قناة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

کتابخانه امام حسین عليه السلام
835
عددالاعضاء
8,322
Links
9,464
Files
2,220
Videos
15,627
Photo
وصف القناة
✅ کانال کتابخانه تخصصی امام حسین عليه السلام لینک: https://t.me/+QN7b2Yvid2Dwu0Co ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
Forwarded From جالب است...
امشب شام غریبان است
به صحرا بی کفن امشب
تن پاک شهیدان است
ای شمع بسوز امشب

فرا رسیدن شام غریبان را به شما تسلیت تعزیت عرض میکنیم🏴

join: @jalebas
Forwarded From شاهد
شام غریبان

شام غریبان آمده آبی نمی‌خواهد کسی
سوگ شهیدان آمده آبی نمی‌خواهد کسی

آب است هر سویی روان ، این آب را قیمت گران
تشنه بمیرد بی‌زبان آبی نمی‌خواهد کسی

باران نبارید آسمان سیراب سازد تشنگان
بستان رهاند از زیان آبی نمی‌خواهد کسی

از بس زمین بی‌تاب شد آن نینوا محراب شد
سیراب از خوناب شد آبی نمی‌خواهد کسی

ماه آمد و مهتاب شد طفلی مگر در خواب شد
اصغر مگر سیراب شد آبی نمی‌خواهد کسی

اکبر نمی‌رنجد نگر اصغر نمی‌گرید دگر
سقا نمی‌آید مگر آبی نمی‌خواهد کسی

افسوس سقا شرمگین سوراخ مشکش شد حزین
بی دست و آبی شد غمین آبی نمی‌خواهد کسی

شرمت شود ای آب دون جاری شدی چون جوی خون
شرمت شود پرسی کنون آبی نمی‌خواهد کسی

شاهد منوش آب روان خشکد دهان باشد نشان
بر یاد یار مهربان آبی نمی‌خواهد کسی

#شاهد زنجانی
از کتاب شمس رویایی
Forwarded From دار المودة_Dar Mawadda
الحمدلله الذي خلق الحسين وسلام على الحسين.
عظم الله أجوركم
الرادود محمود كريمي
كلمات : نور آملي
#دار_المودة
Forwarded From کانال خبری تحلیلی فتن
🔸/ اینجا تهران یا یکی از شهرهای ایران نیست، اینجا مراسم عزاداری سالار شهیدان؛ روز حسین (ع) در شهر لس آنجلس کالیفرنیاست
@Fetan
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
تجلّی رحمان
(1)
این شور و حال چیست که دل را دمادم است؟
این درس و بحث چیست که در نسل آدم است؟
باز این چه گفت و گوی مهمّ است کز ازل
ذکر جمیل و ورد ملائک به هر دم است ؟
این صبح سرخ باز دمید از کجا کز آن
کار سیاه و شوم شب ظلم در هم است ؟
آری طلوع می کند هر دم به دل حسین
زان نور در تمامیِ ذرّات ِعالم است
گر خوانمش تجلّی رحمان بعید نیست
شوق شهادتی که به دل در محرّم است
در جلوگاه دوست که جای وجود نیست
دل های عاشقان همه با درد همدم است
جنّ و مَلَک که بر شهدا غبطه می خورند
گویی شهید ، اشرف اولاد آدم است
شمس سپهر عشق و شهادت بُوَد حسین
نه هر کسی شهید شود می شود حسین
@m_sehati
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
دبستان کربلا
(2)
وقتی که پا نهاد به میدان کربلا
کاخ ستم شکست به طوفان کربلا
گر چشم روزگار بر او نیک می گریست
می دید مرد دیده به میدان کربلا
« نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زان گل که شد شکفته به بستان کربلا»
ای کاش دست دهر فقط این نمی گرفت
دفتر زیاد داشت دبستان کربلا
جان هم دریغ حق نکند هر کسی که او
داند که چیست حرمت مهمان کربلا
بودند جمله جاهل و پیرو ، یزیدیان
نشناختند ساحت سلمان کربلا
از کربلا هنوز رسد این ندا به هوش
کو آن که سر نهد به بیابان کربلا ؟
کرب و بلا نه کرب و بلا کنز و کان اوست
هر صفحه اش کتاب کمالی به گفت و گوست
@m_sehati
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
به تزویر پا گرفت
(3)
وقتی رسول خاتم و حق روسقید شد
فرزندش از فرات نخورد و شهید شد
نظم جهان و هرچه در آن گشت زیر و رو
وقتی جمال واقعه «قطعُ الورید» شد
مه در محاق رفت و خور از خجلتش خمید
از زیر هرچه سنگ شتکها پدید شد
بر بام هرچه مسجد و معبد، ملائکه
دیدند خط خون که به دیدی ندید شد
هرچه فرشته بود فتاد از فضا به زیر
هر یا کریم ورد دلش «یاشهید» شد
از حمد و از محمد و احمد به یا احد
الواح را به خون قلم «یاوحید» شد
از فکر و ذکر و علم گذشته به درک دل
عین عیان شکست و خدا ناپدید شد
یعنی جنایتی که به تکبیر پا گرفت
تکویر مهر بود به تزویر پا گرفت
@m_sehati
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
حسینِ حق
(4)
رفتند آن چنان که نتابد رکاب ها
گفتند آن سخن که نسنجد حسابها
انسان که نه، به نام ، مسلمان جماعتی
اوّل صف از صفوف مقدّس مآب ها ،
گقتند : مرتد است محبّت اگر نشد،
تسلیم کینه ، کشته شود با عذاب ها
گفتند : ناحقست نه حرّیّت است حق
باید مطیع بود به عالی جناب ها !
خواندند خطبه ها به منابر خطیر و خود
کردند خویش را به بشارت خطاب ها
راه ریا و رسم ریاست به هم تنید
گردید جهل های مقدّس صواب ها
کشتند آن کمال محبت که بی گمان
می خواست کینه حذف شود از کتاب ها
آری حسینِ حق به محبّت کمال بود
زیباترین زمینه در اوج جمال بود

