#حرکت_حسینی
⁉️❗️چرا جناب محمد حنفیه برادر امام، با آن سوابق درخشان در #جمل و #صفین و نهروان و با آن شجاعت و قرابت در کربلا حضور نداشتند؟؟؟
〰〰▪️▪️〰〰〰〰〰
✅ پاسخ اجمالی آنکه:
به امر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در مدینه ماند تا اوضاع بانوان و پیران بنی هاشم را سامان دهد؛ و برای امام علیهالسلام گزارش ارسال میکرد.
☑️ قال : فقال الحسين : يا أخي والله لو لم يكن ملجأ ، ولا مأوى لما بايعت يزيد بن معاوية ، فقطع محمد ابن الحنفية الكلام وبكى ، فبكى الحسين معه ساعة ثم قال : يا أخي جزاك الله خيرا ، فقد نصحت وأشرت بالصواب ، وأنا عازم على الخروج إلى مكه ، وقد تهيأت لذلك أنا وإخوتي وبنو أخي وشيعتي ، وأمرهم أمري ورأيهم رأيي ، وأما أنت يا أخي فلا عليك أن تقيم بالمدينة ، فتكون لي عينا لا تخفي عني شيئا من امورهم.
..اما تو ای برادرم نه؛ [یعنی همراه آنان در رکاب من نخواهی بود] شما باید در مدینه بمانی، و از طرف من مراقب باشی؛ تا چیزی از کارهای آنان از من پنهان نماند.
📗📔نام کتاب : بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 44 صفحه : 329
http://lib.eshia.ir/11008/44/329
📗📔نام کتاب : أعيان الشيعة نویسنده : الأمين، السيد محسن جلد : 1 صفحه : 588
http://lib.eshia.ir/71735/1/588
👈👈 در این روایت امام به ایشان امر میکنند که تو ملزم نیستی که با من بیایی و هیچ اشکالی بر تو نیست؛ داخل مدینه باش و از طرف من مراقب باش چرا که مدینه وضع حساسی دارد ، و مرا پیوسته از وضع اینان در مدینه آگاه کن.
⬇️ باید بدانیم که حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) وصیت نامه ای خطاب آن جناب محمد حنفیه نگاشتند؛
متن این وصیت را علامۀ مجلسی در کتاب بحارالانوار، از مقتل ابن ابی طالب نقل می کند.
(📕 بحار، ج 44، صص 329-330 از مقتل محمد بن ابی طالب موسوی؛ ج44 ، ص450 حوادث کربلا)
🔖"و کتَب الحسینُ قبلَ خُروجه من المدینة وصیّهً قال فیها بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیِمِ هذا ما أوصی به الحسین بن علی بن أبی طالب إلی أخیه محمد المعروف بابن الحنفیة أن الحسین یشهد أن لا إله إلا اللّه وحده لا شریک له و أن محمداً عبده و رسوله جاء بالحق من عند الحق و أن الجنة و النار حق و (أنَّ السّاعَة آتِیَةٌ لارَیْبَ فِیها) وَ (أَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبُور) و أنی لم أخرج أشِراً ولابطِراً ولامفسداً و لاظالماً و إنما خرجت لطلب الإصلاح فی أمة جدی صلىاللهعلیهوآله؛ أرید أن آمر بالمعروف و أنهى عن المنکر و أسیر بسیرة جدی و أبی على بن أبی طالب فمن قبلنی بقبول الحق فاللّه أولى بالحق؛ و من ردَّ على أصبر حتى یقضی اللّه بینی و بین القوم و هو خیر الحاکمین. وهذه وصیتی یا اخی الیک و ما توفیقی الا باللّه علیه توکلتُ و إلیه انیب."
👈👈 و معنای این سخن آنست که جناب محمد در باطن وصی امام وقت خود بوده است؛ و به دستور امام وقت در مدینه مانده است.
سیدالشهداء سلام الله علیه و محمد بن حنفیه از طریق علم امامت میدانستند که شهادت در کربلا قسمت جناب محمد بن حنفیه نشده است؛
و به حساب تقدیر الهی شهادت ایشان مقدر نشده است. پس وظیفۀ آن جناب این بود، امام ایشان به او امر کرده بودند که در مدینه باشد؛
و باید اطاعت می کرد.
➕ مؤید دیگر کلام ما همان نامه ای است که سیدالشهداء علیهالسلام از کربلا برای محمد بن الحنفیه نوشتند:
💠 امّا بعد فَکُان الدنیا لم تَکُن و کَأَنَ الآخره لَم تزَلَ و السلام.
(📕 کامل الزیارات ۷۴/۱ - اسکن در پست بعد الحاق میشود.)
👈👈 و این سخن معنایش این است که رابطۀ او با امام حسین علیه السلام رابطۀ محفوظی بوده؛ که حضرت به ایشان نامه مینویسند؛ و این پیام را هم اعلام میکنند.
🌐 و مطلب بسیار مهم دیگر که از روایات معلوم می شود این است که سید الشهداء علیهالسلام الزام عمومی نداشتند؛ و تنها الزام عمومیِ که داشتند عدم بیعت با #یزید بود.
یعنی از سید الشهداء (علیهالسلام) معلوم بود که من با یزید بیعت نمیکنم؛ کسی هم نباید با یزید بیعت کند. اما الزام به اینکه پیروان من باید با من بیایند ، نبود.
گاهی دعوت می کردند؛ دعوت به نصرت، اما امر غیر الزام بود؛
شاهد این مطلب روایتی است که شیخ صدوق در عِقابُ الأعمال، به سند خود از «عَمرو بن قَیس مشرقی» و پسر عمویش نقل می کند.
عمرو بن قیس می گوید و من و پسر عمویم در قصر بَنی مُقاتِل (قصر بَنی مُقاتِل نزدیک کربلا است؛ در مرحلۀ آخر قبل از کربلاست) خدمت حضرت رسیدیم ؛
《1》