*اسوهی حلم است و مُدارا و صبر*
*بمناسبت هفتم صفر، شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام*
#یادداشتی از حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره
*بسم الله الرحمن الرحیم*
شخصیّت والای حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام آن پیشوای عالیقدر، بسیار عظیمتر از آن است که امثال حقیر بتوانم با نگارش مقالهای آن را شرح دهم یا درباره آن کتابی بنگارم.
*از نگاه دانشمندان اهل سنّت*
علاوه بر دانشمندان و نویسندگان بزرگ شیعه، علماء و بزرگان اهل سنت کتب بسیاری در شرح احوال و تاریخ زندگی آن حضرت نوشته شده، و در دهها کتاب تاریخی، روایی، تفسیر، اخلاقی، تراجم و …، فضایل و مناقب آن بزرگوار را بیان کرده اند؛ کتبی نظیر: «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم»، «سنن ترمذی»، «سنن ابن ماجه»، «طبقات ابن سعد»، «سنن ابی داود»، «خصائص نسائی»، «جامع الصّغیر»، «مصابیح السنّه»، «اسعاف الرّاغبین»، «نورالأبصار»، «تذکره الخواص»، «الاتحاف»، «کفایه الطّالب»، «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید»، «مرآه الجنان»، «ملتقی الأصفیاء»، «نظم درالسمطین»، «فرائد السّمطین»، «سیره حلبیه»، «اسد الغابه»، «الاستیعاب»، «الاصابه»، «تاریخ الخلفاء»، «الفصول المهمّه» و ….
اینک برای رعایت اختصار، ترجمه قسمتهایی از کتاب «اهل البیت»(۱)، تألیف «توفیق ابوعلم»(۲) که یکی از تازهترین تألیفات اهل تسنّن در سال ۱۳۹۰ هجری قمری است و در مصر نگاشته شده است را با اندک اضافاتی نقل میکنیم:
*فضایل بیشمار*
اهل تشّیع و تسنّن، به اتّفاق بر این عقیدهاند که آن حضرت، یکی از اصحاب «کساء» است که آیه «تطهیر» در شأن آنان نازل شد؛ و طبق حدیث متواتر «ثقلین»، عدل قرآن، و نیز یکی از چهار نفری است که پیغمبر صلّیالله علیه وآله او را برای مباهله با نصارای «نجران»، حاضر فرمود.
«اسامه بن زید» روایت کرده که پیغمبر صلّی الله علیه وآله فرمود: این دو (حسن و حسین)، پسران من، و پسران دخترم هستند. خدایا! من آنها را دوست دارم؛ پس، آنها را دوست بدار و هر که آنها را دوست میدارد، دوست بدار.
عایشه نقل کرده که: «اِنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ کانَ یَأخُذُ حَسَناً فَیَضُمْهُ اِلَیهِ ثُمَّ یَقُولُ: «اللّهُمَّ إنَّ هذا ابْنی وَ اَنَا اُحِبُّهُ فَاَحِبَّهُ وَ اَحِبَّ مَنْ یُحِبُّهُ»(۳)
«انس بن مالک» میگوید: حسن علیه السّلام بر پیغمبر صلّی الله علیه وآله وارد شد. خواستم او را از پیغمبر صلّی الله علیه وآله دور سازم که پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمود: «وای بر تو ای انس! پسرم و ثمره زندگی ام را واگذار. هر که او را اذیّت کند، مرا اذیّت کرده؛ و هر که مرا اذیّت کند، خدا را اذیّت کرده است.»
*مکارم اخلاق*
امام حسن علیه السّلام در خانه وحی، پرورش یافت و در مدرسه توحید، و در آغوش لطف و مرحمت جدّش پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم مورد تربیت قرار گرفت.
ایشان در مکارم اخلاق و خوی پسندیده و روش نیکو، نمونه بود و یکی از علل محبوبیّت فوقالعاده آن حضرت، همان اخلاق کریمهاش بود که همگان او را به خاطر داشتن صفات حمیده میستودند.
ادب، حِلم، فصاحت، صداقت، سخاوت، شجاعت، تقوا، عبادت، زهد، تواضع و سایر خصایص ستوده، همه در او جمع، و خُلق و خوی محمّدی در او ظاهر و هویدا بود.
*خوف از عذاب الهی*
امام حسن علیه السّلام عابدترین مردم عصر خود، و زاهدترین و فاضل ترین ایشان بود. هنگامی که قصد حج میکرد با پای پیاده و چه بسا با پای برهنه عزیمت میفرمود. وقتی وضو میگرفت بدنش به لرزه میافتاد، و رنگش زرد میشد، و درهیچ حال، ذکر خدا را ترک نمیکرد. پارسا و بردبار و با فضل بود و از خدا خوف داشت.
*زهد بینظیر*
زهد امام به حدّی بود که تمام اسباب حبّ و دلگرمی به امور دنیوی و نعم آن را ترک فرمود و به خانه آخرت و منزلگاه پرهیزکاران اقبال و توجّه داشت و چنان بود که خود فرمود: «مَنْ عَرَفَ اللهُ اَحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهَّدَ فیها، وَ الْمُؤْمِنُ لایَلْهُو حَتّی یَغْفُلَ، اِذا تَفَکَّرَ حَزَنَ»(۴)
امام علیه السّلام از حکومت و زمامداری، به خاطر حفظ مصلحت اسلام و مسلمانان چشمپوشی کرد.
هر گاه امام، مرگ و جایگاه انسان را در ذهن خویش تداعی میکرد، ناخودآگاه میگریست و نیز وقتی که ثعب و نشور و گذشتن از صراط را به خاطر میآورد، گریه میکرد. و زمانی که عَرْضِ بر خدا را در موقف حساب متذکّر میشد، در میان ناله و صیحهای که داشت، بی هوش میشد.
*نمایش رحمت الهی*
امام حسن مجتبی علیه السّلام مانند جدّش پیغمبر صلّی الله علیه وآله نمونه بارز رحمت الهی بود که دلهای ناامید و اندوهناک را پر از امید و رحمت میکرد. او به دیدار ضعیفان میرفت؛ بیماران را عیادت میکرد؛ در تشییع جنازهها شرکت میفرمود؛ دعوت مسلمانان را اجابت میکرد و اهتمام او بر این بود که مبادا کسی از ایشان رنجیده خاطر شود. از سوی آن حضرت، به احدی بدی و آزاری نمیرسید.