# معرفی آثار در زمینه فضایل، مناقب و تاریخ زندگانی اباعبداللّه الحسین علیه السلام
20 ـ بزرگ نهضت تاریخ
رادی دهنوی، پرویز، تهران، هنر سبز، چاپ اول 1380، 88 ص.
در این كتاب مطالب كوتاهی درباره واقعه كربلا در قالب فیلم نامه و داستان فراهم آمده است. این مطالب با اشاره به فوت معاویة بن ابوسفیان آغاز می شود و با شهادت حسین بن علی علیه السلام به پایان می رسد. مراحل بیعت گرفتن یزید از امام حسین علیه السلام و امتناع امام علیه السلام از بیعت، هجرت آن حضرت به مكه و سپس كربلا، نیز نحوه شهادت امام علیه السلام و یارانش موضوعات اصلی كتاب را تشكیل می دهد.
◾شفای صدر امام حسین علیه السلام به ظهور امام عصر علیه السلام◾
سیّدالشّهدا علیه السلام پس از گذشت چهارده قرن از شهادتش، هنوز زنده است و زندگانی می بخشد. این ابر مرد زنده امّا، عرصه تحمّل داغ هایی است که یکی از آنها می تواند کوه های استوار را خُرد کند.
امام حسین علیه السلام دلسوخته ترین کس بر مصیبت خود و اولاد خود بوده اند. به عنوان یکی از این جانسوزترین داغها می توان از مصیبت شهادت حضرت علیّ اکبر علیه السلام یاد کرد.
در زیارت شریف ایشان از چنین درد جانکاه خطاب به حضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام این گونه یاد می کنیم:
✨بِأَبی أَنتَ وَ اُمّی دَمُکَ المُرتَقی بِهِ إلی حَبیبِ اللهِ وَ بِأبی أنتَ وَ اُمّی مِن مُقَدَّمٍ بَینَ یَدَی أبیکَ یَحتَسِبُکَ وَ یَبکی عَلَیکَ، مُحرَقاً عَلَیکَ قَلبُهُ.✨
پدر و مادرم به فدای تو! خون تو، به سوی حبیب خدا بالا برده شد و پدر و مادرم به فدایت ای [شهید] پیش افتاده در برابر پدرت! در حالی که رنج مصیبت تو را به حساب [خدا] می گذاشت و با دل سوخته بر تو می گریست.
محب ابی عبدالله علیه السلام قلبش به قلب مولایش گره خورده و در داغ او می سوزد، دنبال مرهمی برای تسکین دل آقایش می گردد. می خواهد کاری کند که سینه سوخته اباعبدالله علیه السلام شفا یابد و شفایش به دست طالب خون حسین علیه السلام است.
آری انتقام خون به ناحق ریخته اباعبدالله علیه السلام پس از گذشت قرون متمادی هنوز گرفته نشده است. انتقام آن مظلوم، وظیفه ای است که تاکنون بر زمین مانده و هنوز پس از گذشت چهارده قرن مردمانی هستند که از کشته شدن امام حسین علیه السلام شادمانند و این جنایت و فاجعه عظیم را تأیید و تحسین می کنند. خداوند متعال به دست با کفایت حضرت ولی عصر علیه السلام از اهل شقاوت و رضایتمندان به شهادت سرور شهیدان انتقام خواهد کشید. برای همین است که شیعه عزادار ابی عبدالله علیه السلام جمله های سوزناکی را به زبان می آورد تا برای تعجیل در فرج امام عصر علیه السلام دعا کند و از خداوند بخواهد که به آن بزرگوار اذن انتقام از رضادادگان و شاد شدگان به شهادت امام حسین علیه السلام را بدهد.
این دعا در قالب چنین جملاتی به درگاه الهی عرضه می شود:
✨اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ! اشفِ صَدرَ الحُسَینِ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ! اطلُب بِدَمِ الحُسَینِ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ! انتَقِم مِمَّن رَضِیَ بِقَتلِ الحُسَینِ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ! انتَقِم مِمَّن خالَفَ الحُسَینَ، اللّهُمَّ رَبَّ الحُسَینِ! انتَقِم مِمَّن فَرِحَ بِقَتلِ الحُسَینِ.✨
خدایا ای پروردگار حسین علیه السلام! قلب حسین علیه السلام را شفابخش! خدایا ای پروردگار حسین علیه السلام! [تقاص] خون حسین علیه السلام را بطلب! خدایا ای پروردگار حسین علیه السلام! از هرکسی که به کشته شدن حسین علیه السلام رضایت داده، انتقام کش! خدایا ای پروردگار حسین علیه السلام! از هرکس که با حسین علیه السلام مخالفت نمود انتقام گیر! خدایا ای پروردگار حسین علیه السلام! از هرکه به کشتن شدن حسین علیه السلام شادمان شد، انتقام بگیر.
«شفای صدر» و خنک دلی امام حسین علیه السلام تنها با ظهور فرزندشان محقّق می شود. تا پیش از آن گداختگی قلب آن حضرت هر ثانیه هفت آسمان را از عزا ذوب می کند.
اللهمَّ عَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الفَرَج السّاعه السّاعه السّاعه السّاعه
🌾نامهای ناآشنای کربلا 🌾 [ ۴ ]
✔️ «حَجّاج بن مَسْروق»
🔹«حَجّاج بن مَسْروق جُعْفی» از قبيله «مذحج» و از شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) در کوفه بود.
همینکه باخبر شد امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکّه حرکت کرده است، رهسپار مکّه شد و به آن حضرت پیوست.
هنگام حرکتِ اباعبدالله از مکّه به سوی عراق در کنار و همراه امام بود و در اوقات نماز، مؤذّن آن حضرت بود.
در جریان ملاقات حرّ با امام حسین(ع) چون ظهر شد، امام به حجّاج فرمود که اذان بگوید.
