قناة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

کتابخانه امام حسین عليه السلام
835
عددالاعضاء
8,322
Links
9,464
Files
2,220
Videos
15,627
Photo
وصف القناة
✅ کانال کتابخانه تخصصی امام حسین عليه السلام لینک: https://t.me/+QN7b2Yvid2Dwu0Co ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
عید سعید قربان مبارک

نگاره " قربانی حضرت ابراهیم (ع) " ،نسخه فالنامه، قرن ۱۶م
Forwarded From کانال برهان
🔻خروج سیدالشهداء علیه السلام از مکه

پاسخ به یک سوال و‌ رد باوری غلط اما متداول ، در کلام استاد مرحوم #علامه_شیخ_محمدرضاجعفری ره:

⁉️❔آیا امام حسین علیه السلام محْرم به حج تمتع بودند و آن را به عمره بدل فرمودند؟؟!

🔖 پاسخ مکتوب و رد دیدگاه صالحی نجف‌آبادی


@borrhan
دوباره زنده شود خاطرات آن پدری
که زیر تیغ، پسر را نشانده بهر فدا

کشیده تیغ، ولی آن گلو بریده نشد
که بُد نهفته در آن سِرِّ قادر دانا

به خشم آمد و گفتا به کارد: کز چه سبب؟
نمی‌بُری گلوی نازک ذبیح مرا

به سنگ خورد لبِ تیغِ تیز و سنگ شکافت
که ناگه از لبۀ تیغ شد بلند، ندا

که ای خلیل تو گوئی بِبُر چِسان ببُرم؟
که نهی می‌کندم ذات قادر یکتا

در این مکالمه ناگاه، گوسفند به دوش
رسید پیک خدا نزد حضرتش ز سَما

که ای خلیلِ خدا حبّذا، قبول، قبول
زهی زهی به چنین دوستی و صدق و صفا

بجای ذبح پسر، گوسفند کن قربان
که هدیۀ تو پذیرفته شد به درگه ما

بُرید سر ز تن گوسفند و گفت: دریغ
نریخت خون ذبیحم به خاکِ دوست چرا؟

ندا رسید: خلیلا به پیش رو بنگر
که راز مخفیِ ما بر تو می‌شود افشا

به پیش روی نظر کرد و دید غرقه به خون
ذبیح فاطمه را در منای کرب و بلا

گشوده چنگ، بسی گرگ‌های کوفه و شام
به قصد ریختنِ خون یوسف زهرا

ز تشنگی زده آتش به دامن گردون
صدای نالۀ اطفال سیدالشهداء

رباب، اشک فشان در کنار گهواره
گلوی نازک اصغر نشانِ تیر جفا

سکینه بر لبش از سوز تشنگی تبخال
دو دست، گشته بریده ز پیکر سقّا

شکافته است جبین جوانش از دم تیغ
چنانکه فرق علی در نماز گشته دو تا

به زیر خار، نهان لاله‌های گلشن وحی
به جستجو شده کلثوم و زینب کبری

چو دید صحنۀ آن محشر عظیم، خلیل
دو دست غم به سر خویش زد، فتاد از پا

ندا رسید: خلیلا ثواب گریۀ تو
فزون‌تر است ز ذبح پسر به درگه ما

کدام صحنه بُوَد همچو کربلای حسین؟
کدام روز بُوَد همچو روز عاشورا؟

مصائب همۀ انبیاست حق حسین
که او به بزم ازل سر کشیده جام بلا

غلامرضا سازگار

@emameakher
Forwarded From كتاب مفيد
Forwarded From یادداشت های حسن انصاری
در سال های اخير مطالب غير علمی و غير آکادميک درباره موضوع اصالت زيارت عاشوراء و يا غير اصيل بودن پاره هایی از آن زياد گفته شد. تحقيق حاضر اولين و دقيقترين تلاش برای يک بررسی نسخه شناختی و آن هم بر اساس همه ورسيون های زيارت عاشوراء و نسخه های خطی آن است. دست مريزاد.

https://t.me/azbarresihayetarikhi
Forwarded From فلاحیتی
الحسينية الخزعلية في الکويت


