحت تاثیر قرار میگرفت. بیحجابی برای یک زن مومن آزاد به منزله رفتار مانند یک کنیز بود و این را قبیح و دون شأن میدانست.
⬅️حال مسئله این است که چه زمانی کشمکش اجتماعی رخ میدهد؟ کلیفورد گیرتز بر این باورست که علت کشمکش به ناهمخوانی میان چارچوب فرهنگی و الگوبندی تعامل اجتماعی باز میگردد. لازم به توجه است که ساختار اجتماعی و نظام فرهنگی دارای استقلال نسبی و در عین حال به یکدیگر وابسته هستند (همان، 225).
⬅️در زمان حاضر، الگوی تعامل اجتماعی دیگر بردهداری نیست و عملا ارزش محوری حجاب که منطق پشت پردهی آن بود از بین رفته است. در این میان معناهای دیگری در طول تاریخ به عنوان هستهی بنیادین حجاب مبتنی بر عفت زنان، کنترل شهوت جامعه و مانند آن ارائه شده است. اما آیا معانی فرهنگی ارائه شده برای حجاب با ساختار تعامل اجتماعی همخوان است؟ اگر همخوان باشد دیگر کشمکش اجتماعی رخ نخواهد داد و اگر ناهمخوان باشد جامعه دچار گسست خواهد شد: "انسان به زندگی در جهانی نیاز دارد که بتواند معنایی را به آن نسبت دهد و احساس کند جوهره این معنا را میتواند پیدا کند" (همان، ٢٢٦).
⬅️در جامعه فعلی، کنش «با حجاب بودن» معانی متعددی پیدا کرده است؛ هنوز عدهای هستهی ارزشی عفت زنان و کنترل جنسی و مانند آن را درک نمیکنند و این را عقلانی نمیدانند. از طرف دیگر، گروهی این کنش را با معنای سیاسی لحاظ میکنند و نشانهی پیروزی یا شکست حکومت اسلامی میدانند. از سوی دیگر، افرادی پوشش را حکم الهی و تبعیت از آن را واجب و نشانهی دینداری میدانند. حال کدامین معنا با الگوهای تعامل اجتماعی سازگار است؟
⬅️این تکثر در معنا و از بین رفتن ساختار طبقاتی در جامعه معاصر، سبب کشمکش در میان مردم شده است. عملا معانی مبتنی بر عفت و کنترل شهوت در میان گروهی از افراد مورد پسند واقع نشد و عدم سازگاری میان الگوهای تعامل اجتماعی و معانی فرهنگی سبب بروز گسست موجود در جامعه گشت.
#حجاب #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #صدر_اسلام #انسانشناسی_تاریخی #هادی_گرامی #امین_شهبازی
🆔 https://t.me/Khanishha
#نکته_ها
#مردم_نامه
⭐مهرهای زنان قاجار
🔺در دوره قاجار زنان در عرصه ی اجتماعی حضور بسیار کم رنگی داشتند. این شرایط برای زنان درباری به مراتب بهتر از سایر زنان جامعه بوده است. آن گونه که در تاریخ ذکر شده است زنان درباری و طبقه بالای جامعه توسط معلمان سرخانه و افراد معتمد و غالبا مسن آموزش می دیدند. این زنان سرگرمی های بیشتری در جامعه داشتند. فعال ترین بعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار، شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم، روضه خوانی و نمایش تعزیه بود. کسب اجر اخروی، نیت برای توبه از معاصی، افزودن به اطلاعات دینی، دیدن رجال سیاسی، روحانیون، مراجع بزرگ و شنیدن مواعظ آنها، در کنار محفوظ شدن از لذت در جمع، مشارکت در طبخ غذا و تناول آن، از انگیزه های کوچک و بزرگی بودند که به حضور زنان در این مراسم قوت می بخشید.