در «قصر بنیمقاتل»، وی و یزید بن مغفّل از طرف سیّدالشّهدا به خیمه عبیداللَّه حرّ جعفی رفتند؛ و پیام امام را به او رساندند و از او برای یاری آن حضرت دعوت به عمل آوردند.
وقتي كه روز دهم جنگ آغاز شد، حجاج بن مسروق جعفي به نزد امام(ع) آمد و براي ورود به ميدان اجازه خواست. امام به او اجازه داد.
حجاج وارد ميدان شد و پس از نبردي خونين در حالي كه محاسن شريفش به خون رنگين شده بود، به نزد امام بازگشت و در حق حضرت این اشعار را خواند:
جانم به قربانت که هدایتکننده و هدایت شدهای.
امروز به دیدار جدّت پیامبر خواهم شتافت.
سپس پدرت علی؛ آن انسان بزرگوار.
که او را وصی پیامبر میدانم، ملاقات میکنم.
🔅امام حسین(ع) فرمود: «آری! من نیز بعد از تو به دیدار آنان خواهم شتافت»
حجّاج به میدان بازگشت و مبارزه کرد تا به فیض شهادت نایل آمد، رضوان اللّه علیه.
💠در زيارت ناحيه مقدسه آمده است: «السَّلامُ عَلی حَجَّاجِ بْنِ مَسْرُوقِ الْجُعْفِی»
📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
حکایت 🌹
6️⃣1️⃣ فرصتسوزی
سابقهی همراهی با حضرت علی و امام مجتبی علیهم السلام را در چند جنگ داشت. خبر شهادت قیس بن مسهر را او به امام حسین علیه السلام رساند. راهنمای کاروان امام شد و از بیراهه لشکر را به سمت کوفه برد. در راه، اشعاری در منزلت یاران امام حسین و مذمت بنیامیه زمزمه میکرد.
اما،
میانهی راه از امام حسین اجازه خواست تا طعامی به خانوادهاش برساند و بازگردد.
رفت.
وقتی که بازگشت، خبر شهادت امام حسین را شنید !!! و فرصت یاری امامش را در عاشورا از دست داد.
بخشی از زندگی "طرماح بن عدی" به نقل از کامل ابن اثیر
🔸حضرت علی علیه السلام: هر كس فرصت را از زمانش به تأخیر اندازد، مطمئن باشد كه آن را از دست مىدهد.
📔 غرر الحكم
تا فرصت هست باید یاری امام زمان علیه السلام را الویت داد، شاید فردا دیر باشد!
@NikooSokhan
#حکایت #عاشورا #محرم #یاری #نصرت #فرصت #ف
🌾نامهای ناآشنای کربلا 🌾 [ ۲۴ ]
✔️ «عمّار دالانی»
🔹«بنی دالان» تیرهای از هَمْدانیان را تشکیل میدادند.
«عمّار بن ابیسلامه دالانی» از یاران امام حسین علیه السلام و از شهیدان کربلا است.
بنا به گفته کلبی و ابن حجر، او محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را درک کرد و جزو صحابۀ آن حضرت به شمار میرود.
طبری میگوید: عمّار دالانی از یاران خاص امیرمؤمنان علیه السلام و از مبارزانی بوده که در جنگهای جمل، صفّین و نهروان، در رکاب حضرت جنگیده است.
او همان کسی است که هنگامی که علی علیه السلام به جنگ جمل میرفت، در راه بصره، در منزلگاه «ذیقار» از امیر مؤمنان علیه السلام پرسید: وقتی به بصریان رسیدی، با آنان چه خواهی کرد؟
امام علیه السلام فرمود: آنها را به خدا و فرمانبری از او دعوت میکنم و اگر نپذیرفتند، با ایشان میجنگم.
عمّار گفت: در این صورت، آنان بر دعوت کنندۀ به حق، پیروز نخواهند شد.
شیخ طوسی عمّار را در شمار صحابۀ حضرت امام حسین علیه السلام آورده است.
وی در اردوگاه «نُخَیْلِه»، در صدد قتل عبیداللَّه بن زیاد برآمد ولی موفق نشد. سرانجام با ظرافت خاصی از کوفه خارج شد و به امام حسین علیه السلام ، پیوست.
ابن حجر در «إصابه» گفته است: عمّار، در سرزمین کربلا خدمت امام علیه السلام شرفیاب شد و در رکاب آن حضرت به درجه شهادت رسید.
صاحب حدائق الوردیة و سروی نقل کردهاند: وی در نخستین حملهای که جمعی از یاران امام حسین علیه السلام در آن به شهادت رسیدند، به فیض شهادت نایل گشت.
💠 در زیارت منسوب به ناحیۀ مقدسه، دربارۀ او میخوانیم:
«السَّلامُ عَلی عَمّارِ بْنِ ابی سَلامَةِ الدَّالانی»
📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
🌾نامهای ناآشنای کربلا 🌾 [ ۲۵ ]
✔️ «عَمرو بن قَرَضة انصاری»
🔹عمرو بن قَرَضة بن کعب انصاری از یاران امام حسین علیه اسلام و از شهیدان کربلا است.
پدر او، قرظة بن کعب ، از صحابه و راویان حدیث تلقی میشد. او از یاران امیر المؤمنین علیه السلام بود و در کوفه اقامت گزید. در جنگهای آن حضرت در کنار آن بزرگوار جنگید. امیر المؤمنین علیه السلام او را به فرمانروایی فارس گماشت و در سال ۵۱ هجری به دیدار معبود شتافت.
گفتهاند وی، نخستین کسی بود که در کوفه برایش نوحهسرایی انجام گرفت.
معروفترین فرزندان او، عمرو و علی هستند.
«عمرو» قبل از مانعتراشی دشمن برای امام حسین علیه السلام پیش از آغاز جنگ، (و به قولی ششم محرم) در کربلا به محضر اباعبد اللّه علیه اسلام شرفیاب شد و در شمار یاران آن حضرت قرار گرفت.