سميت الحسينية الخزعلية، نسبة إلى حاكم المحمرة الشيخ خزعل بن جابر بن مرداو ، إذ كان كثير التردد على الكويت، وكان يحرص على حضور المجلس الحسيني في العشر الأولى من المحرم في مسجد المزيدي، إذا صادف وجوده في الكويت، وكانت هناك غرفة كبيرة تابعة للمسجد يقام فيها العزاء والقراءة، واقترح الشيخ خزعل بناء حسينية منفصلة، فأخبروه بعدم توافر الأموال لمحدودية القدرة المادية لغالبية الناس، الذين لا يستطيعون تحمل نفقات بناء حسينية جديدة، فوعدهم بالمساعدة في دفع معظم التكاليف وعليهم إيجاد الأرض، فتبرع الشيخ خزعل بمبلغ عشرة آلاف روبية و تبرع أحد الأشخاص ببيته ، وتم شراء بيوت أخرى محيطة، كما تبرع الشيخ مبارك الصباح بمنزل مجاور يملكه، ليتم هدمها جميعاً ولتصبح مقراً للحسينية في فريج الفرج العام 1913
و قد أحضر الشيخ خزعل تخطيط هذه الحسينية من أحد المهندسين في المحمرة لتبنی بموجبه علی الطراز الإسلامي و قد بنيت بالآجر الأصفر المجلوب من العراق ، واكتمل بناء الحسينية العام1917 و افتتحت سنة 1918 .
و قد قام الحاج حسين ابراهيم مقدسي بإدارة هذه الحسنية منذ افتتاحها عام 1918 و منذ عام 1948 م تولّی ادارتها الحاج يلّي احمد البهبهاني و قام بتوسعتها بشراء بعض البيوت المجاورة لها . و قد ظل البهبهاني يتولی ادارة تلک الحسينة ، إلی أن توفاه الله في تشرين الأول من عام 1977 م .

المصادر :
کتاب من هنا بدأت الکويت – عبدالله خالد الحاتم ص 181
صحيفة الوسط البحرينية - العدد 1252 - الحسينيات والمآتم... صفحات من تاريخ الكويت - الدير-رملة حميد

@falahity2
در سال های اخير مطالب غير علمی و غير آکادميک دربار
این کتاب در باره زیارت عاشورا بی نظیر است. مختصر و مفید گفتم و البته بعد از دیدن اکثر کتابهای مرتبط با زیارت عاشورا. عزیزان را به استفاده از آن و استناد به آن توصیه می کنم
Forwarded From ⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
#حرکت_امام_حسین علیه السلام

❌ امامی فریب‌خورده را معرفی مکنیم

🔹 از همان آغاز حرکت‌ امام به سمت عراق، اعتراضات به ایشان شروع شد، دوست و دشمن ایشان را نهی کردند که به عراق مرو؛ عده‌ای امام را ناقض وحدت جامعه دانسته لذا حضرت را نهی کردند! عده‌ای ایشان را به خروج علیه امام امت یعنی یزید لعنه الله متهم کردند ( طبق مبنای عامه، هرکسی رئیس جامعه مسلمین شود، امام است ) عده‌ای گفتند خروج تو سبب خونریزی می‌شود! عده‌ای نیز ایشان را به دلیل عدم وفای کوفیان به امیرالمومنین و امام حسن علیهما السلام نهی نمودند.

👈🏻 منابع تاريخى اين اعتراضات را آورده‌اند و به احتمال، بسيارى از راويان مغرض سعى در تکثير آنها داشته‌اند تا نشان دهند امام واقعا فريب‌خورده بود و بی‌جهت روانه عراق شده است.

⚠️ این جریان حاکی از آن است که در آن دوره امام حسین علیه السلام را نه تنها امام نمی‌دانستند، بلکه حضرت را صاحب عقل کامل نیز نمی‌پنداشتند! ( معاذ الله ) اما امام که می‌دانست باید چه کند و کجا برود، به این سخنان اهمیتی نمی‌داد، و گاه با اشاراتی به اطرافیان آگاهی می‌داد که من می‌دانم چه می‌شود و به کجا می‌روم؛ به عنوان نمونه:

سیّد بن طاووس با سند خویش از امام صادق علیه السلام نقل کرده: محمّد حنفیه در شبى که فردایش امام حسین علیه السلام از مکّه رهسپار عراق بود، به محضر امام شرفیاب شد و عرض کرد: اى برادر! تو بى وفایى کوفیان را نسبت به پدر و برادرت شناخته‌اى، من نگرانم که با تو نیز چنین کنند. اگر در مکّه بمانى، تو عزیزترین و محترم‌ترین شخص خواهى بود. امام فرمودند: «یا اَخِی قَدْ خِفْتُ اَنْ یَغْتالَنی یَزیدُ بْنُ مُعاوِیَةَ فِی الْحَرَمِ، فَاَکُونَ الَّذی یُسْتَباحُ بِهِ حُرْمَةُ هذَا الْبَیْتِ _ برادر! من بیم از آن دارم که یزید، خونم را در حرم (امن خدا) بریزد و بدین سبب حرمت این خانه شکسته شود.» محمّد بن حنفیّه عرض کرد: اگر از این جهت نگرانى، به سمت یمن یا به سرزمین‌هاى ناشناخته دیگر کوچ کن که تو در آنجا محفوظ ترى و کسى به تو دست نخواهد یافت. امام پاسخ داد: «أَنْظُرُ فیما قُلْتَ _ در این‌باره مى‌اندیشم. ولى دیدند که امام سحرگاه آماده کوچ کردن به سوى عراق است؛ چون خبر به محمّد بن حنفیّه رسید، نزدیک آمد و مهار ناقه امام را به دست گرفت و عرض کرد: اى برادر! آیا نفرمودى که در این‌باره مى‌اندیشم؟ امام فرمودند: آرى. عرض کرد: پس چه شده است با این شتاب رهسپارى؟ فرمودند: «أَتانی رَسُولُ الله بَعْدَ ما فارَقْتُکَ، فَقالَ: یا حُسَیْنُ اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا _ هنگامى که از تو جدا شدم، پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) را در خواب دیدم، به من فرمود: اى حسین! رهسپار عراق شو، خداوند مى‌خواهد تو را کُشته ببیند! محمّد بن حنفیّه گفت: «إِنَّا لله وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. با این حال چرا این زنان را با خود مى برى؟! امام فرمودند: «قَدْ قالَ لِی: إِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ أَنْ یَریهُنَّ سَبایا _ رسول خدا به من فرمودند: خداوند مى‌خواهد که آنان را اسیر ببیند!»

