🍀🍁 ۱۱ شعبان| *بحرطویل ولادت شاهزاده حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام*

همه در حیرتم امشب، که شب هیفده ماه ربیع است و یا یازده غره شعبان معظم، شب میلاد محمد شده یا آینة طلعت نورانی احمد به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد، عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست، بگو یوسف زهرا است، بگو آینة طلعت طاهاست، بگو دسته گل فاطمة ام ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش به جلالش به جمالش، همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش، که سراپاست همه آینه احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره گل روی رسول دو سرا را.

خانة یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم نگه آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دل آرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گره خورده دل نور دل فاطمه بر طرّة مویش، شده جا در بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنی هاشمیان بر گل رویش، نفسش نفخة صور و نگهش آینة نور و قدش نخلة طور و به دمش معجز عیسا، به لبش منطق موسی، همه ماتش همه مستش همه دادند به هم دست به دستش، همه گل بوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش همه دادند سلامش همه دیدند به مهر رخ او وجه خدا را.

نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده چون شعلة افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنش آیة ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینة پاکش هدف تیر شود، طعمة شمشیر شود، با نگه خود به پدر کرده ز گهواره اشاره که منم کشتة راهت، تو رسول اللهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالم هستی، علی اکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودک شیری که ز شیری دل خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که درعالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه از جام تولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را.

چه برازنده بود نام علی بهر من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پر از تاب و تب تو، به خدایی خدا پیشتر از آمدنم بوده دلم در طلب تو، به جز این نیست که باشد حَسَب من حَسَب تو نَسَب من نَسَب تو، به خدا مثل علی در صف پیکار برآرم ز جگر نعره و یکباره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کرب و بلا حیدر کرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عزّ و شرفم احمد مختار، سزد از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا می دهم امروز که فردا به صف کرب و بلا یار حسینم، عجبا می نگرم در بغل مادر خود معرکة کرب و بلا را.

ای نبی روی و علی صولت و زهرا صفت و فاطمه رفتار و حسن خو، تو که هستی که ربودی دل لیلا و حسین و حسن و زینب و عباس و علی را، تو نبی یا که علی یا که حسن یا که حسینی، تو همان خون خدا یا پسر خون خدایی، تو همه صدق و صفایی، تو همه مهر و وفایی، تو به هر زخم شفایی، تو به هر درد دوایی، تو عزیز دل آقای تمام شهدایی، تو همان یوسف خونین بدن آل عبایی، گل پر پر شدة گلبن ایثار و ولایی، نه تو قرآن ز هم ریخته از نیزه و شمشیر جفایی، تو همه صبر و ثباتی، تو همان باب نجاتی، تو به لعل لب خشکیدة خود خضر حیاتی، تو در امواج عطش آبروی آب فراتی که ز داغ لبت آتش زده دریا دل ما را.

نظری تا که چو جان تربت پاک تو در آغوش بگیرم، به ضریحت بزنم بوسه و از شوق، همان لحظه بمیرم، عجبا قبر تو با قبر حسین از چه یکی شد، تو مگر جان حسینی نه، تو قرآن حسینی، پدر و مادر و جان و همه هستم به فدایت، منم و مهر و ولایت، منم و مدح و ثنایت، منم و لطف و عطایت، منم و حال و هوایت، سگ این کویم و جایی نروم از سر کویت، چه بخوانی چه برانی، کرم و لطف تو بود عادت تو، عجز و گدایی است همه عادت من، گفتم و گویم به دو عالم نفروشم کفی از خاک درت را، به خدا سلطنت این است که خاک قدم خیل گدایان تو باشم، ندهم این سمت از دست، به دستم بگذارند اگر مهر و مه و ارض و سما را.

شاعر: #حاج_غلامرضا_سازگار

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 محبان الزهراء علیهاالسلام
#با_حسن_علیه_السلام
#اشعار_حسنی
#28صفر

بلــند مـرتبه کرده ، خـدا مـقـام حسن
رسیده بر همه‌ی عاشقان سـلام حسن

خـدا از اول خـلقـت ، در اوج زیـبایی
کشیده ماه جهان را به احترام حسن

چـه انبیای عـظامی ، بـزرگ سـاداتی ...
نشسته اند سـر سفره ی طعام حسن

مرام چشم کریمان به غیر بخشش نیست
خدا کند که به ما هم ، رسد مرام حسن

سر است از همه نسخه های انسان ساز
صحیفه ای که نوشته ، بر آن پیام حسن

خـدا غلامـی ما را ، زده به نام حـسین
ولـی سِجلـدی ما را ، زده به نام حـسن

هزار کرب و بلا خون ِ ظهر عاشوراست
حماسه ای که نهفته است در نیام حسن

چقـدر مـزه ی احـلی مـن الـعـسل دارد
به زلف حضرت قاسم قسم قیام حسن

که داده بر همه ی عـاشقان محبت او...؟!
که ریخت در نفس شاعران کلام حسن...؟

گذشته سالهای زیادی از آن زمان اما
گرفته بوی در و کوچه را مشام حسن

خوشا به حال دل من که نوکر اویم
همه غلام حسینند و من غلام حسن

برای آنکه تلافی ، شود غم ِ سیلی ...
خدای من برسان ، روز انتقام حسن
#روح‌_الله_قناعتیان