امام علیه السلام قبل از اینکه شمر بن ذی الجوشن، به کربلا اعزام شود، عمرو را برای گفتگویی که میان خود و عمر سعد صورت میگرفت، نزد ابن سعد میفرستاد و او پاسخ عمر را نزد امام میآورد که با ورود شمر، این ارتباط قطع شد.
با فرا رسیدن عاشورا، عمرو از امام حسین علیه السلام برای جنگ با دشمن اجازه میدان خواست.
طبری نوشته است که عمرو بن قرظه، به میدان رفت و این رجز را خواند:
سپاه انصار به خوبی میدانند
که من از این حریم دفاع خواهم کرد.
ضربهام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست.
خانه و جانم فدای حسین علیه السلام باد.
او نسبت به امام حسین علیه السلام علاقه بسیار داشت و پروانهوار دور امام میچرخید و تیرها و شمشیرها را به جان میخرید و تا زنده بود نگذاشت دشمن صدمهای بر آن حضرت وارد کند.
وی شجاعانه جنگید و شماری از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و پس از برداشتن جراحات فراوان، خدمت امام حسین علیه السلام بازگشت و پیشاپیش وی ایستاد تا وجود شریف او را از گزند دشمن، مراقبت نماید.
به گفته ابن نما: تیرهای دشمن به پیشانی عمرو اصابت میکرد و آسیبی به وجود مقدس امام حسین علیه السلام نرسید، تا اینکه عمرو در اثر جراحات زیاد از پای در آمد، رو به امام علیه السلام کرد و عرضه داشت: ای فرزند رسول خدا! آیا به عهد و پیمان خود وفا کردم؟
🔅حضرت فرمود: «آری! تو پیش روی من، در بهشت خواهی بود. سلام مرا به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برسان و بگو من نیز در پی تو خواهم آمد»
سپس جان داد و به فیض شهادت نایل آمد، رضوان اللّه علیه.
پس از شهادت او، برادرش، علی، که در زمره سپاهیان ابن سعد بود، از صف لشکریان بیرون آمد و فریاد زد: ای حسین! ای دروغگو! برادرم را فریفتی و به کشتن دادی؟
🔅امام حسین علیه السلام بدو فرمود: «من برادرت را فریب ندادم، بلکه خداوند او را هدایت و تو را گمراه ساخت»
علی گفت: خدا مرا بکُشد اگر تو را نکشم. سپس به امام حمله کرد.
نافع بن هلال راه را بر او بست و با ضربتی وی را از اسب به زیر انداخت..
برخی گفتهاند که علی با این ضربه به هلاکت رسید و برخی دیگر نقل کردهاند که طرفدارانش با حمله به سمت وی او را نجات دادند و به مداوا پرداخت و بعدها بهبودی یافت..
در برخی کتب اهل سنّت، شرح حال «علی» بیان شده و با نقل روایت از او، وی را مدح و ستایش نمودهاند ولی از برادر شهیدش نامی نبردهاند.
💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه از عمرو بن قرظه چنین یاد شده است:
«السَّلامُ عَلی عَمرو بنِ قَرظَةِ الانْصاری»
📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
🌾نامهای ناآشنای کربلا 🌾 [ ۲۶ ]
✔️ «قارب بن عبداللَّه دُئِلی»
🔹قارب فرزند عبداللَّه، از یاران باوفای امام حسین علیه السلام بود.
پدرش عبداللَّه دُئِلی، همان کسی است که هنگام هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه، راهبلدی آن حضرت را بر عهده داشت.
مادرش فُکَیْهِة -کنیز امام حسین علیه السلام - و در خدمت رباب، دختر امرؤ القیس، همسر آن حضرت بود.
امام حسین علیه السلام، فکیهه را به همسری عبداللَّه درآورد و قارب حاصل این ازدواج بود. از این رو وی را غلام امام حسین علیه السلام به شمار آوردهاند.
قارب همراه کاروان حسینی از مدینه به مکه و سپس به کربلا آمد و چون روز عاشورا فرا رسید، در حمله نخست به فیض شهادت نایل آمد.
💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه، از وی چنین یاد شده است:
«السلام علی قارب مولی الحسین علیه السلام»
📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
🌾نامهای ناآشنای کربلا 🌾 [ ۴۰ ]
✔️ «جُنْدَبِ بْنِ حُجَیْرِ»
🔹جندب بن حجیر کندی خولانی، از بزرگان شیعه و از یاران امیر المؤمنین علیه السّلام است.
جندب اهل کوفه و از جمله کسانی است که عثمان او را از کوفه به شام فرستاد.
وی در جنگ صفین شرکت داشت و از سوی حضرت علی علیه السلام فرماندهی قبیله «کنده» و «ازْد» را عهدهدار بود.
ابنعساکر میگوید که جندب در صفین کشته شد. ولی دیگران او را در شمار شهیدان کربلا قرار دادهاند.
گفتهاند که وی از شیعیان نامدار و سرشناس کوفه بود که پیش از برخورد حرّ با امام حسین علیه السلام ، در منزلگاه حاجز به کاروان حسینی پیوست، و همراه آن حضرت وارد کربلا شد.
سیرهنویسان گفتهاند: او در روز عاشورا به میدان رفت و در حمله نخست به شهادت رسید.
صاحب حدائق گفته است: فرزند جندب نیز همراه او در آغاز جنگ به شهادت رسید.
ولی ظاهرا این نظر، چندان مقرون به صحت نیست، چنانکه در زیارت ناحیه مقدسه نیز از فرزند او یادی نشده است.
💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه درباره وی چنین آمده است:
«السَّلامُ عَلی جُنْدَبِ بْنِ حُجَیْرِ»
📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
🌾نامهای ناآشنای کربلا 🌾 [ ۴۴ ]
✔️ «سعد بن عبداللَّه»
🔹وی غلام عمرو (عمر) بن خالد اسدی صیداوی و از شهیدان کربلاست. شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام حسین علیه السلام ذکر کرده است.