@mardomnameh
شرایط زنان طبقه متوسط و پایین جامعه متفاوت بود. نقش اصلی زن این قشر از جامعه در خانواده معنی می یافت. اشتغال زنان بر حسب مقام اجتماعی آنها و سکونتشان در شهر و روستا فرق می کرد. این زنان مسئولیت بیشتری در امور مربوط به خانواده برعهده داشتند. آنان تمامیوقت خود را برای تهیه غذا، مراقبت از فرزندان، رسیدگی به امور خانه و انجام کارهای ریز و درشت خانگی میگذراند. حضور زنان در دربار قاجار، از دوران فتحعلی شاه است که رنگی جدی به خود میگیرد به طوری که رسیدگی به اموال و دارایی پادشاه که از امور حکومتی بود در این دوره بر عهده زنان اندرونی بود و شاه به علت اعتمادی که به آنان داشت، این مسئولیت را به اندرونی محول کرده بود. نفوذ زنان درباری روی سلاطین و امرای کشور به حدی به حدی در اعمال و تصمیمات آنان موثر بود که همواره سایه آنان در پشت بسیاری از حوادث تاریخی ادوار مختلف این کشور علی الخصوص دوران قاجار قابل رویت است. از آنجایی که زنان دربار باسواد بودند و با توجه به این که در امور داخلی مملکت قدرت دخالت داشتند، بیشتر مهرهای برجای مانده از این قشر مربوط به زنان دربار است.
@mardomnameh
مهرهای زنان درباری با توجه به موقعیت و جایگاه آنها همانند مهرهای شاهان و شاهزادگان قاجاری از زیبایی خاصی برخوردارند. بنابر نوشته های بنجامین، زنان اعیان و اشراف اغلب مهر اسم خود را در حلقه هایی جواهر نشان در اتنگشت و یا به صورت مدال مرصع در گردن دارند و استفاده از مهر انگشتری در بین زنان رایج است. متن مهر که به آن سجع مهر گفته می شود بنابر عقاید دارنده مهر با یکدیگر متفاوت است. این مهرها از جنس برنج و انواع سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی مانند عقیق، یشم و زمرد است زیرا درجه سختی این آلیاژ و سنگ ها مناسب حکاکی است. قاب مهرها بیشتر از طلا و نقره ساخته می شد. مهرهای مهدعلیا و شکوه السلطنه با تزیینات بیشتر بیرونی نظیر میناکاری، فیروزه کوبی و مرصع کاری است...
برای خواندن ادامه این مطلب، به مقاله زیر مراجعه نمایید:
📝بررسی مهرهای زنان در دوره قاجار
✒اکرم محمدی زاده
📌دوماهنامه علمی تخصصی پژوهش در هنر و علوم تخصصی، سال 5، شماره 5(پیاپی 28)، شهریور 1399
@mardimnameh
💢44💢یادداشتهای حجاب(2): حجاب در جامعه طبقاتی صدر اسلام و مسأله آزار و اذیت زنان
✍️سیدمحمدهادی گرامی، امین شهبازی
⬅️در جامعهی اسلامی در سدههای نخست، ما با یک جامعه طبقاتی مواجه هستیم. بدین معنا که بعضی از افراد از جهت شأن اجتماعی در مرتبه بالاتری بودند و بعضی برای آنان کار میکردند و شأن اجتماعی پایینتری داشتند. آنچه در حجاب اسلامی از زنان خواسته شده بود، شامل همه زنان نبود بلکه صرفا از زنان مؤمن و آزاد درخواست شده بود. حتی در برخی گزارشها توصیه شده که اگر زنان کنیز حجاب سرشان کنند، باید کتک بخورند: «آیا کنیز در نماز سر خود را بپوشاند؟ او را بزنید تا سرش را نپوشاند تا زن آزاد از کنیز متمایز شود»(صدوق، علل،6/354).
⬅️گزارشهای متعددی نشان میدهد که جامعهی اسلامی سدههای نخست با مشکل اجتماعی آزار زنان مواجه بوده است، از جمله: «آیا کسانی که به پشت زنان نگاه میکنند، نمیترسند که در مورد زنان خودشان اینگونه مبتلا شوند»(کلینی، کافی، 5/535)؛ یا اینکه احتمالا به دلیل همین زمینه آزار زنان گفته شده که: «شایسته نیست برای زنان که در میان راه حرکت کنند، و بهتر است از کناره یا کنار دیوار بروند»(صدوق، من لایحضره، 3/363). طبیعتا هنگامی که جامعه با معضل آزار زنان مواجه است، اگر خانمی از کنار دیوار حرکت کند هم کمتر در معرض دید است و هم از یکسو دیوار حامی آن است و هم برای دفاع از خود آمادگی بیشتری دارد.
در چنین جامعهای فقط زنان مؤمن آزاد باید حجاب داشته باشند، نه همه زنان؛ چرا؟ به این آیه قران کریم توجه کنیم: «پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: جلبابها{روسری های بلند} خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است» (احزاب، 59). سوال مهم این است که این امر چگونه سبب میشود، آزار نبینند؟ در این خصوص دو نظر وجود دارد: 1. از کنیزان متمایز شوند تا آزار نبییند 2. به عفاف شناخته شوند تا اذیتشان نکنند.