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From نوازش نسیم
🌟 اشعارحسینی| *شبیه ماه محرم نمی‌شود هرگز*

ارادتم به شما کم نمی‌شود هرگز
کسی به جز تو پناهم نمی‌شود هرگز

به پیش هر کس و ناکس نمی‌برم حاجت
تو هستی و کمرم خم نمی‌شود هرگز

هر آنکه دم زده از حس آدمیت خویش
بدون عشق تو آدم نمی‌شود هرگز

کسی که نام شمارا شنید و گریه نکرد
به روضه‌های تو مَحرم نمی‌شود هرگز

خدا کند که بسوزد برای عاشوراء
دلی که فارغ از این غم نمی‌شود هرگز

حریف شرح عزای تو ای شهید خدا
هزار "ابن مقرّم" نمی‌شود هرگز

رسیده‌ام که بگویم مرا ببخش حسین ع
انیس من به جز این دم نمی‌شود هرگز

برای عرض ادب محضر شما...ماهی
شبیه ماه محرّم نمی‌شود هرگز

گرفته‌ایم همه آه و گریه را از سر
شروع شد همه‌ی روضه‌های ما از "سر"

اسماعیل شبرنگ

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From Hossein Talei
🍀🍁 *#عزاداری صحابه برای سیدالشهداء علیه‌السلام*

👈🏼 ..وهابیون که معتقدند عزاداری برای سیدالشهدا علیه السلام بدعت است!

توجه کنند :
ابن حمدون در کتاب مشهورش به نام «التذکره» چنین می‌گوید :
▪️لمّا قتل الحسين بن عليّ عليهما السلام كان النّوح عليه بالمدينة في كلّ بيت سنة كاملة، ثم نيح عليه في السنة الثانية في كلّ جمعة، ثم نيح عليه في الثالثة في كلّ شهر. وكان مروان بن الحكم والمسور بن مخرمة يدخلان إليهم مقنّعين فيبكيان أشدّ بكاء حتى ينقضي النّوح.

📝 وقتی حسین بن علی علیهما السلام کشته شد ، همه مردم مدینه برای او در خانه هایشان به مدت یکسال کامل نوحه سرائی و عزاداری کردند و در سال دوم در هر جمعه (آخر هفته) عزاداری کردند و در سال سوم در هر ماه (یکبار) برای حسین علیه السلام #عزاداری کردند . مروان بن حکم و مسور بن مخرمه به جمع آنها وارد می‌شدند در حالی که رویشان را پوشیده بودند و شدیداً #گریه میکردند تا عزاداری تمام می‌شد.

📓التذكرة الحمدونية ، ج 9 ص 149 رقم 359

⁉️حال این سوال ما را پاسخ دهید :
آیا طبق نظر شما صحابه هم که در مکتب شما همه عادل هستند ! با عزاداری برای نوه رسول الله دچار کفر و بدعت شده اند یا فقط شیعه اگر عزاداری کند بدعت است؟؟!؟؟!

👈به این نکته هم توجه کنید:
اگر اين طور است و سینه زنی بدعت و حرام است ، چرا عايشه در جریان نقل مرگ رسول خدا صلی الله عليه وآله بیان می دارد به سر و سينه زده است؟؟

عایشه می گوید :
...وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ (*) مَعَ النِّسَاءِ، وَأَضْرِبُ وَجْهِي.
...من برخاستم و همراه با ديگر زنان ، به سر و سينه زدم .

📜 الباني در إرْوَاءُ الغَلِيْل ،ج7، ص86
قُلْتُ: وَإسْنَادُهُ حَسَنٌ (روایت معتبر است)
📜 مسند احمد بن حنبل ،ج6 ، ص274 ، ح26391

⚠️ و حال سوالی دیگر :
آيا عايشه بدعت گذار بوده است!؟
مگر پيامبر صلى الله عليه وآله نفرموده كه :
❇️ وَكُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَكُلُّ ضَلَالَةٍ في النَّارِ
✴️ هر بدعتى گمراهی و هر گمراهی در جهنم است.

📜 الباني در كتاب صحيح الجامع الصغير وزيادته ، ج1 ، ص287، ح1353، گفته سند اين روايت صحيح است.