@m_sehati
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
شهید عشق
(5)
روزى كه سيّدالشهدا شد شهيد عشق
جز رنگ سرخ خون به جمالش نديد عشق
روزى كه گشت غرقه به خون دلش حسين
زان رنگ خون به ساحت خود برگزيد عشق
روزى كه تير خورد به قلب مباركش
شد دل‏شكسته سينه خود را دريد عشق
روزى كه خم شد از سر اسبش به روى خاك
پشتش شكست و قامت خود را خميد عشق
آن دم كه عاشقانه زِ خونش وضو گرفت
تنها همان زمان به كمالش رسيد عشق
خون حيات در رگ دين خشك گشته بود
خون حسين دوباره بر آن در دميد عشق
عشق آن زمان ميان بشر سخت مرده بود
جان داد عزيز فاطمه، باز آفريد عشق
احياگر نماز چو از خون وضو گرفت
شرع نبى و عشق على، آبرو گرفت

@m_sehati
Forwarded From تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی
معنیِ شهید
(6)
آن دم عزيز فاطمه بر مقصدش رسيد
افتاد و دست و پا زد و در خون خود تپيد
زان پيشتر كه مرگ بگيرد سراغ او
بر مرگ حمله برد ، همين معنىِ شهيد
مرگ سياه را به خودش ننگ مى‏شمرد
زان مرگ سرخ را به كمال خودش گزيد
بعد از هزار و سيصد و پنجاه و چند سال
امروز بوى او رسد از خون هر شهيد
هركس كه منصف است به دل گويد اين سخن:
جاويد و زنده باد حسين، لعن بر يزيد
خوش بخت آن كه راه حسين را شناخت، رفت
بدبخت آن كه تور جهالت به تن تنيد
از مكتب شهادت او، دور هر شقى
شاگرد مكتب‏اش شود هركس بُوَد سعيد
اين درس را زِ مكتبِ جان‏بخش او بگير:
با مرگ انتخابىِ خود، سعى كن بمير!

@m_sehati