⬅️اگر ملاک شناخته شدن به عفاف است چرا فقط زنان مؤمن آزاد باید به عفاف شناخته شوند و کنیزها نیاز به پوشش ندارند؟ اگر ماجرا صرفا بحث عفاف زنان و کنترل شهوت در جامعه میبود، میبایست همه زنان در عرصه اجتماعی ملزم به رعایت حجاب بودند؛ عدم الزام حجاب برای کنیزان نشان میدهد که دلیل اصلی قطعا زمینهای جنسی ندارد. به نظر میرسد باید میان زنان از طبقات مختلف اجتماعی تفاوت ایجاد میشد و زنها از یکدیگر متمایز میشدند. در چنین جامعهای وقتی یک زن حجاب را رعایت میکرده است، چه ارزش فرهنگی را بروز می داده است و چه دلالت اجتماعی داشته است؟ گویا زنان مومن آزاد با پوشش مخصوص خود ـ به مثابه حجاب ـ نشان میدادند که کنیز نیستند و باید مورد احترام ویژهای قرار گیرند. این بدان معناست که مسألهی کنترل تحریکات جنسی جامعه، هدفی نبود که به طور اولیه از انجام مناسک حجاب مدنظر باشد و حجاب براساس چنین ارزش فرهنگی برنیامده بود، بلکه صرفا نوعی از پوشش برای تمایز اجتماعی زنان بود؛ بالطبع کنترل طغیان جنسی با ابزارهای دیگری از جمله توصیههای اخلاقی به خصوص در باب نگاههای آلوده و برخی دستورات نظیر ازدواج دنبال میشد.
⬅️علاوه بر عدم الزام حجاب برای کنیزان، اهل ذمه نیز از رعایت آن مستثنا بودند. از رسول خدا (ص) نقل شده که: «نگاه به دستها و موهاى زنان ذمّى، حرام نيست»(کلینی، کافی5/524). در باب چرایی رخصت بیحجابی برای اهل ذمه، بعضی معتقدند در شرایطی که این گروه به حجاب اعتنایی نداشتند و از سوی دیگر به طور طبیعی مردان برای تعاملات روزانه نظیر کسب و کار و تردد در جامعه لازم بود تا زنان را ببینند، اگر نگاه کردن به آنان جایز نباشد، عملا موجب تعطیلی اعمال روزنامه و نهایتا عسر و حرج شدیدی برای آنان میشد. از این رو شریعت این رخصت را قرار داد. به گفته برخی: «علت جواز نگاه کردن به زنان اهل کتاب این است که آنان حجاب را رعایت نمیکردند گوش شنوا هم نداشتند و چون بدون حجاب در کوچه و بازار در رفت و آمد بودند لذا چشمپوشی از آنان برای مسلمانان موجب عسر و حرج بود». البته در عین حال، گروه دیگری معتقدند بیحجابی اهل ذمه ربطی به عسر و حرج ندارد و اساسا این گروه از لحاظ اجتماعی دارای احترام والایی نبودند و به منزلهی کنیز بودند(نجفی، جواهر الکلام ج۲۹ ص۷۰).
⬅️در نتیجه جامعهی زنان در صدر اسلام از لحاظ اجتماعی مشتمل بر سه طبقه بود: زنان مؤمن آزاد، کنیزان و اهل ذمه. دو گروه کنیزان و اهل ذمه از رعایت حجاب رخصت یافته بودند. اگر ملاک کنترل شهوانی جامعه و یا حتی عفت زنان و مردان به طور مطلق بود، آیا لازم نبود این دو گروه نیز ملزم به رعایت حجاب میشدند؟
#حجاب #حجاب_اجباری #حجاب_اختیاری #صدر_اسلام #انسانشناسی_تاریخی #هادی_گرامی #امین_شهبازی
🆔 https://t.me/Khanishha
🔴 حجاب از دیدگاه دو مجتهد شیرازی
🔹مرحوم پدر (آیة الله حائری شیرازی) چادر را حجاب خوب ومناسب نمی دانستند. زمانی حجاب یک خانم خارجی نومسلمان که مانتو گشاد وپوشیده و روسری بلند بود را در جمعهای خانوادگی مثال می زدند که ببینید این حجاب، از چادر پوشش بهتری است. چادر وقتی باد می وزد به بدن می چسبد و دست وپاگیر است.