وی فردی بزرگوار، بلندهمت و شریف بود. در کوفه زندگی میکرد و پس از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام همراه مولایش و چند نفر دیگر از شیعیان برای یاری امام حسین علیه السلام از کوفه خارج شد و در «عذیب الهجانات» به آن حضرت پیوست.
در آن هنگام، کاروان امام علیه السلام در محاصره لشکر حرّ قرار داشت. حرّ خواست مانع پیوستن ایشان به حسین علیه السلام شود، اما با حمایت قاطعانه امام از آنها، از تصمیم خود منصرف شد.
سعد و همراهانش روز عاشورا، در آغاز کارزار به دشمن حمله بردند و در جریان نبرد، در محاصره آنان قرار گرفتند. حضرت عباس علیه السلام به یاریشان شتافت و آنان را، که مجروح بودند، از محاصره رهانید. هنوز به خیمهها نرسیده بودند که دشمن بار دیگر به آنها نزدیک شد. آنان نیز وارد جنگ شدند و در ادامه نبرد همگی در یک جا به شهادت رسیدند.
پس از شهادت سعد و همراهانش، امام حسین علیه السلام چندین بار برای آنان طلب رحمت کرد.
💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه، نام غلامِ عمر بن خالد صیداوی، سعید ذکر شده و چنین آمده است:
«السَّلامُ عَلی عُمَرَ بْنِ خالِدِ الصِّیْداوی، السَّلامُ عَلی سَعید مَوْلاهُ»
سلام بر عمر بن خالد صیداوی، سلام بر سعید غلام او.
📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
بخش اول/
منازل امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا
پس از این که امام حسین(ع) از مکه حرکت کرد اولین پیام از سوی عبدالله جعفر برای ایشان ارسال شد که توسط فرزندان خود نامه ای به امام نوشت و طی آن از امام در خواست کرد که از مسافرت به عراق صرف نظر نماید.
خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: امام حسین ـ علیه السلام ـ از مکه خارج شد و به سوی کوفه رهسپار گردید و در طی این مسیر که به کوفه بلکه منجر به کربلا و شهادت آن حضرت و یارانش گردید، با افراد مختلف در منازل متعدد توقف کردند. در برخی از توقف گاه ها تنها گفتگویی با دیدار کنندگان و یا در خواستی از آنان و یا سوالی در زمینه کوفه پرسیده است که در این مجال اختصاراً به آن ها اشاره می شود.
امام حسين ـ عليه السلام ـ يکشنبه 28 رجب سال 60 هجري از مدينه شبانه خارج شد و 3 شعبان شب جمعه به مکه وارد شد، چون امام از مدينه حرکت کرد و مدتي در مکه بود و پس از اينکه احساس کرد بايد از مکه خارج شده و به سوي کوفه حرکت نمايد، پس از دريافت نامه هاي برخي از کوفيان و پس از اين که احساس خطر کرد و از شکستن حرمت کعبه و مسجد الحرام نگران بود روز سه شنبه هشتم ذي حجه از مکه به سرعت خارج شد. و پس از طي مسير طولاني ومنازل مختلف که ذکر می شود و پس از رويارويي با سپاهي که از کوفه به فرماندهي حر بن يزيد رياحي براي بردن امام به کوفه آمده بود، پنج شنبه روز دوم ماه محرم سال 61 کاروان حضرت در نقطه اي بياباني و دور از آب در کربلا خيمه هاي خود را برپا کرد. لذا مدت زمان حدود پنج ماه و اندي طول کشيد که امام به کربلا برسد، و در دهم محرم سال 61 به شهادت رسيد.
امام حسین ـ علیه السلام ـ از مکه خارج شد و به سوی کوفه رهسپار گردید و در طی این مسیر که به کوفه بلکه منجر به کربلا و شهادت آن حضرت و یارانش گردید، با افراد مختلف در منازل متعدد توقف کردند. در برخی از توقف گاه ها تنها گفتگویی با دیدار کنندگان و یا در خواستی از آنان و یا سوالی در زمینه کوفه پرسیده است که در این مجال اختصاراً به آن ها اشاره می شود.
به دنبال گزارش مثبت حضرت مسلم ـ عليه السلام ـ از اوضاع کوفه که هزاران نفر جمع شده وبا او بیعت کردند و نيز به جهت ناامن بودن مکه و حرم امن الهي - طرح توطئه ترور امام حسين ـ عليه السلام ـ در مکه توسط عاملان حکومت يزيد - آن حضرت در هشتم ذي الحجه (روز ترويه) سال 60ق مکّه را به طرف کوفه ترک کرده ضمن آنکه ترک مکه در هشتم ذي الحجه که از ايام حج است، باعث جلب توجه بيشتر همگان به مخالفت امام ـ عليه السلام ـ با حکومت يزيد گرديد.
1. پس از این که امام از مکه حرکت کرد اولین پیام از سوی عبدالله جعفر بود که توسط فرزندان خود نامه ای به امام نوشت و طی آن از امام در خواست کرد که از مسافرت به عراق صرف نظر نماید، اگر این محل را که خارج از مکه بود یک موقف و منزل و محل ملاقات فرض کنیم اولین منزل امام است. اگر چه توقف در این مکان که نام خاصی از آن ذکر نشده تنها بیرون شهر مکه با فاصله اندک بوده است. در این موقف و محل ملاقات، امام پاسخ عبد الله جعفر یا فرزندان او را داده است، اما فرزندان عبد الله همراه امام به کربلا آمده اند.
2. محل دیدار با فرزدق پس از این واقعه صورت گرفته که ظاهراً همان موقفی است که در خارج مکه بود. اگر چه برخی نام این محل را «ذات عرق» دانسته اند. برخی نیز نام این محل را «صفاح» نامیده اند.
3. تنعیم سومین محل است که امام با شترداران دیدار و از آنان درخواست می کند تا شترهای خود را کرایه بدهند.
4. در منزل موسوم به «حاجر» امام به مردم کوفه دومین نامه خود را نوشت و به مسلم فرستاد، حامل نامه قیس بن مسهر صیداوی بود.
