ازکوزه همان برون تَراود که دروست
معجزه
باآنکه ابنِ خلّکان متمایل به نصب بود در وفیات الاعیان به ترجمهء حیص بیص شاعر می نویسد شیخ نصرالله بن مجلّی ازثقات اهلِ سنّت گفت :شبی حضرتِ امیرعلیه السّلام را درخواب دیدم عرض نمودم وقتی فتحِ مکّه را می نمائید می فرمائید هرکس ازمشرکین به خانهء ابوسفیان برود ایمن است .آنگاه ازآل ابب سفیان درکربلاء به اهل بیت شما می رسد آنچه هیچ گوشی نشنیده وچشم روزگار ندیده حضرت امیر علیه السّلام فرمودند اشعارِ پسرصیفی را نشنیده ای ؟عرض نمودم نه ،فرمودند برو بشنو .شیخ نصرالله گفت ازخواب بیدارشدم ورفتم درب خانهء حیص بیص ،ازخانه بیرون آمده خواب خودرا به او گفتم .دیدم بسیارگریست وسوگند به خداوند یادنمود که اگر این اشعار ازدهان یاقلمِ من تا حال به احدی رسیده باشد وهمانا شب دوشینه آن را گفته ام .آنگاه خواند :
مَلکْنا فَکانَ الْعَفْوُ مِنّا سَجيَّةً
فَلَمّا مَلَکْتُمْ سالَ بِالدَّمِ اَبْطَحُ
وَحَلَّلْتُمْ قَتْلَ الاُْساري وَطالَما
غَدَوْنا عَليَ الاَْسْري نَعفُّ وَنَصْفَحُ
فَحَسْبُکُمْ هذا التَّفاوُتُ بَيْنَنا
وَکُلُّ اِناءٍ بالَّذي فِيهِ يَنْضَحُ
به نقل ازیکی ازکتب میرزا حسن خان جابری انصاری رحمه الله علیه
ترجمه اشعار :
حكومت كه در دست ما آمد عفو و بزرگواري روش ما بود و چون به دست شما رسيد خون در سرزمين ابطح جاري شد . شما كشتن اسيران را روا شمرديد ولي ما از اسيران گذشتيم و آنها را بخشوديم . همين تفاوت ميان ما و شما بس كه از كوزه همان برون تراود كه در اوست .
شیخ بهائی علیه الرّحمه گوید :
آن کس که بدم گفت بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلّم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
#علوی
🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
معجزه
باآنکه ابنِ خلّکان متمایل به نصب بود در وفیات الاعیان به ترجمهء حیص بیص شاعر می نویسد شیخ نصرالله بن مجلّی ازثقات اهلِ سنّت گفت :شبی حضرتِ امیرعلیه السّلام را درخواب دیدم عرض نمودم وقتی فتحِ مکّه را می نمائید می فرمائید هرکس ازمشرکین به خانهء ابوسفیان برود ایمن است .آنگاه ازآل ابب سفیان درکربلاء به اهل بیت شما می رسد آنچه هیچ گوشی نشنیده وچشم روزگار ندیده حضرت امیر علیه السّلام فرمودند اشعارِ پسرصیفی را نشنیده ای ؟عرض نمودم نه ،فرمودند برو بشنو .شیخ نصرالله گفت ازخواب بیدارشدم ورفتم درب خانهء حیص بیص ،ازخانه بیرون آمده خواب خودرا به او گفتم .دیدم بسیارگریست وسوگند به خداوند یادنمود که اگر این اشعار ازدهان یاقلمِ من تا حال به احدی رسیده باشد وهمانا شب دوشینه آن را گفته ام .آنگاه خواند :
مَلکْنا فَکانَ الْعَفْوُ مِنّا سَجيَّةً
فَلَمّا مَلَکْتُمْ سالَ بِالدَّمِ اَبْطَحُ
وَحَلَّلْتُمْ قَتْلَ الاُْساري وَطالَما
غَدَوْنا عَليَ الاَْسْري نَعفُّ وَنَصْفَحُ
فَحَسْبُکُمْ هذا التَّفاوُتُ بَيْنَنا
وَکُلُّ اِناءٍ بالَّذي فِيهِ يَنْضَحُ
به نقل ازیکی ازکتب میرزا حسن خان جابری انصاری رحمه الله علیه
ترجمه اشعار :
حكومت كه در دست ما آمد عفو و بزرگواري روش ما بود و چون به دست شما رسيد خون در سرزمين ابطح جاري شد . شما كشتن اسيران را روا شمرديد ولي ما از اسيران گذشتيم و آنها را بخشوديم . همين تفاوت ميان ما و شما بس كه از كوزه همان برون تراود كه در اوست .
شیخ بهائی علیه الرّحمه گوید :
آن کس که بدم گفت بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلّم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
#علوی
🌾🍃🍃@madihehvamarsiah