🔸پدر با رنگ چادر معمول هم مشکل داشتند، چادر سیاه را موجب بدجلوه کردن حجاب در جامعه می دانستند و خانمها را خطاب قرار می دادند که چرا سیاه می پوشید؟! رنگ سیاه رنگ مناسبی نیست. پوشیدن لباس این رنگی مکروه است موجب دل زدگی نسل جوان می شود، حجاب لبنانی ها را ببینید مانتو گشاد که هم پوشاننده است، دست وپا گیر نیست، رنگهایش هم متنوع وشاد است.
🔻اصل اجبار به حجاب غلط است و مشروع نیست، حجاب واجبی است که در صورت عدم مفسده واحتمال تاثیر، می توان نسبت به آن تذکر داد همین و بس. اما بیش از تذکر زبانی، آن هم با شرط احتمال تاثیر، تکلیفی بر عهده دیگران از جمله حکومت نیست.
🔹اگر اجبار به حجاب در شرع جایی داشت لااقل یک تذکر به حجاب در روایات ما بود که نیست. چه رسد به اجبار به حجاب، که در الگوی حکومت دینی که حکومت نبوی وعلوی است اثری از آن نیست.
https://t.me/virayeshe_zehn/2822
اگر برف و باران بارید چه؟
امام جمعۀ کرج کاهش برف و باران را نتیجۀ "وضعیت افتضاح حجاب" دانسته است!
حالا فرض کنیم اصلاً خدا میزان بارش برف و باران را به میزان حجاب بانوان گره زده است! و همینطور فرض کنیم که در جوامعی که بانوان حجاب را رعایت نمیکنند، یا اصلاً برف و باران نمیبارد و همه در خشکسالی و قحطی در حال تسلیم جانِ شیرین خود به جان آفرین هستند و یا اینکه خدا در آن جوامع به دلیل اینکه "کافرند" بین میزان بارش و سطح حجاب پیوندی نزده و در ناز و نعمت رهایشان کرده است تا به فسق و فجور ادامه دهند و مکافات آن را در سرای آخرت تحمل کنند. به عبارت دیگر، فرض میگیریم که خداوند این رابطۀ علّی بین بارش و حجاب را مخصوص کشورهای مسلمان و علیالخصوص برای"ایران اسلامی و شیعه" وضع کرده است.
خب، حالا میتوان از امام جمعۀ کرج پرسید؛ چند درصد زنان ایران به باور او حجابشان "افتضاح" است؟ اگر بگوید اکثریتشان که در آن صورت معنای روشن حرفش این است که اکثریت جامعه به نظام جمهوری اسلامی پشت کردهاند و این نظام فقط متکی به اقلیتی از مردم است. او قطعاً این حرف را نخواهد زد زیرا چنین حرفی به معنای نفی مشروعیت و یا به قول خودشان عدم مقبولیت نظام از سوی مردم است. اما اگر امام جمعۀ کرج آنچه را "حجاب افتضاح" نامیده است به اقلیت یا "اقلیت ناچیزی" از زنان ایران نسبت میدهد و قطع و کاهش نزولات آسمانی را هم به رفتار همین "اقلیت" یا "اقلیت ناچیز" مربوط میداند، در آن صورت؛ مگر وی معتقد نیست که خدا رحمتش بر غضبش سبقت دارد؟ خدایی که رحمتش بر غضبش سبقت دارد، چطور "اکثریتِ باحجاب" را به واسطۀ "اقلیت بیحجاب" مجازات میکند و برف و باران را از همگان دریغ میدارد؟
حالا آمدیم و در باقیماندۀ زمستان، ابرهای بارور آسمان ایران را در نوردیدند و سبب بارش کمسابقهای از برف و باران در سراسر کشور شدند. در آن صورت، آیا امام جمعۀ کرج میپذیرد این بارشها را باید به پای "وضعیت افتضاح حجاب" نوشت؟ اگر بپذیرد که باید مروّج کشف حجاب شود و اگر نپذیرد ادعای خود را در مورد پیوند بارش و حجاب نفی کرده است!
با این حال روشن است که او نه میپذیرد و نه به اشکال ادعای خود اذعان میکند. در صورت افزایش بارش برف و باران در باقیماندۀ سال، او احتمالاً آن را به "تضرع مؤمنین" و توجهات خاص خداوند و اولیائش به "کشور شیعه" مربوط خواهد دانست و کوچکترین اشارهای هم به آنچه امروز گفته است، نخواهد کرد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com