5. در محلی به نام «خزیمه» حضرت زینب نگرانی خود از این مسافرت را به امام اعلام می دارد و امام او را دلداری می دهد.
6. منزلی به نام زرود که گزارش چندان مفصلي از آن نیست.
7. منزل دیگری که امام در آن خبر شهادت مسلم را از فردی به نام بکير شنید ، منزل «ثعلبیه» بود . امام پس از شنیدن شفاهی خبر فرمود پس از آنان (هانی و مسلم و قیس) زندگی دیگر لذت ندارد.
8. نام منزل دیگر را که امام در بین مبداء و مقصد توقف کرده «شقوق» نامیده اند.
9. نام منزل ديگر را «زباله» نامیده اند که شهادت مسلم و هانی و عبد الله یقطر به صورت رسمی از طریق نامه به امام رسید.
10. نام منزل دیگر را «بطن الرّمّه» نامیده اند که امام در این منزل خبر از شهادت خود داد.
11. منزل «شراف» دیگر منزلی بود که امام در آن جا نماز ظهر را اقامه کرد و در این منزل بود که سپاه کوفه به فرماندهی حر ریاحی به سوی امام آمد.
12. از دیگر منازل مسیر راه، منزل «بیضه» بود.
13. منزل «رهیمه» از منازل دیگری بود که امام در آن توقف کرد و عده ای در این منزل با امام دیدار نمودند.
💢شمر شناسى...
✍🏼دكتر على شريعتى
🔷مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت
امام حسین (ع) را به شهادت رساند!
🔹یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!
🔹این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.
🔹در کربلا هر روز بيست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
🔹در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: « نماز شما قبول است؟! » درگیری می شود .حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.
🔹ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟
🔹این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما...
❇️احزاب انلاین
✅ @ahzab_online
منزلگاه #بنی مقاتل 🔴
منزلگاه #شانزدهم حضرت امام #حسین ع ، هنگام حرکت خود از #مکه به #کربلا ، منزلگاه #قصر بن بنی مقاتل بود. وقتی حضرت امام حسین (علیه السّلام) و یارانشان در این منزلگاه فرود آمدند، عبیدالله بن حر #جعفی در آنجا #خیمه زده بود. یک بار امام (علیه السّلام) پیکی به سمت او می فرستد و از او طلب یاری میکند و یک بار نیز خود به دیدار عبیدالله بن حر می رود اما او در این زمان از یاری امام حسین (علیه السّلام) سر باز می زند.
#انس بن حرث در این منزلگاه به #امام (علیه السّلام) می پیوندند و همراه ایشان به کربلا می رود و در رکاب ایشان به #شهادت می رسد. او به حضرت امام حسین (علیه السّلام) عرض می کند من همچون #عبیدالله بن حر به این دلیل از #کوفه بیرون آمدم که دوست نداشتم ،نه با تو و نه بر ضد تو وارد جنگ شوم. زیرا از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیدم: این پسرم ــ یعنی حسین (علیه السّلام) ــ در سرزمین کربلا کشته می شود هرکدام از شما که در آنجا حضور داشت باید او را یاری کند.
حضرت امام حسین (علیه السّلام) در این منزل دو مرد مشرقی را ملاقات کردند و آنها به دلیل داشتن #امانت مردم در نزد خود و عیال وار بودن از همراهی با امام عذر آوردند و امام به ایشان فرمودند، بروید و از اینجا دور شوید مبادا از کسانی باشید که ندای ما را برای یاری بشنوید و اجابت نکنید که در آن صورت خداوند آنان را در #آتش سرنگون کند.
این مکان وآثار آن هم اکنون در استان #بابل ودر شهر #حله ، در نزدیکی کربلا قرار دارد.
……………………………………
@drhadiansarii
#پیشگویی
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
📜 اشارهای گذرا به برخی از آثار #تاریخی ، از زمان تصمیم خروج آن حضرت از مدینه تا هنگام ورود به کربلا ، که دلالت واضح و روشن دارد که امام حسین علیه السلام از شهادت خود در این سفر آگاه بودهاند.
👈 بزرگوارانی که خواهان #منابع و #متن_عربی استنادات هستند به مدیر کانال #پیام دهند!
- ام سلمه به امام حسین علیه السلام فرمود: به عراق سفر مکن زیرا پیامبر فرمود: فرزندم حسین در عراق کشته خواهد شد، امام در پاسخ فرمودند: به خدا سوگند من این چنین(همانطور که جدم فرموده در عراق) کشته خواهم شد. اگر هم به عراق نروم باز هم مرا خواهند کشت سپس محل دفن خود و اصحابش را به امسلمه نشان داد.
- اشاره مکرر آن حضرت به شهادت حضرت یحیی و ذبح شدن ایشان و آوردن سر آن نبی خدا برای فرزند زنی بدکاره، تا جایی که امام سجاد علیهالسلام فرمود: در هر منزلی که فرود میآمدیم پدرم از حضرت یحیی علیهالسلام یاد مینمود.
- اشاره به شهادت خود در هنگام حرکت از مدینه در نامهای که برای بنیهاشم نوشتند و نیز در هنگام وداع با حضرت مسلم بن عقیل پیش از فرستادن ایشان به سمت کوفه.
- کلام آن حضرت به جناب محمد حنفیه
(اسکن آن پیوست خواهد شد)
- اشاره به شهادت خود ۳روز قبل از حرکت به سمت عراق و در هنگام ملاقات با واقدی و زراره و اشاره به نام #کربلا و تصریح بر این مطلب که کسی جز فرزندم علی(امام سجاد) زنده نمیماند.
- بیان آن حضرت به عبدالله بن زبیر که اگر در #کربلا کشته شوم بهتر از آن است که در حرم(مکه) کشته شوم.
- کلام آن حضرت به عبدالله بن زبیر که اگر در لانه جانوران هم باشم مرا خواهند کشت.