حال سوالی مهمتر : آيا عايشه با اين كارش به جهنم رفته است؟؟؟

(*) معنای التدام :
✏️والْتِدَامُ النِّسَاءِ: ضَرْبهُنَّ صُدُوْرَهُنَّ وَ وُجُوْهَهُنَّ فِي النِّياحَةِ.

✏️التدام زنان؛ يعنى اين كه در هنگام نوحه خوانی به سينه و صورت خود بزنند.

📙...إبن منظور ، لسان العرب ج 12 ص539

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_حسین_علیه_السلام
#اشعار_حسینی
#ماه_محرم

ای هلال من به بالای سنان قرآن بخوان
قاری قرآن و قرآن را زبان! قرآن بخوان

با صدای خود مسخّر کن تمام کوفه را
کوفه را هم کربلا کن؛ هم چنان قرآن بخوان

گر چه بشکسته جبینت بر سر نی، سجده کن
گر چه گشته از دهانت خون روان، قرآن بخوان

تا مگر آوای قرآن تو آرامم کند
بر فراز نیزه، ای آرام جان قرآن بخوان

تا که اسلام تو را اهل زمین باور کنند
ای امام کلّ اهل آسمان قرآن بخوان

زادۀ مرجانه دارد قصد آزار تو را
تا نرفتی زیر چوب خیزران قرآن بخوان

صوت قرآن سر تو، سر بلندم می‌کند
تا نگشته قامت زینب کمان قرآن بخوان

یاد قرآن پدر کن؛ روی دست جدّمان
وارث حیدر! تو هم نوکِ سنان قرآن بخوان

آن چه دیدم مادرم زهرا برایم گفته بود
این مصیبت را نمی‌کردم گمان؛ قرآن بخوان

هر که هر چه دارد از این خاندان دارد حسین
تا به «میثم» هم دهی سوز نهان قرآن بخوان
#حاج_غلامرضا_سازگار

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_حسین_علیه_السلام
#اشعار_حسینی
#ماه_محرم

ای هلال من به بالای سنان قرآن بخوان
قاری قرآن و قرآن را زبان! قرآن بخوان

با صدای خود مسخّر کن تمام کوفه را
کوفه را هم کربلا کن؛ هم چنان قرآن بخوان

گر چه بشکسته جبینت بر سر نی، سجده کن
گر چه گشته از دهانت خون روان، قرآن بخوان

تا مگر آوای قرآن تو آرامم کند
بر فراز نیزه، ای آرام جان قرآن بخوان

تا که اسلام تو را اهل زمین باور کنند
ای امام کلّ اهل آسمان قرآن بخوان

زادۀ مرجانه دارد قصد آزار تو را
تا نرفتی زیر چوب خیزران قرآن بخوان

صوت قرآن سر تو، سر بلندم می‌کند
تا نگشته قامت زینب کمان قرآن بخوان

یاد قرآن پدر کن؛ روی دست جدّمان
وارث حیدر! تو هم نوکِ سنان قرآن بخوان

آن چه دیدم مادرم زهرا برایم گفته بود
این مصیبت را نمی‌کردم گمان؛ قرآن بخوان

هر که هر چه دارد از این خاندان دارد حسین
تا به «میثم» هم دهی سوز نهان قرآن بخوان
#حاج_غلامرضا_سازگار

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 محبان الزهراء علیهاالسلام
#با_حسین_علیه_السلام
#دهه_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#اشعار_حسینی
#ورودیه

🔷🔶 #روضه_زیبا_و_جانسوز_ورودی_کربلا

پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟ 
این سرزمین غمزده در چشمم آشناست 

این خاک بوی تشنگی و گریه می دهد 
گفتند:«غاضریه» و گفتند : «نینوا»ست 

دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح 
آهسته زیر لب به خودش گفت : کربلاست! 

توفان وزید از وسط دشت، ناگهان 
افتاد پرده، دید سرش روی نیزه هاست 

یحیای اهل بیت در آن روشنای خون 
بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست 

توفان وزید، قافله را برد با خودش 
شمشیر بود و حنجره و دید در «مِنا»ست 

باران تیر بود که می آمد از کمان 
بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست 

افتاد پرده، دید به تاراج آمده ست 
مردی که فکر غارت انگشتر و عباست 

برگشت اسب از لب گودال قتلگاه 
افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست!

➖ امام حسین(ع) در بدو ورود به کربلا فرمود :
"قِفُوُا وَلَا تَرْحَلُوا مِنْهَا!"
بار بگشایید این‌ جا کربلاست،
آب و خاکش با دل و جان آشناست!(۱)

➖ کاروان امام حسین(علیه‌السلام) بعد از مسافت راه سخت و طولانی در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به سرزمین کربلا رسید.
امام(علیه‌السلام) تا وارد سرزمین کربلا شد، غم عجیبی در قلب خویش احساس کرد.