📚 بحارالانوار، ج ٤٤ ص ٤٦٤

🔸 چندین نقل دیگر شبیه به این گزارش وارد شده است که امام با لطایفی از علم به عاقبت کار آگاهی می‌دادند؛ حال لازم است اشاره‌ای کوتاه و گذرا به فضای آن عصر داشته باشیم تا مطلب مهمی در این راستا روشن شود:

شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده: ابن عباس در میان مردم درحال صحبت بود. امام حسین علیه‌السلام نیز در گوشه‌ای نشسته بودند. نافع‌بن‌ازرق به سوی او برخاست و خطاب به ابن عباس گفت: ای فرزند عباس! (بجای آن‌که) دربارهٔ بحث مورچه و شپش در مناسک حج فتوا دهی، پروردگارت را برایمان توصیف کن! ابن عباس که در گوشهٔ مجلس امام حسین علیه‌السلام را می‌دید و با حضور ایشان به خود اجازه سخن در این خصوص نمی‌داد، سر را به زیر افکند و سکوت کرد. امام علیه‌السلام خطاب به نافع فرمودند: ای فرزند ازرق! بیا بسوی من! تا برایت معرفت خداوند را توضیح دهم. ابن ازرق خطاب به امام گفت: با تو نبودم که بخواهی پاسخم دهی‼️( علل‌الشرائع، ج ۱، ص ۹، التوحید، ص ۸۰ )

آری، در فضائی که ابن عباس را علامه می‌پنداشتند ولی از امام حسین علیه السلام حتی سؤال فقهی هم نمی‌کردند ( یعنی به اندازه فقهای مدینه برای ایشان جایگاه علمی _ فقاهتی قائل نبودند ) طبیعی بود که امام حسین علیه السلام فضا را مناسب برای ابراز "علم امامت" ندانند و از جایگاه واقعی خود سخن نگویند، لذا از اشارات و لطایف کلام استفاده می‌کردند. اما گاهی نیز در فضای مناسب، با صراحت به جایگاه واقعی خود اشاره می‌فرمودند:
Forwarded From ⚫ حسینیه مجازی بُکاء ⚫
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ قَالَ‌ لَقِيَ رَجُلٌ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ بِالثَّعْلَبِيَّةِ وَ هُوَ يُرِيدُ كَرْبَلَاءَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْن مِنْ أَيِّ الْبُلْدَانِ أَنْتَ فَقَالَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَالَ يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ أَمَّا وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُكَ بِالْمَدِينَةِ لَأَرَيْتُكَ أَثَرَ جَبْرَئِيلَ مِنْ دَارِنَا وَ نُزُولِهِ عَلَى جَدِّي بِالْوَحيِ يَا أَخَا أَهْلِ الْكُوفَةِ مُسْتَقَى الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِنَا أَ فَعَلِمُوا وَ جَهِلْنَا هَذَا مَا لَا يَكُونُ.

✍🏻 هنگامى امام حسين عليه السلام رهسپار كربلا بود، مردى در ثعلبيه به ایشان برخورد و خدمتش رسيد و سلام كرد، امام به او فرمودند: از كدام شهرى؟ عرض كرد: اهل كوفه هستم، فرمود: بخدا اى برادرِ اهل كوفه، اگر در مدينه به تو برمی‌خوردم علامت آمدن جبرئيل را در خانه خود و وحى آوردنش را بر جدم به تو نشان می‌دادم، اى برادرِ اهل كوفه، سرچشمه علم مردم از نزد ما بود سپس آنها عالِم شدند و ما جاهل؟ اين چيزيست نشدنى.

📓 بصائر الدرجات، المکتبه الحيدرية، ج ١ ص ٤٤

لذا امام در ظاهر، مطابق با فهم و درک مردم رفتار می‌نمودند ولی در باطن به اصل و عاقبت کار علم و توجه داشتند و اشاراتی هم فرمودند. ضمن اینکه برخی گزارشات تاریخی که غالبا توسط عامه نوشته شده، متهم به تحریفِ جریان یا غرض‌ورزی است ( برای تبرئه بزرگان خود )

@ashkvareh
Forwarded From مكتبة النور للكتب الالكترونية
الصحاح من الأثار في فضائل النبي وآله الأطهار - الشيخ عباس الطواري اليزدي.pdf