- کلام آن حضرت به عبدالله بن زبیر که اگر در شاطیء فرات دفن شوم بهتر از آن است که در کنار کعبه به خاک سپرده شوم.
- کلام آن حضرت به عبدالله بن زبیر که میدانم کشته خواهم شد.
- خطبهء حضرت پیش از حرکت از مکه و تصریح بر شهادت خود در زمین #کربلا و بیان این مطلب که گرگ های درنده رگهای گردن مرا قطع خواهند کرد.
- کلام آن حضرت به جناب زهیر در مورد شهادت در سرزمین #کربلا و جدا شدن سر آن حضرت از بدن.
- کلام آن حضرت به فرزدق و آگاهی از شهادت.
- کلام آن حضرت به ابوهرء ازدی: ...هنگامی که قصد خون مرا داشتند گریختم و به خدا سوگند این گروه مرا خواهند کشت.
- کلام آن حضرت به فردی که بین راه به ایشان رسید و اشاره به شهادت.
- حضرت و اطلاع از آینده کاروان خود در هنگامی که خبر شهادت مسلم و هانی رسید.
- کلام آن حضرت به عمر بن لوذان و تصریح به اینکه به خدا قسم مرا رها نخواهند کرد تا خونم را بریزند.
- کلام آن حضرت و تصریح به شهادت به فردی از قبیله بنیاسد و کلام آن حضرت و تصریح به شهادت به فردی به نام ایاس که پیغام شهادت مسلم را رساند.
- کلام آن حضرت در هنگام ورود به کربلا در روز ۲ محرم: .....اینجا محل ریختن خون های ماست ؛
و در سندی دیگر این کلام را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرمودند.
- رؤیاهای آن حضرت در طول مسیر مانند شنیدن ندای هاتفی درباره حرکت این کاروان به سمت مرگ و در نهایت بهشت؛ و یا رویای آن حضرت در مورد هجوم سگانی وحشی به ایشان که بدتر از همه سگی چند رنگ در میان ایشان بود. (اشاره به شمر لع که به بیماری برص مبتلا بود) و ...
〰〰〰〰〰〰
➕ با سرچ عبارت #پیشگویی مصادر و منابع فراوانی از فریقین ، در خبر دادنها از فتن بعد از رسولخدا و شهادت امیرالمومنین و شهادت سیدالشهداء علیهمالسلام و ... در دسترس است.
اهل انصاف پاسخ دهند:
⁉️⁉️ آیا بر مشیِ تفکری که در صدد انکار علم امام حسین علیه السلام به شهادت خویش است،
تا به مقاصد دنیایی خود برسد ،
غیر از #لجاجت و #عناد نام دیگری میتوان گذاشت؟
@borrhan
#سیرهء علمای اهل تسنن در نقل حقایق و شیوه برخورد با نقل احادیث (۱۴)
❕❗️طبری امام حسین علیه السلام را نه مظلوم میداند و نه شهید!!!
〰〰〰〰〰〰〰▪️▪️
مظلومیت و شهادت دو شاخصه ی مهم در تاریخ برای سیدالشهداء علیه السلام است تا آنجا که او با این دو امتیاز به «شهیدِ مظلوم»شهره ی آفاق است،
با این حال طبری گویی در تاریخش میخواهد به هر ترتیبی شده از این دو امتیاز روی گرداند که هر کدام را اینک به اجمال بررسی میکنیم:
1⃣ طبری با این که کشتگان در حملهء اعراب به ایران را در جنگ قادسیه و غیره به وضوح #شهید میخواند و واژگانِ شهادت و شهید و شُهدا را در حق آنها بسیار به کار می برد.
(ر.ک:تاریخ الطبری3 /283،292،352،364؛4 /79،دار احیاء التراث العربی،بیروت،1429ق)
اما به بابِ مقتل الحسین علیه السلام در تاریخ طبری از اول تا آخر که نگاه میکنیم هرگز از واژگانی چون شهادت و شهید اثری نمی بینیم.!!!
البته طبری هم مانند بسیاری ازمحدّثانِ متقدّم، آرا و حرفهایش را در لابه لایِ اخباری که برگزیده است نشان می دهد تا زیرکانه از ابرازِ صریحِ عقائدش خود را دور نگه دارد،
با این حال طبری بر خلافِ کشتگان در فتوحات،در گزارش از شهادتِ امام حسین علیهالسلام و یارانش همه جا از واژه ی«قُتِلَ/کشته شد»
استفاده می کند؛
فقط در پایانِ گزارشش ازوقایع سال 61 یک جا در ضمن شعری،
آن هم از زبان دو شخص بسیارمنفور- یعنی عبیدالله بن الحر الجعفی و عبیدالله بن زیاد- امام حسین علیهاسلام را شهید می خواند که این
هم بیشتر به مسخره می ماند!
(همان/317).
2⃣ طبری اباء دارد حضرت امام حسین علیه السلام را حتی «مظلوم»بنامد!
در میان اخبار مفصلی که در باب مقتل الحسین علیه السلام برگزیده است یک بار هم دیده نشد که از آن حضرت با عنوانِ مظلوم یاد کند،
طبری به جای امام حسین علیه السلام همه جا عثمان را مظلوم می نامد،
علاوه بر حوادثِ سال 36 و 37 حتی در باب مقتل الحسین علیه السلام هم ضمنِ گزارشِ وقایعِ سال 60 و 61 نیز عثمان را به جای حضرت حسین علیه السلام مدام مظلوم می خواند!
(همان4/312؛5/7،278)
❗️❕به این ترتیب گویی طبری می خواهد به خوانندگانِ تاریخش چنین القاء کند که عاشورا و قتلِ حسین سلام الله علیه تاوانِ قتل عثمان بوده است
برای همین در گزارش فجایع کوفه و کربلا هم به هر بهانه ای از عثمان نام میبرد!
(همان5/278،292،293،314)
وی با این که بخشی از تاریخش را به مرثیه هایی در رثای عثمان اختصاص میدهد
(همان4/287-289)
اما این کار را هرگز در حقِ حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و امام حسین سلام الله علیه و شهدای کربلا نمی کند.