➖ قندوزی می نویسد :
"وَقَفَ جَوادُ الحُسَينِ(علیه‌السلام)، وَكُلَّمَا حَثَّه عَلَى المَسيرِ لَم يَنبَعِثَ مِن تَحتِه خَطوَةَ وَاحِدَةَ".
مرکب امام(علیه‌السلام) از حرکت ایستاد و قدم از قدم بر نداشت.(۲)
امام(علیه‌السلام) از این حرکت به شگفت آمد و فرمود :
"مَا يُقالُ لِهذِهِ الأَرضِ؟
فَقَالُوا : كَربَلاءُ
فَبَكَى، وَ قَالَ : كَربٌ وَ بَلَاءٌ!".
نام این سرزمین چیست؟
پاسخ دادند : کربلا!

➖ پس حضرت(علیه‌السلام) گریه کرد و فرمود : 
دشت اندوه و بلا!
"وَقَبَضَ الْحُسَيْنُ(علیه‌السلام) قَبْضَةً مِنْها فَشَمَّها، وَقالَ : هذِهِ وَاللهِ!
هِيَ الأَْرْضُ الَّتي أخْبَرَ بِها جَبْرَئيلُ رَسُولَ اللهِ(صلی‌الله‌علیه‌وآله) أَنَّني أُقْتَلُ فيهَا"
آن گاه كه به امام حسين(علیه‌السلام) مُشتى از خاك آن جا را برگرفت و بوييد و فرمود :
به خدا سوگند اين همان سرزمينى است كه جبرئيل به پيامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) خبر داده که من در آن كشته مى شوم.(۳)

➖ سپس حضرت(علیه‌السلام) خطاب به اهل‌بیت وکاروان فرمود :
"قِفُوا وَلا تَرْحَلُوا مِنْها!
 اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَالْبَلَاءِ"‌.
همین جا توقّف کنید و از آن کوچ نکنید.
پروردگارا! پناه می برم به تو از دشت اندوه و بلا!

➖ سپس فرمود :
"هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَبَلَاءٍ!
انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَمَسْفَكُ دِمَائِنَا وَهُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا بِهَذَا حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللهِ(صلی‌الله‌علیه‌وآله)".
منزلگه مقصود ما همین جاست!
همين جا، جاى پياده شدن ما و محل ريختن خون ما و محل قبرهاى ماست. جدّم رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به من چنين خبر داده است.(۴)
لذا امام حسین(علیه‌السلام) دستور داد بارها را بگشایند و خیمه ها را برپا کنند.

📚منابع :
۱. اللهوف ابن طاوس، ص۹۸
۲. ينابيع المودّة قُندوزی، ص۴۰۶
۳. تذكرة الخواصّ سبط بن جوزی، ص۲۵۰
۴. اللهوف ابن طاووس، ص۸۰

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
Forwarded From 🌿 محبان الزهراء علیهاالسلام
#اسارت_اهلبیت_علیهم‌السلام
#با_زینب_علیهاالسلام
#دو_خط_روضه
#مصائب_شام
#اشعار_زینبی
#اشعار_ناب

◾️ #در_رثای_زینب_کبری_علیهاالسلام_و_ماجرای_شام_بلا

نسبت به قبل بس که تو تغییر کرده‌ای
بالای نیزه دیده به تو دوختم حسین
یک روح در دو تن همه‌اش نقل ما دوتاست
تو در تنور رفتی و من سوختم حسین

من زینبم که طاقت کوچک‌ترین خراش
بر روی مصحف بدنت را نداشتم
با دیدنت به نیزه کنار آمدم ولی
دیگر توقع زدنت را نداشتم

جانا ز روی نیزه‌ی اعدا نگاه کن
مانند تو عزیز دلم دل‌شکسته‌ام
گر تو سرت به سنگ حرامی شکسته‌ای
من هم سرم به چوبه‌ی محمل شکسته‌ام

بر روی نیزه آمده‌ای پا به پای من
گاهی عقب می‌افتی و گاهی جلوتری
دشمن خیال کرده که من بی‌کسم حسین
بر روی نیزه هم تو مرا سایه‌ی سری

می‌خواستم ببوسمت اما دلم شکست
وقتی که دیدمت پُرِ خاکستر تنور
مبهوت مانده‌ام من و اما سه‌ساله‌ات
لحظه به لحظه بوسه به تو می‌دهد زدور

گر چه جریحه‌دار شد اینجا غرور من
اما به خاطر تو خودم را نباختم
در کوفه بیشتر دل من سوخت چون که من
یک در میان اهالی آن را شناختم
#مهدی_مقیمی

🔆 کانال #محبان‌الزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315