❗️❕طبری حتی جسارت را تا آنجا می رساند که با نقلِ شعری ازحسان بن ثابت در رثای عثمان می خواهد خونِ عثمان را به گردنِ حضرتِ علی علیه السلام بیاندازد!(همان4/289)
!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این همه #تحریف انسان را ناخواسته به این سوء ظن وامی دارد که بگوید:
نکند طبری هم عثمانی مذهب بوده است!؟
@borrhan
السلام علیک یااباعبدالله
✅*تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است*؟
شاید برای بعضی ها سوال باشد که مگر همه یاران امام حسین (علیه السلام) به شهادت نرسیدند؟
پس چه کسی عاشورا را با این جزییات روایت کرده؟ چطور باید به روایت های واقعه عاشورا اعتماد کنیم؟
یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولی روایت عاشورا در همان صحرا باقی نماند...
راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند:
1-حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار و خبرنگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است.
نقل شده است که همین فرد مانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد.
2-امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها):
بخش دیگری را هم از امام زین العابدین (علیه السلام ) و امام باقر (علیه السلام) که به نقل مشهور در آن زمان ۴ ساله بوده به ما رسیده است. حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند.
3-جنایتکاران سپاه دشمن:
خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و وقایع عاشورا را تعریف کرده بودند.
همین ها سینه به سینه ماند و مختار هم با همین اطلاعات به سراغشان رفت و انتقام گرفت.
خیلی هایشان هم نقل جنایت هایشان را در هنگام مرگ بیان می کردند. مثل همانی که در مختارنامه مطرح شد؛ روایت خولی قبل از اعدامش.
4- یاران زنده مانده امام (علیه السلام):
فردی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی که جزو یاران امام بوده و از میدان گریخته بود. این فرد با امام شرط کرد تا موقعی همراهشان است که وجودش فایده داشته باشد.
امام هم قبول کرده بود. او هم اسبی را در خیمه ای آماده نگه داشت تا زمانش برسد. تا قبل از شهادت حضرت عباس (علیه السلام) هم ماند ولی آخر کار، از امام اجازه رفتن گرفت که امام هم اجازه داد.
گریخت و کسی هم نتوانست او را بگیرد. او هم خیلی از اتفاق ها و نحوه شهادت ها را بیان کرده.
غلام رباب (همسر امام حسین (علیه السلام)) هم که زنده ماند اتفاقات زیادی را نقل کرده. البته او در کنار امام جنگ هم کرده بود ولی در آخر اسیر شد.
سپاه دشمن هم او را آزاد می کند چون معتقد بودند او غلام بوده و مطیع اوامر ارباب!
به نقل از دکتر محمد حسین دوانی
🏴 متن شبهه:
وقتی امام حسین (ع) و یارانش در کربلا به شهادت رسیدند پس تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است که آخوندها بالای منابر داستان سرایی می کنند؟
🔆 پاسخ شبهه:
✅ راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند:
1️⃣ حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار و خبرنگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است.
🏴نقل شده است که همین فرد مانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد.
2️⃣ امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها):
🏴 امام زین العابدین (علیه السلام ) و حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند.
3️⃣ جنایتکاران سپاه دشمن:
🏴 خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و وقایع عاشورا را تعریف کرده بودند. همین ها سینه به سینه ماند و مختار هم با همین اطلاعات به سراغشان رفت و انتقام گرفت.
خیلی هایشان هم نقل جنایت هایشان را در هنگام مرگ بیان می کردند. مثل همانی که در مختارنامه مطرح شد؛ روایت خولی قبل از اعدامش.
4️⃣ یاران زنده مانده امام (علیه السلام):
🏴 فردی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی که جزو یاران امام بوده و از میدان گریخته بود. این فرد با امام شرط کرد تا موقعی همراهشان است که وجودش فایده داشته باشد. امام هم قبول کرده بود. او هم اسبی را در خیمه ای آماده نگه داشت تا زمانش برسد. تا قبل از شهادت حضرت عباس (علیه السلام) هم ماند ولی آخر کار، از امام اجازه رفتن گرفت که امام هم اجازه داد. گریخت و کسی هم نتوانست او را بگیرد. او هم خیلی از اتفاق ها و نحوه شهادت ها را بیان کرده.
5⃣ 🏴 غلام رباب (همسر امام حسین (علیه السلام)) هم که زنده ماند اتفاقات زیادی را نقل کرده. البته او در کنار امام جنگ هم کرده بود ولی در آخر اسیر شد. سپاه دشمن هم او را آزاد می کند چون معتقد بودند او غلام بوده و مطیع اوامر ارباب!
⁉️ *شبث را می شناسید؟!*
۱) همان که قبل از اسلام از پولدارهای کوفه بود،
۲)همان که موذن یکی از پیامبران دروغین بود،
۳) بعد دست وی که رو شد به مسلمین پیوست، و از اصحاب پیامبر شد.
۴) بعدها با امیرالمومنین بیعت کرد و در دوران ایشان مسئولیت یافت، و حتی در صفین علیه معایه جنگید.
۵) سپس به خوارج پیوست و در جنگ علیه علی جنگید،
۶) بعد از شهادت امام علی پشیمان شد و با امام حسن بیعت کرد و در حکومت مشارکت کرد،
۷) بعد که حکومت امام حسن سقوط کرد، از افسران ارشد معاویه شد،
۸) او از کسانی بود که قبل از عاشورا به امام حسین نامه نوشت: آقا بیا به کوفه و رهبر ما باش تا قیام کنیم،
۹) بعد هم از ترس درگیری با امام حسین به گوشه ی باغی می خزد که به سختی نیفتد.
۱۰) ولی ابن زیاد او را می یابد و فرمانده ارشد سپاهش می کند.
۱۱) و در کربلا فرمانده یكى از پیاده نظام هاى ابن سعد شد.
۱۲) عصر عاشورا بعد از شهادت سیدالشهداء که اینها حمله كردند به اهل بیت امام ، شبث دلش می سوزد و با شمر درگیرى لفظى پیدا میكند.
۱۳) و بعد به یمن خوابیدن فتنه حسین(ع) و حفظ حکومت یزید چند مسجد بنا می کند.(نذر کرده بود)
۱۴) هم او در قیام مختار توبه کرده، با مختار بیعت میکند و جز منتقمین حسین (ع) می شود.
۱۵) بعد که "مصعب ابن زبیر" آمد به مختار پشت کرد و با زبیریان علیه مختار جنگید،
و همو بعد از مرگ مختار، افسر پلیس مصعب بن زبیر در كوفه شد.
۱۶) شبث پس از غلبهی حجاج بن یوسف بر مصعب بن زبیر، به سمت مروانیان رفت.
و سرانجام به هنگام حکومت حجاج بن یوسف به سال هشتاد قمری با بیش از یک صد سال عمر در کوفه درگذشت.؟؟؟امروزه کم نیست از این ادمها
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
معرفی کتاب
این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (علیه السلام) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود.
فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، دوران امیرالمومنین (علیه السلام)، دوران امام حسن (علیه السلام)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)».
در مجموعه معارف عاشورایی آن بخشی که از درخشندگی خاصی برخوردار است سخنان رهبر این نهضت، حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است که محور و اساس همه این معارف به شمار می رود.
سخنان امام حسین (علیه السلام) سرچشمه اصلی و زلال ترین منبع برای معارف عاشورایی است که شرایط آن روزگار را با دقت ترسیم و اهداف قیام و نهضتش را تبیین می کند.
سخنان امام حسین (علیه السلام) از چنان شفافیتی برخوردار است که نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد و تمامی ابهامات و شبهات را بر طرف می سازد و به بهترین شکل، وضعیت جبهه حق و جبهه باطل را روشن می سازد و منطق قوی و مستحکم اهل حق را به نمایش می گذارد.
🔷در این نوشتار، علاوه بر شرح مبسوط ماجرای کربلا و جریان شهادت امام حسین علیه السلام و مصائب متعددی که بر آن حضرت و یاران و خاندان ایشان رفته، گوشههایی از مصائب رسول خدا صلی الله علیه و آله ، امیرالمومنین علیهالسلام ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ، امام حسن مجتبی علیه السلام ، امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام نیز ذکر شده است.
ابواب کتاب:
کتاب دارای فصلبندی مرتبی نیست و به صورت مجلس به طرح مباحث پرداخته است:
🔷مجلس اول برخی از مصائب و آزارهایی که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شده و وقایع مهم دوران نبوت پیامبر اسلام به تصویر کشیده شده است.
🔶مجلس دوم ابتدا مناقب حضرت زهرا علیهاالسلام و سپس مصائب ایشان بیان شده است.
🔷مجلس سوم ابتدا مناقب امیرالمومنین علیهالسلام و سپس انواع فتنهها و مصائب آن امام پس از رحلت پیامبر اکرم بیان گردیده است.
🔶مجلس چهارم گوشههایی از مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام و جریان شهادت ایشان بیان شده است.
🔷مجلسهای پنجم تا هجدهم ابتدا جریان رفتن امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه و وداع ایشان با بنی هاشم در پی تهدیدهای بنی امیه و نامههای مکرر اهل کوفه نقل شده است و سپس جریان فرستادن مسلم بن عقیل و پاداش گریه بر مصائب اهل بیت بیان شده و حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به کربلا و حوادث مربوط به آن شرح داده شده است.
🔶نگارنده، در ادامه به وارد شدن امام حسین علیه السلام به کربلا و رویارویی آن حضرت با حر بن یزید ریاحی و شهادت حر و سایر یاران امام مانند زهیر بن حسان اسدی، زهیر بن قین بجلی، وهب بن عبدالله، مسلم بن عوسجه، هاشم بن عتبه، حبیب بن مظاهر، غلام سیاه (جون) و عابس و نحوه اقامه نماز جماعت ظهر توسط امام حسین علیه السلام در روز عاشورا را تشریح نموده است. در بخشهای دیگر شهادت قاسم بن الحسن، عباس بن علی، علی اکبر و خود امام حسین علیه السلام به صورت مبسوط بیان شده است.
🔷وقایع پس از شهادت امام حسین علیه السلام و بردن اهل بیت آن حضرت به کوفه و شام و بازگشت آنان به مدینه، شرح مناقب و مصائب امام رضا علیه السلام و امام موسیبن جعفر علیهما السلام از مباحث پایانی کتاب است.
@ketabnaafis
باره سپاه امام علیه السلام را تیر باران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام علیه السلام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح،آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.*
*اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام علیه السلام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام علیه السلام حمله کنند زهیر و ده نفر به آنها حمله کردند.*
*حدود ساعت ۱۱*
*بعد از این حملات، امام علیه السلام دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام علیه السلام» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین علیه السلام را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».*
*یک بار هفت نفر از اصحاب امام علیه السلام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس علیه السلام محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.*
*اذان ظهر*
*حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام علیه السلام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام علیه السلام از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام علیه السلام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام علیه السلام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»*
*حدود ساعت ۱۳*
*۳۰ نفر از اصحاب امام علبه السلام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین علیه السلام بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»*
*حدود ساعت ۱۴*
*عاقبت امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام تنها ماندند. عباس علیه السلام اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیه السلام دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام علیه السلام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست»*
*حدود ساعت ۱۵*
*امام علیه السلام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.*
*امام علبه السلام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام علیه السلام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.*
*در مقاتل نوشته اند زمانی که امام علیه السلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن علیه السلام دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»*
*ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر*
*وقت شهادت امام علیه السلام را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین علیه السلام کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای ا
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com